10 نتیجه برای پوشش گیاهی
دکتر محمدحسین ناصرزاده، دکتر علیرضا کربلائی درئی، آقای محمد سیاه کمری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که اثرات آن در درازمدت بر اقتصاد و جامعه تأثیرگذار است این پدیده در مناطق خشک و نیمهخشک ازجمله ایران چالش محسوب میشود. امروزه بهرهگیری از روش¬های سنجش از دور میتواند ما را در شناخت رفتار خشکسالی پوشش گیاهی کمک نماید. به منظور پایش و واکاوی رفتار خشکسالی در استان کرمانشاه از دادههای محصولات سنجنده ویرز (VIIRS) و نیز دادههای AVHRR که نوا استار (NOAA STAR) نمایه میشود بهره گرفته شد. در این مطالعه از نمایه سلامت پوشش گیاهی (Vegetation Health Index) در دوره زمانی 1982-2021 بهصورت هفتروزه و با تفکیک مکانی 4 × 4 کیلومتری استفاده شد. پس از استخراج دادهها در گستره کرمانشاه، روند خشکسالی پوشش گیاهی بر روی 65387 یاخته به کمک آزمون من کندال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در فصل زمستان روند پوشش گیاهی در نواحی غربی استان در سطح 05/0 کاهشی و معنادار بوده؛ در حالی که در نواحی شمالی، مرکزی و شرقی استان روند افزایشی و معنادار است. در فصلهای بهار و تابستان مخصوصاً ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور که منطبق بر ماههای خشکِ سال است بر وسعت مناطق دارای روند کاهشی و معنادار پوشش گیاهی افزودهشده است درحالیکه در فصل پاییز با آغاز سال آبی، از وسعت مناطق دارای روند کاهشی کاسته شده است.
خانم زینب ظاهری عبده وند، دکتر مصطفی کابلی زاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
دکتر مصطفی کابلی زاده، دکتر سجاد زارعی، آقای محمد فروغی راد،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
برای پایش و مدیریت منابع آب کشاورزی در کشورهای خشک و نیمهخشک جهان از جمله ایران شاخصهای مختلفی وجود دارد که برخی از آنها را میتوان به صورت مستقیم و زمینی و برخی را با استفاده از فناوری سنجش از دور و تصاویر ماهوارهای استخراج نمود. هدف این مطالعه پیشنهاد مناسبترین و کارآمدترین شاخصهای مدیریت منابع آب کشاورزی و عمدتا با هدف نیل به حداکثر تولید محصول یا حداکثر بهرهوری آب با استفاده از فناوری سنجش از دور میباشد، به همین دلیل از شاخص تنش آبی گیاه (CWSI) و الگوریتم توازن انرژی سطحی زمین (SEBAL) برای برآورد تبخیر - تعرق (ET) استفاده شد. ابتدا میزان تبخیر - تعرق با استفاده از الگوریتم SEBAL برای شش تصویر ماهواره لندست 8 که برای طول دوره رشد گندم محاسبه شد. سپس پهنهبندی این شاخص در چهار طبقه خیلی کم (0 تا 25/0)، کم (25/0 تا 5/0)، متوسط (5/ تا 75/0) و زیاد (75/0 تا 1) که بهترتیب نشان دهنده کمترین تا بیشترین میزان تبخیر - تعرق است، انجام گرفت. در مرحله بعد، CWSI بر مبنای معادله ایدسو (Idso) محاسبه گردید. مقایسه نقشههای تبخیر - تعرق و شاخص CWSI نشان دهنده ارتباط معنیدار این دو شاخص در ماههای گرم سال است. در حالی که در ماههای سرد ارتباط معنیداری دیده نمیشود. این یافتهها به همراه رابطه برقرار شده بین ET و CWSI میتواند راهبردهای مدیریت آب در محیطهای خشک برای تولید پایدار محصول را آگاه کند. |
|
شهریار خالدی،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده
هنههای جنوبی و جنوبغربی قم ارتفاعات قابلملاحظهی تا بیش از 3000 متر را داراست که این امر خود در انتقال آب به داخل دشتهای استان نقش به سزایی را ایفا میکند. میزان بارندگی در استان قم بین 100 تا 300 میلیمتر است. احداث دو سد در این استان در جلوگیری از فرسایش تأثیر چندانی نداشته است، استفاده از آبهای زیرزمینی نیز افزایش داشته و باعث شده که ترازنامه آبهای زیرزمینی منفی شود. به دلیل خشکی آب و هوایی و شوری خاک، شاهد فقر پوشش گیاهی در این پهنه هستیم. بنابراین، گیاهان نمکدوست از اهمیت زیادی برخوردار میباشند. با این حال به علت توپوگرافی استان میتوان شاهد 300 گونه گیاهی در این استان بود. گونههای مرغوبتر را میتوان در ارتفاعات بیش از 1300 متر مشاهده کرد. با مطالعه خاکها، هیدرولوژی و آبوهواشناسی قم به این نتیجه رسیدیم که خاک توأم با آب و هوا در شرق و آب و هوا به تنهایی در غرب و جنوب غرب استان به عنوان عوامل طبیعی غالب بر پراکنش و تراکم پوشش گیاهی تأثیر میگذارد.
