[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

امید مجد، شفق غلامی شعبانی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

متون حکمی و تعلیمی بخش وسیعی از ادبیات فارسی را تشکیل می­دهند. بدون‌شک، اگر «القای ذهنیتی خاص به مخاطب و کوشش برای اقناع و تسخیر ذهن او» مهم­ترین هدف این متون نباشد، یکی از مهم­ترین اهداف آنها خواهد بود؛ بدین‌معنا که شاعر یا نویسنده این متون می­کوشد تا با مجاب‌کردن خواننده از نظر فکری، او را به سمت‌وسویی که دل‌خواه نویسنده است بکشاند. روش تحقیق حاضر کتابخانه‌ای و آماری است. این مقاله با بررسی گلستان سعدی، شیوه­های مختلف «تسخیر ذهن خواننده» را استخراج و استنباط و آنها را ذیل چهار دسته کلی و نُه زیرشاخه فرعی تقسیم کرده است که بیشترین بسامد آماری در روش­های اقناع مخاطب در گلستان، با 30درصد، از آنِ استدلال و سپس تمثیل با بسامد 6/26 درصد است که دو بعد  استدلالی و ادبی ذهن ایرانیان را نشان می‌دهد.
 
زینب نوروزی، طاهره غلامی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

طرح نظریه چندصدایی باختین در گستره نقد ادبی، نوع نگرش به متون ادبی دگرگون شد و با توجه به نیازهای جامعه مدرن، این گفتمان در کانون توجه اندیشه­وران و نظریه‌پردازان متون ادبی قرار گرفت. چندصدایی، با امکانات فرازبانی ویژه خود، با رویکردی نو، بازاندیشی مخاطب را به ارمغان می‌آورد تا دریافتی متفاوت را تجربه کند. در این پژوهش، که بر پایه تحلیل محتوا و منطق مکالمه باختین، صورت گرفته، می­توان سنگ صبور را به‌مثابه اثری چندصدا و دارای قابلیت مکالمه و گفت­وشنود بررسی و تحلیل کرد. رمان سنگ صبور با ساختاری ویژه و متفاوت نسبت به دیگر آثار چوبک و بهره­مندی از مؤلفه­هایی چون کثرت آواها، بهره­گیری از شیوه جریان سیال ذهن، تک­گویی درونی، کارکردهای بینامتنی، گفتمان دوسویه، مکاتب ادبی و... داستانی چندصدایی است. سعی نگارنده بر آن بوده که بتواند مؤلفه­های چندصدایی را در متن بیابد و تأثیر آن موارد را بر چندصداشدن متن نشان دهد.
 
خدابخش اسداللهی، منصور علیزاده بیگدیلو، ابراهیم رنجبر،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

شاعرانِ عارف برای تجسم‌بخشیدن به مفاهیم عرفانی خود از صورت­های زبانی به­ویژه الفاظ مربوط به حیوانات استفاده می­کنند. در تحقیق حاضر، برای کشف و روشن‌کردن مفاهیم مطلوب مولانا به‌مثابه حوزه مقصد، لفظ «شیر» به‌منزله حوزه مبدأ در غزل­های دیوان‌ کبیر با استفاده از نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون بررسی می­شود. بررسی­ها نشان می­دهد که مولانا با ترفند اقتصاد زبانی و ارائه چندین تصویر ذهنی با یک لفظ (شیر)، توانسته است نشاط، تازگی و تنوع شگفت­آوری از اندیشه و تفکر عرفانی خود را نمایان سازد. طبق بسامدهایی که در این پژوهش به‌دست آمد، لفظ شیر در نظام مفهوم عرفانی مولانا تصویر مثبتی دارد؛ دل و عشق در برابر عقل اهمیت و جایگاه والاتری دارد؛ مفاهیم مهمِ «انسان کامل» در برابر نفس و «معشوق» برای نشان‌دادن عظمت مطلق حق‌تعالی از راه نمود عینی «شیر» بیان می­شود. خلاصه اینکه، انتخاب لفظ شیر برای بیان معانی و مفاهیم والا و ضرورِ عرفانی، از روح کمال­طلبی، خوش­بینی و علوّ طبع مولانا حکایت دارد. در این تحقیق، که به روش توصیفی‌ـ تحلیلی انجام شده است، پس از مباحث مقدماتی درباره استعاره مفهومی و مبدأ حیوانات، و زبان استعاری مولانا، برای هر نوع از انواع حوزه مقصد، چند نمونه از ابیات نقل شده­ است. مشخص‌کردن الگوی استنباطی، قلمرو منبع یا حسی، تعمیم چندمعنا، نگاشت عمومی و نگاشت جزئی در هر تقسیم­بندی گام بعدی است؛ سپس، در جدولی، به بسامد حوزه­های مقصد و تعمیم­های معنایی آنها و در نهایت به تحلیل داده­ها پرداخته شده است.  
علی تسلیمی، بهروز محمود بختیاری، محمود رنجبر، فخری رسولی گروی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

