جستجو در مقالات منتشر شده


43 نتیجه برای Ann

فرانک بهدوست، دکتر کرامت اله زیاری، دکتر حسین حاتمی‌نژاد، دکتر حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

امروزه باتوجه به شرایط جهانی شدن، برندسازی شهرها  باتوجه به  توان‌های گردشگری  از اهمیت بسزایی برخودار است واکثر مناطق بابرنامه‌ریزی در این زمینه سعی درتوسعه اقتصادی ومحرومیت‌زدایی بیشتر بااستفاده از گردشگری می‌باشند دراین پژوهش باتوجه به پتانسیل‌های بالای شهر کرمانشاه در زمینه گردشگری درصدد برنامه‌ریزی راهبردی برندسازی شهری بااستفاده از گردشگری  بودیم  روش پژوهش دراین مطالعه توصیفی-تحلیلی  وهدف آن کاربردی خواهد بود. داده‌ها واطلاعات موردنیاز ازمنابع کتابخانه‌ای وپیمایشی(پرسشنامه ومصاحبه) از متخصصین می‌باشد  تکنیک متاسوات براساس رهیافت داخل به خارج و دیدگاه مبتنی برمنابع است ورقابت‌پذیری شهرها ومناطق را فراهم می‌گند شهر کرمانشاه دارای قابلیت‌های بالایی برای جذب گردشگری به منظور رقابت‌پذیری شهری، منطقه‌ای وجهانی است که یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد دربین قابلیت وتوانایی‌های شهر کرمانشاه وجود بناهای تاریخی وفرهنگی  مانند طاق ‌بستان ،تکیه‌ها ، خانه‌های تاریخی ، موزه ‌هاو.. ، نقش مرکزیت صنایع دستی، تشابهات فرهنگی با افراد ساکن درعراق وترکیه، فرهنگ، اعتقادات وآداب ورسوم به عنوان پتانسیل‌های گردشگری کرمانشاه دارای چهار ویژگی(VIRO)  هستند ودرواقع این ویژگی بیشترین میزان تناسب راهبردی بامتغیرهای کلان موثر بر جذب گردشگرورقابت‌پذیری شهری ازطریق گردشگری درشهر کرمانشاه هستند. دربین متغیرهای کلان تاثیرگذار پاندمی کرونا، وجود تحریم‌ها علیه ایران، تغییرات آب وهوایی وبلایای طبیعی وکمبود اعتبارات دارای بیشترین میزان تأثیربررقابت‌پذیری شهری کرمانشاه هستند باتوجه به منابع ومتغیرهای کلان تاثیرگذار نقشه تناسب راهبردی ترسیم شد وراهکارهای مناسب ارائه گردید.

دکتر افشین متقی، اقا آرش قربانی سپهر، خانم پریسا قربانی سپهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

در امر برنامه­ریزی فضایی نواحی مرزی باید دیدگاه کلان­­نگرانه جغرافیا را بکار بست تا با شناسایی امکانات، توانمندی­ها و محدودیت­های نواحی مرزی، دست کم بتوان از تنش­ها و چالش­هایی که به سبب وجود توسعه نامتوازن، محرومیت و ناهمگنی فضایی پدید می­آید، پیشگیری کرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. در این راستا، با بهره­گیری ترکیبی از تکنیک­های تصمیم­گیری چندشاخصه شباهت به گزینه ایده­آل (تاپسیس) و ضریب آنتروپی شانون، پراکنش و توسعه شاخص­های توسعه فضایی در بخش­های بهداشتی- خدماتی در استان کردستان ارزیابی شده است و شهرستان­های مرزی این استان با توجه به سطح برخورداری از این شاخص­ها سطح­بندی شده است. پرسش پژوهش حاضر این است که شهرستان­های استان کردستان از نظر توزیع فضایی شاخص­های بهداشتی و خدماتی در چه وضعیتی قرار دارند؟ به نظر می­رسد سطح برخورداری هیچ یک از شهرستان­های مرزی استان کردستان در حد مطلوب نسیت. یافته­های بدست از آمده از این پژوهش، نشانگر آن است که استان کردستان با وجود اینکه از موقعیت خاص و توانش بالای ژئوپلیتیکی برخورداراست، باز هم از استان­های محروم کشور به­شمار می­آید. افزون بر آن، نوعی عدم تعادل و ناهمگنی در توزیع و توسعه امکانات و شاخص­های توسعه­ای در سطح شهرهای مرزی استان به چشم می­خورد. بر پایه واکاوی­های انجام پذیرفته از 13 شاخص سازمان فضایی از مجموع 4 شهرستان مرزی این استان، شهرستان­های سقز و بانه در گروه نیمه­برخوردار (نیمه محروم) و دو شهرستان­ مریوان و سروآباد در طبقه بدون برخودار (محروم) جای گرفته­اند. بر پایه نتایج برآمده از این پژوهش، سازمان فضایی در شهرستان­های مرزی استان کردستان به­شدت ناهمگن و این شهرستان­ها از نظر توسعه بهداشتی - خدماتی نیز در حد متوسط رو به پایین قرار دارند که لازم است از لحاظ بهداشتی و خدماتی به این استان مرزی توجه ویژه­ای شود تا امنیت پایدار شهروندان مرزی کردستان تأمین گردد.
یاسر نظریان، خانم آمنه حق زاد، لیلا ابراهیمی، کیا بزرگمهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

