|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای موضوع مقاله: نشانه شناسی
دکتر بدریه قوامی، دکتر لیدا آذرنوا، سال 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده
نشانهشناسی رویکردی میانرشتهای است که به بررسی نظامهای نشانهای اثر میپردازد. در میان رویکردهای نشانهشناختی، نظریه مایکل ریفاتر درباره نشانهشناسی شعر درخور توجه است. بنابر این رویکرد، خواننده عامل بسیار مهمی در فرآیند خوانش متن است. ریفاتر معتقد است که معنا همیشه در متن شعر جای دارد و خواننده فقط باید آن را استخراج کند. بهنظر او، دالهای شعر را باید برحسب خود شعر فهمید نه با ارجاع نشانههای آن به مصداقهای خارجی. فهمِ شعر مستلزم تلاش خواننده برای یافتن شبکهای درهمتنیده از نشانهها است و از این حیث رویکرد او میتواند در زمره نقدهای خوانندهمحور قرار گیرد. در این پژوهش، شعر «ارغوان» ابتهاج با رویکرد ریفاتر تحلیل شده است. ایده محوری شعر «انزوای شاعر در فضای نامناسب اجتماعی» است که بهشکلهای گوناگون و بهطور غیرمستقیم و از طریق گزارههای پرکاربرد و کلیشهای و با استفاده از فرآیندهای «تعیّن چندعاملی»، «تبدّل» و «بسط» ایده محوری شعر را تکرار، و جرح و تعدیل کرده، یا گسترش داده است. علاوهبراین، فرآیندهای معناساز «انباشت» و «منظومههای توصیفی» نیز شعر را برای القای یک مضمون واحد هدایت میکنند. دو منظومه توصیفی «آزادی» و «شرایط نامناسب اجتماعی» در این شعر، تقابل و صفآرایی انبوهی از واژهها را به ذهن خواننده متبادر میکنند.
رحمن مکوندی، سال 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده
منظومه آرش کمانگیر کسرایی، که در قالب نیمایی سروده شده، به مضمونهایی مانند میهن، قهرمانی، جوانمردی، و ازخودگذشتگی میپردازد که پیوسته تازگی و مقبولیت عام دارند. این ویژگیها آرش کمانگیر کسرایی را اثری معنازا ساخته که پیوسته میتوان درباب آن گفت و نوشت. هدف این پژوهش، که بهروش تحلیلیـتوصیفی انجام شده است، بررسی این اثر با کاربست نظریه کنشی و نیز مفهوم همگنههای گرمس، معنا/نشانهشناس فرانسوی، است. یافتهها نشان داد که کسرایی در آرش کمانگیر افزونبر نبرد فیزیکی ایران و توران، واژههای مربوط به حوزه معنایی روشنایی و تاریکی را نیز در شعر داخل کرده که نوعی نبرد میان تاریکی و روشنایی را در ذهن خواننده بازسازی میکند. با درنظرگرفتن مفهوم نور بهمنزله نماد دانایی و آگاهی و مفهوم تاریکی بهمثابه نماد نادانی و بیخردی، این اثر را میتوان از دیدگاه نشانهمعناشناختی میدان نبرد میان دانایی و خرد ازیکسو، و جهل و تاریکی ازدیگرسو دانست. نتایج پژوهش نشان داد که در روایت کسرایی از اسطوره کهن آرش کمانگیر، آرش قهرمانی یگانه است که با قهرمانان نامدار دیگر در کنش و منش تفاوت دارد. در آرش کمانگیر، اسطورهای کهن بهشیوهای نو بهشکلی واقعنمایانه ترسیم شده است. آرش قهرمانی نو و یگانه بازنمایی شده است که خرد و دانایی در کنشهای او اهمیت محوری دارند. سرانجام اینکه، آرش کمانگیر با شاهنامه فردوسی، اثری که در آن خرد و دانایی محوریت دارد، در پیوند است.
دکتر محمد خسروی شکیب، سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
ضرب المثل ها ابزاری فرهنگی هستند که بخاطر فشردگی زبان و الگوی آوایی و ادبی ویژه، می توانند مقاومت فکری مخاطبان را تقلیل و نوعی خاص از معنا و مفهوم را بر آنها تحمیل کنند. نشانه شناسی فرهنگی ضرب المثل های فارسی، نشان می دهد که تبعیض جنسیتی و تقلیل جایگاه زنان، می تواند ریشه در استانداردها و هنجارهای فرهنگی داشته باشد. در بسیاری از ضرب المثل ها، زنان «دیگری و حاشیه» و مردان «خود و مرکز» تلقی می شوند. این مقاله با روش تحلیلی، توصیفی و کیفی، تعدادی از ضرب المثل های جنسیتی را با تاکید بر نشانه شناسی فرهنگی مورد انتقاد قرار می دهد تا ضمن آسیب شناسی، نشان دهد که تقابل دوگانۀ «مرد» و «زن» چگونه مولفه هایی چون «مردسالاری»، «ازدواج»، «تولیدمثل»، «زیبایی ظاهری»، «اقتصاد مردانه»، «قدرت ذهنی»، «رهبری و مدیریت» و ... را تحت تاثیر قرار داده است و موجب شده تا زن در «حاشیه» و مرد در «مرکز» متن فرهنگ، قرار گیرد. تحلیل نشانه شناختی فرهنگی ضرب المثل ها، نشان دهندۀ این حقیقت است که «زن» بودن، محصول ایدئولوژی مردسالار است؛ تفکری که آگاهانه و یا ناآگاهانه به دنبال آن است تا زن «دیگری» باشد. این تفکر با مراقبت و کنترل پنهان، زنان را از متن اصلی اجتماع کنار و در نهایت به دنبال «انکار نمادین» آنهاست.
|
|
|
|
|
|