مؤلف پنهان و خواننده پنهان از مؤلفه­های الگوی ارتباط روایی است که نقش برجسته­ای در واکاوی و دریافت عناصر پنهان در متن ایفا می­کند؛ ازاین‌رو، بررسی آن در آثار هنری از لایه­های زیرساختی روایت پرده برمی‌دارد و دریچه­های تازه­ای را به‌روی فهم مخاطب می‌گشاید. افزون بر آن، نشان می‌دهد که کدام‌یک از رسانه­های رمان یا فیلم، بهتر توانسته است گره­های رسانه هم‌عرض خود را در جهت فهم بهتر مخاطب باز کند. رمان گاوخونی و فیلم اقتباسی آن نیز از جمله آثاری­اند که پیرنگ ارائه‌شده در آنها، نه علّی و معلولی، بلکه درونی و سیال است. مخاطب در چنین فضایی باید با رمزگشایی از نشانه­های متنی به بررسی چگونگی شکل­گیری نگاه و ذهنیت شخصیت­ها بپردازد. اقتباس افخمی از رمان گاوخونی اقتباسی کاملاً وفادار است و همه عناصر داستان در فیلم هم عیناً تکرار شده­اند، اما افخمی از این عناصر در جهت ارائه مفاهیم ایدئولوژیک مورد نظر خود سود جسته است. تکرار یکی از این شیوه­هاست که هم نویسنده و هم کارگردان از آن برای انتقال مفاهیم به مخاطب استفاده کرده­اند. این پژوهش قصد دارد با روش توصیفی‌ـ تحلیلی و رویکرد روایت‌شناختی و میان‌رشته­ای، به بررسی و تحلیل شیوه‌های بازنمایی مؤلف پنهان و خواننده پنهان در دو رسانه رمان و فیلم بپردازد و ازآنجاکه نویسنده و خواننده هر عصری به درون اثر پرتاب می­شوند و مطابق انتظاراتشان معانی تازه‌ای کشف می­کنند، در اینجا نیز معانی تازه­ای از متن روایی گاوخونی و فیلم اقتباسی آن برای مخاطب آشکار می‌شود.
سیدارسلان ساداتی، پروانه عادل‌زاده،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

این تحقیق، به شرح و توضیحِ مبانی رمز‌های اساسی «هدهد» و «سیمرغ» در محتوای رمزی‌ـ‌تمثیلی منطق‌الطیر عطار و «ملک مرغان» و «مرغ راوی روایت» در رسالهالطیر ابن‌سینا می‌پردازد‌. اهمیت این‌کار در رفع ابهاماتی است که در اثر تأویل‌ سلیقه‌ای این رمز‌ها در محتوای این رسالات رمزی‌‌ـ‌تمثیلی نهادینه شده ‌است. حوزه تحقیق این گزارش، رمزی‌‍ـ‌تمثیلی‌نگاری ناگزیر مفاهیم شناخت‌شناسانه، در ‌دوران معارضه‌های فکری قرون پنجم تا هفتم و تعمیق ابهامات رموز در اثر تأویلات هم‌سو با پندار‌ها و باور‌های حاکم در قرن‌های گذشته است. این تحقیق کتابخانه‌ای مبتنی بر بررسی دقیق محتوای متون مرتبط با موضوع، هریک در بستر و چارچوب فکری مربوط به ‌محتوای همان موضوع، و برهم‌سنجش مفاهیم مشابه و متباین و استنتاج مبتنی بر تحلیل و تفسیر مستدل است. یافته‌های این تحقیق، تناقض تفسیرهای حاکم بر مفاهیم رموز ذکرشده را نشان می‌دهد.  علاوه‌براین، یافته‌های مطالعه نشان‌دهنده اهمیت تحقیقات بیشتر درباره مفاهیم رمزها و نکات کلیدی این تحقیق است. یافته‌های تحقیق تباین تأویلات رایج با مفاهیم رموز موصوف این تحقیق را نشان می‌دهد؛ و نیز مبین ضرورت بازنگری در مفاهیم محتوای رموز وفق پیشنهادهای این گزارش است.
غلامعلی فلاح، فردوس آقاگل زاده، حمید عبداللهیان، زینب زرهانی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

