[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای شفیعی‌کدکنی

محمدرضا شفیعی‌کدکنی،
سال 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده

ایده اصلی این مقاله نشان‌دادن سیر تحول تصویرهای شعری از سادگی به سوی اغراق است. نگارنده با استناد به منابع کهن، تصرف ذهن جامعه در شعر معروف سعدی "بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران/ کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران" را به بحث گذاشته و روند تحول یک تصویر شعری را در گذر تاریخ نشان می‌دهد. نخستین تجربه ذهن جامعه ایرانی در مورد "فریاد از جدایی" در ضرب‌المثلی بسیار کهن (شاید از عهد ساسانی) در تصویر دریدن کرباس تجسم یافته است. این تصویر در متون ادبی و شعری قرن چهارم ثبت شده است. سال‌ها بعد شاعران مفهوم فریاد از جدایی را با تصویر شکستن چوب بیان کرده‌اند. نوبت به سعدی که می‌رسد‌، تصویر اغراق‌آمیز شده و با ناله سنگ تجسم می‌یابد.


محمدرضا شفیعی‌کدکنی،
سال 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده

هدفِ این مقاله طرح یک مسئله در عروض شعرِ سلطان ولد، پسر بزرگ جلال‌الدین محمد مولوی است. در شعر وی یک ویژگی عروضی به چشم می‌خورد که به کلّی با تمام دیوان‌های شعر کلاسیک فارسی متفاوت است. این تفاوت چندان چشم‌گیر است که نمی‌توان آن را از جنس خطای کاتب یا حروف‌‌چین و ناشر به حساب آورد. نویسنده پس از نشان‌دادن این ویژگی، دو عامل احتمالی را سبب این تفاوت می‌داند: یکی احتمال تفاوت در نظام آوایی کلمات فارسی در اثر همجواری با زبان‌های یونانی و ترکی در قونیه و دیگری تأثیر موسیقی حاکم بر خانقاه و شیوه قوّالان و مصنفان آن روزگار.


محمدرضا شفیعی‌کدکنی،
سال 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده

بر اساس تأملات فرمالیست‌های روس و دانشمندانی چون لوی اشتروس در باب مفهوم ساخت و ویژگی‌های آن، هرگونه تغییر در درون یک ساخت، مجموعه عناصر سازنده آن ساخت را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این تحولات مربوط به ساختارِ ساختارهای هر دوره است. هرگاه ساختارِ ساختارها در اوج باشد، ساختارهای دیگر نمی‌توانند در انحطاط مطلق باشند و برعکس. وقتی از این دیدگاه به تاریخ فرهنگ ایران عصر اسلامی نگاه کنیم، حدود قرن چهارم عصری است که ساختار ساختارها در اوج است و بنابراین همه ساختارهای کوچک‌تر چون شعر، نثر، موسیقی، عرفان، طب و معماری نیز در جایگاه بلندی قرار دارند. آن‌چه فرهنگ ایرانی و ساختار کلان آن را در عصر فردوسی و بیرونی برجستگی ویژه بخشیده است، "آزادی خِرَد" است که در منازعات اشاعره و معتزله به چشم می‌آید. وقتی تفکر اشعری بر فرهنگ ایرانی حاکم شد، چراغ خِرَد به خاموشی گرایید و ساختار ساختارهایی که بر محور "یقین" استوار شده بود جای خود را به "حجیّت ظن" سپرد و گزاره‌های گمانی جای گزاره‌های منطقی را گرفتند.



صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.11 seconds with 32 queries by YEKTAWEB 4642