آسیب پذیری نتیجه گریزناپذیر مخاطرات و بحران هایی است که جوامع را با درجات مختلف تهدید می­کند. یکی از اساسی­ترین این مخطرات تهدیدآمیز، زلزله می­باشد. رویکرد اخیر برنامه های مقابله با سوانح، افزایش تاب آوری جوامع می­باشد که ابعاد مختلفی دارد. یکی از آن­ها بعد کالبدی تاب­آوری شهری است که با مولفه های برنامه ریزی کاربری اراضی پیوند می­خورد. در این پژوهش با هدف تحلیل معیارهای کاربری اراضی موثر بر تاب آوری شهر تبریز با استفاده از روش AHP فازی به تحقیق پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه مبانی، 13 معیار تاثیرگذار شناسایی و مبنای عمل قرار گرفته است. داده های مورد نیاز از نقشه ها و اطلاعات مکانی طرح های شهری و به ویژه طرح تفصیلی شهر تبریز استخراج و مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار ARC Map10.3.1 به تحلیل هر یک از معیارها پرداخته شده و هر یک از معیارها در قالب نقشه فازی ارائه شده است. برای رسیدن به نقشه نهایی تاب آوری از عملگرهای فازی جمع، ضرب و گاما استفاده شده است که با توجه به دقت بالای عملگر گاما، نتایج آن به عنوان خروجی نهایی درنظر گرفته شده است. نتایج نشان می­دهد، که در محدود شهر تبریز، 2 درصد دارای تاب آوری خیلی کم، 40.8 درصد، تاب آوری کم، 15.3 درصد تاب آوری متوسط، 23.5درصد تاب آوری زیاد و 7.2درصد تاب آوری خیلی زیاد بر مبنای معیارهای مورد استفاده- می­باشد. مناطق با تاب آوری کم عموما در شمال شهر تبریز قرار گرفته و منطبق بر بافت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده شهر است که منطبق بر خط گسل شمال تبریز بوده و ریزدانگی و نفوذ پذیری پایین از دیگر اختصاصات این مناطق است. به دلیل تراکم بالای جمعیتی در این مناطق لازم است سریعا برنامه­های لازم برای ارتقای کیفیت معیارهای تاب­آور سازی کالبدی شهر، اتخاذ گردد.

هانیه اسدزاده، تاج الدین کرمی، فرزانه ساسانپور، علی شماعی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

امروزه تغییرات ساختاری در اقتصاد، تحولات سریع علم و فناوری، محدودیت ها در منابع مالی و انسانی، وابستگی متقابل کشورها، رقابت در سطح جهانی و تمایل روزافزون به جهانی‌شدن، لزوم درک بهتر «تغییرات» و «آینده» را برای دولت‌ها، کسب وکارها، سازمان‌ها و مردم ایجاب می‌کند. بدین منظور، آینده پژوهی از طریق ایجاد ارتباط، هماهنگی و هم اندیشی بین سازمان ها و نهادها به سیاست گذاران و برنامه ریزان کمک می کند تا برنامه های توسعه مناسبی را طراحی کنند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر الگوی سناریونویسی اکتشافی است. داده ها به روش اسنادی و میدانی گردآوری شدند. در روش میدانی پرسشنامه محقق ساخته در قالب ماتریس متقابل برای امتیازدهی عامل ها در اختیار کارشناس ها قرار گرفت. به روش دلفی 30 نفر کارشناس انتخاب شدند. توزیع پرسشنامه ها نیز به روش غیراحتمالی از نوع دردسترس بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و مورفول استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیستم منطقه شهری تهران درحالت ناپایدار قرار دارد. ده نیروی پیشران از جمله عامل های ایدئولوژی حاکم، مدیریت یکپارچه، گسترش زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجارت الکترونیک، گسترش رقابت پذیری اقتصادی، برندسازی اقتصادی، سیستم مدیریت الکترونیک، شفافیت سیاسی، تسهیل ورود شرکت های چندملیتی، گسترش دیپلماسی شهری بعنوان پیشران های تاثیرگذار در توسعه منطقه شهری تهران استخراج شدند. در نهایت سناریوهای پیش روی توسعه منطقه شهری تهران نشان داد که هشت سناریو وجود دارد که سناریوی اول با بالاترین احتمال وقوع دارای 9 گمانه بدبینانه و یک گمانه بینابین است.
طوبی علیزاده، مجید رضایی بنفشه، غلامرضا گودرزی، هاشم رستم زاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

