|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
1 نتیجه برای کنعانی
ابراهیم کنعانی، جلد 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده
یکی از کارکردهای مهم هر نظام نشانهـ معنایی کارکرد مکانی آن است. مکانها بهشکلهای مختلف عینی، کنشی، شَوِشی، روایی و اسطورهای در گفتمان نقش دارند و از کارکردهای ارجاعی، تنشی، استعاری و استعلایی برخوردارند و در شکلدهی به معنا نقشآفرین هستند. با تقویت جنبه عینی مکان، بعد شناختی آن اوج میگیرد و با تضعیف این جنبه، وجه استعاری آن تقویت میشود و مکان بهسوی فضاشدگی سوق مییابد. در داستان «شب سهرابکشان»، مکان با حضور کنشگران گفتمان و تقابل، تعامل و همکنشی آنها، هربار بهگونهای استحاله مییابد. در نتیجه، سیال میشود و همین عامل به آن ویژگی فرامکانی میدهد. کارکردهای نشانهـ معناشناختی چنین وضعیتی چیست؟ پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه و طی چه فرآیندی، استحاله مکان شکل میگیرد و چطور و با کدام کارکردها زمینه استعلای آن فراهم میشود. این پژوهش، بر مبنای این فرضیه مهم شکل میگیرد که مکان با توجه به تقابل، تعامل و همکنشی کنشگران آن، کارکردی هویتی و شوشی پیدا میکند. سپس، با تأثیرپذیری از این وضعیت، در گسترهای از مکان تا فضا سیال میشود و سرانجام به مکانی هستیمحور و استعلایی بدل میشود که مهمترین نتیجه آن همکنشی کنشگر و مکان و در مرتبه بالاتر وحدت و اینهمانی کنشگر با شخصیت اسطورهای سهراب و شاهنامه در داستان برگزیده این پژوهش است. هدف این پژوهش، بررسی ویژگیهای نشانهـ معناشناختی مکان و فضا در داستان «شب سهرابکشان» و تحلیل شروط استحاله مکانی و استعلای آن به فرامکان است. این پژوهش نشان داد که مکانهای مختلف پیوستاری، ناپیوستار، القایی، گردبادی و استعلایی در این گفتمان نقش ایفا میکنند و این مکانها همواره از کارکردهای کنشی، شوشی، عاطفی، القایی، اسطورهای و استعلایی برخوردارند.
|
|
|
|
|
|