[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
45 نتیجه برای مو

خدابخش اسداللهی، منصور علیزاده بیگدیلو، ابراهیم رنجبر،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

شاعرانِ عارف برای تجسم‌بخشیدن به مفاهیم عرفانی خود از صورت­های زبانی به­ویژه الفاظ مربوط به حیوانات استفاده می­کنند. در تحقیق حاضر، برای کشف و روشن‌کردن مفاهیم مطلوب مولانا به‌مثابه حوزه مقصد، لفظ «شیر» به‌منزله حوزه مبدأ در غزل­های دیوان‌ کبیر با استفاده از نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون بررسی می­شود. بررسی­ها نشان می­دهد که مولانا با ترفند اقتصاد زبانی و ارائه چندین تصویر ذهنی با یک لفظ (شیر)، توانسته است نشاط، تازگی و تنوع شگفت­آوری از اندیشه و تفکر عرفانی خود را نمایان سازد. طبق بسامدهایی که در این پژوهش به‌دست آمد، لفظ شیر در نظام مفهوم عرفانی مولانا تصویر مثبتی دارد؛ دل و عشق در برابر عقل اهمیت و جایگاه والاتری دارد؛ مفاهیم مهمِ «انسان کامل» در برابر نفس و «معشوق» برای نشان‌دادن عظمت مطلق حق‌تعالی از راه نمود عینی «شیر» بیان می­شود. خلاصه اینکه، انتخاب لفظ شیر برای بیان معانی و مفاهیم والا و ضرورِ عرفانی، از روح کمال­طلبی، خوش­بینی و علوّ طبع مولانا حکایت دارد. در این تحقیق، که به روش توصیفی‌ـ تحلیلی انجام شده است، پس از مباحث مقدماتی درباره استعاره مفهومی و مبدأ حیوانات، و زبان استعاری مولانا، برای هر نوع از انواع حوزه مقصد، چند نمونه از ابیات نقل شده­ است. مشخص‌کردن الگوی استنباطی، قلمرو منبع یا حسی، تعمیم چندمعنا، نگاشت عمومی و نگاشت جزئی در هر تقسیم­بندی گام بعدی است؛ سپس، در جدولی، به بسامد حوزه­های مقصد و تعمیم­های معنایی آنها و در نهایت به تحلیل داده­ها پرداخته شده است.  
اکرم برازنده، امیربانو کریمی،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده

قوت‌القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، اثر ابوطالب مکی، متن سازمانی و متمکنی است که در تثبیت و تخلید گفتمان تصوف بسیار مؤثر بوده ­است؛ زیرا جریان فربه تصوف در اواخر سده دوم در بستر دین مفصل‌بندی شد و از میان گفتمان‌های معارضی چون فقاهت و کلام و فلسفه گذشت. این جریان در دوره­ای تکوین یافته که عقل‌گرایی افراطی، جدال­های فقهی، مناقشات فلسفی و نزاع­های سیاسی و اجتماعی بر کل جامعه اسلامی سایه افکنده بود. ایده‌پردازان تصوف، با بررسی و شناخت خلأها و دال‌های تهی، رهیافت­های حاکم بر جامعه را ـ‌به مدد منطق تفاوت گفتمانیِ گزاره­های غایب و مهجورـ  برجسته کردند و با استمداد از شیوه تأویل، گزاره‌های گفتمانی خود را پربار ساختند و کم­کم توانستند گفتمان تصوف را منسجم کنند و غالب این اهتمام، به‌صورت عینی، تا حدودی در کتاب قوت‌القلوب، که آن را ملتقای دو گفتمان دانشمندی و بینشمندی می­دانیم، تبلور یافته است. برای تحصیل این مهم، از روش و الگوی تحلیل گفتمانی جفت‌گفتمان‌ساز لاکلاو و موفه بهره جستیم و نشان دادیم که ابوطالب مکی چگونه توانسته گزاره­های غایب، مهجور و تهی‌شده فقه را با استفاده از شیوه تأویل ترمیم کند.
 
یدالله بهمنی مطلق، منصوره هوش السادات،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده

ترکیبات باهم­آیند در زبان­شناسی به زنجیره­ای از واژه­ها گفته می­شود که با یکدیگر هم‌نشین می‌شوند و یک سازه معنایی تشکیل می­دهند؛ مانند ترکیبات وصفی و اضافی. نوآوری در این حوزه یکی از وظایف اصلی شعر خلاق و ماندگار است. غزلیات شمس یکی از آثار برجسته ادب فارسی است که ترکیب­سازی از مشخصه­های بارز سبکی آن محسوب می‌شود. مولانا برای بیان اندیشه والا و عرفانی خود به آفرینش صدها سازه نو زبانی پرداخته و از انواع هنجارگریزی بهره گرفته است تا تنگنای موجود واژگان را وسعت بخشد یا از آوردن واژه­ها و ترکیبات تکراری بپرهیزد. در میان آثار او، غزلیات شمس نمونه­ای تمام‌عیار از جوشش اندیشه محسوب می­شود. در بافت غزل­های او صدها ترکیب وصفی نو مانند «اندیشه کژمژ»، «خیال بادشکل»، «بهانه­های زرین» و ترکیبات اضافی نو چون «اوباش خیالات»، «جهان رنگ و بو»، «تره­زار دل» یافت می­شود که به بررسی و تحلیل نیاز دارد. نوآوری­های مولانا به ترکیبات وصفی و اضافی محدود نمی­شود و گونه­های مختلف سازه­های نو در قالب اشتقاقات و ترکیبات اسمی، صفتی، قیدی و فعلی نو در غزلیات او یافت می­شود، اما در این جستار صرفاً به بررسی و تحلیل این نوع از نوآوری‌های او پرداخته شده است. یافته­ها نشان می­دهد مولانا با استفاده از این ترکیبات کنایه­ها و استعاره­های نو و بدیعی در زبان فارسی خلق کرده و علاوه‌بر توانمندسازی زبان با پرهیز از کاربرد ترکیبات و واژه­های تکراری بر جاذبه­های آن افزوده و اندیشه­های بیان‌نشدنی خود را در قالب زبان به تصویر کشده است.
 
ملک‌محمد فرخزاد، مژگان زارع کهن،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده

ادبیات قلمرو‌های وسیعی را دربرمی‌گیرد که شامل موضوعات گوناگونی است؛ با دانش‌های متعددی در ارتباط است و روش‌های مختلفی را نیز برای بررسی و مطالعه آن می‌توان به‌کار گرفت. به‌عبارت دیگر، بسیاری از مسائل ادبی «چندتباری» هستند و در علوم مختلف ریشه دوانده‌اند؛ از جمله روان‌شناسی. مفهوم هوش‌معنوی، با موضوعاتی از معانی یا ارزش‌ها در پیوند است که به موجب آن جایگاه هوش در زندگی ما در بافت و زمینه‌ای غنی‌تر از معانی قرار می‌گیرد. هرچند اصطلاح هوش‌معنوی از دستاوردهای حوزه عرفان نیست و در روان‌شناسی محل بحث و بررسی است، اما این به‌معنای متروک‌ماندن موضوع در آثار عرفانی ما نیست. اگر منصفانه بنگریم، مباحث مربوط به هوش‌معنوی و معادل‌های آن به‌صورت بسیار وسیع و پربار در ادب عرفانی ما بیان شده است. شاخصه معنویت و مذهب به‌ویژه هوش‌معنوی در عرصه شعر عرفانی در ادبیات فارسی و شعر مولانا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. مقاله حاضر که به روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و بر مبنای داده‌ها‌ی کتابخانه‌ای صورت گرفته است، نشان می‌دهد که ایمان، صلح‌، نوع‌دوستی و کاربرد صحیح آن در زندگی و سازگاری با ناملایمات دنیای واقعی از شاخصه‌های اصلی هوش‌معنوی در مثنوی مولاناست.
 
احمد کنجوری، علی نوری، محمدرضا روزبه، علی حیدری،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده

سیمین بهبهانی یکی از شاعران مبتکر و اثرگذار معاصر است. در نوغزل­های او، بسامد و تنوع تلمیح‌ها چندان است که می‌توان تلمیح را از برجسته‌ترین ویژگی‌های سبک شاعری او دانست. درک درست ظرفیت­های معنایی و ظرافت­های ساختاری سخنی که بن‌مایه تلمیحی دارد، به آشنایی با معنای تلمیح ازیک‌سو و شناخت ساخت و شیوه‌های بهره‌گیری از تلمیح، ازدیگرسو، وابسته است. بررسی شگردهای عمق‌بخشی و توسع فکری، معنایی و فرهنگی تلمیح در شناخت و درک بهتر ظرافت‌ها و تمهیدات معنایی و ساختاری نوغزل‌های سیمین بهبهانی و نقش این عوامل در ایجاد التذاذ ادبی، اهمیت و ضرورت دارد. در این مقاله برآنیم که نشان دهیم سیمین بهبهانی در نوغزل‌های خود تلمیح را به چه شیوهها و در چه گونه­هایی در محور عمودی خیال آورده و گسترش داده است. نتایج نشان میدهد که تلمیح‌ها در شعر سیمین بهبهانی الگوها و ساخت­های متنوعی دارند که از مفردات و ترکیبات واژگانی تا تلمیح‌های گسترده و منتشرشده در سراسر محور عمودی خیال در نوسان‌اند. در نوغزل­های سیمین بهبهانی، تلمیح در محور عمودی، به گونه­هایی همچون تلمیحات موازی، تلمیحات تلفیقی، تلمیحات مقایسه‌ای، مُلَمَّح، تلمیح ساختاری، تلمیح مناظره‌ای یا مناظره تلمیحی، تلمیح حلولی و جز آن جلوه کرده است که برخی از این شیوه­ها، به‌ویژه در محور عمودی خیال، کم‌سابقه یا بی‌سابقه‌اند.
 