گرد و غبار پدیده ای است که آثار زیست محیطی زیادی را در بخش های مختلف زندگی انسان ها از جمله: کشاورزی، اقتصاد، بهداشت و غیره دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و پیش بینی پدیده گرد و غبار در شهر کرمانشاه می باشد. داده های هواشناسی با وضوح 3 ساعته در دوره آماری (2020-2000) ایستگاه کرمانشاه از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. ابتدا داده های گرد و غبار نرمال سازی شد و سپس با استفاده از مدل های شبکه عصبی ANN برای پیش بینی غلظت گرد و غبار و شبکه عصبی تطبیقی ANFIS برای خطایابی و پیش بینی سری زمانی وقوع گرد و غبار در نرم افزار MATLAB  خطایابی و پیش بینی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که حداکثر میزان غلظت گرد و غبار پیش بینی شده مربوط به حداقل نقطه شنبم با بیشترین میزان همبستگی پیرسون با گرد و غبار، به میزان 23/3451 میکروگرم بر مترمکعب برآورد شده است.  همچنین نتایج پیش بینی سری زمانی با استفاده از مدل ANFIS نشان داد تابع عضویت زنگوله ای خطی با درجه 3، در مراحل آموزش و آزمون، مطلوب ترین تابع ورودی را در بین دیگر توابع عضویت به خود اختصاص داده است. بر اساس مدل های پیش بینی، بیشترین احتمال رخداد حداکثر گرد و غبار در 20 سال آینده کرمانشاه با مقدار 94% به دست آمد.
علی احمدی، مجید ولی شریعت پناهی، رضا برنا، رحمت الله فرهودی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

به دلیل پیچیدگی‌‌های فراوان، برنامهریزی مسکن، خصوصا برای اقشار آسیبپذیر، در شهری با وسعت تهران، نیازمند وجود مدلی برای سادهسازی فرآیند و سرعت بخشی محاسبات است که در حال حاضر وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف حل این مسئله، مدلی با این مراحل را پیشنهاد می­دهد: 1)تبیین اهداف 2) برآورد نیاز مسکن جامعه هدف 3)شناسایی پهنههای قابل توسعه 4) پیشنهاد الگوهای ساخت 5) پیشنهاد الگوهای پراکندگی 6) محاسبات و الگوهای مالی و 7) پیشنهاد الگوهای بهره­برداری. اطلاعات موردنیاز برای اجرای مدل از دو پرسشنامه و دادههای مرکز آمار گردآوری شد. در این مدل از سه الگوی مسکن با مساحتهای حداقل، بهینه و میانگین و سه گونه ساخت مسکن موجود، 100 درصد زیربنا و آزادسازی فضای حیاط به عنوان فضای عمومی شهری استفادهشد. پهنهبندی پیشنهادی به دلیل تطابق با دادههای موجود، بر مناطق 22گانه شهرداری تهران منطبق شد. قیمت فروش و محاسبات مالی براساس نرخ بازده داخلی 20 درصد و سوبسیدهای قراردادی محاسبه و در نهایت 4 الگوی واگذاری رایگان، اجاره مادام­العمر، اجاره به شرط تملیک در پهنههای برنامه پیشنهاد شد. نتایج نشان داده است که یکی از مشکلات موجود در این بخش نبود ساختار تصمیم­سازی و ابزار ‌‌برنامهریزی مناسب است که می­توان ضمن بررسی دقیق و کامل وضعیت موجود، ‌‌راهحل­های همه­جانبه و کل­نگرانه ارائه داد. لذا بر اساس مدل و با استفاده از شاخصهای مورد استفاده، مناطق 2، 6 و 13 کمترین و مناطق 19 و 22 بیشترین پتانسیل توسعه مسکن اقشار کمدرآمد و آسیبپذیر را دارند و در نهایت، مدل بیشترین مساکن را در مناطق 22، 4، 19 و 11 پیشنهاد داد[D1] .

 [D1]در چکیده، نتایج آورده شده

بهروز غداری، صادق بشارتی فر، زرین فروغی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

ارزیابی شاخص های توسعه پایدار، بعنوان محور تعالی انسانی، پایه و اساس غالب برنامه ریزی های شهری و آمایش سرزمین بوده و نقش تعیین کننده­ای در پراکندگی فضایی و شکل­گیری رفتار محیطی جوامع انسانی دارد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و ابزار اصلی آن پرسشنامه محقق ساخته شده می باشد. جمع آوری داده ها با استفاده از روش های کتابخانه و پیمایشی (ابزار پرسشنامه) صورت گرفت. جامعه آماری محلات 35 گانه شهر بندر ماهشهر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران با سطح اطمینان 95 درصد با استفاده از تعداد خانوار شهر ماهشهر 382 نفر که از طریق نمونه گیری به روش تصادفی ساده در سطح محلات اقدام به توزیع پرسشنامه نموده است. بر اساس معیارهای پژوهش نتایج نشان داده که محلات شهر بندر ماهشهر در وضعیت ناپایداری قرار دارند و شدت ناپایداری در بین انها متفاوت می باشد. بطوری که در شاخص های منتخب از بین محلات 35 گانه فقط محله های شماره 1،2،6،15،16،17،19در سطح پایدار و سایر محلات(28) در وضعیت ناپایدار قرار دارند، این وضعیت متأثر از موقعیت انان در ساختار فضایی شهر می باشد، که باعث شکل گیری نابرابری های محله ای در برخورداری از شاخص های پایداری و جدایی گزینی اجتماعی گردیده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داده که تمامی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و عدالت فضایی اثر مثبت و معناداری بر توسعه پایدار شهر ماهشهر دارند که در بین انها شاخص اقتصادی بیشترین اثر را در توسعه پایدار محلات  شهر دارا می باشد.
واژگان کلیدی: ارزیابی، توسعه پایدار، محلات، برنامه ریزی، ماهشهر
- محمد رضا قربانی پارام، - پویان شهابیان، - وحید دینارانی، - روناک نجفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

