جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای زبان

علی‌محمد حق‌شناس،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1383 )
چکیده

در این نوشتار نویسنده با اشاره به عدم همسویی و همرایی ادیبان و زبان‌شناسان ایرانی، پیامدهای نامطلوب این وضعیت را بر‌می‌شمارد؛ سپس از خدمات زبان‌شناسی به تحقیقات ادبی یاد می‌کند و راه‌هایی را نشان می‌دهد که روش‌های زبان‌شناسی قادر است استنباط‌های شمی ادیبان را با روش علمی به اثبات برساند. از دیرباز در مباحث ادبی، سه اصطلاح نظم، نثر و شعر محل اختلاف بوده و تعریف دقیق و حدومرز روشنی برای آن‌ها وجود نداشته است. نویسنده در این نوشتار کوشیده تا از دیدگاه زبان‌شناسی این سه گونه سخن ادبی را بررسی نماید و تفاوت آنها را نشان دهد و برای تعیین مرز میان زبان و ادبیات ضوابطی عینی و کارآمد به‌دست بدهد و زمینه‌ای فراهم کند که از رهگذر آن بتوان وضعیت نظم، نثر و شعر را به‌عنوان سه چهره از هنری یگانه با نام هنر کلامی تعیین کرد، و نسبت آن سه را با هم سنجید.


علی‌محمد حق‌شناس،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

این مقاله بر آن است تا آزادی و رهایی را در زبان و ادبیات نشان دهد. برای این امر از دو نظریه کمک می‌گیرد: یکی نظریه «کاربرد زبان» بلومفیلد و دیگری «نظریه‌پردازی و نظریه‌پیرایی» کارل پوپر. با استفاده از نظریه بلومفیلد نشان می‌دهد که زبان می‌تواند جایگزینی برای انگیزه‌ها و پاسخ‌های واقعی شود و با این کار آدمی را از چنبره علت و معلول‌ها آزاد سازد. و با بهره‌گیری از نظریه پوپر نشان می‌دهد که چگونه ادبیات با فراتر رفتن از چنبره علت و معلول‌های جهان واقعی، پای از قلمرو قواعد زبان فراتر می‌نهد و امکان نوآوری‌های فردی را فراهم می‌کند. ادبیات در واقع از بند دو عالم می‌رهد: یکی عالم واقعیت و دیگری نظام زبان، و به رهایی می‌رسد.


محمدرضا شفیعی‌کدکنی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

در این مقاله بعد از معرّفی ِفشرده‌ای از زندگی ابوالحسن خرقانی (352-425) عارف بزرگ ایرانی، به جستجوی بازمانده‌های زبان کهنِ ناحیه قومس (بخشی از استانِ جدیدالاحداث سمنان) پرداخته شده است؛ زبانی که در ضمن گفتارهای خرقانی، بعد از هزارسال باقی مانده است و نشان می‌دهد که در زبان ناحیه قومس هزار سال پیش، چه نوع واژگانی و چه نوع ساختارهایی در فعل‌ها و پیشاوندهای فعلی وجود داشته است که با زبانِ رسمی متون ادبی زبان فارسی دری متفاوت بوده است. تاکنون درباره زبان کهن ناحیه قومس، مطالعه‌ای انجام نگرفته است، نه به‌وسیله ایرانیان و نه بردستِ خاورشناسان و زبا‌ن‌شناسان فرنگی. و این یادداشت می‌تواند سرآغازی برای این رشته مطالعات باشد. منابعِ نویافته ولی بسیار قدیمی مقامات خرقانی، و مقامات بایزید که اساس این پژوهش است، تاکنون از دسترس ارباب تحقیق به دور بوده است.


سید مهدی زرقانی،
دوره 2، شماره 5 - ( 3-1384 )
چکیده

این مقاله در پی ارائه یک الگو برای بررسی زبان شعر است؛ به‌گونه‌ای که همه جنبه‌های آن را در برگیرد. ابتدا به بررسی تئوری کلاسیک درباره زبان شعر پرداخته‌ایم. سپس آراء محققان متأخر و معاصر درباره زبان شعر را آورده‌ایم و نشان داده‌ایم که با وجود تحقیقات گران‌مایه، الگوی کاملی که بر اساس آن بتوانیم همه زوایای زبان شعر را بررسی کنیم، در میان نیست. سپس به ارائه الگوی مورد نظر خود پرداخته‌ایم. در این الگو برای زبان شعر سه لایه یا سطح در نظر گرفته‌ایم و سپس معیارهایی را برای تعیین حد هنری هر لایه ارائه داده‌ایم.


