|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای موضوع مقاله: دستور زبان فارسی
0 زهره امانی، 0 عصمت خوئینی قزلجه، سال 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده
بخش بزرگی از گیرایی کلام مولانا به شیوه بیان و نحو کلام او مربوط میشود که بسیاری از رمزهای آن همچنان پوشیده مانده است. برای کشف این زیباییها، هیچ راهی جز تحلیل جزئینگرانه زبان او وجود ندارد. در پژوهش حاضر، نگارندگان با بررسی بسامد و کارکرد نحوی جملات ساده و مرکب مثنوی یکی از عوامل انسجام متن را واکاوی میکنند.
این تحقیق برمبنای 1372 بیت آغاز دفتر اول مثنوی انجام شده و شیوه کار مبتنی بر روش آماری و تجزیه و تحلیل ساختاری و طبقهبندی جملات است. از این بررسی نتایج درخور توجهی درباره ارتباط تنگاتنگ محتوای متن با ساختمان جملهها بهدست آمده است. طبق بررسیهای بهعملآمده، بسامد کاربرد جملههای مرکب نسبت به جملههای ساده بیشتر است و از میان انواع جملههای مرکب، جملههایی که از الگوی «پایه+پیرو» تشکیل شدهاند بسامد بیشتری دارند. این طرز جملهبندی مثنوی سبب انسجام متن شده است و بستر مناسبی برای محتوای آموزشی مثنوی فراهم آورده است. بهعلاوه، با این بررسی مشخص شد که مولانا در دریافت معنای جملههای مرکب مخاطب خود را فعالانه شرکت میدهد، بهطوریکه گاه حرف ربط را از ساختمان جمله حذف کرده و به خواننده اجازه داده است که براساس گزینش هریک از دو جمله پایه یا پیرو، حرف ربط مناسب را خود برگزیند، یا در جملههای مرکب پیچیده، یک جمله همزمان دو نقشِ پایه و پیرو را دارد؛ بهاینمعنی که نسبت به جمله پیش و پس از خود، نقش آن متفاوت میشود.
محمد پاک نهاد، سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
اگر با کمک دستور به سراغ متون گذشته برویم قطعاً در فهم و تفسیر متون ما نقش چشمگیری دارد. «اضافه» هم شاید به دور از این مشکلات نباشد. البته هدف عمده این مقاله، شناخت اضافه و تحلیل آن از منظر دستور تاریخی بر اساس مثنوی است تا مواردی از سبک و سیاق و راز جذابیت و وجه تمایز آن از سایر آثار مشخصگردد. اضافه و ارتباط بین مضاف و مضافالیه و چگونگی ارتباط و شکلگیری وابسته اضافی، مباحثی است که بهطور دقیق به آنها پرداخته شدهاست. روش این پژوهش، توصیفی – تحلیلی از نوع مطالعۀ موردی است. جامعۀ هدف، ششدفتر مثنوی بوده و دادهها بر اساس مطالعات کتابخانهای گردآوری شده است. هر چند روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و نگارنده تصویری روشن و دقیق از گروههای اسمی با وابسته اضافی در ششدفتر مثنوی فراهمنموده و گزارش معناداری از ویژگیهای زبانی آن ارائه مینماید اما در جای خود پژوهشی کیفی است؛ زیرا پژوهشگر سعیکرده تا در این تقسیمبندی نکتههای بدیعی ارائه و بسیاری از بخشها را آن قدر تکرارکند تا به نتیجهای درست و منطقی دستیابد. خلاصهاینکه در پرتو این مطالعه، کاربرد اضافه و نقشنمای آن و شکلهای اضافه در جمله های مثنوی معین میشود؛ ارتباطهای گوناگون مضاف و مضافالیه با واژگان و ترکیبات خاص و دلخواه مولانا روشن میگردد؛ در نهایت، چگونگی فک و وصل اضافه و الگوهای گروه اسمی ازجمله مواردی است که سبک و سیاق مثنوی و مولانا را نشان میدهد.
|
|
|
|
|
|