نقش و کارکرد ایدئولوژیک زبان در شاهنامه یکی از مباحثی است که تاکنون کمتر با رویکردی نظریه‌محور به آن توجه‌ شده است. این پژوهش در پی بررسی این مسئله است که فردوسی در شاهنامه چگونه از زبان در جهت القای ایدئولوژی برتری ایرانیان بهره برده است و با استفاده از چه سازوکارهای کلامی‌ای، توانسته این مسئله را گفتمان‌سازی کند. برای نیل به این هدف، در پژوهش حاضر از چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی مبتنی بر رهیافت تئون ون‌دایک (2005 و 2000) استفاده شده است. نبرد "رستم و چنگش" در داستان "رستم و خاقان چین" پیکره تحقیق حاضر است. نتیجه پژوهش نشان می‌دهد که فردوسی با استفاده از راهبردهای ایدئولوژیکی کلامی نظیر قطب‌بندی، بازنمایی مثبت گروه خودی، بازنمایی منفی گروه دیگری، واژگان‌گرایی، توصیف کنشگران و تعمیم‌بخشی، توانسته ایدئولوژی برتری ایرانیان را گفتمان‌سازی کند.
ابراهیم کنعانی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

یکی از کارکردهای مهم هر نظام نشانه‌ـ معنایی کارکرد مکانی آن است. مکان­ها به‌شکل‌های مختلف عینی، کنشی، شَوِشی، روایی و اسطوره­ای در گفتمان نقش دارند و از کارکردهای ارجاعی، تنشی، استعاری و استعلایی برخوردارند و در شکل­دهی به معنا نقش‌آفرین هستند. با تقویت جنبه عینی مکان، بعد شناختی آن اوج می­گیرد و با تضعیف این جنبه، وجه استعاری آن تقویت می­شود و مکان به‌سوی فضاشدگی سوق می­یابد. در داستان «شب سهراب­کشان»، مکان با حضور کنشگران گفتمان و تقابل، تعامل و هم­کنشی آنها، هربار به‌گونه­ای استحاله می­یابد. در نتیجه، سیال می­شود و همین عامل به آن ویژگی فرامکانی می­دهد. کارکردهای نشانه‌ـ معناشناختی چنین وضعیتی چیست؟ پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه و طی چه فرآیندی، استحاله مکان شکل می­گیرد و چطور و با کدام کارکردها زمینه استعلای آن فراهم می­شود. این پژوهش، بر مبنای این فرضیه مهم شکل می­گیرد که مکان با توجه به تقابل، تعامل و هم‌کنشی کنشگران آن، کارکردی هویتی و شوشی پیدا می­کند. سپس، با تأثیرپذیری از این وضعیت، در گستره­ای از مکان تا فضا سیال می­شود و سرانجام به مکانی هستی­محور و استعلایی بدل می­شود که مهم­ترین نتیجه آن هم­کنشی کنشگر و مکان و در مرتبه بالاتر وحدت و این­همانی کنشگر با شخصیت اسطوره­ای سهراب و شاهنامه در داستان برگزیده این پژوهش است. هدف این پژوهش، بررسی ویژگی­های نشانه‌ـ معناشناختی مکان و فضا در داستان «شب سهراب‌کشان» و تحلیل شروط استحاله مکانی و استعلای آن به فرامکان است. این پژوهش نشان داد که مکان­های مختلف پیوستاری، ناپیوستار، القایی، گردبادی و استعلایی در این گفتمان نقش ایفا می­کنند و این مکان­ها همواره از کارکردهای کنشی، شوشی، عاطفی، القایی، اسطوره­ای و استعلایی برخوردارند.
مهرداد اکبری گندمانی، مهدی رضا کمالی بانیانی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