ناصرقلی سارلی،
دوره 2، شماره 5 - ( 3-1384 )
چکیده

برخلاف زبان‌‌شناسی همگانی که گفتار را در مقام نظر و عمل بر نوشتار اولویت می‌دهد، در بحث زبان معیار و معیارسازی، تقدّم با نوشتار است. این امر دلایل اجتماعی و فرهنگی و فنّی دارد و به ویژگی‌های کارکردی و ساختاری نوشتار باز می‌گردد. ویژگی‌ها و ساختار نوشتار آن را معیارپذیر و ویژگی‌ها و ساختار گفتار آن را معیارگریز ساخته است؛ به‌طوری که برخی وجود معیار گفتاری را انکار می‌کنند. با این حال زبان‌شناسان اجتماعی برای زبان معیار، گونه گفتاری قائلند ولی در تعریف آن تساهل می‌کنند. با آن‌که معیار گفتاری قاعدتاً باید هنجارها و ملاک‌های خاص خود را داشته باشد، هنجارها و ملاک‌های نوشتار بر آن تحمیل می‌گردد و نوشتار برای گفتار به مثابه راهنما عمل می‌کند. هرچه فاصله میان گفتار و نوشتار در زبانی کمتر باشد، آن زبان درجه معیاری والاتری دارد. شکاف میان گفتار و نوشتار گاهی سبب مرگ زبان‌های معیار گشته است.


حبیب‌الله عباسی،
دوره 4، شماره 10 - ( 6-1385 )
چکیده

فن ترجمه از همان سده‌های آغازین تاریخ اسلام میان دو زبان عربی و فارسی متداول بوده و باعث به‌وجود آمدن وجوه مشترک بسیاری در حوزه‌های مختلف ادبیات این دو قوم تاریخی شده است. اما جریان ترجمه از زبان‌های اروپایی که در جهان عرب پیش از عصر نهضت آغاز شد و در ایران اندکی قبل از مشروطه، تأثیری بس شگرف و شگفت در شؤون مختلف این جوامع بر جای نهاد. در این مقال فقط به آن دسته از تأثیرها و رهاوردهای ترجمه اشاره شده است که به نحوی در رشد و پیشرفت ادبیات و حوزه‌های مختلف آن مؤثر بوده‌اند، از جمله: تجدد، شیوه‌های جدید تعلیم و تربیت، علوم جدید، شعر، نثر، داستان و مکتب‌های ادبی جدید و هم‌چنین در پایان به برخی کارکردهای دیگر آن مانند تحول در زبان و فرم‌های ادبی و به تبع آن معیارهای جمال‌شناسی ادبی و ذوق مخاطبان آن پرداخته‌ایم.


سید کاظم موسوی، حسین شمسی،
دوره 6، شماره 16 - ( 2-1390 )
چکیده

سنایی شاعری صاحب سبک در ادبیات فارسی شناخته شده است. از آنجا که هر شاعری به فراخور حال و هوا و موقعیت خود به گذشته و لحظات پسِ پیش نهاده توجه دارد، با کندوکاو در اشعار این شاعر بزرگ می­توان به بررسی چشم­انداز دیرینه و پنهان او پرداخت. نوستالژی از اصطلاحات روان‌شناسی است که وارد حیطه ادبیات شده است. نوستالژی، یا حسرت‌سروده، حسرت­های شاعران و نویسندگان را که با نگاهی به گذشته در آثار آنان نمود یافته است به مخاطبان عرضه می­کند. این پژوهش ابتدا تعریفی از نوستالژی به دست داده و انواع مفاهیم نوستالژی را در زیر دو عنوان کلیِ فردی و جمعی معرفی کرده است؛ سپس به بررسی مفاهیم نوستالژی در دیوان سنایی و تحلیلِ کارکردهای زبان در نوستالژیک‌کردن فضای اشعار و ارتباط آن با نوستالژی فردی و همچنین بررسی مؤلفه­هایی همچون اسطوره­پردازی و گرایش به آرمان‌شهر و پیوند آن با نوستالژی جمعی می­پردازد.


