|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
8 نتیجه برای موضوع مقاله:
بیژن ظهیری ناو، محمد ابراهیمپور، جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
سعدی یکی از معدود شاعران زبان فارسی است که به واسطه نفوذ آثارش، حضوری دائمی، عمیق و اثربخش در فرهنگ ایرانی داشته است. در این مقاله تلاش شده تا رابطه میان بخشی از اشعار این شاعر یعنی قصاید وی، که عموماً لحن و محتوایی وعظآمیز، خطابی و دینی و اخلاقی دارد، با اصول و مبانی مکتب کلام اشعری بهطور دقیق و مستند بررسی شود. بدین منظور پس از ارائه تعریف؛ ویژگیها، و دلایل پیدایش علم کلام، به بحثی تاریخی درباره مکاتب کلامی و زمینههای پیدایش آنها پرداخته شده، اما از آن میان به دو مکتب غالب کلامی در تمدن اسلامی، یعنی معتزله و اشاعره توجه خاصی شده است. در بخش اصلی این مقاله با عنوان، "مکتب کلامی سعدی"، ابتدا دلایل و زمینههای تاریخی گرایش سعدی به کلام اشعری باز نموده شده و نهایتاً نشانههای این گرایش و تجلی اشعریگری وی از میان قصاید استخراج و ذیل عناوین معروف مباحث کلامی، همچون "رؤیت الهی"، "عدل الهی"، "جبر و اختیار"،... طبقهبندی و تشریح شده است.
باقر صدرینیا، جلد 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده
با وجود مطالعات سودمندی که در باب سرهنویسی انجام گرفته، هنوز برخی از جوانب آن به درستی بررسی و گزارش نشده است، چنان که بر اساس اطلاع ما تا کنون درباره پیشینه تاریخی و مبانی نظری آن پژوهش خرسندکنندهای به سامان نرسیده است. مقاله حاضر عهدهدار بررسی پیشینه این گونه نگارشی و جستجوی بنیانهای نظری آن تا عصر مشروطه است. این بررسی نشان میدهد که بر خلاف آنچه در آغاز به نظر میرسد، سرهنویسی شیوه نوپدیدی نیست و پیشینه آن به قرن پنجم هجری بازمیگردد و از آن پس در گذر قرنها همواره کسانی، ولو از سر تفّنن، بدان اقبال نمودهاند. مقاله ضمن اشاره به نمونههای بازمانده از ادوار گذشته بر این نکته تأکید میورزد که این گونه نگارشی از نیمه دوم قرن سیزدهم هجری تحت تأثیر رواج واژگان دساتیری، به ویژه اندیشه ناسیونالیسم مورد توجّه و اهتمام افزونتری قرار گرفته است. مقاله در صدد است تا به پرسشهای زیر پاسخ دهد: 1. آیا سرهنویسی در ادوار گذشته مبتنی بر بنیاد نظری خاصی از نوع دیدگاه شعوبیه بوده است؟ 2. آیا میتوان میان سرهنویسی و ناسیونالیسم به وجود ملازمتی قایل شد؟ 3. در صورت وجود چنین ملازمتی آیا همه گرایشهای ناسیونالیستی مؤید و مروج سرهنویسی بودند و یا تنها گرایش خاصی بدان تأکید میورزید؟
کامران پاشایی فخری، محمد پاشایی، مسعود دهقانی، جلد 24، شماره 81 - ( مقالات منتشر شده 1395 )
چکیده
خاقانی از خلاقیت هنری ویژهای برخوردار است. او توانسته در موضوعات پرشمار اشعاری ماندگار و بیبدیل پدید آورد. یکی از شاخههای اصلی هنرنمایی خاقانی مرثیه است. خاقانی بیش از شصت مرثیه سروده است که اغلب از شاهکارهای هنری او بهشمار میروند. مراثی شخصی خاقانی در سوگ عزیزانش از مشهورترین و هنرمندانهترین مراثی شعر فارسی هستند. خاقانی برای مرگ فرزندش، رشیدالدین، هفت مرثیه دارد که درشمار معروفترین و عاطفیترین مراثی ادب فارسی قرار گرفتهاند. رنگها کارکرد روانشناختی ویژهای در تصاویر این مراثی دارند. خاقانی با استفاده از سه رنگ سرخ، سیاه و زرد مضامین و تصاویر شاعرانهای در این مراثی پدید آورده است. او با استفاده از رنگها، نهتنها به توصیف فضاها، شخصیتها و حالتهای مختلف اشیا و انسانها پرداخته، بلکه در بُعد معنایی و تصاویر عاطفی نیز از آنها بسیار سود برده است. حضور پربسامد سه رنگ سرخ، سیاه و زرد در این اشعار شکل تصادفی ندارد و براساس روانشناسی جدید این انتخاب از ضمیر ناخودآگاه خاقانی سرچشمه گرفته است و میتوان با توجه به روانشناسی رنگها دلیل بسامد هریک از آنها را مشخص کرد. برایناساس، در پژوهش حاضر سعی شده است، با درنظرگرفتن بسامد و کارکرد هنری هریک از رنگها، کارکرد روانشناختی آنها در مراثی خاقانی برای مرگ فرزندش رشیدالدین بررسی شود.
خدابخش اسداللهی، منصور علیزاده بیگدیلو، ابراهیم رنجبر، جلد 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده
شاعرانِ عارف برای تجسمبخشیدن به مفاهیم عرفانی خود از صورتهای زبانی بهویژه الفاظ مربوط به حیوانات استفاده میکنند. در تحقیق حاضر، برای کشف و روشنکردن مفاهیم مطلوب مولانا بهمثابه حوزه مقصد، لفظ «شیر» بهمنزله حوزه مبدأ در غزلهای دیوان کبیر با استفاده از نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون بررسی میشود. بررسیها نشان میدهد که مولانا با ترفند اقتصاد زبانی و ارائه چندین تصویر ذهنی با یک لفظ (شیر)، توانسته است نشاط، تازگی و تنوع شگفتآوری از اندیشه و تفکر عرفانی خود را نمایان سازد. طبق بسامدهایی که در این پژوهش بهدست آمد، لفظ شیر در نظام مفهوم عرفانی مولانا تصویر مثبتی دارد؛ دل و عشق در برابر عقل اهمیت و جایگاه والاتری دارد؛ مفاهیم مهمِ «انسان کامل» در برابر نفس و «معشوق» برای نشاندادن عظمت مطلق حقتعالی از راه نمود عینی «شیر» بیان میشود. خلاصه اینکه، انتخاب لفظ شیر برای بیان معانی و مفاهیم والا و ضرورِ عرفانی، از روح کمالطلبی، خوشبینی و علوّ طبع مولانا حکایت دارد. در این تحقیق، که به روش توصیفیـ تحلیلی انجام شده است، پس از مباحث مقدماتی درباره استعاره مفهومی و مبدأ حیوانات، و زبان استعاری مولانا، برای هر نوع از انواع حوزه مقصد، چند نمونه از ابیات نقل شده است. مشخصکردن الگوی استنباطی، قلمرو منبع یا حسی، تعمیم چندمعنا، نگاشت عمومی و نگاشت جزئی در هر تقسیمبندی گام بعدی است؛ سپس، در جدولی، به بسامد حوزههای مقصد و تعمیمهای معنایی آنها و در نهایت به تحلیل دادهها پرداخته شده است.
سیدارسلان ساداتی، پروانه عادلزاده، جلد 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده
این تحقیق، به شرح و توضیحِ مبانی رمزهای اساسی «هدهد» و «سیمرغ» در محتوای رمزیـتمثیلی منطقالطیر عطار و «ملک مرغان» و «مرغ راوی روایت» در رسالهالطیر ابنسینا میپردازد. اهمیت اینکار در رفع ابهاماتی است که در اثر تأویل سلیقهای این رمزها در محتوای این رسالات رمزیـتمثیلی نهادینه شده است. حوزه تحقیق این گزارش، رمزیـتمثیلینگاری ناگزیر مفاهیم شناختشناسانه، در دوران معارضههای فکری قرون پنجم تا هفتم و تعمیق ابهامات رموز در اثر تأویلات همسو با پندارها و باورهای حاکم در قرنهای گذشته است. این تحقیق کتابخانهای مبتنی بر بررسی دقیق محتوای متون مرتبط با موضوع، هریک در بستر و چارچوب فکری مربوط به محتوای همان موضوع، و برهمسنجش مفاهیم مشابه و متباین و استنتاج مبتنی بر تحلیل و تفسیر مستدل است. یافتههای این تحقیق، تناقض تفسیرهای حاکم بر مفاهیم رموز ذکرشده را نشان میدهد. علاوهبراین، یافتههای مطالعه نشاندهنده اهمیت تحقیقات بیشتر درباره مفاهیم رمزها و نکات کلیدی این تحقیق است. یافتههای تحقیق تباین تأویلات رایج با مفاهیم رموز موصوف این تحقیق را نشان میدهد؛ و نیز مبین ضرورت بازنگری در مفاهیم محتوای رموز وفق پیشنهادهای این گزارش است.
باقر صدری نیا، محسن حیدرزاده جزی، جلد 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده
کاربرد ابهام و ایهام در کلام، با تمهید زمینۀ تنوع دلالت و بهتأخیرافکندن روند فهم معنا، در رقمزدن ابعاد هنری اثر ادبی تأثیر درخور اعتنایی برجای میگذارد و به هر میزان که کلام از چنین شگردهای بیانیای بیبهره باشد، با تبدیلشدن به گزارهای تکمعنا، حیثیت هنری آن کاستی میگیرد.
در مقاله حاضر، با چنین پیشفرضی، شعر حزین لاهیجی (1180-1103 ه .ق.) بازخوانی و تعدد دلالتها در سرودههای او در دو سطح واژگانی و متنی بررسی شده است. در سطح واژگان، صنایعی همچون ایهام و انواع آن، اتفاق، استخدام و جناس شبهاشتقاق، مرز دلالتهای بیت را درمینوردد و گسترۀ معنایی تازهای را به روی مخاطب میگشاید. این بررسی مؤید آن است که در شعر او 192 مورد ایهام، ایهام تناسب و ایهام تضاد بهکار رفته است. در سطح جمله و بیت نیز، انواع ابهام و تعدد دلالتها و علل پدیدآمدن آن، در سه گروه زبانی، منطقی و لحنی طبقهبندی شده و در هریک از آنها، شگردهایی که شاعر برای آفرینش ابهام و تنوع دلالت بهکار برده بررسی و تحلیل شده است.
محمدحسن جلالیان چالشتری، جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده
هرچند سال¬های بسیاری از آغاز تصحیح انتقادی شاهنامه می¬گذرد، هنوز تا رسیدن به نهایت آن راهی طولانی در پیش است. حجم بسیار این اثر سترگ و تنوع فراوان موضوعات مطرحشده در آن، در کنار کهنگی زبان، ایجاب می¬کند که به¬رغم تلاش¬هایی که تاکنون در این راه صورت گرفته و تصحیحهای ارزشمندی که به همت و صرف عمر بسیار فراهم آمده، همچنان داستان به داستان، بیت به بیت، و واژه به واژه این اثر هدف بازنگری و دقت نظر قرار گیرد و محققان با تخصص¬ها و رویکردهای گوناگون به آن بپردازند، تا هرچه ¬بیشتر، صورت نهایی، که شبیه¬ترین صورت به سروده شاعر است، بهدست آید. در این نوشتار، از دیدگاه دستوری به چند بیت شاهنامه از بخش¬های مختلف آن پرداخته شده است. وجهاشتراک این ابیات، وجود افعال تمنّاییـشرطی در آنهاست. در بخش نخست، افعال ضمیرساخت در شاهنامه، در بخش دوم فعل تمنایی نادری که تکواژ تمنایی در آن بهصورت «یی» ظاهر شده و در بخش سوم صورت تمنایی فعل بایستن، که بهدلیل ضرورت متمم ضمیری، ساختی خاص را نشان می¬دهد، با سنجش ضبط¬های دستنویس¬ها و تحلیل قرائتهای پیشین، بررسی و واکاوی شده¬اند. در مورد فعل ضمیرساخت، همهجا صورت مختوم به «تی» پیشنهاد شده و در دو مورد دیگر، با استفاده از ضبط¬های دستنویس¬ها و تکیه بر نکات دستوری، بر صحت قرائت¬هایی که پیش از چاپ خالقی¬مطلق وجود داشته¬اند، تأکید شده است.
محمدحسن جلالیان چالشتری، جلد 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
از میان بخشهایی از شاهنامه که در درازای تاریخ مورد توجه بسیارِ عام و خاص واقع شده، هفتخوان/خانها است. برخلاف املای سنّتیای که برای این مجموعۀ نبردهای پهلوانان در بیشتر دستنویسهای شاهنامه و اکثر آثار فارسی بهصورت هفتخوان بهکار رفته، برخی پژوهندگان معاصر با اتّکا به اینکه در این نبردها، پهلوان از هفت منزل و مرحله عبور میکند، معتقدند که صورت صحیح این نام باید بدون واو معدوله و بهشکل هفتخان بوده باشد. برخی نیز با این دستاویز که اسفندیار پس از هر نبرد به بزم نشسته، جزء دوم این واژه (خوان) را سماط و نطع دانستهاند. این نظر اخیر بهدرستی نقد و رد شده، اما نظر نخست مورد تأیید عموم پژوهشگران واقع شده است. در این نوشتار، پس از سنجش میزان صحت ادلّۀ این نظر و با رویکرد زبانشناسی تاریخی، نظری متفاوت، اما سازگار با محتوای درونی این سلسله نبردها، ارائه خواهد شد. در این برداشت با اصیل دانستن صورت هفتخوان و ارائۀ اشتقاقی جدید برای خوان، معنای «نبرد و ستیز» برای این واژه پیشنهاد شده است.
|
|
|
|
|
|