شیوه نگرش و رویکرد شاعران و نویسندگان به جهان را در قالب آثار ادبی و از خلال دستگاه بلاغی آنها می­توان مشاهده کرد. یکی از عوامل تأثیرگذار در شکل­گیری و دگرگونی این دیدگاه­ها و رویکردها تحولاتی است که جهان آنها را، در سطوح مختلف، دربرمی­گیرد. یکی از ساختارهای مهم دستگاه بلاغی تشبیه است. در این پژوهش تلاش شده است تا نشان داده شود که چگونه ساختارهای تشبیهی بیدل، در پیوند با دیگر ساختارهای بلاغی، تحولات بافت­های موقعیتی را در سطوح مختلف آشکار می­کنند. از سوی دیگر، به این مسئله پرداخته شده است که دگرگونی­های آشکار و پنهان در این دوره، چگونه افق­های انتظار دوره­های پیشین را تحت تأثیر قرار داده و گاه به پایه­ریزی و شکل­گیری افق­های جدید منجر شده است. آثار بیدل در این میان به‌مثابه زمینه­ای در نظر گرفته شده است که تا حد زیادی می­توان تحولات درونی آنها را به دیگر زمینه­ها، از جمله سبک هندی، بسط داد. با بررسی صورت‌گرفته مشاهده شد که بیدل نه‌تنها گاه از تشبیهات قدیمی ساختارهایی تازه خلق کرده است، بلکه با ایجادِ شبکه­های زنجیروارِ تشبیهی، وفور تصاویر ترکیبی، ساخت تصاویرِ متعدد با استفاده از چندوجهی‌بودنِ واژه­ها، تعاملِ تصاویرِ مرکزی و حاشیه­ای و... ساختارهایی نو بنا نهاده است. همچنین، پس از بررسی بافت موقعیتی عهد صفوی، بافت زبانی سبک هندی، و ساختارهای رایجِ تشبیهی در آن سبک، در نهایت، به بررسی ساختارهای تشبیهی تازه و ویژگی­های آن در اشعار بیدل پرداخته شده است.
 
چیمن فتحی، رامین محرمی، بیژن ظهیری ناو، شهریار گیتی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

شاهنامه فردوسی، حماسه منظوم اساطیری ایران، بر مدار ستیز نیروهای عینیت­یافته ناساز عالم، یعنی ایران و انیران و نبرد شخصیت­ها و قهرمانان آن، می­گردد؛ زیرا از دیدگاهی فلسفی، طرح هستیِ تاریخ اساطیری ایران هم اساساً بر مبنای هماویزی دوگانه­های ناساز افکنده شده است. یکی از مهم­ترین دیدگاه­های فلسفی به تاریخ، نگرش فریدریش هگل، فیلسوف تاریخ­گرای آلمانی، است. در این نگرش، ماهیت و هدف تاریخ، همان ماهیت انسان است و ماهیت انسان، رسیدن به خودآگاهی و آزادی است و این آزادی تنها بهنحو تدریجی و دیالکتیکی تحقق­پذیر است؛ از‌این‌رو، در فلسفه هگل، جنگ وسیله­ای برای پیش­بُرد دیالکتیک تاریخ به‌شمار می­آید و ایجاد پیکار میان شخصیت­های انسانی، به‌مثابه خدایگان و بنده، اساس رسیدن به خودآگاهی معرفی شده است. نبرد بین انسان­ها در شاهنامه فردوسی هم گفتار «خدایگان و بنده» در فلسفه هگل را به ذهن متبادر می­کند. در بخش اساطیری شاهنامه، دست‌یابی به خودآگاهی و تحقق آن در تاریخ اساطیری ایران، تنها از راه نبرد دو سوی مخالف، به‌مثابه خدایگان و بنده، در نبردهای بین جمشید و ضحاک، ضحاک و کاوه (و آن­گاه فریدون)، فرزندان فریدون، شهادت ایرج و کین‌خواهیِ (دادباوری) او به‌وسیله منوچهر روی می­دهد. این جستار، با رویکردی تحلیلی‌ـ‌‌توصیفی به تحلیل فلسفه تاریخ شاهنامه فردوسی، با تأکید بر گفتار «خدایگان و بنده» پرداخته و به این نتیجه رسیده است که در این حماسه اساطیری، همه ستیزگی­­ها هر بار به گونه­ای آمیختگیِ وحدت­بخش نائل می­آیند که هم­تراز لحظه­های سنتز یا هم­نهاد دیالکتیکی هگلی و در حقیقت، اسباب فراگرد تاریخی و راه رسیدن به خودآگاهی و آزادی از رهگذری دیالکتیکی است و این همان امکان خوانش فلسفه تاریخ اساطیری ایران در شاهنامه فردوسی برپایه فلسفه تاریخ هگلی است.
ف
علیرضا مظفری، بهمن نزهت، محمد احسانی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