سامان علیمرادی، اسد اله خورانی، یحیی اسماعیلپور،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده
این مطالعه با هدف استخراج دمای سطح زمین (LST)، دمای هوا و بارش و بررسی ارتباط آنها با پوشش گیاهی در مراتع حوضه آبخیز کارون استان خوزستان انجام شده است. بدین منظور دمای سطح زمین (با استفاده از الگوریتم پرایس) و شاخص پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده از سنجنده AVHRR ماهواره NOAA برای اوج سبزینگی (ماه آوریل) در یک دورۀ 27 ساله استخراج گردید. آمار ماهیانۀ بارش و دمای هوا نیز از 14 ایستگاههای سینوپتیک منطقه دریافت شده و به روش وزندهی عکس فاصله پهنهبندی شد. نتایج همبستگی فضایی (با سطح معنیداری 05/0)، بین پوشش گیاهی با دمای سطح زمین و دمای هوا، نشاندهندهی یک رابطهی معکوس و یک رابطهی مثبت با بارش است. این همبستگی فضایی برای دمای سطح زمین قویتر است، به صورتی که ضرایب همبستگی فضایی دمای سطح زمین، معمولاً از 6/0 بالاتر است و برای بارش در برخی موارد بالای 4/0است اما ضرایب مربوط به دمای هوا به ندرت از 4/0 بیشتر شده است. روابط رگرسیونی فضایی بهدست آمده نشان میدهند که 62/0 از تغییرات پوشش گیاهی استان خوزستان واقع در این حوضه را میتوان تنها با تغییرات دمای سطح زمین پیشبینی کرد (62/0=R2) و تغییرات دمای هوا و بارش، میزان ناچیزی از تغییرات پوشش گیاهی را تبیین میکند.
محمد حسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده، زهرا غلامپور، بهلول علیجانی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
عناصر اقلیمی یکی از مهمترین متغیرهای محیطی تعیین کننده پراکنش جغرافیایی پوشش گیاهی و توزیع زمانی مکانی آن میباشند. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی روابط زمانی مکانی بین عناصر اقلیمی و مقادیر سبزینگی پوشش گیاهی در استان کهکیلویه و بویراحمداست. داده های مربوط به دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش در مقیاس ماهانه طی دوره آماری (2000-2015) به ترتیب از دو سنجنده MODIS و TRMM برای محدوده استان کهکیلویه و بویراحمد اخذ گردید. داده های مروبط به شاخص پوشش گیاهی بارز شده نیز در مقیاس ماهانه با رزلوشن فضایی 250 متر از محصول MOD13Q1 سنجنده MODIS برای همان دوره آماری اخذ گردید. با استفاده از تحلیل همبستگی فضایی همزمان و با تاخیر، و تحلیل ارتباط تقاطعی اقدام به آشکارسازی ارتباط زمانی مکانی شاخص پوشش گیاهی بارزشده با دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش گردید. نتایج گویای آن بود که عنصر دمای سطح زمین، در همه ماهها به صورت همزمان بالاترین همبستگی را با پوشش گیاهی داشت و بالاترین همبستگی فضایی بین شاخص پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، مربوط به ماههای دسامبر تا مارس بود. در این ماهها توزیع فضایی پیکسلهای حاوی مقادیر بیشینه شاخص پوشش گیاهی، منطبق بر دماهای حداکثر(6 تا 14درجه سانتی گراد) است در حالی که در ماه های، اوریل، می، و اکتبر و نوامبر بیشینه تمرکز پوشش گیاهی در بازه دمایی میانگین، یعنی، 10 تا 16درجه سانتیگراد مشاهده گردید و در مورد ماههای ژوئن تا سپتامبر بیشینه تمرکز شاخص پوشش گیاهی، در بازه دمایی حداقل یعنی 15 تا 17درجه سانتیگراد مشاهده شد ضمن اینکه همبستگی معنیداری نیز در این ماه ها مشاهده نگردید. در مورد ارتباط بارش و شاخص پوشش گیاهی بارز شده، نیز نتایج نشان داد که تنها مقادیر پوشش گیاهی فصل بهار(آوریل تا ژوئن) با یک تأخیر یک نیم ماهه، بالاترین همبستگی را با مقادیر بارش ماهانه دارد. در حالی که برای پوشش گیاهی سایر ماهها، همبستگی معنیداری با بارش، مشاهده نگردید.
