:: پاييز و زمستان ::
برگشت به فهرست مقالات برگشت به فهرست نسخه ها
بررسی و مقایسه فرآیندهای شادی از دیدگاه اپیکور و مولوی
مهین پناهی 1، علی محمدی آسیابادی2 ، معصومه طاهری3
1- دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهرا (س) تهران، ایران ، mpanahi@alzahra.ac.ir
2- دانشکده ادبیات، دانشگاه شهرکرد، ایران
3- دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهرا (س) تهران، ایران
چکیده:   (720 مشاهده)
mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')">مفهوم شادی، همواره موضوع علم اخلاق و عرفان بوده و با عناوین مختلفی مانند سعادت و خیر، بیان شده است. این مفهوم در فلسفه در قالب دو دیدگاه نسبت به سعادت بشری، یعنی دیدگاه لذت‌گرایی اپیکوری و سعادت‌گرایی ارسطویی بررسی شده است. شادی به شکل ساده، دو نوع است: شادیی که نقطۀ مقابل آن، غم و اندوه است و شادیی که نقطۀ مقابل ندارد و پایدار است. شادی نوع اول، شادی عوام و شادی نوع دوم، شادی خواص است. در فلسفه‎های اخلاق بر شادی پایدار، تأکید شده است. اپیکورس (341- 270 ق.م) فیلسوف دوران هلنیستی یونان باستان که به «فیلسوف شادکامی» معروف است، با تلقی لذتِ پایدار به عنوان خیر نهایی انسان، شیوۀ عملیای ارائه می‎دهد که به سعادت و شادمانی منتج می‎شود. در واقع، شادی مورد نظر اپیکور شادی نوع دوم است که نقطۀ مقابل ندارد و دائمی است.
جلال‏الدین محمد مولوی (604-672 هـ.ق) نیز یکی از عارفانی است که شادی در کلام او موج می‎زند. شادی مورد نظر مولوی نیز شادی پایدار است و با عوامل بیرونی و درونی زوال نمی‎یابد. توجه به این موضوع در هر دو دیدگاه، باعث شد تا فرآیند دستیابی به شادی از دیدگاه اپیکور و مولوی بررسی شود.
روش: در این مقاله سعی شده است به روش مطالعۀ کتابخانه‎ای و مقایسه و تحلیل داده‎ها؛ مخصوصاً در مثنوی و غزلیات شمس، بررسی شود که آیا بین شادی‎گرایی اپیکوری با شادیگرایی از دیدگاه مولوی ارتباطی وجود دارد یا خیر. روش ارائۀ اطلاعات از طریق مقایسۀ چند مؤلفه از دیدگاه اپیکور و مولوی دربارۀ شادی بر پایۀ تبارشناسی تاریخی است.
یافتهها و نتایج: با مطالعۀ دقیق در آرا و افکار اپیکور و سیرۀ عملی او، می‎توان به این نتیجه رسید که لذت از نگاه اپیکور نه تنها لذت‎های مادی و زودگذر نیست، بلکه او نیز مانند دیگر نظریه‎پردازان اخلاق باستان، غایت را با عنوان اودیمونیا یا شادی (سعادت) بیان می‎کرد. هدف فلسفه او رسیدن به شادی پایدار است. بدین ترتیب که انسان با ایجاد محدودیت‎هایی برای لذت‎جویی‎های موقتی و ناپایدار خود، تلاش می‎کند به آتاراکسیا دست یابد. از سوی دیگر فلسفۀ عملی اپیکور به بیان مؤلفه‏هایی می‎پردازد که با برخی از دیدگاه‎های عارفان مسلمان، از جمله مولوی دارای وجوه اشتراک است.


 
واژه‌های کلیدی: آتاراکسیا، اپیکور، جلال‎الدین محمد مولوی، شادی، مقام رضا
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: ادبیات تطبیقی


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
برگشت به فهرست مقالات برگشت به فهرست نسخه ها