ازآنجاکه روح انسان تعالی­طلب است، پیوسته‌ درصدد کشف نادانسته­ها برمی‌آید؛ بنابراین، ابزارهایی را جست‌وجو می­کند تا به زندگی بهتر دست یابد و در پی ایجاد شهر آرمانی یا مدینه فاضله، ناکجاآباد، جهان مطلوب و... است.
صوفیه به‌نسبت دیگر اقشار جامعه با واقعیت­های اجتماعی و بومی خود مأنوس­تر بودند و جامعه را پر از کاستی می­دیدند و بر آن بودند که با شناخت جامعه موجود و درک کاستی‌ها و نارسایی­های آن، انسان را به جهان مطلوب رهنمون شوند.
تلقی عارفانی چون سنایی، عطار و مولوی از آرمان‌شهر، با برداشت فلاسفه و متشرعان از آن تفاوت­های بنیادین دارد. در پی این مهم، همواره اندیشمندان، شاعران و نویسندگان ویژگی­هایی را برای آرمان‌شهر برشمرده‌اند که اگرچه اشتراک‌هایی با هم دارند، در برخی مختصات متفاوت‌اند.
در این جستار سعی شده است با روش توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر بررسی مهم‌ترین آثار ادبی قرن‌های ششم و هفتم هجری، سیر تحول مفهوم آرمان‌شهر در آثار بزرگان شعر عرفانی فارسی بررسی شود تا ازیک‌سو ویژگی­های هر یک از آرمان‌شهرها مشخص شود و از جانبی دیگر، تفاوت و تمایز هر یک از آنها ـ با توجه به ویژگی­های سیاسی‌ـ اجتماعی آن دوران نمایانده شود.
 
حسین محمدی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

چکیده
دو تمدن کهن ایران و هند، به‌دلیل روابط دیرینه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، شناختی نسبی از هویت یکدیگر داشته‌اند که در طول زمان صیقل‌ خورده، تکمیل و گاهی نمادین شده است. بی‌گمان، برای شناخت تاریخ ایران و هند عصر باستان و چگونگی روابط این دو ملت، ناگزیر از دریافتن تصویر تاریخی هند در فرهنگ ایران هستیم. بررسی اسطوره، حماسه و شعر، ما را در رسیدن به واقعیت‌های تاریخی یاری می‌رساند. شاهنامه این قابلیت را دارد که بیان‌کننده تاریخ و فرهنگ ایران و هند باشد.
در این پژوهش برآنیم تا با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای، به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که اصولاً فردوسی در شاهنامه تا چه حد از منابع تاریخی و متون پهلوی تبعیت کرده است. نوشتار نشان می‌دهد که فردوسی از منابعی که در دست داشته تبعیت کرده و در قسمت‌های مربوط به عصر ساسانیان با کارنامه اردشیر بابکان، یادگار زریران و خدای‌نامک اختلاف مهمی ندارد.
 
عفت نقابی، حکیمه دبیران، ناهید اخوان کاظمی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

فرآیند روایت داستان و شگردهای روایی آن مخاطب را در جهت درک نحوه وقوع داستان هدایت می‌کند. در این میان، استفاده از تصاویر مکرر در متن داستانی ممکن است دستمایه‌ای خاص در خلق اثر هنری برای گوینده باشد. یکی از درون‌مایه‌های اصلی شاهنامه فردوسی پرداخت مکرر به دنیا و تصاویر برخاسته از آن است. این تصویر از جمله تصاویری است که ذهن راوی شاهنامه را در بخش‌های مختلف داستان‌ها به خود مشغول کرده است و حتی توجه فردوسی به این امر سبب شده تا سرعت روایت کند شود. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل تصویر دنیا در «داستان سیاوش» با استفاده از مؤلفه‌های پنج‌گانه روایی ژنت است. استفاده از نوع روایی آینده‌نگر، کاربرد بسامد مکرر و کانون روایی این داستان در پرداخت به تصویر دنیا، نشان می‌دهد که تصویری خاص از درون‌مایه‌ای ویژه نیز می‌تواند در ترتیب نقل وقایع و کنش‌های داستانی با به‌هم‌ریختگی توالی زمانی، سرعت ادراک خواننده را کاهش دهد و در نتیجه تمایل مخاطب را به دانستن نحوه وقوع داستان افزون کند.
 
