|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای سعید
حبیب اله عباسی، زینب طلایی، دوره 8، شماره 19 - ( 2-1400 )
چکیده
میان برخی فرهنگها و تمدنها، وجوه مشترک بسیاری یافت میشود، تا آنجا که میتوان گفت اصل «آب در ظروف مرتبطه» میان برخی فرهنگها ساری و جاری است. ازهمینرو، تصوف در ایران حکم فلسفه در یونان را دارد، بهویژه تصوف دوره نخست، قبل از سده ششم، که از آن، دربرابر تصوف سدههای بعد، یعنی تصوف قال و احتیال، به تصوف حال تعبیر کردهاند. هم اندیشهها و مفاهیم موجود در تصوف این دوره و هم گفتار و کردار برخی صوفیان بنام بهویژه صوفیه خراسان مؤید این امر است. برای مثال، جلوههایی از عقلانیت یونانی را، که در رفتار و گفتار سقراط آتنی متبلور شده، در رفتار و گفتار ابوسعید ابوالخیر میهنی میتوان جست. در این مقال، با روش تحلیلی-توصیفی و رویکرد تطبیقی، هم قدرمشترکهای موجود در گفتار و کردار سقراط آتنی و ابوسعیدابوالخیر را برشمردهایم، و هم در اثبات اصل «آب در ظروف مرتبطه در یک سطح قرار میگیرد» کوشیدهایم.
اعظم رضایی، کامران احمد گلی، دوره 8، شماره 21 - ( 7-1400 )
چکیده
طبق منطق گفتمانی فوکو، انسان در شکلگیری گفتمان نقش آغازکننده ندارد و مخیر و صاحب اراده محسوب نمیشود، بلکه سوژهای است که هویت، شغل و جایگاهش در جامعه بهدست گفتمانهای گوناگون و روابط قدرت و ضوابط آن گفتمانها شکل میگیرد و تعیین میشود. از نگاه ادوارد سعید، «شرقشناسی» گفتمانی است که در آن شرقشناسان، طبق ضوابط و روابط قدرت موجود در این گفتمان و همسو با مقاصد سلطهجویانه آن، تصویری سطحی، کلیشهای و انحرافی از خاورزمین ارائه میدهند. ادوارد براون و جورج کرزن دو ایرانشناس همعصر بودند که در بسیاری از جنبههای زندگی با هم نقاط اشتراک داشتند؛ ازاینرو، هردو باید تحتتأثیر گفتمان امپریالیستی حاکم در دوره ویکتوریا در خدمت این گفتمان و در راستای اهداف استعماری آن قلم میزدند. اما این انتظار درباره براون برآورده نمیشود. او درست در نقطه مقابل کرزن قرار دارد و از سیاستهای ددمنشانه افرادی چون کرزن انتقاد میکند. وجود شرقشناسان نادری چون براون، که در دل گفتمان حاکم زندگی میکردند، ولی تحتتأثیر آن قرار نگرفتند و حتی به مقابله با آن برخاستند، تعریف شرقشناسی را، بهمثابه پدیدهای صرفاً گفتمانی، با چالش جدی مواجه میکند. در این مقاله، سعی شده است با ارائه زندگینامه ایندو مستشرق و عواملی که باعث شد آنها در سفرنامهها و دیگر نوشتههایشان دو رویکرد کاملاً متفاوت درباب ایران در پیش بگیرند، تکیه ادوارد سعید بر منطق گفتمانی فوکو و میزان کارآمدی آن در تعریف و تحلیل شاخه مطالعاتی شرقشناسی بررسی میشود. این بررسی نشان میدهد که نمیتوان فعالیتها و نوشتههای مستشرقانی چون براون را، که با انساندوستی و خیرخواهی از حقوق ملت ایران دفاع کردند، براساس نظریه گفتمان فوکو، که متعلق به سنت ضدانسانگرایانه نیچه است، تحلیل کرد.
|
|
|
|
|
|