سعیده عینی، بهروز سبحانی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
هدف از این پژوهش پایش خشکسالی مراتع استان اردبیل طی دوره رشد مرتع میباشد. بر این اساس از دادههای بارش و دمای ماهانه 4 ایستگاه سینوپتیک استان اردبیل (اردبیل، خلخال، مشکینشهر و پارسآباد مغان) طی دوره آماری 2016- 1996، بهمنظور محاسبه شاخص خشکسالی فازی (SEPI) در 4 بازه زمانی 1، 3، 6 و 9 ماهه استفاده شد و همچنین از تصاویر ماهوارههای لندست TM و OLI بهمنظور تهیه نقشههای طبقهبندی کاربری اراضی بر اساس مدل حداکثر احتمال و محاسبه شاخصهای پوشش گیاهی NDVI، EVI، SAVI و LAI استفاده گردید. به جهت بررسی رابطه بین شاخصهای موردمطالعه، از ضرایب همبستگی پیرسون (R) و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) بهره گرفتهشده است. نتایج حاصل از طبقهبندی نشان داد که وسعت مراتع استان اردبیل طی سال 1394 نسبت به سال 1377، هم در بخش مراتع قشلاقی و هم در بخش مراتع ییلاقی کاهش ملاحظهای را نشان میدهد. بر اساس نتایج SEPI وضعیت خشکسالی طی سالهای 1390 تا 1395 بیشتر از سایر دوره زمانی موردمطالعه میباشد. نقشههای پراکندگی پوشش گیاهی بر اساس الگوریتم طبقهبندی درخت تصمیمگیری و طبق شاخص NDVI برای ماههای موردمطالعه تهیه گردید. همچنین بر اساس نتایج بهدستآمده از ارزیابی شاخص نشان داد که بالاترین همبستگی بین شاخص NDVI و شاخص SEPI 6 ماهه مشاهده میشود و کمترین ضریب میانگین مربعات خطا نیز بین شاخص SAVI و شاخص SEPI 6 ماهه وجود دارد ولی بهطورکلی مناسبترین شاخص برای پایش خشکسالی مراتع استان اردبیل شاخص NDVI و SEPI 6 ماهه میباشد.
هادی زارع خورمیزی، حمیدرضا غفاریان مالمیری،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
آگاهی از خصوصیات پوشش گیاهی مراتع و همچنین عوامل موثر بر آن در برنامه ریزی های محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. با این حال نقشه های منطقه ای و به روز شده درصد پوشش گیاهی مراتع همواره در دسترس و قابل تهیه نیست. در پژوهش حاضر به منظور تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی مراتع و پایش تغییرات آن در دوره های خشکسالی و ترسالی از شاخص NDVI سنجنده MODIS طی سال های 1379 تا 1396 با قدرت تفکیک مکانی 250 متر و قدرت تفکیک زمانی 16 روزه و همچنین شاخص خشکسالی SPI استفاده شد. منطقه مورد مطالعه بخشی از مراتع واقع در جنوب استان یزد می باشد؛ که در سال 1394 به منظور تهیه داده های زمینی، نمونه گیری از میزان درصد پوشش گیاهی از سطح مراتع منطقه مورد مطالعه صورت گرفت. بر اساس نتایج، شاخص NDVI دارای قابلیت مناسبی در تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی می باشد؛ به طوری که ضریب تبیین (R2) بین این شاخص و نقاط نمونه برداری شده 0/71 بدست آمد. بر اساس نتایج، به طور میانگین طی سالهای 1379 تا 1396، پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه 11/3 درصد بوده است. بیشترین و کمترین میزان درصد پوشش گیاهی در سطح منطقه مورد مطالعه به ترتیب مربوط به سالهای 1381 و 1379 که به ترتیب دارای وضعیت های ترسالی متوسط و خشکسالی بسیار شدید بودند، با میانگین 14/6 و 9/2 درصد مشاهده شد.