دوفصلنامه زبان و ادبیات فارسی،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده


محمود فتوحی، فاطمه رضوی،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

ادبیات فارسی، در طول قرن‌ها، بستر آرامی ‌برای شکل‌گیری و بیان اندیشه ایرانی فراهم کرده است. یکی از این اندیشه‌ها که در قرون دهم تا دوازدهم هجری، هم‌زمان با حکومت صفویان در ایران و تیموریان گورکانی در هند، اوج گرفته و باورهایی همچون آزاداندیشی، شادخواری و باطنی‌گرایی را گسترش داده، اندیشۀ کثرت‌گرایی یا وسعت مشرب است. این تفکر با جریان مهاجرت فرهیختگان به هند در دو شاخۀ ایران و هند رشد کرد و در معانی مختلف و گاه متضاد، از طاغی‌گری و بدمذهبی تا غایت کمالات معنوی و پاک‌دینی، کاربرد یافت. این جستار از خلال تبیین این دیدگاه در تذکره‌های شعری به تفاوت و تمایز آن در این‌دو جغرافیای سیاسی می‌پردازد و نشان می‌دهد که معانی وسعت مشرب در تذکره‌های شعری در ایران و هند چگونه از فضای سیاسی و فرهنگی این دو اقلیم متأثر است.
 
غلامعلی فلاح، راضیه فولادی سپهر، زهرا سعادتی نیا،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

یکی از نظریه­های مدرن نقد ­ادبی، که برپایۀ دانش روان‌شناختی استوار است، نقد کهن­الگویی است. این نظریه بر آرای کارل گوستاو یونگ بنا­ شده و به کیفیت جذب کهن­الگوها در ذهن شاعر یا نویسنده می­پردازد. برپایۀ مطالعات، سفر قهرمانی در زندگی هر فرد برای رسیدن به کمال فردی میسر است. داستان فریدون به‌دلیل روند پرفراز و نشیب زندگی او و شاخصه­های مهمی که در جریان حوادث در هر برهه از زندگی بر فردیت او تأثیر مستقیم نهاده، حائز اهمیت است. هدف این مقاله بررسی داستان فریدون از منظر نقد کهن­الگویی با تکیه بر مبانی فکری کارول پیرسون و هیوکی­مار در زمینۀ کهن­الگوی دوازده­گانه بیداری قهرمان­ درون است. نویسنده تلاش می­کند به‌شیوۀ توصیفی‌ـتحلیلی تجلی کهن­الگوهای بارز در داستان فریدون را نشان ­دهد.
 
نعمت الـله ایرانزاده، محمدحسن حسن‌زاده، سعیده قاسمی،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

در این پژوهش، با اساس قرار دادن آثار سعدی، به طرح پرسشی پرداختیم مبنی بر این‏که طبقۀ رعیت چگونه به کسب قدرت در ساختار اجتماعی می‏پرداختند. مطابق با رویکرد هژمونی و قدرت که صاحب‌نظران آن آنتونیو گرامشی و میشل فوکو هستند، با کاربستِ روش تحلیل انتقادی گفتمان و نیز به پیروی از بینامتنیت و کنش بلاغی، به بررسی قدرت و مقاومت پرداختیم که حلقه‌های تعامل میان مشارکان اجتماع هستند. نظر به کارکرد چندجانبۀ گفتمان‏ها در متون قرن هفتم، یافته‌های پژوهش از این قرار است که در کنار صوفیان و زاهدان و دسته‌های گوناگون اجتماعی که برای کسب قدرت، سازوکارهای ویژۀ خود را به کار می‏گیرند، از دیگر سو، گروه زیردست و رعیت نیز با تصرف و تغییراتی در آن ابزارها، به برساخت‏های جدید قدرت دست می‌یازند ؛ آنان با تلفیق پندارها با باور‏های دینی و عرفانی و عرفی موجود در جامعه که در عین حال، باعث فرمانبری و انقیاد خود ایشان شده است، به بسط سازوکاری می‌اندیشند که با بازپخش و اِعمال آن، بتوان به گونه‏ای بهره ‏برد تا برترین مقامات را به اطاعت و تسلیم وا‏داشت. بدین ترتیب، با نگرشی ساختارشکنانه به متون، کنش و تعامل پیچیده میان کنشگران، جایگزین تصور فروکاهنده مبنی بر تعامل یک‌جانبهٔ میان گروه‏های فاعل اجتماعی می‌شود.
حبیب‌الـله عباسی، عبدالرضا محقق،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