کیفیت محیط شهری از شاخص های مهم توسعه هر شهر محسوب می شود. در این زمینه نوع الگوی قابل استفاده در شهرها می تواند تاثیرگذاری زیادی داشته باشد که شهرسازی بیوفیلیک با توجه به ارتباط و محوریت آن با طبیعت، از مهمترین این الگوها است. هدف این تحقیق تببین معیارهای کیفیت محیط شهر تهران با توجه به مولفه های شهرسازی بیوفیلیک است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق روش پیمایشی است. ابزار تحقیق پرسش نامه بوده که روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را نیز کارشناسان و متخصصان شهری اعم از دانشگاهیان و کارشناسان شهر تهران تشکیل داده اند .با توجه به نبود آمار در این زمینه، محدودیت های کرونایی و هزینه ای، تعداد 120 کارشناس به عنوان حجم نمونه تعیین شد. نتیجه تحقیق نشان داد که شاخص های ساختاری-کارکردی، محتوایی و کالبدی-فضایی کیفیت محیط شهری تهران بر اساس شهرسازی بیوفیلیک در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی میانگین و جهت معناداری بیانگر ضعیف بودن این شاخص ها و  عدم توجه به شهرسازی بیوفیلیک در برنامه ریزی این شهر است. همچنین نتایج مدلسازی معادلات ساختاری تایید نمود که شاخص های ساختاری-کارکردی، محتوایی و کالبدی-فضایی شهرسازی بیوفیلیک می تواند در ارتقاء کیفیت محیط شهری تهران موثر باشد که بیشترین تاثیرگذاری و تببین نیز مربوط به شاخص ساختاری کارکردی با تبیین 34/0 بوده است. بنابراین شهرسازی بیوفیلیک در الگوی برنامه ریزی شهر تهران مورد تاکید نبوده است اما نتایج از تاثیرگذاری آنها در بهبود کیفیت محیط این شهر در صورت استفاده اشاره دارد.  
 
محمد رادمان، محمد سلیقه، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

با هدف بررسی وضعیت روند و تغییرات آبدهی رود کارون، سه زیر حوضه زز، بازفت و بشار از سرشاخه های این رود انتخاب شدند. دلیل انتخاب این حوضه ها، نزدیکی به کانون های آبگیر زاگرس میانی و نیز قرار گرفتن در بالادست سدها بوده است.
تمامی داده های مورد نیاز (از سال آبی 57-1356 تا 96-1395) از شرکت مدیریت منابع آب ایران دریافت شدند و با آزمون های کولموگروف اسمیرنف، چولگی و کشیدگی داده ها و همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، آزمون رگرسیون خطی جهت پی بردن به تاثیر دما و بارش بر دبی رودها و آزمون من ـ کندال جهت مشخص شدن روند و نقاط جهش، انجام شدند. نتایج بررسی داده ها نشان داد که همه آن ها در شرایط نرمال قرار دارند اگر چه تا حدودی از کشیدگی و چولگی برخوردارند. در آزمون همبستگی پیرسون نیز مشخص شد بین داده های هواشناسی و هیدرومتری، همبستگی وجود دارد.
مدل رگرسیون مورد استفاده، تغییرات میان بارش و دبی را (بر خلاف دما و دبی) به خوبی نمایان کرده است. از سوی دیگر، کارکرد بالای مدل در تبیین تغییرات دبی نسبت به بارش را شاهد هستیم. طبق نمودارهای رگرسیون، روند نزولی بارش و دبی و افزایشی دما در هر سه حوضه مشهود است.
در آزمون من ـ کندال، روند معنادار افزایشی دما در حوضه های بازفت و بشار، روند کاهشی دبی در حوضه های بازفت و بشار و روند کاهشی بارش در حوضه های زز و بازفت به چشم می خورد و به جز دمای حوضه زز، در متغیرهای همه حوضه ها جهش نیز رخ داده است.

ملیحه ایزدی، حمیدرضا وارثی، محمود محمود زاده،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

توجه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه پایدار در چهارچوب برنامه ریزی ملی و منطقه ای ضروی است تا با بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، وضعیت موجود و مسایل مربوط به آن مشخص گردد. بدین منظور، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار در برنامه ریزی مسکن و سطح بندی استان های کشور براین اساس می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود انجام شده است. شاخص های بررسی، 27 شاخص کمی و کیفی مسکن فراگیر مسکن می باشد که براساس مدل های برنامه ریزی منطقه ای (تحلیل عاملی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور) تجزیه و تحلیل شده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی، 4 عامل مؤثر مشخص گردید که این عوامل جمعاً 18/91 درصد از واریانس را تبیین و محاسبه می نمایند. سپس به منظور سطوح برخورداری استان های کشور از شاخص های مزبور از روش ویکور استفاده شده است. بر اساس این سطح بندی، استان های اصفهان (با ضریب صفر)، گلستان( صفر)، تهران(صفر) و آذربایجان شرقی (با ضریب079/0) در رتبه های اول تا چهارم و در سطح بسیار برخوردار جای گرفته اند و استان های سمنان(با ضریب87/0) شوند. اردبیل (88/0)، سیستان و بلوچستان (90/0)، بوشهر(90/0)، لرستان(91/0)، هرمزگان(91/0)، چهارمحال و بختیاری(92/0)، کهگیلویه و بویراحمد (94/0)، قم(94/0)، خراسان شمالی(96/0) و ایلام(1) به ترتیب در رتبه های آخر و سطح بسیار محروم را به خود اختصاص داده اند.
هادی نیری،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

