10 نتیجه برای موضوع مقاله: عمومى
حسین ایمانیان،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
ایهام و دوپهلوگویی ویژگی آشکار و شاید هویداترین صنعتی باشد که در سرودههای خواجه شیراز بهکار رفته است. وقتی این شگرد بلاغی و زیباییشناختی با ویژگی اخلاقی، هنری و رمزی ممتازی به نام «رندانگی» همراه شود، فهم مقصود سخن خواجه، گونهگون، متناقض و گاه دیریاب میشود.
یکی از این ایهامهای رندانه در شعر خواجه شیراز ایهام در خود واژه «حافظ» است. نگارنده در جستار پیشرو نمونههایی از ابیات پایانی غزلهای خواجه را که در آن تخلصِ «حافظ» ذکر شده ارائه کرده است و با آوردن دلایلی بیان میکند که اگر در چنین نمونههایی منظور از «حافظ» را، حافظِ قرآنِ شهر بدانیم، شاید به منظور شاعر نزدیکتر شده باشیم. مهمترین دلایل نگارنده برای اثبات این امر، دگرسانیهای برخی ابیات خواجه شیراز است؛ بدینمعنی که کاتبان دیوان او گاه واژههای هموزنِ «زاهد، واعظ و حافظ» را بهجای یکدیگر بهکار بردهاند و گاه با توجه به حالوهوای کلی یک غزل، برداشت معنی حافظ قرآن یا حافظ حدیث شهر درستتر مینماید. بنابراین باید بر قاموس شخصیتهای منفور دیوان خواجه، «حافظ» را نیز افزود و او را درکنار کسانی چون زاهد، واعظ، شیخ، فقیه، امام شهر، ملکالحاج، مفتی، قاضی، صوفی، یرغو و... قرار داد.
سیداحمد پارسا، فرشاد مرادی،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
بازتاب رویدادهای تاریخی دهه سی با توجه به اهمیت ویژه آن در تاریخ معاصر ایران ازجمله مسائلی است که همواره ذهن روشنفکران، آگاهان و شاعران متعهد این دهه را به خود مشغولکـرده است. سیطره کمسابقه و فراگیر اختناق از سوی حکومت مهمترین علت رویکرد شاعران متعهد این دهه به بیان نمادین است.
با اینکه نیما پیشرو نمادگرایان معاصر محسوب میشود، مهدی اخوان ثالث از شاعران متعهدی است که بیشترین توجه را به این طرز بیان داشته است. نتیجه تحقیق نشان میدهد کـه او برای بیان رویدادها و انتقال آن به نسلهای بعدی از نمادهای عمومی و شخصی بهره گرفته است. بسامد بالای نمادهای شخصی بهکاررفته در اشعار اخوان ثالث مبین حس شاعرانه و دغدغه ذهنی شاعر در بیان مسائل اجتماعی است.
پژوهش به شیوه توصیفی و دادهها به روش سندکاوی و کتابخانهای گردآوری و تحلیل شده است.
عصمت خوئینی، مهدی عیسی زاده،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
فرزاد بالو،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
سلسله صفویه که با تمسّک و توسّل به نگره شیعی برسرکارآمد، برای بقای خویش سیاستی ایدئولوژیک درپیش گرفت. اینکار تا بدانجا پیش رفت که حتی برای شعر و شاعران نیز برنامه و بخشنامهای تدوین کرده بودند که فیالمثل قصاید در شأن حضرت شاه ولایتپناه و ائمه علیهمالسلام بگویند و صله از ارواح مقدس حضرات توقع کنند. ناگفته پیداست که رواج بازار فقیهان کار شاعران را از رونق انداخته بود و شعر جز نزد عامه خریدار نداشت. با اینهمه شاعران که دیرزمانی دربار را ملجأ و مأوایی برای پاسداشت هنر خویش یافته بودند و رسانه مطمئن و فراگیری برای انتشار سرودههایشان، سرانجام به آغوش دربار مغول بزرگ ـتیموریان هندـ پناه بردند، جایی که بازار شعر و ادب رونقی داشت و نواخت و صله شاعران رایج بود. بدین امید که قدر و قیمتی برای متاع خویش بیابند. بنابراین شاعران ایرانی برآن شدند تا از خلافآمد عادت کام بجویند و برای نکوداشت هنر خویش و آزادی و ابتکار عمل برای توسع و تنوعبخشیدن به حوزه موضوع و اندیشه و عرصه تصاویر شاعرانه مهاجرت کنند و با رهایی از تصلّب و تقشف حاکم، بر گنجینه واژگان و ترکیبات زبانی و تصاویر بدیع زبان فارسی بیفزایند. این مقاله بهطور اجمال به طرح و شرح این دقیقه خواهد پرداخت.