ورود مفاهیم و موضوعات گسترده‌ی حقوقی در عصر مشروطه به حوزه‌ی شعر، موجب تلاقی دو‌گونه سخن یا به تعبیری دو ساحت گفتمانی حقوقی و ادبی در شعر این دوره شده است. گفتمان حقوق عمومی، محتوای غالب شعر مشروطه را سامان داده و حضور بسیار کمرنگ عنصر تخیل  به مشخصه‌ی ساخت و صورت آن تبدیل شده است. بر این اساس تبیین نقش گفتمان حقوقی در رابطه‌ی صورت و محتوای شعر مشروطه مسئله‌ی اصلی این پژوهش است.  جستار حاضر به روش تحلیلی و توصیفی و با استناد به شواهد شعری متعدد این مهم را از رهگذر فرآیندی وامی‌کاود که به واسطه‌ی ویژگی ذاتی مقال حقوقی و ناسازگاری آن با صور‌خیال پدید آمده و می‌توان از آن به «گذر از خیال به عاطفه» در شعر این دوره تعبیر کرد. فرآیندی که صورت غالب شعر مشروطه بر اساس آن و با تمرکز بر عواطف اجتماعی و انقلابی در غیاب صور‌خیال سامان یافته است. جستار حاضر سازواری این روایت را با نظرگاه تجدد ادبی نیز سنجیده و سرانجام آثار مترتب بر مدعای پژوهش را در ساحت ها و ساختارهای مشهور شعر مشروطه بازخوانی کرده است.  
دکتر مریم حسینی، دکتر مریم رجبی‌نیا،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

در قرون ششم تا هشتم هجری قمری در خطّۀ ماوراءالنهر پنج پیرنامه به زبان فارسی تألیف شده‌است و هر پنج پیری که دربارۀ احوال آنها کتاب نوشته‌اند در گروه خواجگان قرار دارند.  این آثار عبارت‌اند از رسالۀ صاحبیه، مقامات عبدالخالق غجدوانی، مقامات عارف ریوگری، انیس الطالبین و عده السالکین و مقامات حضرت خواجۀ نقشبند. در این مقاله کوشش شده تا ویژگی‌ها، تأثیرگذاری‌ها و تأثیرپذیری‌های مؤلفین و سیر تحوّل این آثار  بررسی شود. پس از بررسی شیوۀ پیرنامه‌نویسی مؤلفین و بیان ویژگی‎‌های آثار، مشخّص شد پیرنامه‌های ماوراءالنهر وجوه اشتراک زیادی با یکدیگر دارند. تمام پیرنامه‌های ماوراءالنهر به زبان فارسی نگاشته شده‌اند در حالی‌که در میان پیرنامۀ خطۀ فارس و خراسان به‌ویژه آثار فارس پیرنامه‌های بسیاری به زبان عربی دیده می‌شود. با توجه به وجود شباهت‌های فراوان مقامات غجدوانی و مقامات خواجه یوسف همدانی به رسالۀ صاحبیه این احتمال وجود دارد که پیرنامه‌نویسان متأخر از نگاشتۀ عبدالخالق غجدوانی دربارۀ ابویوسف همدانی تأثیر پذیرفته باشند. برخلاف پیرنامه‌های سرزمین‌هایی مانند فارس و خراسان  که نویسندگان آن از اشعار به دو زبان فارسی و عربی استفاده کرده اند،  تمام ابیاتی که در پیرنامه‌های بخارا آمده به زبان فارسی است. در بیشتر پیرنامه‌های این سرزمین از زنان یاد شده و در آنها زن از جایگاهی والا برخوردار  است.
دکتر رقیه اصغری پهناب محله، دکتر بهمن نزهت، دکتر شیرین رزمجو،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