امین رحیمی، حجت‌الله امیدعلی،
دوره 6، شماره 17 - ( 2-1392 )
چکیده

محمدعلی بهمنی از نام‌آورترین غزل‌سرایان معاصر است. زبان عاطفی و گیرای او مخاطبان زیادی را جلب کرده است. هدف این مقاله این است که زبان شعری بهمنی را بکاود و شگردهای مهم زبانی در ساختار ادبی شعر بهمنی را کشف کند که او را با اقبال عمومی مواجه ساخته است.  روش تحقیق در این مطالعه توصیفی‌ـ تحلیلی است که پس از مطالعه اشعار بهمنی و نمونه‌برداری انجام شده است. دستورمندی جملات بهمنی، بسامد بالای واژه‌های امروزی و زنده اجتماع و موسیقی غنی و فزاینده در غزل‌های بهمنی ازجمله دلایلی است که باعث زیبایی و دلنشین‌شدن شعر او می‌شود. بهمنی با مهارتی درخور، زبان زنده و جاری مردم را به خدمت غزل درآورده و از قابلیت‌های چندگانه تصویری، عاطفی و موسیقایی این‌گونه زبان نهایت استفاده را برده است.


مهدی رضائی، رها زارعی فرد،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده

مطالعه زبان از سده­های نخستین هجری در بین پژوهشگران حوزه ادبیات و فلسفه درکانون توجه قرار گرفته و آثار چشمگیری در این حوزه به زبان فارسی و عربی تألیف شده است. از رهگذر این تحقیقات، علم مطالعه زبان دربین فارسی‌زبانان نهادینه و برای بیشتر شاخه­های مطالعه زبان ازقبیل دستور، سبک‌شناسی، معانی، بیان و آواشناسی و... اصطلاحات لازم وضع شد. ازطرف دیگر، زبان‌پژوهان در سده جاری، از علم مطالعه زبان به روش نوین استقبال کردند و ضمن این مطالعات، انبوه کتاب­ها و مقالات از زبان­های غربی ترجمه شد و بدون توجه به مطالعات بومی واژه­های جدیدی ساخته شد. این پژوهش به دنبال آن است تا با بررسی اصطلاحات و زیرشاخه­های نوین زبان‌شناسی و مطالعات بومی و اصطلاحات رایج آن، مقایسه و پیوندی بین دستاوردهای کهن و نو ایجاد کند.


حبیب الله عباسی،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده

ادیبان شبه­­قاره تقریباً در حوزه‌های مختلف زبان و ادب فارسی مانند بلاغت، تذکره‌نویسی و به‌ویژه فرهنگ­نویسی، از پیشاهنگان و سرآمدان بودند و برخلاف ادیبان ایران‌زمین، بیشتر مبتکر و بنیان­گذار مبانی نظری فرهنگ­نویسی، بلاغت و تذکره­نگاری و حتی نقد به‌شمار می‌­روند، تاآنجاکه می‌­توان از مطاوی آثار تألیفی در هر زمینه، اصول و مبانی نظری هر فن را استخراج کرد. در این مقال ابتدا به اجمال به چگونگی تکوین زبان فارسی طی دوره‌های مختلف در شبه‌قاره می‌پردازیم و سپس درباره جریان فرهنگ‌نویسی در آنجا بحث می‌کنیم و در ادامه نشان می‌‌دهیم که شبه‌قاره در شکل‌گیری و تکامل این جریان چه میزان مؤثر بوده است. ازهمین‌رو به کاوش درباره فرهنگ‌های تألیفی در هندوستان خواهیم پرداخت و مهم‌ترین ممیزه‌هایشان را برخواهیم شمرد و درپایان مقال به کارکردهای مهم این فرهنگ­ها اشاره خواهیم کرد.


نرجس قابلی، سید احمد پارسا، عرفان رجبی،
دوره 8، شماره 19 - ( 2-1400 )
چکیده

یکی از شیوه­های تحلیل متون ادبی بررسی ساختارگرایانه است. از شاخه­های مورد توجه ساختارگرایان روایت­شناسی است. گرماس، نشانه‌شناس لیتوانیایی، با توجه به تقابل­های دوگانه و الگوی کنشی، به تبیین ساختار روایت و شخصیت­های داستان پرداخته­ است. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار حکایتی از مرزبان‌نامه با عنوان «ایراجسته و خسرو» و حکایتی از هفت‌پیکر با عنوان «فتنه و بهرام» با رویکرد ساختارگرایانه است که در ضمن پژوهش شخصیت­ها و کنشگران حکایت‌ها و نیز تفاوت­ها و شباهت­های دو حکایت و نوع کنش ارزیابی می‌شود. نتیجه نشان می­دهد دو حکایت از لحاظ روساخت همگون نیستند، ولی ژرف‌ساخت مشترکی دارند. کنشگر فاعل در حکایت «ایراجسته و خسرو» نقش مهمی در پیرنگ حکایت به‌عهده دارد، ولی در حکایت «فتنه و بهرام» مفعول (هدف) در جایگاه کنشگری فعال، فاعل یا قهرمان را به کنش ترغیب می­کند.
 
زهره احمدی پوراناری، حمیدرضا خوارزمی،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده

میر کرمانی از شاعران هم‌عصر خواجوی کرمانی است که مجموعه کامل اشعار او از روی نسخه‌ای دستنویس متعلق به سعید نفیسی منتشر شده است. اشعار او، با وجود نغزبودن و انباشتگی از معنا، به‌دلایلی، ناشناخته مانده است. در این مقاله، که از نوع کتابخانه‌­ای است و با روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده است، این شاعر کرمانی معرفی شده و­ غزل­‌های او از دیدگاه آوایی، زبانی، فکری و ادبی بررسی شده است. بررسی جنبه‌های گوناگون غزل میر نشان داد که غزل‌های بدون ردیف او نسبت به شاعران هم‌دوره‌اش بیشتر است، اما ردیف­‌های اسمی در غزل او درخور ‌توجه است. انواع آرایه‌­های لفظی ازجمله جناس و موازنه نیز در شعر او فراوان دیده می­‌‍شود. غزل­‌ها زبانی روان دارد، اما گاهی صنعت‌گرایی و توجه به زیباسازی الفاظ ابیات او را مصنوع ساخته است. درون­مایه غزل میر عاشقانه است و شاعر بیشتر به وصف‌­های عاشقانه پرداخته­ است. از میان صور خیال، تشبیه در شعر او کاربرد فراوان دارد، اما استعاره کمتر دیده می­شود و سهم استعاره‌­های تازه در غزل­‌های او بسیار ناچیز است. تلمیح و استعاره، که از ابزارهای ایجازند، در غزل میر کمتر دیده می­‌شود. به‌طور‌کلی، تمرکز شاعر بیشتر بر مضمون­‌گرایی است.

بتول واعظ، عطیه سادات نصری،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده

زبان­‌شناسی نقش‌­گرای نظام­مند هلیدی یکی از رویکردهای معناشناختی در تفسیر و تحلیل متون ادبی است که در مقابل زبان­‌شناسی ساخت­گرا قرار دارد. در پژوهش حاضر، قابلیت تطبیق این نظریه را در سطح فرانقش اندیشگانی برای بازخوانی سبکی متن دو سفرنامه دوره قاجار بررسی کرده­ایم و به تفاوت نقش­‌های زبان در دو سبک زنانه و مردانه ازطریق نحوه بازنمایی آنها در فرآیندهای فعل پرداخته­‌ایم. پرسش اصلی این پژوهش چگونگی بازنمایی تجربیات و مشاهدات دو نویسنده در طول سفر ازطریق ساختار گذرایی شکل­ گرفته در فرآیندهایی است که جهان تجربی دو سفرنامه را به‌تصویر کشیده است. با گزینش بخش­‌های مشابه در هریک از سفرنامه­‌ها، به بررسی پانصد نمونه فرآیند در هریک پرداختیم. پس از مشخص‌کردن نوع هریک از فرآیندها و آمارگیری، درصد فراوانی کاربرد هریک از فرآیندهای شش­گانه (مادی، ذهنی، رابطه‌ای، کلامی، رفتاری، و وجودی) را در فرانقش اندیشگانی مقایسه کردیم. نتایج حاکی از این است که بسامد بیشتر فرآیند ذهنی در سفرنامه بانوی قاجار، و بسامد بیشتر فرآیند رابطه‌­ای در سفرنامه مرد ناشناس، به‌ترتیب، نشان­‌دهنده توجه بیشتر بانوی قاجار به جهان درون، و اهمیت بیشتر کشف روابط حاکم در جهان پیرامون و ارزش‌­گذاری این روابط در ذهن و زبان نویسنده مرد است. در بررسی میزان کاربرد افزوده‌های حاشیه‌ای در دو سفرنامه، روشن شد که سکینه سلطان 27 درصد بیشتر از مرد ناشناس این افزوده‌ها را در متن به‌کار برده است که توجه بیشتر او را به ثبت جزئیات در طول سفر نشان می‌دهد. از نظر کاربرد انواع افزوده‌­های حاشیه­‌ای، افزوده مکان و همراهی در سفرنامه نویسنده مرد و افزوده‌­های درجه، کیفیت و قصد و علت در سفرنامه نویسنده زن بسامد بیشتری دارد. این موضوع تفاوت سبک را در دو نوشتار با توجه به نوع شکل­‌گیری و تصویر تجربیات جهان بیرون در ذهن و نحوه بازنمایی آن­ در زبان دو نویسنده نشان می­‌دهد. از نظر ساخت گذرایی در این دو سفرنامه، هرجا نویسندگان درحال زمینه‌چینی برای بیان مطلب اصلی هستند، جملات از گذرایی کمتری برخوردار است و هرجا رویداد و کلام مهمی مطرح شده است، میزان گذرایی جملات نیز بیشتر بوده است؛ به‌این‌معنا که فرآیندهای فعلی در پیش‌زمینه کلام، دارای تعداد مشارکان بیشتر، ارادی، مثبت، دارای وجه واقعی، با عاملیت بالا و نمود غایی است و فردیت مفعول و میزان تأثیرپذیری مفعول هم نسبت به جملات در پس‌زمینه کلام بیشتر است.

فرزاد بالو، محمد طاهری،
دوره 8، شماره 21 - ( 7-1400 )
چکیده

گفتارهایی که در مقالات شمس به‌هیئت نوشتار درآمده‌اند میراث ارزشمند ادبی و عرفانی محسوب می‌شوند که تاکنون از چشم‌اندازهای گوناگون نقد و نظریه‌های ادبی بررسی شده‌اند و دستاوردهای پژوهشی درخور ‌تأملی از آنها به‌دست آمده است. در این پژوهش، با رویکردی نو، ذیل عنوان‌هایی چون ماهیت نشانه زبانی (دال و مدلول)، گفتارهایی درباب نشانه‌های غیرزبانی، تحلیل گفتارهایی از شمس برپایه رابطه هم‌نشینی و جانشینی در زبان، نقد نحوی و لغوی، و ترجیح گفتار بر نوشتار در مقالات شمس، در پرتو آرای زبان‌شناسی سوسور، نشان داده شده است که اگرچه شمس در زمینه زبان و مفردات آن نظریه و نظام زبان‌شناختی و نشانه‌شناختی منسجمی ارائه نداده است، با تأمل در گفتارهای او، می‌توان تلقی زبان‌شناختی و نشانه‌شناختی او را در مواجهه با متون، سنت و پدیدارهای هستی مشاهده کرد که برای خوانندگان امروز شگفت‌آور است و به اثر او بُعد معاصریت می­بخشد. در پژوهش حاضر به طرح و شرح این مهم پرداخته شده است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات و تحقيقات ادبی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Literary Studies

Designed & Developed by : Yektaweb