ُسارا کاویانی آهنگر، رسول مهدوی، غلامرضا زهتابیان، حمید غلامی، آشوک کومار چاپاگین،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
بیابانزایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابانزایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال 1993)، سنجنده +ETM (سال های2001 و 2008) و سنجنده OLI/TIRS(سال 2016) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشههای کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال 1993 و 2001 و سال 1993 و 2016 پسروی 99 درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال 2016 نسبت به سال2008 و 1993 است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال 1993 تا سال 2016 سطح اراضی آبی از 11/7 هکتار به 075/0 هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از 99/143 هکتار به 83/223 هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از 28/113 هکتار به 14/201 هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخصهای اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابانزایی میتوان نتیجه گرفت که روند بیابانزایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.
اکرم علی نیا، امیر گندمکار، علیرضا عباسی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف اساسی این تحقیق تحلیل روند سری زمانی رخدادهای آتشسوزی عرصههای طبیعی و آشکارسازی ارتباط این رخدادهای آتش سوزی با سطوح پوشش گیاهی استان لرستان است. در این راستا از دادههای محصول آتش سنجنده مادیس (MOD14A1) و نیز محصول پوشش گیاهی (MOD13A3) سنجنده مادیس طی دوره آماری 2000-2020 استفاده شد. توزیع فضایی ماهانه و سالانه آتشسوزی در سطح استان لرستان بررسی شد. از تحلیل ماتریس اطلاعات متقاطع و ماتریس همبستگی فضایی، برای آشکارسازی ارتباط بین رخدادهای آتشسوزی و پوشش گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد که بیش از 70 درصد کل فراوانی رخدادهای آتشسوزی عرصههای منابع طبیعی (آتشسوزیهای با کد 2) استان لرستان، مربوط به ماه ژوئن و سپس جولای است. از لحاظ روند بلندمدت بررسی روند 21 ساله فراوانی رخدادهای آتشسوزی در سطح استان، نشان داد که فراوانی رخدادهای عرصههای منابع طبیعی استان بهطورکلی با شیب سالانه 3 رخداد، روند افزایشی داشته است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بین پوشش گیاهی ماهانه و فراوانی سالانه رخدادهای آتش سوزی نشان داد که رخدادهای آتش سوزی در سطح استان با تغییرات پوشش گیاهی 4 ماه دوره رشد یعنی از می تا آگوست همبستگی معنیداری نشان داده است. تحلیل ماتریس متقاطع بین توزیع فضایی کانونهای رخداد آتش سوزی و شاخص NDVI که هر دو از محصولات سنجنده MODIS بودهاند، بیانگر آن بود که به طور کلی، بیشترین فراوانی رخدادهای آتش سوزی در استان لرستان در دوره می تا آگوست، منطبق بر بازه سبزینگی 0.15 تا 0.22 بوده است. این بازه پوشش گیاهی عموماً منطبق بر اراضی دیم، مراتع ضعیف و اشکوب جنگلی کم تراکم بوده است. نتایج این تحقیق میتواند بیانگر آن باشد که با تمرکز مدیریت طی یک دوره زمانی 62 روزه یعنی 25 اردیبهشت تا 25 تیر در عرصه دو پوشش اراضی مراتع و اشکوب جنگلی، میتوان به صورت قابل توجهی فراوانی سالانه آتش سوزی را کنترل کرد.