موضوع موردمطالعه در این پژوهش، تحلیل شکل مجرا در حوضه آبریز رودخانه مهاباد است. این منطقه در جنوب دریاچه ارومیه قرار دارد. تغییرات سریع شکل مجرا یکی از ویژگی­های مهم این رودخانه است که بررسی این تغییرات جهت اجرایی پروژه‌های عمرانی لازم است. برای این منظور تغییرات مورفولوژیکی مجرای رودخانه در زمان­های مختلف با استفاده از عکس­های هوایی و تصاویر ماهواره­ای دوره­های مختلف مشخص شد، سپس ارتباط بین متغیرهای مؤثر بر شکل مجرا ازجمله دبی، شیب، توان جریان، میزان رس کرانه‌ها و پهنای بستر با تغییرات مشاهده‌شده مورد تحلیل واقع گردید، نتایج نشان داد که مواد درشت‌دانه موجود در کرانه­ها همراه با افزایش نسبت پهنا به عمق سبب شکل­گیری مجرای گیسویی شده است. به‌طرف پایین‌دست بعد از محدوده گیسویی، رودخانه به شکل سینوسی تغییر پیدا می­کند. به نظر می­رسد افزایش میزان رس که سبب مقاومت بالا کرانه­ها می­گردد، همراه با افزایش دبی، عامل این تغییر باشد. در حدفاصل سد مهاباد در بالادست و سد کوچک انحرافی در پایین­دست جریان، رودخانه به شکل آدا تغییر می­یابد مقایسه عکس­های هوایی سال­های متوالی نشان می­دهد این نوع مجاری در دوره کنونی توسعه پیداکرده‌اند. به نظر می­رسد ایجاد سد سبب کاهش دبی اوج و نهشته شدن رسوبات در داخل مجرا شده که درنتیجه این امر شرایط لازم برای مجرای آدا فراهم آمده است.
یدالله بلیانی، محمد سلیقه، حسین عساکره، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

بارش از سرکش ترین عناصر اقلیمی به شمار می رود. بنابراین شناخت رفتار نوسانی آن از ضروریات برنامه ریزی محیطی (آگاهی از رفتار آشکار و نهان)، این متغیر کلیدی می باشد. الگوسازی روند و تکنیک تحلیل طیفی یکی از روش های مناسب جهت درک رفتار آشکار و نهان، برای استخراج و تحلیل نوسان های اقلیمی با طول موج های مختلف است.دراین راستا تکنیک تحلیل طیف اندازه ای از توزیع واریانس را در امتداد تمامی طول موج های ممکن سری زمانی به دست می دهد. در این پژوهش از آمار 37 ایستگاه حوضه های آبریز مند و حله(اعم از باران سنجی و سینوپتیک)  از بدو تاسیس تا سال 2011میلای که حداقل  30 سال آمار داشتند، جهت بررسی و تحلیل  چرخه های بارش سالانه بهره گرفته شده است. براین اساس،ابتدا الگوسازی در خانوداه چند جمله ایها برای شناسایی روند بارش سالانه(الگوی خطی یا سهمی) ایستگاهها در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت.در ادامه نیز با استفاده از تکنیک تحلیل طیفی دوره نگارهای بارش سالانه با فاصله اطمینان 95 درصد برای هر یک از ایستگاههای منطقه مورد مطالعه  برآورد  و چرخه های معنی دار در طول سری های زمانی بارش حوضه  استخراج گردید. بر پایه یافته های این پژوهش مشخص شد که درتمامی ایستگاههای حوضه، بارش سالانه  دارای روند کاهشی می باشند، و در این میان 11 ایستگاه با توجه به  معنی داری آماری از الگوی روند خطی و سهمی تبیعیت می نمایند، و حاکی از یک رفتار کاهشی در بارش سالانه ایستگاههای مورد مطالعه است.در ادامه نیز مشخص شد که با استفاد ه از تکنیک تحلیل طیفی چرخه های 3-2 ساله ، 10- 3 ساله و گاها چرخه های با دوره بازگشت 10ساله  و بالاتر بر بارش حوضه حاکم می باشد. بطوری که میزان چرخه های 3-2ساله بصورت فضایی نیز در تمامی منطقه مورد مطلعه دارای بیشترین رخداد بازگشت بارش سالانه می باشند.
داریوش یاراحمدی، اسداله خوش کیش، مصطفی کرمپور، اسماعیل احمدی،
دوره 16، شماره 40 - ( 1-1395 )
چکیده