مهدی رضائی، رها زارعی فرد،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
مطالعه زبان از سدههای نخستین هجری در بین پژوهشگران حوزه ادبیات و فلسفه درکانون توجه قرار گرفته و آثار چشمگیری در این حوزه به زبان فارسی و عربی تألیف شده است. از رهگذر این تحقیقات، علم مطالعه زبان دربین فارسیزبانان نهادینه و برای بیشتر شاخههای مطالعه زبان ازقبیل دستور، سبکشناسی، معانی، بیان و آواشناسی و... اصطلاحات لازم وضع شد. ازطرف دیگر، زبانپژوهان در سده جاری، از علم مطالعه زبان به روش نوین استقبال کردند و ضمن این مطالعات، انبوه کتابها و مقالات از زبانهای غربی ترجمه شد و بدون توجه به مطالعات بومی واژههای جدیدی ساخته شد. این پژوهش به دنبال آن است تا با بررسی اصطلاحات و زیرشاخههای نوین زبانشناسی و مطالعات بومی و اصطلاحات رایج آن، مقایسه و پیوندی بین دستاوردهای کهن و نو ایجاد کند.
حسین حسن پور آلاشتی،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
اولین زمینههای ورود شعر فارسی به هندوستان را میتوان مربوط به دوره حکومت غزنویان دوم در شمال هندوستان و شعر کسانی چون مسعود سعدسلمان بهحساب آورد. موج دوم نفوذ شعر و زبان فارسی را در هندوستان میتوان ناشی از حمله مغول و پناهندهشدن بسیاری از دانشمندان و صوفیان و شاعران ایرانینژاد به شمال هندوستان دانست که حاصلش ظهور شاعران بزرگی چون امیرخسرو دهلوی و امیرحسن دهلوی است. موج سوم و عظیمترین موج نفوذ شعر، زبان و فرهنگ ایرانی در هندوستان در عصر حکومت بابریان هند رخ داد که قریب به سیصدسال کانون شعر و شاعری فارسی را به خارج از قلمرو طبیعی زبان فارسی، یعنی هندوستان و صوبههای وابسته به آن، انتقال داد و به پیدایش «سبک هندی» در شعر فارسی انجامید. در این مقاله برآنیم که به معرفی ویژگیهای شعر سهتن از بزرگترین شاعران آغازین این جریان شعری ـ عرفی، ظهوری و طالبآملیـ بپردازیم و نشان دهیم که چگونه ویژگیهایی که آنها وارد شعر فارسی کردهاند، بهدست شاعران فارسیگوی هندیتبار پیگرفته شد و بهشکل ویژگیهای غالب شعر «طرزخیال» یا همان شعر شاعران هندیتبار پارسیگو، که برجستهترین آنها بیدل دهلوی است، درآمد و شعر فارسی در بخش عظیمی از هندوستان گسترش یافت و این حضور و حیات همچنان تا سیطره و دستاندازی انگلیسیها بر هندوستان ادامه داشت.
حبیب الله عباسی،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
ادیبان شبهقاره تقریباً در حوزههای مختلف زبان و ادب فارسی مانند بلاغت، تذکرهنویسی و بهویژه فرهنگنویسی، از پیشاهنگان و سرآمدان بودند و برخلاف ادیبان ایرانزمین، بیشتر مبتکر و بنیانگذار مبانی نظری فرهنگنویسی، بلاغت و تذکرهنگاری و حتی نقد بهشمار میروند، تاآنجاکه میتوان از مطاوی آثار تألیفی در هر زمینه، اصول و مبانی نظری هر فن را استخراج کرد. در این مقال ابتدا به اجمال به چگونگی تکوین زبان فارسی طی دورههای مختلف در شبهقاره میپردازیم و سپس درباره جریان فرهنگنویسی در آنجا بحث میکنیم و در ادامه نشان میدهیم که شبهقاره در شکلگیری و تکامل این جریان چه میزان مؤثر بوده است. ازهمینرو به کاوش درباره فرهنگهای تألیفی در هندوستان خواهیم پرداخت و مهمترین ممیزههایشان را برخواهیم شمرد و درپایان مقال به کارکردهای مهم این فرهنگها اشاره خواهیم کرد.
