[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای پورنامداریان

تقی پورنامداریان،
سال 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده

اغلب بر این باورند، که ساختمان شعر، چیزی جدا و کم اهمیت‌تر از معنا و پیام آن است؛ اما صورت شعر، اولین چیزی است که خـواننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. نیما با حساسیت و تکیه بر بینشی مستقل، ارزش ساختمان شعر را، در ادب فارسی، احیا کرد. در شعر معاصر غالباً، نیما را شاعر «آی آدم‌ها» می‌دانند. سؤال این است، که راز اهمیت شعر «آی آدم‌ها» در چیست؟ به نظر می‌رسد آن‌چه باعث برجستگی شعر «آی آدم‌ها» و ساخت‌‌های مشابه در شعر معاصر است، ترفندها و انتظارات تعبیه‌شده در فرم تازه آن‌هاست، نه پیام و محتوای تکراری. تکــرار عنصر مسلط «آی آدم‌ها» در ساختمان شعر مذکور، علاوه بر استحکام و اسکلت‌بندی، توازن نحوی، تقویت موسیقی، واسازی ساختار و پایان‌پذیری خلاق، به شعر وحدت اندیشه و احساس و یکپارچگی عاطفه و لحن، بخشیده است. این مقاله، با نقد شعر «آی آدم‌ها» از منظر انتظارات و تنـظیمات فرمالیستی، سعی دارد تا علاوه بر تقویت حساسیت خوانندگان، آن‌ها را مهیای کشف انواع اشارت‌های کمتر آشنا، در ساختمان شعر معاصر کند.


تقی پورنامداریان، مریم سیدان،
سال 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده

رئالیسم جادویی سبک نسبتاً نوینی است که هر چند بیشتر تداعی‌گر نام آمریکای جنوبی و به‌ویژه گابریل گارسیا مارکز است، اما خاصّ ملل جهان سوم است. در داستان‌های این سبک، واقعیت و خیال در هم گره می‌خورند، اما به گونه‌ای که واقعیت بر خیال سیطره دارد، نه خیال بر واقعیت. از میان داستان‌نویسان فارسی، غلامحسین ساعدی در برخی از آثار خویش به این سبک گرایش دارد. این داستان‌های ساعدی را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: داستان‌هایی که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده‌اند و داستان‌هایی که تنها رگه‌هایی از رئالیسم جادویی را می‌توان در آن‌ها یافت. در این نوشته، به بررسی هر دو دسته و هم‌چنین علل گرایش ساعدی به این سبک خواهیم پرداخت.


تقی پورنامداریان، طاهره ایشانی،
سال 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده

پژوهش‌گران ادبی غالباً در مورد انسجام و پیوستگیِ میان ابیات غزل حافظ اختلاف عقیده دارند: گروهی به‌طور ضمنی غزل حافظ را فاقد انسجام دانسته‌اند و، ویژگیِ اصلی غزل حافظ را گسسته¬نمایی و به‌عبارتی نداشتن انسجام و ارتباط معنایی در محور عمودی غزل بیان کرده¬اند. در مقابل، گروه دیگری از محقّقان به وجود ارتباط میان ابیات و در نتیجه انسجام در غزل حافظ معتقد هستند. در مقاله حاضر با استفاده از نظریه تکامل¬یافته انسجام هلیدی و حسن (1985) در زبان¬شناسی نقش¬گرا به تحلیل انسجام و پیوستگیِ غزلی از حافظ ـ که به‌ظاهر از انسجام کاملی برخوردار نیست ـ پرداخته¬ایم. بر اساس این نظریه یکی از ویژگی¬های متن داشتن انسجام است؛ اما صرف یافتنِ عوامل انسجام در متن، به معنی این نیست که آن متن واقعاً منسجم است بلکه پس از نشان‌دادن این عوامل، دستیابی به پیوستگی متن مورد نظر بر پایه هماهنگی انسجامی ضروری است. پس از این تحلیل و بررسی به این نکته دست یافتیم که غزل مورد نظر از انسجام و پیوستگی بالایی برخوردار است. بنابراین، با کاربست این نظریه که بر پایه¬ای علمی استوار است، می¬توان درجه انسجام و پیوستگی هر یک از غزلیات حافظ یا دیگر متون ادبی را از نظر کمّی مشخص کرد.


تقی پورنامداریان،
سال 20، شماره 73 - ( 7-1391 )
چکیده

خروج از عادت در حیطه ادبیات هم، همچون دیگر معارف انسانی، کار نوابغ است. خلاف‌عادت‌هایی که حافظ در غزل خود ایجاد کرد منشأ جریانی شد که مقلدان بسیاری را پدید آورد. این خلاف‌عادت‌ها در حوزه صورت، معنی، یا ارتباط‌های ممکن در معنی و صورت رخ داده است. نقد اخلاق اجتماعی یکی از هنجارشکنی‌‌های معنایی بود. ابداع ظرایف‌ بلاغی که تازگی آن‌ها بخصوص در حوزه ایهام مشهود بود، خلاف‌آمد دیگری در ایجاد پیوندهای گوناگون نشانه‌ها بر محور افقی شعر محسوب می‌شود که حاصل توغل حافظ در شناخت بار معنوی کلمات در پیوند با جلوه‌های مختلف فرهنگی بود. هماهنگی زمینه معنایی و عاطفی غزل با موسیقی عمومی حاکم بر آن، که از طریق وزن عروضی، همنشینی کلمات و قافیه پدید می‌آید، یکی دیگر از ویژگی‌های غزل حافظ‌ است که ارزش تأثیربخش آن و صمیمیت عاطفی‌اش در غزل حافظ مشهود است. شاید برجسته‌ترین خلاف‌عادت در غزل حافظ شیوه ارتباط مخفی معانی پراکنده در طول یک غزل باشد که سبب شده است غالب کسانی که درباره غزل حافظ سخن گفته‌اند، آن را چندمعنایی و فاقد پیوند منطقی میان ابیات بدانند، اما این ابیات با وجود تداعی‌های دور از هم و فاصله‌دار، در باطن عمیقاً به هم مربوط‌اند. مقاله حاضر علاوه بر اشاره به خلاف‌عادت‌های بلاغی و هنری و معنایی نشان داده است که در آن سوی ظاهر پراکنده‌نمونِ‌ ابیات که ناشی از تداعی‌های دور و درازِ ذهن سرشار از بار فرهنگی و تجربی حافظ است، پیوندی باطنی وجود دارد که از طریق تبدیل گزاره‌های عادت‌گریز به گزاره‌های عادت‌پذیر دریافتنی است. برای روشن‌شدن مطلب غزلی از سعدی با حافظ مقایسه شده است.



صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4645