بررسی آثار اساطیری و حماسی از منظر حکمت عملی، به عنوان روایت­کننده­ی اندیشه و تفکّر پیشینیان و بیان­کننده­ی تاریخ و فرهنگ زندگی مردم، سندی محکم در اثبات وجود مبانی و آداب اخلاقی در جامعه­ی ایران باستان است که بعد از اسلام ادامه یافته است. در این پژوهش با هدف تحلیل جایگاه زنان در حکمت عملی، منظومه­ی «بانوگشسب­نامه» مورد بررسی قرار گرفته است.  نتایج تحقیق  نشان می­دهد اعمال و رفتار بانوگشسب، مطابق حکمت عملی قابل بررسی است و می­توان او را الگوی زن موفق فرهنگ اقوام ایرانی نامید که در قالب پهلوان­بانو، فضایل اخلاقی را انتقال داده است. از منظر حکمت عملی در حوزه اخلاق فردی، بانو فرزند خردمند، شجاع، با عفت، معتقد و متعهدِ رستم، نماینده­ی پهلوان­بانوانی است که با رفتار و کردارش الگوی فضیلت قرار گرفته است. در حوزه تدبیر منزل و سیاست مدن، جایگاه والای بانو در خانواده، نمایانگر ارزشمندی زنان در فرهنگ اصیل ایرانی است، فارغ از نگرش به جامعه مردسالاری، شخصیّتی مستقل و جنگجو دارد که زن بودنش، باعث سستی در انجام امور، نفی در اراده و عدم تساوی با مردان نشده است. در موقعیت خانوادگی فرزند صالح، دلاور و مسئولیت­پذیر است که با صلاحدید پدر(مدبر منزل) زندگی می­کند.

دکتر مصطفی ذوالفقارطلب، دکتر محمد جمالی،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

زبان به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های مهم فرهنگ هر جامعه در تبادل اندیشه‌های مختلف، نقش اساسی ایفا می‌کند. از سوی دیگر، دانش فقه به‌عنوان یکی از علوم شرعی کاربردی، رسالت استنباط احکام شرعی عملی مکلفان را بر عهده دارد. توصیف و تحلیل عناصر زبانی فارسی در متون کهن فقهی و آثار فقهی آن، هدف این پژوهش است. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن استقرا، نمونه‌هایی از واژه‌ها و عناصر زبان فارسی در متون برگزیده کهن فقهی را به دست می‌دهد، برخی ویژگی‌های زبانی، دستوری و نحوی این نمونه‌ها تحلیل می‌کند و برخی ویژگی‌های برجسته نظیر کاربرد توأمان واژه‌های فارسی وعربی، تغییر ساختار نحوی جمله، و تغییر معنایی، تحول واجی و آوایی و تحریف واژه‌های فارسی در منابع کهن فقهی عربی و فارسی را دقیق‌تر بررسی می‌کند.
 نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زبان فارسی در میان زبان‌های غیرعربی در متون کهن فقهی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ به‌طوری‌که اغلب واژه‌های غیرعربی در این متون از زبان فارسی اقتباس و معرّب شده‌اند. در کنار منابع کهن فقهی به زبان عربی، اندک منابع ارزشمند کهن فقهی به زبان فارسی نیز وجود دارند که به‌عنوان نمونه‌هایی از کاربرد زبان فارسی به‌عنوان زبان دین از ارزش بی‌مانندی برخوردارند. این بررسی‌ می‌دهد که اغلب مؤلفان متون کهن فقهی عربی که از زبان فارسی اثر پذیرفته‌اند، از دیار فارس یا آشنا به زبان فارسی بوده و یا فقهای عرب‌زبانی بوده‌اند که زندگی اجتماعی مسلمانان فارسی‌زبان در آثار آنان تجلی یافته است. در پژوهش حاضر به دو بخش از این آثار فقهی دقیق‌تر پرداخته شده است. نخست، حکم ترجمه فارسی قرائت سوره «فاتحه» در نماز که مذاهب فقهی در این مسئله دارای سه دیدگاه متمایز هستند. با بررسی ادله و مستندات این دیدگاه‌ها، دیدگاه تفصیلی ناظر بر جواز ترجمه فارسی سوره فاتحه در حالت عدم توانایی بر قرائت درست و عدم جواز آن در حالت توانایی بر قرائت درست، دیدگاه برگزیده است. دیگر، دیدگاه فقهی جاری ساختن طلاق به زبان فارسی که در این مسئله دو دیدگاه متمایز وجود دارد. قول برگزیده در این مسئله، دیدگاه ناظر بر صحت و امکان فقهی وقوع طلاق به زبان هر قومی است.

صفحه 4 از 6     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 48 queries by YEKTAWEB 4657