غلامعلی فلاح،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
بدون تردید شبهقاره هندوستان در غنا و ترویج زبان و ادبیات فارسی سهم انکارناپذیری داشته و آثار ماندگاری در حوزههای مختلف ادبیات بهویژه حوزه بلاغت فارسی خلق کرده است که با نوعی خلاقیت و ابتکار منحصربهفرد همراه بوده است. در این مقاله کوشیدهایم با تکیه بر چند اثر بلاغی برتر شبهقاره مانند جامعالصنایع و الاوزان سیف جام هروی و سبحهالمرجان و غزلان الهند آزاد بلگرامی و حدایقالبلاغه فقیر دهلوی این نکته را تبیین کنیم که این سه اثر برخلاف دیگر آثار بلاغت اسلامی که تا حدودی متأثر از اندیشههای یونانی بودهاند، عمدتاً تحت تأثیر بلاغت سانسکریت به رشته تحریر درآمدهاند. همچنین نشان دادهایم که سه اثر نهتنها دربرگیرنده معیارهای نظری زیباشناسی و عناصر ادبی هستند بلکه نوعی نقد عملی را نیز دربرگرفتهاند و در پایان به مهمترین اشتراکهای این آثار اشاره شده است.
کلثوم قربانی جویباری، حامد نوروزی،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
اولین کسی که پساز سقوط ساسانیان و شکلگیری فارسی نو به جمعآوری و ثبت لغات فارسی میانه بهویژه در زبان و کتابت پهلوی در یک فرهنگ پرداخت، انجوی شیرازی بود. او در فرهنگ جهانگیری که تألیف آن از 1005 تا 1017 ه. ق. به طول انجامید تعدادی از لغات موجود در زبان و کتابت پهلوی را ضبط کرده است. پساز انجوی، این لغات در فرهنگهای دیگر بهویژه در برهان قاطع نیز وارد شده است. برخی از لغاتی که در فرهنگها ضبط شدهاند با همان تلفظ در زبان کاربرد داشتهاند. برخی از این لغات «هزوارشهایی» بودهاند که تلفظ آنها با آنچه در فرهنگ ضبط شده تفاوت دارد. این واژهها را اروپاییان در قرن 19 و 20 با تردید و درصدی از خطا خواندهاند. اما با توجه به اینکه املای بسیاری از این هزوارشها از قرن یازدهم در فرهنگهای هندی با خط عربی ضبط شده است بررسی دقیق و مقایسه املای آنها با یافتههای علمی جدید بسیار راهگشا خواهد بود و مشکلات فراوانی را حل خواهد کرد. برای مثال آنچه در برهان «اسیا» (= ور، سینه) ضبط شده امروزه در فرهنگ هزوارشها به صورت /āsyā/ نشان داده میشود. بهعلاوه به نظر میرسد برخلاف نظر رایج، برخی از این واژهها از حوزه هزوارشها بیرون آمده و وارد زبان شدهاند. برخی از این لغات نیز با دو املا در فرهنگهای هندی ضبط شدهاند.
عفت نقابی،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
امیر نجمالدین حسنبنعلاء سجزی از شاعران پارسیگوی هندوستان در قرن هفتم است که صاحبنظران او را؛ در سلاست و روانی و شیوایی سخن، سعدی هندوستان خواندهاند و در مرتبه فضل و علوم همطراز امیرخسرو دهلوی دوست معاصر و معاشرش قلمداد کردهاند. هنر اصلی و شهرت او در غزلسرایی است و بهدلیل تأثیری که از سعدی شیرازی پذیرفته است، مایههای شور و ذوق و ملاحت و نازکخیالی در جایجای اشعار او نمود خاصی دارد.
با عنایت به این مسئله بر آن شدیم که اشعار او را در حوزه صورخیال مطالعه کنیم. با بررسی دقیق دریافتیم که تشبیه، وجه غالب صورخیال در اشعار اوست. در این مقاله برای اینکه توانمندی او در ساخت دو سوی تشبیه بهتر درک شود و تازگی تصویرهای شعری او در قلمرو تشبیه مشخص گردد، تشبیه را در دیوان او ازلحاظ ساخت و موضوع بررسی کردهایم و به این نتیجه دست یافتهایم که بیشتر تشبیههای او از نوع حسی به حسی است. نکته حائز اهمیت اینکه تشبیه مرکب از نوع تمثیلی در شعر او بسیار چشمگیر است. ازلحاظ موضوع قریب نود درصد تصاویر شعری او در تشبیه بر مدار معشوق و مسائل مربوط به اوست و همین باعث شده است که اغلب تصویرهای شعری او وامگرفته از شعرای متقدم بهخصوص سعدی باشد. اما نکته مهم آنکه او همین تصویرهای تکراری را با شگردهای گوناگون زبانی و بلاغی زیباتر و مؤثرتر از دیگران ارائه کرده و بر شیوایی سخن خود افزوده است؛ بهطوریکه با خواندن آنها ناخودآگاه لب به تحسین او میگشاییم و همین نکته وجه تمایز او از شاعرانی است که تصویرها و زبانشان نیز تکراری است