:: پاييز و زمستان ::
برگشت به فهرست مقالات برگشت به فهرست نسخه ها
مطالعۀ تطبیقی انگاره‌های درخت در تابلوهای نقاشی و اشعار سهراب سپهری بر مبنای نظریۀ آیکونولوژی اروین پانوفسکی
غلامرضا پیروز 1، حورا عادل2 ، غریب‌رضا غلامحسین‌زاده2 ، فتانه محمودی2
1- دانشگاه مازندران ، g.pirouz@umz.ac.ir
2- دانشگاه مازندران
چکیده:   (587 مشاهده)
شعر و نقاشی دو مسیر متفاوت برای خلق آثار هنری است که همواره روابط بسیار نزدیک آن‌ها مورد ‌توجه پژوهشگران تاریخ هنر و منتقدان ادبی بوده است. سهراب سپهری هنرمندی است که در هر دو حوزۀ شعر و نقاشی طبع‌آزمایی کرده و آثاری از خود به جا نهاده است؛ از همین ‌رو پژوهش حاضر با گزینشی هدف‌مند از مجموعه نقاشی درختان و هشت کتاب سپهری و با تمرکز بر انگارۀ درختان در هر دو رسانه، به مطالعۀ تطبیقی و بینارشته‌ای این آثار بر مبنای نظریۀ آیکونولوژی پانوفسکی می‌پردازد؛ تا با افق دید گسترده‌‌تری به تحلیل و تبیین جنبه‌های مختلف ساختاری و معناشناختی آیکون‌های مشترک جهت کشف ویژگی‌ها و ارتباطات بین جهان شعری و هنر نقاشی او بپردازد. پرسش پژوهش این است که چرا و چگونه انگارۀ درخت در دو نظام زبانی و بصری متفاوت عمل می‌کند؟ رویکرد سپهری به عنصر درخت در شعر و نقاشی در مفاهیمی همچون پویایی و ایستایی، زندگی و مرگ، ریشه‌داری و بی‌ریشه‌گی، با‌بری و بی‌بری، باز بودن و بسته‌بودن، انفصال و اتصال در تقابل با هم است و گاهی در مضامینی همچون غریب بودن و حس تعلیق به یکدیگر نزدیک می‌شود. نتیجۀ این پژوهش نشان می‌دهد، سپهری در ترسیم تصویر درخت و فضای آن زیر تأثیر پارادایم جریان نقاشی مدرن ایران قرار دارد که اساساً در آن فضا انقباضی و بدون گستره، تیره و یأس‌آلود است و از همین‌رو درخت‌ها در نقاشی او بیشتر در جهت گسست عمل می‌کنند در جهت انفصال با جهان و جوهر هستی حرکت می‌کنند و می‌تواند تمثیلی از دنیای عینی سپهری باشد؛ اما تصویر درخت در اشعار او دنباله‌رو همان مفاهیم غالب (نماد شادابی، طراوت، سر‌زندگی) به دور از نشانه‌های رتوریک و ساحت ضمنی غریب در سطح معمول ادبیات فارسی است و به‌گونه‌ای تبیین‌کننده جهان آرمانی شاعر است.
 
واژه‌های کلیدی: مطالعات تطبیقی، آیکونولوژی پانوفسکی، شعر، نقاشی، درخت، سهراب سپهری
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: ادبیات تطبیقی


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
برگشت به فهرست مقالات برگشت به فهرست نسخه ها