یکی از سامانه های مهم جوی اقلیم کره زمین سامانه پرفشار سیبری است. هدف پژوهش فوق، تحلیل تغییرات هسته مرکزی سامانه پرفشار سیبری در بازه زمانی یاد شده می‌باشد. جهت شناسایی تغییرات مکانی هسته در بازه زمانی یاد شده داده های روزانه فشار سطح دریا و دمای سطح زمین با تفکیک 5/2 درجه در محدوده‌ی مکانی 30 تا 65 درجه عرض شمالی و 45 تا 130 درجه طول شرقی از پایگاه داده‌های نوآ NCEP/NCAR برای ماه های سرد سال استخراج شد. جهت تحلیل تغییرات مکانی هسته مرکزی سامانه داده‌ها وارد محیط GIS شده و به دو صورت پهنه­ای و نقطه­ای به تفکیک شش دهه‌ی ده ساله خروجی گرفته شده و مورد مقایسه قرار گرفت. جهت بررسی روند میزان تغییرات، تعیین جهت روند، نوع و زمان تغییرات دما و فشار هسته مرکزی سامانه از آزمون آماری-ناپارامتری من­کندال استفاده شده است. نتایج حاصل از مقایسه‌ی دهه‌ی اول و ششم دوره 60 ساله نشان داد که هسته مرکزی در ماه ژانویه از سمت شرق به غرب و در ماه های اکتبر و مارس از سمت شمال شرق به جنوب غرب در محدوده‌ی دریاچه‌ی بایکال تا بالخاش دچار جابجایی چشمگیری شده است. تحلیل‌های آماری این دوره 60 ساله نشان داد که میزان فشار در ماه اکتبر دارای یک روند افزایشی و دمای سطح زمین در همین ماه یک روند کاهشی معنادار را تجربه کرده است. نتایج همچنین نشان داد که در طی همین دوره فشار مرکزی پرفشار سیبری در ماه ژانویه روند کاهشی داشته است در صورتی که دمای سطح زمین در این ماه روند افزایشی معناداری را نشان می‌دهد. برخلاف ماه های اکتبر و ژانویه در ماه مارس فشار مرکزی دارای چند جهش بوده ولی فاقد روند می‌باشد. با این وجود در این ماه دمای سطح زمین دارای یک روند افزایشی معنی‌دار در طول دوره یاد شده می‌باشد.


مریم حسینی، محمد کریمی، محمد سعدی مسگری، مهدی حیدری،
دوره 16، شماره 40 - ( 1-1395 )
چکیده

در دهه های اخیر افزایش جمعیت و رشد شهر و شهرنشینی موجب افزایش اهمیت زمین و لزوم مدیریت کاربری آن شده است. نتایج رشد شهر در مسائل اجتماعی و محیطی مثل از بین رفتن زمین‌های کشاورزی، رشد ناموزون شهرها و افزایش ترافیک دیده می‌شود. با توجه به پیچیدگی و پویایی محیط شهری و لزوم هدفمند نمودن تغییرات کاربری اراضی، تلفیق GIS و PSS در قالب سیستم‌های حامی برنامه‌ریزی مکانی (SPSS) اجتناب ناپذیر می‌باشد. هدف از انجام این تحقیق، توسعه یک سیستم حامی برنامه ریزی مکانی برای مدلسازی تغییر کاربری اراضی شهری (ULCMS) می‌باشد، به صورتی که برنامه‌ریزان بتوانند به نحو مناسبی دانش کارشناسی را در قالب معیارها و وزن‌های مورد نظر وارد کرده و تاثیر آنها را در نتایج کار ملاحظه نمایند. سیستم توسعه داده شده شامل ابزارهای ارزیابی تناسب زمین، محاسبه مساحت مورد نیاز کاربری‌ها و تغییر کاربری اراضی می‌باشد. در این راستا، از مدل‌های دسترسی، مدل‌های همسایگی، روش‌های تصمیم‌گیری چند معیاره، عملگرهای فازی، رگرسیون خطی، مدل ماکزیمم پتانسیل و بهینه سازی سلسله مراتبی استفاده شده است. ارزیابی عملی سیستم برای سنجش تغییر کاربری‌های مسکونی، تجاری، صنعتی، زراعی و خدماتی برای سال 1395 و 1390 در شهر شیراز انجام گرفت. نتیجه این امر نشان می‌دهد که ULCMS به فهم بهتر کاربران، نمایش پیچیدگی سیستم کاربری اراضی و توسعه و بهبود استراتژی‌های مدیریت کاربری اراضی کمک می‌کند تا تعادل بهتری بین گسترش شهری و حفاظت محیطی ایجاد کند.


کمال امیدوار، رضا ابراهیمی، محمد کیخسروی کیانی، قاسم لکزاشکور،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده

هدف از این پژوهش واکاوی اثر گرمایش جهانی بر تغییرات زمانی مکانی روند وشیب روند ماهانه دما در قلمرو ایران طی دهه های آینده(2050-2015) می باشد. داده های دمای روزانه شبیه سازی شده از پایگاه داده EH5OM و تحت­ سناریوA1B ، طی بازه زمانی(2050-2015) از موسسه ماکس پلانک آلمان استخراج شد. سپس داده های دمای روزانه با تفکیک  مکانی27/0*27/0 درجه طول و عرض جغرافیایی که حدوداً  نقاطی با ابعاد 30*30 کیلومتر مساحت ایران را پوشش می دهند توسط مدل اقلیم منطقه ای ریزمقیاس گردید. درنهایت آرایه ای به ابعاد 2140*13140 به دست آمد که سطرها بیانگر دمای روز و ستون ها ایستگاه ها می باشند. در نهایت روند وشیب روند میانگین دمای ماهانه طی دوره مورد مطالعه از طریق آزمون من کندال وشیب سن در نرم افزار متلب   محاسبه و ماتریسی به ابعاد 13140*12 به دست آمد. نتایج بیانگر روند افزایشی دما در ماه های مارس، آوریل، می و ژوئن در بیش از 90 درصد از وسعت مناطق کشور است که گویای گرمتر شدن ایران درفصل بهار طی دهه های آتی است. افزایش دما در ماه های فصل زمستان و بهار دربخش های کوهستانی نیمه غربی  کشور گرمتر شدن مناطق سرد ایران را در ماه های سرد سال گویا  است . روند منفی دما در ماه های اکتبر و نوامبر نیز در بخش های شمالی کشور بیانگرسردتر شدن این مناطق از ایران درفصل پاییزاست . بیشترین شیب مثبت  افزایش دما دربخش های شمال غرب به میزان 6-4 درجه درسال است .