محمدجواد اعتمادی گلریز، حبیب الله عباسی، رسول رسولی پور،
سال 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده

مسئله شناخت در زندگی انسان موضوعی دیرینه‌ و محوری است که از سرآغاز تفکر بشر درباره هستی به میان آمده است. مجموعه اندیشه‌های مطرح‌شده در این زمینه دانش معرفت‌شناسی را پدید آورده است. در میراث عرفانی مولانا نکات بدیع و عمیقی درباره مقوله شناخت به‌دست می‌آید و بخش مهمی از آرای او به بحث خطاها و محدودیت‌های شناختی انسان مربوط است. این بحث در سنت فلسفی غرب نیز از جهات گوناگون طرح شده و پاسخ‌ها و تبیین‌هایی یافته است. در این پژوهش کوشش ‌شده، با روش تحلیلی‌ـ‌توصیفی و با رویکردی تطبیقی، ابعاد چندگانه موضوع خطاها و محدودیت‌های شناختی انسان نزد مولانا بررسی شود و برای رسیدن به مقصود نگاهی نیز به سیر موضوع در سنت فلسفی غرب شده است. از این رهگذر، به مقولاتی همچون عقل، تجربه، توهم، تصور و بود و نمود جهان پرداخته شده و پس از روایت سیر تکاملی موضوع در فلسفه غرب، اشارات مولانا در این زمینه نقل و بررسی شده است. درنهایت، نشان داده‌ شده که چگونه مولانا نیز سویه‌های چندگانه خطاها و محدودیت‌های شناخت را کاوش و بیان کرده و آرای او چه شباهت‌هایی با سنت فلسفی غرب دارد. همچنین، تفاوت‌ها و شباهت‌های نگرش فیلسوفان و عارفان در چیستی و چگونگی امر شناخت نیز بررسی شده است. میان فیلسوفان و عارفان درباره موضوع شناخت شباهت­ها و تفاوت­هایی وجود دارد. مهم­ترین تفاوت‌ها را می‌توان به نقش محوری عقل نزد فیلسوفان و بی­اعتباری آن در مقابل بعضی ابعاد دیگر شناخت نزد عارفان نسبت داد. ازسوی دیگر، تمثیل سایه‌ها در فلسفه افلاطون و مسئله بود و نمود و نقش تصور در مواجهه با جهان در دیدگاه فیلسوفان ایده‌آلیست قرن هجدهم، شباهت زیادی با مبانی شناخت‌شناسی در آرای مولانا دارد. در بیان شبا­هت­ها، درمی‌یابیم که بخشی از دیدگاه مولانا در توصیف جایگاه عقل و محدودیت­های شناختی انسان، به آرای عقل­گرایان معرفتی قرن هفدهم شباهت دارد، و در زمینه جایگاه ویژه تجربه در شناخت و کاستی‌های آن، به آرای تجربه­گرایان قرن هجدهم پهلو می‌زند.
 
اکرم برازنده، امیربانو کریمی،
سال 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده

گفتمان کلان تصوف اسلامی نگرشی قدسی است که در بستر دین، در واکنش به گفتمان­های معارض دیگر نظیر فقه، کلام، فلسفه و زهد شکل گرفت. در اواخر سده دوم، پس از درآمیختن کیمیای عشق با مس زهد، رهروان جریان صوفیانه، برخلاف دیگر جنبش­های فکری و دینی فرهنگ و تمدن اسلامی،‌ که قرآن را متنی فروآمده از آسمان به زمین و در حرکتی دیالکتیکی بین آسمان و زمین می‌­دانستند، قرآن را متنی برای حرکت از زمین به آسمان، یعنی معراج صوفیانه، در نظر آوردند. با این تلقی، شاهد مواجهه گوناگون صوفیه با دال‌های مفهوم­ساز، برجسته و پربسامد، به­ویژه نشانه شناور «توکل» در گفتمان تصوف و نیز بقیه آثار صوفیه اعم از نثرهای متمکن و مغلوب هستیم. در این جستار، با روش تحلیلی‌ـ‌توصیفی و رویکرد جفت‌گفتمان­سا‍ز لاکلاو و موفه، دگردیسی­های این دال شناور را در چندین نثر متمکن صوفیه به فارسی و عربی نشان داده‌ایم و از این رهگذر تأثر و تأثیرهای این چند متن را از یکدیگر تبیین کردیم.
 
