|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای اسدی
فاضل اسدی امجد، محمدرضا روحانی منش، جلد 24، شماره 80 - ( مقالات منتشر شده 1395 )
چکیده
با نگاهی به ادبیات فارسی و انگلیسی، به نظر میرسد شباهتهایی میان جوانان ایرانی چون محمدرضا میرزاده عشقی در دوره شکست پساز انقلاب مشروطه و جوانانی چون پرسی بیش شلی در دوره وحشت در انگلیس پساز انقلاب فرانسه وجود دارد و مطالبی را که در دوره شکست و وحشت در این دو سرزمین مطرح میشود میتوان مقایسه کرد. این پژوهش دوره شکست و وحشت حاکم بر ایران و انگلیس پساز دو انقلاب و نیز مقاومت و واکنش روشنفکرانی چون عشقی و شلی را از دریچه ماتریالیسم فرهنگی بررسی میکند. آلن سینفیلد به وجود گسستهایی در متن ادبی اشاره میکند که بهدنبال تضاد میان گفتمانهای گوناگون شکل میگیرند و ایدئولوژی حاکم را زیر سؤال میبرند. هدف گفتمانهای غالب در عصر عشقی و شلی راندن به انزوا و سرکوب شاعران انقلابی بود. اما در چنین فضایی، ایندو با زیرسؤالبردن ایدئولوژی حاکم، صدای خود را، که صدایی مخالف است، به گوش همگان رساندند و نوعی پایداری از خود نشان دادند. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد آثار عشقی و شلی را میتوان مقاومت، مخالفت و گسست در ایدئولوژی حاکم در ایران و انگلستان آن دوران دانست.
مریم کسائی، رحمان ذبیحی، علیرضا اسدی، جلد 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده
منظومۀ فکری ناصرخسرو تحت تأثیر مطالعات ژرف او در ادیان و ملل و نحل و اعتقاد به مذهب اسماعیلی، بر مدار مباحث جهانشناختی و انسانشناسانه شکل گرفته است و این نظام منسجم فکری در دیگر ابعاد سخن او ازجمله صورخیال تأثیری قاطع و نمایان داشته است. یکی از کانونهای مهم تصاویر هنری در آثار او تأمل در سرشت دوگانۀ روحانی و جسمانی انسان است. این پژوهش بهروش توصیفیـتحلیلی در پی جستوجو در ریشهها و سرچشمههای تصویرهای هنری جسم و جان در آثار ناصرخسرو و نقد و تحلیل آنهاست. منشأ جسم و جان، فلسفۀ تعلق روح به جسم، سرشت و سرنوشت دیگرگونۀ جسم و جان و نیازهای متفاوت این دو مهمترین زمینههای آفرینش تصاویر متنوع و پرشمار جسم و جان در آثار ناصرخسرو است. چند خوشۀ مهم دیگر از تصاویر جسم و جان بر گرد مفاهیمی چون خانه و صاحبخانه، خادم و مخدوم، کشتی و کشتیبان، پیراهن، درّ و صدف، کان و گوهر، زندان و زندانی، و کتاب و درخت شکل گرفته که نسبتهای جسم و جان را از چشماندازهای مختلف نشان میدهد. نتایج پژوهش روشن میکند که ریشه و سرچشمۀ بسیاری از تصاویر جسم و جان در آثار ناصرخسرو در منابع حکمی و فلسفی پیشین، ازجمله آثار کهن یونانی، گنوسی، هندی، ایرانی و اسلامی آمده است.
|
|
|
|
|
|