سمیه سلطانی گردفرامرزی، عارف صابری، مرتضی قیصوری،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده

بارندگی یکی از مهمترین اجزای چرخه آب بوده و به عنوان یکی از مهمترین مولفه­های ورودی به چرخه­های هیدرولوژیکی بشمار می­رود که در سنجش خصوصیات اقلیمی هر منطقه، نقش بسیار مهمی را ایفا می­کند. در این پژوهش برای پیش­بینی بارندگی سالانه ایستگاه­های سینوپتیک مهاباد، ارومیه و ماکو در استان آذربایجان غربی در دوره آماری 92-1363، از سری زمانی آریما استفاده شد. برای بررسی ایستایی مدل توابع خودهمبستگی (ADF) و خودهمبستگی جزیی (PACF) بکار رفت و با روش تفاضل­گیری داده­های ناایستا به داده ایستا تبدیل شدند. با ایستا کردن داده­ها از مدل­های تصادفی برای پیش­بینی میانگین بارندگی سالانه استفاده گردید. با در نظر گرفتن معیارهای ارزیابی مدل شامل آماره T، P-VALUE کمتر از 05/0 و معیار اطلاعات بیزی (BIC), مدل(1,0,0)  ARIMA، مدل(0,1,1)  ARIMA و مدل(0,1,1)  ARIMA به ترتیب در ایستگاه­های ارومیه، ماکو و مهاباد به عنوان مدلی مناسب جهت پیش­بینی بارندگی سالانه تعیین و بارش به مدت سه سال (95-1392) پیش بینی شد. نتایج نشان دهنده افزایش بارش است که براساس آمار بارندگی موجود در سال­های مربوطه، نتایج مدل برازش یافته قابل قبول است.


پژمان محمدی ده چشمه،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده

در هسته گردشگری  مانند همه فعالیت­های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد. در این راستا از جمله مدل­های برنامه­ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری  به­ویژه در گردشگری شهری، مدل سنتی SWOT می باشد. لذا در مطالعه­ی حاضر، ضمن شناخت و معرفی برخی از توانمندی ها جاذبه های گردشگری شهرکرد واقع در استان چهارمحال­و­بختیاری نگاهی راهبردی به تنگناها و مشکلاتی که فراروی گردشگری شهر شهرکرد می باشد، پرداخته شود. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است و با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای،پرسش نامه(از دیدگاه 70 نفر از مسئولان  و گردشگران ) و اینترنتی انجام شده است. ابتدا داده­ها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی SWOT مورد تجزیه وتحلیل  قرار گرفته اند. یافته­ها نشان داد که شهرکرد به رغم برخوردار بودن از ظرفیت های بالای گردشگری در بخش تاریخی و طبیعی با کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی، ضعف تبلیغاتبا مشکلاتی مواجه است؛ از طرف دیگر دارای فرصت های اشتغال زایی برای جوانان تحصیل کرده شهرکرد و ورود ارز و سرمایه گذاری برای شهرکرد می باشد. از راهکارهای مهم توسعه گردشگری شهرکرد افزایش تبلیغات، ایجاد امکانات رفاهی واقامتی،حمایت های دولتی،جذب سرمایه گذاری است.
 
 
 

مصطفی محمدی ده چشمه، ناهید سجادیان، علی شجاییان، نرگس قیصری،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده

مطالعه چگونگی استراحت و فراغت از کار شهروندان، در حوزه ی مطالعات جغرافیای فراغت قرار می گیرد. مقاله پیش رو بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس ماهیت ،کاربردی- نظری می باشد. در پژوهش پیش رو ابتدا به منظور بیان منطقی همبستگی های موجود بین مجموعه متغیرهای محیطی و جمعیتی، بر روی جغرافیای فراغت و ارائه تحلیل ساختاری، از مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از بررسی نشان میدهد که تاثیرات متغیرهای محیط فیزیکی برون منزل با ضرایب استاندارد 0/461  نسبت به سایر متغیر ها بیشترین تاثیر و متغیرهای جمعیتی با ضرایب استاندارد 0/025 کمترین تاثیر را در جغرافیای فراغت دارند. در ادامه تعداد 383 پرسش نامه به منظور بررسی تطبیقی الگوی مکانی جغرافیای فراغت در میان شهروندان مناطق 2، 4و 7 کلان شهر اهواز که در سطوح متفاوتی از برخورداری قرار گرفته اند، توزیع گردید. نتایج پرسش نامه شهروندان  حاکی از آنست که ،الگوی فراغت در منطقه 2 متفاوت از سایر مناطق بوده است ؛این در حالی است که الگوی فراغت شهروندان منطقه4و 7دارای تفاوت معناداری با یکدیگر نبوده است. در این راستا اختصاص نوع ویژه ای از برنامه ریزی به منظور ارتقای کیفیت سلامت جامعه و رفاه شهروندان ؛ با توجه به شرایط طبیعی و انسانی شهر و نوع امکانات و تاسیسات فراغتی موجود مورد تایید واقع میگردد.
 