محمود فتوحی، فاطمه رضوی،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

ادبیات فارسی، در طول قرن‌ها، بستر آرامی ‌برای شکل‌گیری و بیان اندیشه ایرانی فراهم کرده است. یکی از این اندیشه‌ها که در قرون دهم تا دوازدهم هجری، هم‌زمان با حکومت صفویان در ایران و تیموریان گورکانی در هند، اوج گرفته و باورهایی همچون آزاداندیشی، شادخواری و باطنی‌گرایی را گسترش داده، اندیشۀ کثرت‌گرایی یا وسعت مشرب است. این تفکر با جریان مهاجرت فرهیختگان به هند در دو شاخۀ ایران و هند رشد کرد و در معانی مختلف و گاه متضاد، از طاغی‌گری و بدمذهبی تا غایت کمالات معنوی و پاک‌دینی، کاربرد یافت. این جستار از خلال تبیین این دیدگاه در تذکره‌های شعری به تفاوت و تمایز آن در این‌دو جغرافیای سیاسی می‌پردازد و نشان می‌دهد که معانی وسعت مشرب در تذکره‌های شعری در ایران و هند چگونه از فضای سیاسی و فرهنگی این دو اقلیم متأثر است.
 
نعمت الـله ایرانزاده، محمدحسن حسن‌زاده، سعیده قاسمی،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

در این پژوهش، با اساس قرار دادن آثار سعدی، به طرح پرسشی پرداختیم مبنی بر این‏که طبقۀ رعیت چگونه به کسب قدرت در ساختار اجتماعی می‏پرداختند. مطابق با رویکرد هژمونی و قدرت که صاحب‌نظران آن آنتونیو گرامشی و میشل فوکو هستند، با کاربستِ روش تحلیل انتقادی گفتمان و نیز به پیروی از بینامتنیت و کنش بلاغی، به بررسی قدرت و مقاومت پرداختیم که حلقه‌های تعامل میان مشارکان اجتماع هستند. نظر به کارکرد چندجانبۀ گفتمان‏ها در متون قرن هفتم، یافته‌های پژوهش از این قرار است که در کنار صوفیان و زاهدان و دسته‌های گوناگون اجتماعی که برای کسب قدرت، سازوکارهای ویژۀ خود را به کار می‏گیرند، از دیگر سو، گروه زیردست و رعیت نیز با تصرف و تغییراتی در آن ابزارها، به برساخت‏های جدید قدرت دست می‌یازند ؛ آنان با تلفیق پندارها با باور‏های دینی و عرفانی و عرفی موجود در جامعه که در عین حال، باعث فرمانبری و انقیاد خود ایشان شده است، به بسط سازوکاری می‌اندیشند که با بازپخش و اِعمال آن، بتوان به گونه‏ای بهره ‏برد تا برترین مقامات را به اطاعت و تسلیم وا‏داشت. بدین ترتیب، با نگرشی ساختارشکنانه به متون، کنش و تعامل پیچیده میان کنشگران، جایگزین تصور فروکاهنده مبنی بر تعامل یک‌جانبهٔ میان گروه‏های فاعل اجتماعی می‌شود.
حبیب‌الـله عباسی، عبدالرضا محقق،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

ورود مفاهیم و موضوعات گسترده‌ی حقوقی در عصر مشروطه به حوزه‌ی شعر، موجب تلاقی دو‌گونه سخن یا به تعبیری دو ساحت گفتمانی حقوقی و ادبی در شعر این دوره شده است. گفتمان حقوق عمومی، محتوای غالب شعر مشروطه را سامان داده و حضور بسیار کمرنگ عنصر تخیل  به مشخصه‌ی ساخت و صورت آن تبدیل شده است. بر این اساس تبیین نقش گفتمان حقوقی در رابطه‌ی صورت و محتوای شعر مشروطه مسئله‌ی اصلی این پژوهش است.  جستار حاضر به روش تحلیلی و توصیفی و با استناد به شواهد شعری متعدد این مهم را از رهگذر فرآیندی وامی‌کاود که به واسطه‌ی ویژگی ذاتی مقال حقوقی و ناسازگاری آن با صور‌خیال پدید آمده و می‌توان از آن به «گذر از خیال به عاطفه» در شعر این دوره تعبیر کرد. فرآیندی که صورت غالب شعر مشروطه بر اساس آن و با تمرکز بر عواطف اجتماعی و انقلابی در غیاب صور‌خیال سامان یافته است. جستار حاضر سازواری این روایت را با نظرگاه تجدد ادبی نیز سنجیده و سرانجام آثار مترتب بر مدعای پژوهش را در ساحت ها و ساختارهای مشهور شعر مشروطه بازخوانی کرده است.  
آرمان فاتح دولت آبادی، غلامعلی فلاح، حمید عبداللهیان،
سال 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

