|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای فاروقی هندوالان
ابراهیم محمدی، جلیلالله فاروقی هندوالان، جلد 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده
در پاره¬ای موارد در حوزه مطالعاتیِ ادبیات تطبیقی نمیتوان به طور دقیق و صریح معین کرد که یک اثر مربوط به ادبیات کدام ملت و قوم است. به نظر میرسد علت این مسئله مشخصنبودن تعریف و مرز ادبیات ملی باشد که خود، معلول دقیقنبودن معیارهایی است که برای ادبیات ملی تعریف شده است. در حالی که گروهی ـ دنبالهروان مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی ـ زبان را یگانه (یا قویترین) ملاک برای تعیین مرز ادبیات ملل و تعریف ادبیات ملی دانسته¬اند، گروهی دیگر ـ عموماً موافقان مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقیـ با تردید در اعتبار و کارآیی معیار زبانی، ملاک هویت سیاسی را مطرح کردهاند. البته گاه در کنار دو معیار مذکور معیارهای دیگری همچون پیوستگی تاریخی، هویت مشترک فرهنگی، مرزهای دینی ـ مذهبی، جهانبینیهای سیاسی و حتی مرزهای جغرافیایی (همسرزمینی) نیز مطرح می¬شود. برای بررسی بیشتر این موضوع، نگارندگان مقاله کوشیده¬اند با نقد معیارهای مذکور و نشاندادن ناکافی و غیر دقیق بودن این معیارها، مؤلفه¬های فرهنگی و گفتمان فرهنگی حاکم بر اثر را بهعنوان معیاری راهگشا پیشنهاد ¬کنند.
ابراهیم محمدی، جلیلاله فاروقی هندوالان، سمیه صادقی، جلد 19، شماره 70 - ( 1-1390 )
چکیده
رمان و داستان مدرن نقش شگرفی در بازخوانی روایتهای اسطورهای و بازپردازی آنها در ادبیات روایی امروزی ایفا میکند. یکی از دلایل مهم توجه ویژه و کاملاً متفاوت اینگونه داستانها و رمانها به بنمایههای اسطورهای ضرورتی است که نویسندگان معاصر بنابر دگرگونی اوضاع اجتماعی و دگرگونیهای اساسی اندیشه و نگرش انسان احساس کردهاند: بیانسجامی جهان آشفته معاصر که همه گفتمانهایش سرشار از تناقض، بیانسجامی و قاعدهگریزی است، انسان امروزی را شیفته روایتهای نامنسجم، غیرخطی گسستهنما و سرشار از بینظمیهای زمانیـ که پیشینهای غنی در روایتهای اسطورهای داردـ کرده است. شهریار مندنیپور یکی از نویسندگان برجسته ادبیات معاصر فارسی است که میتوان آثارش را از حیث ساختار و پردازش برخی از عناصر داستان بهویژه عنصر زمان به روایتهای اسطورهای همانند دانست. این پژوهش نشان میدهد که زمان در برخی از داستانهای کوتاه او، همانند زمان در روایات اسطورهای 1. کیفی و ذهنی است نه عینی و کمی؛ 2. اعتبار خود را از رویداد یا حادثه روایتشده میگیرد؛ 3. دورانی و چرخهای است نه خطی و مستقیم. البته اثبات این همانندیها لزوماً به معنای تأثیرپذیری آگاهانه مندنیپور از روایات اسطورهای نیست.
جلیلالله فاروقی هندوالان، سیده ناهید حسینی، جلد 22، شماره 76 - ( 2-1393 )
چکیده
در این پژوهش، استعارههای هستیشناختی در کارآواهای خراسان جنوبی در دو بخش "انسان بهمثابه حوزه مبدأ" و "غیرانسان بهمثابه حوزه مبدأ" بررسی میشوند. اهمیت مقاله حاضر از این نظر است که اغلب پژوهشهای انجامشده در زمینه کارآوا، پژوهشهایی مردمشناسانه و درجهت معرفی فرهنگ ملیـ محلی و با تأکید بر جنبه موسیقیایی بوده است و در هیچکدام، با نگاه زبانشناختی و بهطور خاص ازمنظر این مقاله به مقوله کارآوا پرداخته نشده است. ضرورت انجام این تحقیق این است که با گذر از نسل گذشته و رشد روزافزون فناوری دیری نخواهد پایید که مسائل مربوط به کار سهم کمتری در فکر و ذهن افراد داشته باشد و این بخش از فرهنگ عامه به فراموشی سپرده شود. بنابراین لازم است این فرهنگ شفاهی و غنی معرفی و ثبت شود. دادههای پژوهش حاضر ازطریق بررسی منابع کتابخانهای موجود در زمینه فرهنگ خراسان جنوبی و نیز مراجعه حضوری به روستاهایی در استان خراسان جنوبی به دست آمده است. هدف مقاله حاضر این است که با توجه به ادعای نظریه لیکاف و جانسون درباره استعاره که آن را امری ذهنی میدانند و نه زبانی، نشان دهد که چگونه این تصویرسازیهای ذهنی در آواهای روستایی برخاسته از تجربههای عینی روستاییان است.
|
|
|
|
|
|