مریم بیات ورکشی، روژین فصیحی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده

مدل‌سازی به‌عنوان روشی کارآمد با کم­ترین هزینه، امکان مطالعه پیچیدگی جریان آب زیرزمینی را برای مدیران فراهم می‌نماید. هدف این تحقیق مقایسه مدل عددی، روش­های هوشمند عصبی و زمین آمار در مدل‌سازی تغییرات سطح آب زیرزمینی می‌باشد. بدین منظور اطلاعات آبخوان دشت همدان بهار به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع تامین آب منطقه، مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژوهش از کد عددی MODFLOW در نرم­افزار GMS، شبکه عصبی مصنوعی و روش عصبی - فازی در نرم‌افزار NeuroSolution، روش عصبی موجک در نرم­افزار MATLAB و روش زمین آمار در نرم‌افزار ArcGIS استفاده گردید. مقایسه نتایج نشان داد که دقت روش‌های محاسبه سطح آب زیرزمینی برحسب کم­ترین آماره مجذور میانگین مربعات خطای نرمال (NRMSE)، به‌ترتیب به روش عصبی - موجک، عصبی فازی، زمین آمار، شبکه عصبی مصنوعی و مدل عددی تعلق داشت. به‌طوری که مقدار آماره NRMSE در روش عصبی - موجک به‌عنوان روش بهینه، برابر 0/11درصد و در روش مدل عددی برابر 2/2 درصد بدست آمد. مقدار ضریب همسبتگی روش‌های فوق به‌ترتیب 0/998و 0/904بود. بنابراین می‌توان کاربرد روش­‌های ترکیبی هوشمند عصبی به‌ویژه نظریه موجک را در محاسبه سطح آب زیرزمینی مناسب‌تر از روش زمین آمار و مدل عددی دانست. ضمن آن‌که در روش­‌های هوشمند عصبی از متغیرهای زودیافت طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا به‌عنوان بردار اطلاعات ورودی استفاده شد . نتایج پهنه‌بندی سطح آب زیرزمینی آبخوان نیز گویای روند کاهش سطح آب زیرزمینی از بخش غرب به شرق آبخوان بود که همسو با گرادیان هیدرولیکی می‌باشد.
 

فاطمه غیاث آبادی فراهانی، فرامرز خوش اخلاق، علی اکبر شمسی پور، قاسم عزیزی، ابراهیم فتاحی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده

هدف از این مطالعه تحلیل تغییرات درون دهه ای داده و الگوی فضایی بارش های سالانه و فصلی نیمه غربی ایران است. به این منظور داده­های بارش روزانه بارش از پایگاه داده­ای اسفزاری استخراج شده است. این پایگاه داده ای در دو بخش تهیه شده ، پایگاه داده ای اول با استفاده از 1434 ایستگاه و پایگاه دوم به کمک 578 ایستگاه با تفکیک مکانی 15× 15 کیلومتر بوده و در قالب سیستم تصویر لامبرت مخروطی تولید شده است. داده های روزانه بارش دوره 2015-1986 (طی سه دهه) مورد بررسی قرار گرفت. برای واکاوی تغییرات درون دهه ای بارش از تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی آماره عمومی G* و به منظور بررسی روند تغییرات از  تحلیل رگرسیون، آزمون من کندال استفاده شده است. در انجام محاسبات از امکانات برنامه نویسی Matlab و برای عملیات ترسیمی از نرم افزارهای Surfer  و GIS بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این است که الگوهای خوشه­ای مثبت بارش در مقیاس سالانه بیشتر در امتداد کوههای زاگرس و بخش­هایی از غرب منطقه مورد مطالعه می باشد. در مقیاس فصلی الگوی خودهمبستگی فضایی بارش در فصل پاییز و زمستان تقریبا از الگوی سالانه پیروی کرده، در حالی­که در فصل بهار الگوی فضایی مثبت بارش بیشتر در بخش­های شمالی منطقه مورد مطالعه مشاهده شده است. نتایج حاصل از تغییرات درون دهه­ای الگوهای خودهمبستگی فضایی مثبت بارش نیمه غربی ایران نشان می­دهد به سمت دوره­های اخیر به استثنای فصل زمستان که روند افزایشی نامحسوسی تجربه کرده، در مقیاس سالانه، فصل بهار و پاییز از گستره مکانی الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت بارش کاسته شده است. درحالیکه الگوهای خودهمبستگی فضایی منفی بارش در مقیاس سالانه و فصلی روند کاهشی را تجربه کرده است. با این وجود به جز دوره­­ی دوم، الگوی فضایی بارش در منطقه مورد مطالعه تغییرات مکانی قابل توجهی نداشته است. نتایج حاصل از تحلیل روند بیانگر این است که در مقیاس سالانه فصل زمستان اکثر مناطق  نیمه غربی کشور از روند کاهشی برخوردار بوده است. در فصل بهار و پاییز با وجود اینکه در منطقه روند افزایشی بارش مشاهده شده ، اما در سطح 95 درصد اطمینان معنی دار نبوده است.
 


صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb