جستجو در مقالات منتشر شده


70 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

زهره احمدی پوراناری، حمیدرضا خوارزمی،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده

میر کرمانی از شاعران هم‌عصر خواجوی کرمانی است که مجموعه کامل اشعار او از روی نسخه‌ای دستنویس متعلق به سعید نفیسی منتشر شده است. اشعار او، با وجود نغزبودن و انباشتگی از معنا، به‌دلایلی، ناشناخته مانده است. در این مقاله، که از نوع کتابخانه‌­ای است و با روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده است، این شاعر کرمانی معرفی شده و­ غزل­‌های او از دیدگاه آوایی، زبانی، فکری و ادبی بررسی شده است. بررسی جنبه‌های گوناگون غزل میر نشان داد که غزل‌های بدون ردیف او نسبت به شاعران هم‌دوره‌اش بیشتر است، اما ردیف­‌های اسمی در غزل او درخور ‌توجه است. انواع آرایه‌­های لفظی ازجمله جناس و موازنه نیز در شعر او فراوان دیده می­‌‍شود. غزل­‌ها زبانی روان دارد، اما گاهی صنعت‌گرایی و توجه به زیباسازی الفاظ ابیات او را مصنوع ساخته است. درون­مایه غزل میر عاشقانه است و شاعر بیشتر به وصف‌­های عاشقانه پرداخته­ است. از میان صور خیال، تشبیه در شعر او کاربرد فراوان دارد، اما استعاره کمتر دیده می­شود و سهم استعاره‌­های تازه در غزل­‌های او بسیار ناچیز است. تلمیح و استعاره، که از ابزارهای ایجازند، در غزل میر کمتر دیده می­‌شود. به‌طور‌کلی، تمرکز شاعر بیشتر بر مضمون­‌گرایی است.

وجیهه ترکمانی باراندوزی،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده

توجه و دقت در ابعاد روحی و روانی شخصیت‌های داستان و بهره‌گیری از نظریه‌های روان‌شناختی، همواره یکی از شیوه‌های محققان ادبی برای واکاوی شخصیت‌ها و نمایاندن هرچه دقیق‌تر قدرت و مهارت آفرینندگان آثار بوده است.
در این پژوهش سعی شده است تا شخصیت ویس، در منظومه ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی، با استفاده از "نظریه انتخاب" ویلیام گلاسر، روان‌شناس معاصر، به‌صورت توصیفی و تحلیلی تحت بررسی قرار گیرد. طبق نظریه انتخاب، ریشه تمام رفتارهای فرد از درون او و برای ارضای نیازهای پنج‌گانه‌اش نشئت می‌گیرد (نیاز به عشق، بقا، قدرت، تفریح و استقلال).
به‌این‌ترتیب، پرسش اصلی تحقیق این است که ویس تحت تأثیر کدام نیازهای اساسی به انتخاب‌های متهورانه دست زده است؟ به‌عبارتی، کدام نیازهای اساسی در وجود ویس بالاتر از نیازهای دیگر بوده که او را به انجام چنین رفتارهایی سوق داده است؟
یافته‌ها نشان می‌دهد از بین همه نیازها، به‌ترتیب نیاز به بقا، نیاز به عشق و صمیمیت، و نیاز به آزادی، در وجود او بالاتر از دیگر نیازها نمایان است. بعد از این نیازها، نیاز به قدرت و سپس نیاز به تفریح قرار دارد.
 
زهرا فلاحی، محمدرضا حاجی آقا بابایی،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده

زمان یکی از عناصری است که به متن داستان هویت میبخشد و سبب تمایز داستان و روایت میشود؛ همچنین، زمان کارکردهای گوناگونی در متن داستان برعهده می‌گیرد و به‌شیوه‌های مختلف در پیش‌برد داستان مؤثر واقع می‌شود. در این پژوهش، عنصر زمان در رمان شطرنج با ماشین قیامت مطابق نظریه ژرار ژنت بررسی شده ‌است. با توجه به ساختار خاطره‌مانند رمان، زمان‌پریشی در این متن بسامد بالایی دارد و زمان تقویمی اهمیت چندانی ندارد. علاقه نویسنده به داستان‌­نویسی برمبنای تصاویر ذهنی­اش، او را از ثبت تاریخ دقیق وقایع بی­نیاز کرده ‌است. نویسنده با بهره‌­گیری از تکنیک شکست زمان در طول روایت، به ایجاد تعلیق در داستان و نیز گره‌­گشایی از برخی ابهام‌های موجود در متن پرداخته است. توصیف‌های متعدد و توجه به جزئیات، زمان داستان را در بیشتر صحنه­‌ها متوقف کرده ‌است. در این رمان، بسامد روایت‌ رویدادها از نوع مفرد است و نویسنده با بهره‌گیری از این تمهید سعی کرده ‌است، به شتاب داستان و پیشبرد آن کمک کند. نویسنده رمان شطرنج با ماشین قیامت با استفاده از تمهیدات گوناگون زمانی کوشیده ‌است روایتگر دگرگونی نگاه شخصیت اصلی داستان از حالت جزماندیش به حالت مسامحه‌جو باشد و با استفاده از شگردهای به‌کارگیری زمان، در بسیاری از آموزه‌های ذهنی راوی تردید ایجاد کند.

افسانه سعادتی جبلی، صفورا سعادتی جبلی، محسن محمدی فشارکی،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده

گیاهان در ذهن معنی‌آفرین مولوی از جایگاهی مهم برخوردارند و روایت­‌هایی که به‌کمک معارف گیاهی در مثنوی طرح شده، راهبرد تربیتی تازه‌ای را شامل شده است که مولانا آن را برای تزکیه خود و مخاطبان در پیش گرفته است. در این جستار، که به‌شیوه تحلیلی-توصیفی انجام شده است، مباحث و معارف نباتی از هر شش دفتر مثنوی استخراج و در مرحله بعد، داده‌ها به دو بخش فیزیکی (مادی) و متافیزیکی (غیرمادی) تقسیم شده است: نحوه مواجهه مولانا با گیاهان در این دو بخش، توصیفی، گاه مادی و صوری و منطبق بر دانسته‌های دانش کشاورزی امروز و گاه ابزاری در خدمت تعالیم معنوی است. این پژوهش، ازیک‌سو، گفتمان عرفانی مولوی را در زمینه نباتات به‌مثابه مظهر تجلی خداوند و ازسوی‌دیگر، ذوق شاعر را در استفاده از صنایع ادبی در زیباسازی و رسایی کلام نشان می‌دهد.
آشنایی مولوی با نام و شکل ظاهری گیاهان و خواص دارویی و درمانی آنها؛ انواع مختلف میوه‌ها، غلات، سبزی‌ها و حبوبات؛ اصطلاحات باغداری و طرز باغبانی؛ رسوم کشت و کوددهی، این گمان را تقویت می‌کند که او به کتاب‌های دایره‌المعارفی نظیر بندهشن، الأبنیه عن حقایق الأدویه و... دسترسی داشته و احتمالاً آنها را مطالعه کرده است. ازجمله عواملی که می‌تواند ژرف‌ساختی برای وفور این اصطلاحات در نظر گرفته شود، طبیعت‌گرایی مولوی و موقعیت جغرافیایی محل زندگی او و تأثیر آموزه‌های معنوی پدرش بهاءالدین است.

شیرزاد طایفی، نصیر احمد آرین،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده

واصف باختری، پژوهشگر و شاعر غزل­‌سرا و نوپرداز، یکی از چهره‌­های شاخص ادبیات معاصرِ فارسی در افغانستان به‌شمار می­رود. او را بیشتر شاعری مشکل‌سرا می­شناسند و زبان او را پر از ابهام و پیچیدگی می­‌دانند؛ ازاین‌رو، در پژوهش پیش­رو، با استفاده از نظریه نشانه‌شناختی مایکل ریفاتر، و به‌روش تحلیل کیفی و با رویکرد خوانش پس­کنشانه، نادستورمندی­‌ها، انباشت­‌ها، منظومه‌­های توصیفی، تبدیل­‌های معنایی و واحدهای کمینه معنایی در شعر «...و من گریسته­ بودم» باختری مشخص شده و عناصری که مدلول خارجی دال­های درون شعرند معرفی شده‌اند، ماتریس پراکنده در کل شعر به­ دست داده شده است، و ساختار معنایی آن روشن شده است. نظریه نشانه‌­شناسی ریفاتر، در پی آن است که به خواننده کمک کند تا با عبور از خوانش تقلیدی و اکتشافی و توسل به­ خوانش پس­کنشانه، از لایه محاکاتی متن فراتر رود و به دنیا­ی نشانه‌­ای آن قدم بگذارد که در پی آن می‌­توان ساختار معنا را در شعرهای نمادین و ابهام‌­آمیز تشخیص داد. دستاورد نوشته نشان می­‌دهد که زبان شعر باختری پیچیده‌­تر از هم‌­عصران اوست، اما از طریق نظریه­‌های مختلف، ازجمله نظریه نشانه‌شناسی شعر ریفاتر، به­‌خوبی، می­توان به ­لایه­‌های درونی معنا در شعر او نفوذ و ساختار معنا را در آن درک کرد.

بتول واعظ، عطیه سادات نصری،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده

زبان­‌شناسی نقش‌­گرای نظام­مند هلیدی یکی از رویکردهای معناشناختی در تفسیر و تحلیل متون ادبی است که در مقابل زبان­‌شناسی ساخت­گرا قرار دارد. در پژوهش حاضر، قابلیت تطبیق این نظریه را در سطح فرانقش اندیشگانی برای بازخوانی سبکی متن دو سفرنامه دوره قاجار بررسی کرده­ایم و به تفاوت نقش­‌های زبان در دو سبک زنانه و مردانه ازطریق نحوه بازنمایی آنها در فرآیندهای فعل پرداخته­‌ایم. پرسش اصلی این پژوهش چگونگی بازنمایی تجربیات و مشاهدات دو نویسنده در طول سفر ازطریق ساختار گذرایی شکل­ گرفته در فرآیندهایی است که جهان تجربی دو سفرنامه را به‌تصویر کشیده است. با گزینش بخش­‌های مشابه در هریک از سفرنامه­‌ها، به بررسی پانصد نمونه فرآیند در هریک پرداختیم. پس از مشخص‌کردن نوع هریک از فرآیندها و آمارگیری، درصد فراوانی کاربرد هریک از فرآیندهای شش­گانه (مادی، ذهنی، رابطه‌ای، کلامی، رفتاری، و وجودی) را در فرانقش اندیشگانی مقایسه کردیم. نتایج حاکی از این است که بسامد بیشتر فرآیند ذهنی در سفرنامه بانوی قاجار، و بسامد بیشتر فرآیند رابطه‌­ای در سفرنامه مرد ناشناس، به‌ترتیب، نشان­‌دهنده توجه بیشتر بانوی قاجار به جهان درون، و اهمیت بیشتر کشف روابط حاکم در جهان پیرامون و ارزش‌­گذاری این روابط در ذهن و زبان نویسنده مرد است. در بررسی میزان کاربرد افزوده‌های حاشیه‌ای در دو سفرنامه، روشن شد که سکینه سلطان 27 درصد بیشتر از مرد ناشناس این افزوده‌ها را در متن به‌کار برده است که توجه بیشتر او را به ثبت جزئیات در طول سفر نشان می‌دهد. از نظر کاربرد انواع افزوده‌­های حاشیه­‌ای، افزوده مکان و همراهی در سفرنامه نویسنده مرد و افزوده‌­های درجه، کیفیت و قصد و علت در سفرنامه نویسنده زن بسامد بیشتری دارد. این موضوع تفاوت سبک را در دو نوشتار با توجه به نوع شکل­‌گیری و تصویر تجربیات جهان بیرون در ذهن و نحوه بازنمایی آن­ در زبان دو نویسنده نشان می­‌دهد. از نظر ساخت گذرایی در این دو سفرنامه، هرجا نویسندگان درحال زمینه‌چینی برای بیان مطلب اصلی هستند، جملات از گذرایی کمتری برخوردار است و هرجا رویداد و کلام مهمی مطرح شده است، میزان گذرایی جملات نیز بیشتر بوده است؛ به‌این‌معنا که فرآیندهای فعلی در پیش‌زمینه کلام، دارای تعداد مشارکان بیشتر، ارادی، مثبت، دارای وجه واقعی، با عاملیت بالا و نمود غایی است و فردیت مفعول و میزان تأثیرپذیری مفعول هم نسبت به جملات در پس‌زمینه کلام بیشتر است.

اعظم رضایی، کامران احمد گلی،
دوره 8، شماره 21 - ( 7-1400 )
چکیده

طبق منطق گفتمانی فوکو، انسان در شکل­گیری گفتمان نقش آغازکننده ندارد و مخیر و صاحب اراده محسوب نمی­شود، بلکه سوژه­ای است که هویت، شغل و جایگاهش در جامعه به‌دست گفتمان‌های گوناگون و روابط قدرت و ضوابط آن گفتمان­ها شکل می‌گیرد و تعیین می‌شود. از نگاه ادوارد سعید، «شرق­شناسی» گفتمانی است که در آن شرق‌شناسان، طبق ضوابط و روابط قدرت موجود در این گفتمان و همسو با مقاصد سلطه­جویانه آن، تصویری سطحی، کلیشه­ای و انحرافی از خاورزمین ارائه می­دهند. ادوارد براون و جورج کرزن دو ایران­شناس همعصر بودند که در بسیاری از جنبه­های زندگی با هم نقاط اشتراک داشتند؛ ازاین‌رو، هردو باید تحت‌تأثیر گفتمان امپریالیستی حاکم در دوره ویکتوریا در خدمت این گفتمان و در راستای اهداف استعماری آن قلم می‎زدند. اما این انتظار درباره براون برآورده نمی­شود. او درست در نقطه مقابل کرزن قرار دارد و از سیاست­های ددمنشانه افرادی چون کرزن انتقاد می­کند. وجود شرق‌شناسان نادری چون براون، که در دل گفتمان حاکم زندگی می­کردند، ولی تحت‌تأثیر آن قرار نگرفتند و حتی به مقابله با آن برخاستند، تعریف شرق‌شناسی را، به‌مثابه پدیده­ای صرفاً گفتمانی، با چالش جدی مواجه می­کند. در این مقاله، سعی شده است با ارائه زندگی­نامه این‌دو مستشرق و عواملی که باعث شد آنها در سفرنامه­ها و دیگر نوشته­هایشان دو رویکرد کاملاً متفاوت درباب ایران در پیش بگیرند، تکیه ادوارد سعید بر منطق گفتمانی فوکو و میزان کارآمدی آن در تعریف و تحلیل شاخه مطالعاتی شرق­شناسی بررسی می‌شود. این بررسی نشان می­دهد که نمی­توان فعالیت­ها و نوشته­های مستشرقانی چون براون را، که با انسان‌دوستی و خیرخواهی از حقوق ملت ایران دفاع کردند، براساس نظریه گفتمان فوکو، که متعلق به سنت ضدانسان­گرایانه نیچه است، تحلیل کرد.
 

فصلنامه مطالعات و تحقیقات ادبی،
دوره 8، شماره 21 - ( 7-1400 )
چکیده


فرزاد بالو، محمد طاهری،
دوره 8، شماره 21 - ( 7-1400 )
چکیده

گفتارهایی که در مقالات شمس به‌هیئت نوشتار درآمده‌اند میراث ارزشمند ادبی و عرفانی محسوب می‌شوند که تاکنون از چشم‌اندازهای گوناگون نقد و نظریه‌های ادبی بررسی شده‌اند و دستاوردهای پژوهشی درخور ‌تأملی از آنها به‌دست آمده است. در این پژوهش، با رویکردی نو، ذیل عنوان‌هایی چون ماهیت نشانه زبانی (دال و مدلول)، گفتارهایی درباب نشانه‌های غیرزبانی، تحلیل گفتارهایی از شمس برپایه رابطه هم‌نشینی و جانشینی در زبان، نقد نحوی و لغوی، و ترجیح گفتار بر نوشتار در مقالات شمس، در پرتو آرای زبان‌شناسی سوسور، نشان داده شده است که اگرچه شمس در زمینه زبان و مفردات آن نظریه و نظام زبان‌شناختی و نشانه‌شناختی منسجمی ارائه نداده است، با تأمل در گفتارهای او، می‌توان تلقی زبان‌شناختی و نشانه‌شناختی او را در مواجهه با متون، سنت و پدیدارهای هستی مشاهده کرد که برای خوانندگان امروز شگفت‌آور است و به اثر او بُعد معاصریت می­بخشد. در پژوهش حاضر به طرح و شرح این مهم پرداخته شده است.

ابوالفضل حری،
دوره 8، شماره 21 - ( 7-1400 )
چکیده

نسبت میان روایت و تاریخ به‌اعتبارِ نزدیکی دو واژه «هیستوری» و «استوری»، از دیرباز محل پرسش بوده است: تاریخ تا چه اندازه روایت است و روایت تا چه اندازه می‌تواند تاریخی باشد؟ آیا روایت به‌تمامی از حقیقت عاری است و تاریخ با حقیقت نسبتی مستقیم دارد، چندان‌‌که اگر تاریخ از حقیقت خالی شود، اعتبار خود را از دست می‌دهد و حقیقت اگر در تاریخ ثبت نشود، دیگر حقیقت نخواهد بود؟ روایت تاریخی چه فرقی با تاریخ روایی دارد؟ اصولاً، روایت داستانی چه تفاوتی با روایت غیرداستانی و/یا تاریخی دارد؟ نسبت میان روایت و تاریخ به بحث داستان و نا‌داستان مربوط می‌شود. ازاین‌منظر، وضعیت تاریخ بیهقی چگونه است؟ ازمنظر وایت، تاریخ بیهقی نه گاه‌شمار است و نه وقایع‌نامه، بلکه مشتمل برگزینش‌های معرفت‌شناختی و غایت‌شناختی بیهقی از تاریخ آن‌دوره ایران است که اتفاقاً هم بار ایدئولوژیک دارد و هم بار سیاسی. در واقع، بیهقی امر واقعی را به امر داستانی بدل کرده است. مقاله حاضر درباره این است که اولاً چگونه تاریخ بیهقی محصول گفتمان خاص سیاسی غالب در عصر غزنویان و بازتاب‌دهنده ویژگی‌های آن گفتمان است (چه در پرده چه بر پرده)؛ ثانیاً و ازمنظر وایت، تاریخ بیهقی گزارشی تاریخ‌محور است که از رهگذر بازنمایی روایی به روایتی برساخته و داستانی بدل می‌شود. به‌نظر می‌رسد تاریخ بیهقی گذار از روایتگری اسطوره‌ای و حماسی به روایتگری تاریخی و گیتیانه است.
 

مصطفی میردار رضایی،
دوره 8، شماره 21 - ( 7-1400 )
چکیده

تعاریف مختلف و گاه متناقضی در کتاب‌های بلاغی برای تبیین صنعت کنایه ذکر شده ­است که با بررسی و دسته­بندی آنها می­توان دو مفهوم کلی برای این شگرد در نظر گرفت: در تعریف نخست، که به دوره پیش از جرجانی اختصاص دارد، کنایه عبارت است از «پوشیده‌سخن‌گفتن و ترک تصریح به معنی». دراین‌معنی، کنایه با دیگر شگردهای بلاغی (نظیر مجاز، تشبیه، استعاره، توریه و...) درمی­آمیزد و حدود و ثغور مشخصی ندارد. در مفهوم دیگر کنایه، که با جرجانی شروع می­شود، کنایه صناعتی ساختارمند و منفک از دیگر شگردهاست. در این تعریف، کنایه صرفاً به‌معنی «پوشیده‌سخن­گفتن و ترک تصریح به معنی» نیست، بلکه چارچوب مشخصی دارد و آن «ذکر لازم و اراده ملزوم» است. پس، اگر سخنی حتی پوشیده ذکر شده باشد، اما عنصر «لازم و ملزوم» در آن رعایت نشده باشد، در تعریف‌های پس از جرجانی کنایه محسوب نمی­شود. در پژوهش حاضر، با شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی و با بهره­گیری از ابزار کتابخانه­ای، ضمن واکاوی دو مفهوم مزبور از کنایه (پیش و پس از جرجانی)، تلقی ادبای اخیر از مفهوم این صناعت در مقام عمل و ساحت کاربردی آن بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان می­دهد که بیشتر پژوهشگران اخیر در بحث کنایه به مفهومی گرایش دارند که پیش از جرجانی متداول بوده ­است.
 

پوران علیزاده،
دوره 8، شماره 21 - ( 7-1400 )
چکیده

ازآنجاکه ادبیات داستانی کودکان زمینه مناسبی برای تحقق اهداف برنامه‌های آموزش تفکر است، نظام‌های تعلیم و تربیت از آن استقبال کرده‌اند. لیپمن را آغازکننده فلسفه برای کودکان دانسته‌اند. نوآوری او تحولی اساسی در شیوه آموزش‌وپرورش به‌وجود آورد که استقبال بسیار به‌دنبال داشته است. به‌همین‌دلیل، در این مقاله، محتوای داستان­های ایرانی گروه سنی «د» (دوره هفتم، هشتم و نهم) با مهارت­ها و مؤلفه­های تفکر فلسفی لیپمن تطبیق داده شده است. جامعه آماری مقاله شامل کتاب‌های داستانی ایرانی است که برای کودکان و نوجوانان گروه سنی پیش‌گفته در سال‌های 1365 تا 1395 تألیف شده و مجوز انتشار دریافت کرده است. روش انجام این تحقیق توصیفی‌ـ‌تحلیلی است. نتایج نشان می‌دهد که در کتاب‌های داستانی ایرانی مطالعه‌شده، نظیر هزارویکشب، افسانه‌های جن وپری، مهمانی گرگ‌ها و...، بعضی از مؤلفه‌های تفکر فلسفی لیپمن، مثل جست‌وجوی دلایل در موقعیتی مشخص، طرح پرسش پژوهشی، تبیین علّی، استنباط‌کردن و تعیین هدف بیشترین فراوانی را دارند. ازدیگرسو، این‌کتاب‌ها ازحیث بعضی دیگر از مهارت‌ها، همچون ارزیابی دلایل ارائه‌شده، نقدپذیری و... ضعیف‌اند و مؤلفه‌هایی مثل ارزیابی تعریف اصطلاحات و تشخیص مغالطه‌ها در آنها یافت نشد..
 

علی جلالی، بتول حیدری،
دوره 8، شماره 21 - ( 7-1400 )
چکیده

حدود و ثغور برخی لغات و تعبیرات در متون پیشینیان، درعین کثرت استعمال و با وجود اهتمام لغت‌نویسان، چنان‌که باید تعیین و ضبط نشده‌ است. ازجمله این لغات «عنبر» است که لغویان جز اطلاعات اندک درباب آن چیزی به‌دست نداده‌اند و خصایص و کاربردهای دیرین آن بر خواننده متون کهن مجهول ‌است. معمولاً، عنبر را به بوی خوش و برخی کاربردهای تزئینی و دارویی آن می‌شناسند، حال‌آنکه سیری کوتاه در متون نظم و نثر عربی و فارسی نشان می‌دهد که این ماده، بیش‌‌ازحد تصور، در زندگی پیشینیان کاربرد داشته و دستمایه مضمون‌سازی‌های متعدد شاعران و نویسندگان نیز شده‌ است. در این نوشتار، متون ادبی، تفسیری، تاریخی، علمی و... در نظم و نثر عربی و فارسی از قرون آغازین اسلام تا عهد صفوی در حد لزوم بررسی شده و شواهد کاربرد این لغت جمع‌آوری و تحلیل شده ‌است. نظریات مختلف درباب معادن عنبر و چگونگی ایجاد آنها، انواع عنبر و بهترین نوع آن، چگونگی استفاده از عنبر، کاربردهای مختلف عنبر، استفاده از عنبر در نام‌ها و نیز احکام فقهی عنبر ازجمله مباحث این نوشتار است.
 
 
جمیله اخیانی،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1400 )
چکیده

کلیله و دمنه‌ در همه عصرها به‌منزله کتاب حکمت و سیاست نگریسته شده و توجه ویژه‌ای به آن شده است. ترجمه فارسی نصراللـه منشی از این کتاب در قرن ششم آن را به‌منزله نخستین اثر مصنوع فارسی به یکی از آثار مهم نثر فارسی و سرمشق اهل ادب تبدیل کرد و سبب منسوخ‌شدن ترجمه‌های پیشین شد. اهمیت این ترجمه سبب شده است که کتاب مذکور بارها تصحیح و چاپ شود و در این میان تصحیح مجتبی مینوی به‌‌مثابه تصحیحی موفق در محافل دانشگاهی مشهور شد. با وجود دقت‌نظر فراوان استاد مینوی و نکته‌های اصلاحی که بعداً برخی پژوهندگان گوشزد کرده‌اند، هنوز در آن به عباراتی برمی‌خوریم که معنایشان در شکل کنونی مبهم است و خواننده را سردرگم می‌کند. در مقاله حاضر، بخشی از این عبارات بررسی شده‌ و پس از تبیین ابهام‌های آنها، کوشش شده است با تصحیح قیاسی و براساس قرینه‌های درون‌متنی، سبک نویسنده، شواهدی از دیگر بخش‌های کتاب، و نیز شواهدی از متون کلاسیک فارسی صورت درست احتمالی پیشنهاد شود. براساس پژوهش حاضر، تحریف، جابه‌جایی واژه‌ها، و افتادگی عناصر دستوری ممکن است دلیل نارسایی معنایی این عبارات باشد.

 

حمید طاهری، مریم غفوریان،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1400 )
چکیده

سبک­شناسی لایه­ای یکی از زیرمجموعه‌های سبک­شناسی جدید به‌شمار می­آید. در سبک‌شناسی لایه­ای، با توجه به بافت موقعیتی کلان­لایه، متن به خُردلایه­هایی تجزیه می‌شود و با بررسی خُردلایه­های متنی و تشخیص ویژگی­های برجسته یا پربسامد، به مطالعه سبک پرداخته می‌شود. این نوع سبک­شناسی را می­توان از دقیق­ترین روش‌های این علم به­شمار آورد. متن بررسی‌شده در پژوهش حاضر، دیوان حسین خوارزمی است که به‌دلیل اختلاف فراوان نسخه‌های خطی به‌دست‌آمده از دیوان خوارزمی، برای اثبات صحت انتساب شعرهای دیوان به شاعر، از سبک‌شناسی لایه­ای استفاده شده است. از روش پژوهش تحلیلی‌ـ‌‌توصیفی محمود فتوحی در کتاب سبک­شناسی برای پیشبرد اهداف تحقیق استفاده شده و لایه واژگانی و ایدئولوژیکی دیوان خوارزمی تحلیل شده است. واژگان و ترکیبات ابیات واحد تحلیل سبک در نظر گرفته شده است. همین‌طور، مشخص شد که لایه واژگانی در کشف ایدئولوژی متن و تبیین روابط پنهان قدرت نیز مؤثر است. نگارندگان با رویکردی انتقادی به نسخه‌ها نگریسته­اند. در لایه واژگان، ابتدا مطابق دیدگاه نشانه­شناسان، واژه­ها به رمزگان­های ساختاری و فرآیندی تقسیم شده و سپس شاخص­ها، نشان­داری واژگان و کلمات تکراری به­مثابه مؤلفه‌های سبکی مطرح شده است. از نگاه سبک‌شناسی لایه‌ای (واژگانی و بلاغی) و ایدئولوژیک، همه نسخه‌های به‌دست‌آمده از دیوان هم­خوانی دارند و اصالت و اختصاصشان به حسین خوارزمی اثبات می‌شود. جدول شاخص‌ها، اعم از اعلام، القاب، تواریخ، ماده‌تاریخ‌ها، مکان­ها و... این نظر را بیشتر تقویت می‌کند. نتایج حاکی از آن است که در میان رمزگان‌ها، نهاد دین بسامد بالایی دارد. رمزگان‌های فرآیندی، از پیوند و کارکرد هماهنگ دین و حکومت ازیک‌طرف و غلبه و نفوذ دین و فرهنگ بر حکومت و مستندکردن قدرت به دین ازسوی‌دیگر سرچشمه می‌گیرد. این رمزگان، با اندیشه و تفکر خوارزمی تناسب بسیار دارد. به‌مناسبت موضوع، بیشترین بسامد واژه‌ها مربوط به نهاد عشق و عرفان است. بسامد موضوعات این رمزگان­ها در همه نسخه‌های موجود، تقریباً به یک اندازه است که مؤید صحت انتساب همه نسخه‌های خطی به خوارزمی است.

 
نشریه مطالعات و تحقیقات ادبی دانشگاه خوارزمی،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1400 )
چکیده


محمود افروز،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1400 )
چکیده

مقاله حاضر با هدف بررسی نقش دو عنصر پیرامکانی «ترجمه» و «مذهب» در ظهور آثار عرفانی تطبیق­پذیر، به تحلیل تطبیقی رمان انگلیسی سیر و سلوک زائر و رمان پارسی از عین تا قاف پرداخته است. قهرمان رمان تمثیلی پارسی فردی به نام «پارسا مسافر» است که در چهل‌سالگی سلوک معنوی خود را آغاز می­کند. در این رمان بیش از هفتاد تلمیح به آیات نورانی قرآن کریم وجود دارد. قهرمان رمان انگلیسی نیز سالِکی به نام ترسا است که از شهر و دیار و اهل و عیال خود دل برمی­دارد و راهیِ سفری پرمخاطره به شهر آسمانی می­شود. در رمان مزبور اشارات فراوانی به انجیل شده است. در این مقاله، از هفت وادی سلوک عطار برای تطبیق مراحل سلوک ترسا و پارسا استفاده شده است. طبق یافته­های تحقیق، دلیل عمده شباهت­های میان مراحل سلوک را می­توان تأثیر ناخودآگاه ترجمه سیر و سلوک زائر بر نویسنده داستان از عین تا قاف و نیز پیش­زمینه مذهبی هردو اثر دانست.

 
محبوبه علی حوری،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1400 )
چکیده

دسته­ای از آثار ادبی شامل منظومه­های روایی با درون­مایه مبارزه قهرمان در مسیر پرفراز و نشیب عشق به‌منظور وصال ­است که با عنوان «عاشقانه رزمی» معرفی می­شوند. از آثار معرف این ژانر از قرن پنجم تا دهم منظومه ورقه و گلشاه عیوقی، همای­نامه سروده شاعری ناشناس، سام­نامه، همای و همایون خواجوی کرمانی، مثنوی جمال و جلال سروده نزل‌آبادی و بدیع­الزمان­نامه از شاعری ناشناس است. برخی از مهم­ترین ویژگی­های ژانری روایات در ضمن شخصیت­پردازی قهرمان آشکار می­شود. قهرمان این دسته از روایات به‌سبب قرارگرفتن ذیل یک ژانر واحد، برخی ویژگی­های مشترک دارد. داستان منظومه­های عاشقانه رزمی به روایت زندگی قهرمان‌هایی می­پردازد که شخصیتشان جامع، ناشناخته، از نسل بزرگان و شاهان، قهرمان مسافر، عاشق، پهلوان، اخلاق­گرا، صلح­طلب، یزدان­پرست، موفق, عیار، و قهرمان مطلوب عامه است. ازسوی‌دیگر، به‌سبب عوامل واقع­نما، سنت نقل و برون‌متن، می­توان قهرمان را برمبنای یک تقسیم‌بندی ایرانی-‌اسلامی در یکی از مراتب خدا، پیامبر، اولیاءالله، رهبر و مردم عامه قرار داد که در روایت عیوقی، رهبر و در دیگر روایات، اولیاءالله است؛ نیز، براساس نظریه فرای، قهرمان این روایات در مرتبه­ای برتر از دیگر انسان­هاست. شخصیت قهرمان، به میزانی متغیر، به‌سبب ذائقه ادبی مردم و شهرت برخی آثار ادبی در دوره سرایش تحت­تأثیر شخصیت­پردازی داستان­های شاهنامه، اسکندرنامه نقالی و حمزه­نامه است. با توجه به وضعیت سیاسی و مذهبی حاکم بر جامعه عصر سراینده، مذهب قهرمان به‌تدریج برجسته می­شود، تا جایی که در بدیع­الزمان­نامه به قهرمانِ متعصب تبدیل می­گردد.­

 

معصومه شکوری، کورس کریم پسندی، نعیمه کیالاشکی، مریم شادمحمدی،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1400 )
چکیده

بررسی نسبت دیدگاه‌های فلاسفه و نظریه­پردازان با آثار ادبی همواره در کانون توجه پژوهندگان بوده ­است. یکی از این مقوله­های مشترک زیبایی است. از فیلسوفانی که درباب زیبایی نظرهایی تأمل­برانگیز ارائه ­داده‌اند فلوطین است که افق­های روشنی پیش‌روی عرفا و فلاسفه، خصوصاً مولانا، گشوده­ است. در این پژوهش، مقوله زیبایی، که از واژه‌های پربسامد اشعار مولوی است، با مکتب فکری فلوطین مقایسه شد و هم‌سنگی­ها و ناهمگونی‌های دیدگاه آن‌دو در عرصه زیبایی واکاوی شد. برآیند مطالعات آن است که هردو متفکر به سه نوع زیباییِ حسی، عقلی و شهودی اعتقاد داشتند. آن‌دو، منشأ حقیقی جمال و حُسن را ذات بی­حد و بی­صورت الهی، و زیبایی‌های ظاهری و دنیوی را شبحی از آن زیبایی مطلق می‌دانستند. به‌علاوه، فلوطین و مولانا به وجود دو حس، دو عقل و سه روح معتقد بودند، اما تفاوت‌هایی جزئی در نگرش آنان به مبحث روح وجود دارد. این تمایز از آنجا ناشی می­شود که مولانا دیدگاه حکیمانه فلوطین را با مبانی عرفان اسلامی، همچون مکاشفه، ذوق، عشق، وجد، ذوق و... درمی­آمیزد و به مقوله زیبایی صبغه عرفانی می­بخشد.


 

حامد بشیری زیرمانلو،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1400 )
چکیده

همان­گونه که زبان آثار حماسی مخصوص نوع ادبی حماسه است و باعث تمایز آن از دیگر انواع ادبی می­شود، معانی ثانوی نیز می­توانند به‌وضوح این تمایز را نشان دهند و کارکرد خاص خود را در فضا و زبان حماسی ظاهر کنند. در مقاله حاضر، برای نشان‌دادن این ویژگی معانی ثانوی در نوع حماسی، به بررسی داستان «رستم و سهراب» ازنظر فراوانی و تنوع معانی ثانوی و ارتباط آن با نوع ادبی حماسه پرداخته شده است. برای این منظور، ساختار نحوی تقدیم فعل در ابتدای مصراع در نظر گرفته شد. بیشترین تعداد معانی ثانوی حاصل از تقدیم فعل در این داستان متعلق به سه مورد تأکید بر فعل، اغراق و تعظیم، و قصد مؤکد است. نخستین‌بار است که معنای ثانوی قصد مؤکد در این مقاله معرفی می‌شود. معنای ثانوی قصد مؤکد به‌همراه تأکید بر فعل و اغراق و تعظیم ازنظر تعداد و نوع نشان‌دهنده وحدت و هماهنگی این معانی ثانوی با فضای کلی نوع ادبی حماسه است. امید است نتایج این پژوهش به روشن­ترشدن نقش معانی ثانوی در نوع ادبی حماسه بینجامد.


 

صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات و تحقيقات ادبی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Literary Studies

Designed & Developed by : Yektaweb