:: سال 20، شماره 73 - ( 7-1391 ) ::
جلد 20 شماره 73 صفحات 98-67 برگشت به فهرست نسخه ها
بررسی تطبیقی دلالت معنایی نمادها در ادبیات کلاسیک و اشعار احمد شاملو
غلامرضا سالمیان 1، سید محمد آرتا2 ، دنیا حیدری2
1- استاد دانشگاه رازی کرمانشاه ، reza_salemian@yahoo.com
2- کارشناس ارشد دانشگاه رازی کرمانشاه
چکیده:   (9170 مشاهده)

استفاده از بیان غیرمستقیم و نمادپردازی در ادبیات فارسی پیشینه­ای دیرینه دارد. شاعران کلاسیک برای بیان مفاهیم عرفانی و صوفیانه از نماد استفاده فراوانی کرده­اند. در دوران معاصر از آنجا که دید شاعران آفاقی­تر از شعرای سنتی است و اندیشه­های سیاسی و اجتماعی در ذهن آنان بر اندیشه­های فردی ودید انفسی غلبه دارد، کاربرد نمادها نیز دگرگون می­شود و نماد در شعر معاصر برای بیان اندیشه­های سیاسی و اجتماعی به‌کار می­رود. نمادپردازی سیاسی‌ـ اجتماعی پدیده­ای جدید است که آغازگر آن نیماست، اما این فن در دوره­های بعد توسط پیروان مکتب نیما، به‌ویژه احمد شاملو، تداوم می­یابد. شاملو به صراحت‌ در کلام علاقه­ای نشان نمی­داد؛ از این رو، به منظور گسترش عمق و عرصه معنا در اشعارش از نماد بهره فراوانی برده است و نمادپردازی از ویژگی­های اساسی شعر اوست. شاملو در نظام نمادپردازی متفکرانه و آگاهانه خویش تلاش کرده است تا نمادهای تکراری ادبیات کلاسیک را متحول کند و در معناهای نو به‌کار گیرد. پژوهش تطبیقی حاضر می­کوشد تفاوت دلالت معنایی نمادهای شعر کلاسیک و نمادهای به‌کاررفته در اشعار احمد شاملو را واکاوی کند و شیوه­های ظهور آن‌ها را باز نماید.

واژه‌های کلیدی: شعر کلاسیک، شعر معاصر، نماد، دلالت معنایی، احمد شاملو
متن کامل [PDF 319 kb]   (2728 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي |


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
سال 20، شماره 73 - ( 7-1391 ) برگشت به فهرست نسخه ها