شاهنامه فردوسی پر از داستان‌هایی است که در اساطیر ریشه دارند. شخصیت‌های داستان‌ها را می‌توان از چشم‌اندازهای گوناگون تحلیل کرد. کیخسرو از شخصیت‌های برجسته در داستان‌های اساطیری است. در پژوهش حاضر، با تکیه بر مطالعات کتابخانه‌ای و اسنادی و بهره‌گیری از روش تحلیل محتوا و با تأکید بر رویکرد انسان‌شناختی مارسل موس و نظریات الیاده درباره جادودرمانگران، شخصیت کیخسرو و کنش‌های جادوانه او تحلیل شده است. یافته‌های پژوهش نشان داد که کیخسروِ تورانی‌ـ‌ایرانی بالقوه جادوگر است و ویژگی‌های شخصیتی و کنش‌هایی دارد که در جادوگران یافت می‌شود. کیخسرو چون شاه‌ـ‌کاهنی مسلط بر عناصر چهارگانه و رازآموخته در جادوگری، با روش‌های نامرسوم جادویی افراسیاب را شکست می‌دهد و جنگ بزرگ را به پایان می‌رساند.

 
ثریا کریمی، رامین محرمی، مهین پناهی،
سال 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

مناقب‌العارفین تألیف شمس‌الدین احمد افلاکی در شرح احوال خاندان مولوی و مشایخ طریقت مولویه نوشته شده و افلاکی در این کتاب شخصیتی اسطوره‌ای و فراواقعی از پیشینیان و معاصران ترسیم کرده است. بسیاری از مسائل عرفانی مناقب‌العارفین با مفاهیم اساطیری منطبق است و باورهای اساطیری در شکل‌گیری مطالب این تذکره عرفانی نقش دارد. در این پژوهش به این سؤال پاسخ داده می‌شود که مضامین عرفانی مناقب‌العارفین در کدام مؤلفه‌ها با مبانی اسطوره‌ای الیاده تناسب دارند. در این جستار، مناقب‌العارفین به‌شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی و با رویکرد اسطوره‌شناختی براساس دیدگاه الیاده تحلیل شده است تا میزان انطباق عرفان و اسطوره تشریح شود. نتایج بحث نشان می‌­دهد که در این اثر، قهرمان مطابق کهن‌الگوها، از قبل به‌عنوان منجی تعیین شده است. در چرخه زندگی مولوی می‌توان به‌ترتیب مراحل شست‌وشو، تجدید حیات و تجلی را به‌وضوح مشاهده کرد؛ او آیین شست‌وشوی مقدس را پیش از ورود به ساحت ناخودآگاه خود انجام می‌دهد و خود را برای پیوستن به ساختار قداست آماده می‌کند و در سفر درونی خود از مقتضیات بشری فراتر می‌رود و به رؤیت حق‌تعالی، فرشتگان، پیامبران و ارواح نایل می‌شود. همچنین، در مناقب‌العارفین، بام مدرسه و خزینه حمام به‌منزله الگوی مثالی مرکز جهان است که ناسوت و لاهوت به هم پیوند می‌یابد.
 

سیدسعید احمدپور مقدم، ناصر نیکوبخت،
سال 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

چیرهدستی و قدرت نظامی گنجوی در تصویرپردازی و توصیف جزئیات همواره در کانون توجه تحلیل‌گران آثار او بوده، اما تاکنون درباره شگردهای هنری و انواع الگوهای نظامی در توصیف و تصویرآفرینی‌، چنان‌که باید، تحلیلی صورت نگرفته است. در پژوهش حاضر، با انتخاب مثنوی هفت‌پیکر در مقام یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین آثار نظامی، به‌شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی، پاسخ به این دو پرسش بنیادی در دستور کار قرار گرفته است که تصویرگری‌های چیره‌دستانه و توصیف‌های دقیق نظامی در متن، واجد چه کارکردی از نوع زیبایی‌شناختی، بلاغی، روایی و... است و دیگر اینکه آیا امکان ترسیم الگوهایی متقن و اثبات‌پذیر در توصیف‌ها و تصویرسازی‌های نظامی وجود دارد؟ درنتیجه پژوهش، روشن شد که نظامی، با شگرد ایجاد عینیت و شیءوارگی برای موصوف، می­‌کوشد آن را برای خواننده اثر ملموس و واقعی ‌سازد. این موجودیت عینی خود کارکردهای ثانویه‌ای دارد که یا در حوزه بلاغت، یا در ساحت زیبایی‌شناختی، یا ازحیث منطق روایی در متن هفت‌پیکر قابل بررسی است. می‌توان اکثر توصیف‌ها و تصویرپردازی‌های هفت‌پیکر را درقالب الگوهای مشخصی طبقه­‌بندی کرد.
 

