جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای شیری

قهرمان شیری،
دوره 5، شماره 14 - ( بهار و تابستان- 1389 )
چکیده

اگر ادّعا کنیم سیاست، محوری‌ترین موضوع در زندگی و منظومه‌های نظامی ـ البتّه به جز لیلی و مجنون ـ است، مدّعای ما هیچ‌گونه مغایرتی با واقعیت ندارد. امّا اثبات آن در همه‌ منظومه‌ها، و به تبعیت از آن در همه‌ برهه‌ها از زندگی نظامی، نیازمند استنادها و استدلال‌های اقناع‌کننده است. او موضع‌گیری‌های خود را یا به شیوه‌ کنایی و کلّی‌گویی، و یا با استفاده از نمونه‌های تاریخی و به صورت تمثیلی بازگو می‌کند تا حریم عزلت و عافیت‌طلبی او به مدد این‌گونه محافظه‌کاری‌ها از درگیری با حوزه‌ سیاست و قدرت در امان بماند. مخزن الاسرار، تصویرهایی از بایدها و نبایدهای سیاسی و اجتماعی را در یک زمینه‌ اخلاقی ـ مذهبی به نمایش می‌گذارد. خسرو و شیرین، نمودی از بایدها و نبایدها در رفتارهای عاطفی ـ سیاسی است، و هفت‌پیکر و اسکندرنامه نیز نمایشی از ارزش‌های آرمانی در حوزه‌ کنش‌ها و منش‌های صرف سیاسی به شمار می‌روند. این منظومه‌ها، به رغم همه‌ تفاوت‌ها، در یک موضوع اشتراک دارند که عبارت است از ترسیم ایده‌آل‌ها و آرمان‌های انسان‌ها در همه‌ زمان‌ها و مکان‌ها. سخن شاعر در ابتدا بر سر یک جامعه‌ اخلاقی و اعتقادی یا مدینه‌ فاضله‌ دینی دور می‌زند. سپس درصدد تصویر حالات عاطفی و عاشقانه و کنش‌های مطلوب و نامطلوب آدم‌ها در برابر آن بر می‌آید. آن‌گاه به جامعه‌ سیاسی و شخصیت‌های مطلوب آن می‌پردازد و مدینه‌ فاضله‌ سیاسی خود را در دو مرحله و با دو شکل متفاوت آن ـ آن‌چه به‌طور نسبی در تاریخ وطن موجود بوده است و آن‌چه به‌صورت مطلوب در تاریخ جهان بوده است ـ به روایت می‌گذارد تا نارضایتی خود را از وضعیت موجود با پناه بردن به بیگانه چاره‌گری کرده باشد.


حامد بشیری زیرمانلو،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1400 )
چکیده

همان­گونه که زبان آثار حماسی مخصوص نوع ادبی حماسه است و باعث تمایز آن از دیگر انواع ادبی می­شود، معانی ثانوی نیز می­توانند به‌وضوح این تمایز را نشان دهند و کارکرد خاص خود را در فضا و زبان حماسی ظاهر کنند. در مقاله حاضر، برای نشان‌دادن این ویژگی معانی ثانوی در نوع حماسی، به بررسی داستان «رستم و سهراب» ازنظر فراوانی و تنوع معانی ثانوی و ارتباط آن با نوع ادبی حماسه پرداخته شده است. برای این منظور، ساختار نحوی تقدیم فعل در ابتدای مصراع در نظر گرفته شد. بیشترین تعداد معانی ثانوی حاصل از تقدیم فعل در این داستان متعلق به سه مورد تأکید بر فعل، اغراق و تعظیم، و قصد مؤکد است. نخستین‌بار است که معنای ثانوی قصد مؤکد در این مقاله معرفی می‌شود. معنای ثانوی قصد مؤکد به‌همراه تأکید بر فعل و اغراق و تعظیم ازنظر تعداد و نوع نشان‌دهنده وحدت و هماهنگی این معانی ثانوی با فضای کلی نوع ادبی حماسه است. امید است نتایج این پژوهش به روشن­ترشدن نقش معانی ثانوی در نوع ادبی حماسه بینجامد.


 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات و تحقيقات ادبی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Literary Studies

Designed & Developed by : Yektaweb