مجتبی دورودی، حمید فدایی،
سال 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

موضوع جستار حاضر بررسی و تحلیل بیتی از شاهنامه فردوسی است که تاکنون پژوهشگران دیدگاه‌های گوناگونی درباره آن اظهار کرده‌اند. این بیت، که سعدی نیز در بوستان ضبط کرده است، با مصراع «میازار موری که دانه‌کش است» آغاز می‌شود. سپس‌تر، خالقی‌مطلق صورت ضبط‌شده این بیت در نسخه فلورانس و دو نسخه دیگر را، که مصراع «مکش مورکی را که روزی‌کش است» در آنها آمده است، اساس تصحیح خود قرار داده و آن را نزدیک‌ترین صورت به اصل شاهنامه دانسته است. پس‌ازآن، پژوهشگران دیدگاه‌های خود را در رد یا قبول این تصحیح منتشر کرده‌اند. در این پژوهش، ضمن بررسی نظریات دیگر، با تمرکز بر متن‌های اوستایی و فارسی میانه، و نیز با درنظرگرفتن صورت بسامدی تعدادی از واژگان این بیت، این نتیجه حاصل شده است که عبارت «مور دانه‌کش»، ترکیبی وصفی و کهن است که در متن‌های باستان و میانه ریشه دارد و دامنه‌اش به فارسی نو نیز کشیده شده است. دو دیگر، واژه «مکش» نسبت به «میازار» و «موری» نسبت به «مورک» برتری دارد که به‌قرینه یکدیگر در هر کدام از ابیات دیده می‌شوند. بااین‌حال، واژه «میازار» را می‌توان ازجمله نوآوری‌های شاعرانه فردوسی به‌شمار آورد.  

0 زهره امانی، 0 عصمت خوئینی قزلجه،
سال 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده

بخش بزرگی از گیرایی کلام مولانا به شیوه بیان و نحو کلام او مربوط می‌شود که بسیاری از رمزهای آن همچنان پوشیده مانده ‌است. برای کشف این زیبایی‌ها، هیچ راهی جز تحلیل جزئی‌نگرانه زبان او وجود ندارد. در پژوهش حاضر، نگارندگان با بررسی بسامد و کارکرد نحوی جملات ساده و مرکب مثنوی یکی از عوامل انسجام متن را واکاوی می‌کنند.
این تحقیق برمبنای 1372 بیت آغاز دفتر اول مثنوی انجام شده و شیوه کار مبتنی بر روش آماری و تجزیه و تحلیل ساختاری و طبقه‌بندی جملات است. از این بررسی نتایج درخور ‌توجهی درباره ارتباط تنگاتنگ محتوای متن با ساختمان جمله‌ها به‌دست آمده است. طبق بررسی‌های به‌عمل‌آمده، بسامد کاربرد جمله‌های مرکب نسبت به جمله‌های ساده بیشتر است و از میان انواع جمله‌های مرکب، جمله‌هایی که از الگوی «پایه+پیرو» تشکیل شده‌اند بسامد بیشتری دارند. این طرز جمله‌بندی مثنوی سبب انسجام متن شده ‌است و بستر مناسبی برای محتوای آموزشی مثنوی فراهم آورده است. به‌علاوه، با این بررسی مشخص شد که مولانا در دریافت معنای جمله‌های مرکب مخاطب خود را فعالانه شرکت می‌دهد، به‌طوری‌که گاه حرف ربط را از ساختمان جمله حذف کرده و به خواننده اجازه داده ‌است که براساس گزینش هریک از دو جمله پایه یا پیرو، حرف ربط مناسب را خود برگزیند، یا در جمله‌های مرکب پیچیده، یک جمله هم‌زمان دو نقشِ پایه و پیرو را دارد؛ به‌این‌معنی که نسبت به جمله‌ پیش و پس از خود، نقش آن متفاوت می‌شود.

 

کیهان سعیدی، سید سیّد احمد پارسا،
سال 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده

موضوع پژوهش حاضر بررسی و تحلیل گفتمان آرمان‌شهری پاپلی یزدی در کتاب شازده‌‌حمام برمبنای نظریه گفتمانی لاکلاو و موفه است. جامعه آماری پژوهش کتاب پنج‌‌جلدی شازده‌حمام و حجم نمونه سه جلد اول این کتاب است که جلد اول و دوم آن تاکنون 34 بار و جلد سوم 14 بار تجدید چاپ شده است. دلیل انتخاب این موضوع، گفتمان‌های فرامتنی این اثر است که آن را از آثار مشابه متمایز ساخته است. همچنین، علت انتخاب نظریه یادشده، کارآمدبودن تحلیل گفتمان برای تحلیل اثر نویسنده مذکور است. روش پژوهش توصیفی‌-تحلیلی است. داده‌ها براساس تحلیل محتوا و با استفاده از نظریه گفتمانی لاکلاو و موفه تحلیل شده است. پژوهش حاضر برمبنای این نظریه به‌دنبال یافتن پاسخ این سؤال است: مفصل‌بندی مفاهیم و فرآیند هویت‌یابی گفتمان آرمان‌گرایانه نویسنده و نسبت آن با گفتمان حاکم چگونه است؟ نتایج نشان می‌دهد که براساس این نظریه، گفتمان نوگرای نویسنده در تضاد با گفتمان سنّت‌گرای حاکم شکل می‌گیرد و «تجدد و پیشرفت» را به‌مثابه دال خالی در جایگاه دال مرکزی قرار می‌دهد. همچنین، دال‌های فرهنگ و حقوق زنان را پیرامون دال مرکزی مفصل‌بندی می‌کند و به هر کدام هویت و معنایی تازه می‌بخشد. در پایان، نویسنده انسان‌ها را به‌عنوان عامل و کارگزار ترغیب می‌کند تا برای تحقق جامعه‌ آرمانی خود فعالیت کنند.

دکتر مریم حق‌شناس، دکتر نعمت‌الله ایران‌زاده،
سال 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده

داستان هبوط روح از تمهیدات بیانی فیلسوفان، عرفا و ادبا در ادوار گذشته بوده است. بررسی قاعده­مند این تمهید ­­بیانی در آثار سهروردی، که غالباً به‌شکل داستان ظهور یافته، رهیافتی است که بر پیوند این تصویر ازیک‌سو با نظریه تذکار فلاسفه و ازدگرسو با اسطوره یاد و فراموشی صحه می­گذارد. نظام فکری و هستی­شناختی متفاوت سهروردی «تصویر هبوط» را به رمزی معنی­واره مبدل کرده است که از رهگذر آن، حال‌وهوای فراموشی به‌منزله گشودگی برتر انسان به‌نمایش درآمده است. موتیف هبوط که در اکثر داستان­ها در هیئت پرنده ممثل شده است سرگذشت روحِ سالکی است که از اصل نخستین خویش جدا شده و به عالم جسمانی فرو افتاده است. شخصیت­های داستان­های رمزی سهروردی پس از هبوط به فراموشی گرفتار می­آیند و این مرحله، مقدماتی را فراهم می­کند که به‌واسطه آن روحِ سالک به محدودیت­ها و امکاناتش پی می­برد و بسیاری از باورهای یقینی­اش به اعتباراتی سست بدل می­شود. فراموشی و هبوط در داستان­های مذکور مقدماتی را فراهم می­کنند تا سالک در موقعیت­های مرزی قرار ­گیرد؛ موقعیتی که واقع‌شدن در آن اسباب شناخت و تعالی یا جهش را فراهم می­کند. این جستار، با روش توصیفی و تحلیلی و با بررسی داستان­های عقل سرخ، رساله­الطیر، لغت موران و قصه غربت غربی، نشان داده است که فراموشی، نوعی پیش­آگاهی یا پیش­فهمی است که در تجربه موقعیت‌های مرزی نقشی محوری برعهده دارد.

ابراهیم محمدی، عفت غفوری حسن آباد، سید مهدی رحیمی، حامد نوروزی،
سال 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده

در جستار پیش‌رو، ساختار آستانه‌ها و پیش‌گویه رمان شوهر آهوخانم، نگاشته علی‌محمد افغانی، و اقتباس سینمایی آن به‌کارگردانی داوود ملاپور بررسی شده است. آنچه در هردو اثر درخور توجه است، وجود لایه‌ها و اجزای مختلف معناساز در آستانه رمان و فیلم است که چگونگی ارتباط زن و مرد را در گفتمان سنّتی و شبه‌مدرن آشکار می‌کند. نویسنده و کارگردان می‌کوشند با برجسته‌کردن جدال دو گفتمان سنّت و مدرنیته، به‌صورت نامرئی و ناملموس، تصویری از زن ستمدیده و هویت‌باخته به مخاطب ارائه کنند که همواره گفتمان مردسالار از تفاوت‌های طبیعی او با مرد، زنجیری برای به‌انقیادکشیدن زن ساخته ‌است و او را به‌مثابه دیگری و فرودست انگاشته و به‌حاشیه رانده ‌است. ازاین‌رو، در پژوهش حاضر،  ساختار آستانه‌های دو رسانه با رویکرد تطبیقی‌‌ـ‌بین‌رشته‌ای و برپایه تحلیل انتقادی گفتمان لاکلاو و موفه بررسی می‌شود. نخست، خرده‌متن‌های آستانه‌ای رمان و فیلم شناسایی شده، و سپس با تحلیل دال‌های موجود در ساختار آنها، به چگونگی پیوند آستانه‌ها با متن مرکزی و جهان بیرون آن و شیوه‌های خلق معنا در لایه‌های مختلف خرده‌متن‌ها پرداخته شده است. با بررسی ساختار آستانه‌های رمان و فیلم «شوهر آهوخانم» دو نکته آشکار می‌شود: 1. تمام دال‌های موجود در آستانه‌های دو اثر برمبنای کلان‌تقابل زن و مرد شکل گرفته‌اند. 2. نشانه‌های موجود گفتمان برساخته مردسالار را برملا می‌کنند که همواره مرد را دال مرکزی می‌داند و ازطریق زنجیره‌های هم‌ارزی مرد را با دال‌های مرکز، فرادست، فعال، مستقل و آزاد هم‌ارز می‌داند و در مقابل زن را با مفاهیم حاشیه، فرودست، منفعل، وابسته و محدود معرفی می‌کند و با بهره‌گیری از منطق تفاوت میان زن و مرد رقیب را نفی و طرد می‌کند.
 

حامد نوروزی، ستاره عبقری، سید محمد حسین قریشی،
سال 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده

مجموعه پویانمای «دیرین‌دیرین» یکی از موفق‌ترین مجموعه­‌های پویانمای طنز بزرگسال است که به موضوعات مختلف جامعه نگاهی انتقادی دارد و مخاطبان فراوانی جذب کرده است. در این مقاله، نگارندگان در پی تحلیل عوامل طنزآفرین در این پویانما بوده‌­اند. تحلیل حاضر با استفاده از نظریه عمومی طنز کلامی انجام شده است. این نظریه طنز را با استفاده از شش منبع: دانش تقابل انگاره‌­ها، شگرد منطقی، هدف، موقعیت، شیوه روایت، و زبان بررسی می‌کند. به‌این‌منظور، 65 قسمت از این مجموعه به‌صورت گزینشی انتخاب و براساس نظریه عمومی طنز کلامی تحلیل شده است. براساس نتایج به‌دست‌آمده در قسمت­‌های بررسی‌­شده، منابع تقابل انگاره (میانگین 27/2%)، شگرد منطقی (میانگین 61/2%)، شیوه روایت، و زبان در تمام قسمت‌­ها یافت شد و در بخش موقعیت 75 درصد از قسمت‌های تحلیل‌شده دارای موقعیتی بودند که خود خالق طنز بوده­ است. در بخش منبع دانش، 23 قسمت دارای هدف انتقادی و 43 قسمت دارای هدف آموزشی برآورد شد. براساس یافته‌های این تحقیق، منابع دانش تقابل انگاره‌ها، شگرد منطقی، و زبان مهم‌­ترین عوامل خلق طنز در این مجموعه محسوب می‌­شوند.
 

فرزاد بالو، رضا رضاپور،
سال 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده

هایدگر، در پی درک معنای هستی، به تحلیل امکانات وجودی دازاین می­پردازد و در بین این امکانات به ارتباط زبان و هستی اهتمام ویژه­ای می­ورزد. او، در کنار سخن‌گفتن/ تکلم، سکوت را نیز یکی از امکان­های زبان می­داند. بنابر باور هایدگر، سکوت زبانی توانایی این را دارد که بسیار گسترده­تر از سخن‌گفتنِ صرف سبب آشکارگی هستی شود. این آشکارگی هستی و نیوشیدن ندای هستی در سکوت، به آن خاصیتی تفسیری می­بخشد که هایدگر آن را هرمنوتیک نامیده است. ازآنجاکه در میراث عرفانی ما، مولانا جلال­الدین در غالب غزل­ها از سکوت و خموشی سخن می­گوید، نگارندگان این مقاله، بر آن‌اند که در پرتو تلقی‌ای که هایدگر از مفهوم سکوت دارد، می­توان سویه­های تازه­ای از مفهوم سکوت و خموشی را در غزلیات شمس گشود و ویژگی تفسیری و هرمنوتیکی آن را در این گزاره‌ها نشان داد: «از بی­جهانی دازاین تا فنای سالک به‌معنای عام و پیوند آن با سکوت»، «از گذار دازاین از موقعیت زبانی تا فنای زبانی سالک به‌معنای خاص و پیوند آن با سکوت»، «هرمنوتیک سکوت و دریافت گفتار اصیل از دازاین تا سالک»، و «سکوت هرمنوتیکی مولانا و دریافت گفتار اصیل». مولانا با طرح سکوت اصیل زمینه­ای فراهم می­آورد تا جان و جهان هستی به سخن درآید و کاستی و نارسابودن زبان تدارک یابد و پرده از اسرار عالم برگرفته شود. توجه به وجه هرمنوتیکی سکوت در غزلیات شمس جستار حاضر را از پژوهش­های موجود متمایز می­کند.
 


صفحه 2 از 3     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.11 seconds with 48 queries by YEKTAWEB 4657