[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
5 نتیجه برای فتوحی

محمود فتوحی،
سال 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده

تمثیل یکی از اصطلاحات پرسابقه، گسترده و احیاناً مبهم در نقد ادبی و بلاغت فارسی است.‌ امروزه در نوشته‌های ادبی گاه آن را با سمبل، مثل و حکایت مترادف می‌آورند. در این مقاله نویسنده کوشیده است با بررسی پیشینه این مقوله ادبی در ادبیات دینی و اسطوره‌ها، تعاریف بلاغیان قدیم و جدید در بلاغت و نقد ادبی را بکاود و ماهیت، کارکرد و اقسام تمثیل را تبیین کند. همچنین از طریق بیان تفاوت‌های آن با استعاره و نماد، قلمروهای تمثیل را نیز مشخص کند.


محمود فتوحی،
سال 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده

ابهام در نظریه‌های ادبی جدید، بر خلاف دیدگاه‌های قدما نکوهیده نیست، بلکه ارزش محسوب می‌شود. این مقاله با بررسی پیشینه ‌تاریخی بحث از ابهام در بلاغت قدیم و دیدگاه‌های امروزی، نشان می‌دهد که ذوق زیبایی‌شناسی در گذر زمان، به ابهام و چندمعنایی متمایل‌ شده است. از قرن بیستم به بعد منتقدان و نظریه‌پردازان ادبی، ابهام را جوهر ذاتی متن ادبی می‌دانند. مقاله با طرح بحث ارزش ابهام ادبی، میان "دشواره" و "ابهام هنری" (چندمعنایی) فرق می‌گذارد و در پی اثبات این نکته است که تفاوت ادبیات با زبان در رویکرد به ابهام و نقش و کارکرد آن به روشنی مشخص می‌شود. هدف اصلی مقاله تأکید بر این اصل است که ابهام، جوهره‌ ادبیات است و ‌ارزش هنری و راز ماندگاری آثار جاودانه بسته به میزان ابهام نهفته در آن‌ها است. اگر ابهام را از متن‌های ادبی اصیل حذف کنیم، گوهر ادبی آن را کنار گذاشته‌ایم. ابهام با شرکت‌دادن خواننده در آفرینش معنا، نوعی تعامل میان خواننده و متن ایجاد می‌کند و از آن‌جا که خوانندگان را در طول تاریخ به واکنش وا می‌دارد، پیوسته امکان گفت‌وگوی نسل‌های مختلف با متن فراهم می‌آید.


محمود فتوحی،
سال 21، شماره 74 - ( 3-1392 )
چکیده

چرایی همدلی و همراهی مولانا جلال‌الدین محمد بلخی با حاکمان سلجوقی و دست‌نشاندگان مغول در آناتولی درخلال غارت پایتخت خلافت اسلامی، پرسشی است که ذهن بسیاری از دوستداران مولانا را به خود مشغول کرده است. مسئله این مقاله بررسی رفتارهای سیاسی این فقیه و عارف پرنفوذ قونیه و تبیین مبانی نظری این رفتارهاست. برای تبیین مسئله، رفتارهای سیاسی مولانا را براساس اسناد تاریخی در سه سطح بررسی کرده‌ایم: الف) توصیف ساختار قدرت در قونیه و گزارشی از روابط مولانا با سیاستمداران؛ ب) تفسیر رابطه رفتارهای سیاسی مولانا با ناخودآگاه سیاسی او؛ ج) تبیین چرایی رفتارها و دلیل وجود تناقض در عمل و اندیشه سیاسی وی. مقاله نتیجه می‌گیرد که خرده‌ایدئولوژی "الزام اطاعت از اولی‌الامر"، همراهی متدینان با ظلمه و تأیید آنان را توجیه می‌کند. نیروی عظیم ایدئولوژی مانع آن می‌شود که فردی چون مولوی یا جامعه او بتواند از تناقضات بنیادین خود آگاه شود. ایدئولوژی نه‌تنها همه‌چیز را توجیه می‌کند، بلکه تناقض‌ها را طبیعی جلوه می‌دهد.


محمود فتوحی، فاطمه رضوی،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

ادبیات فارسی، در طول قرن‌ها، بستر آرامی ‌برای شکل‌گیری و بیان اندیشه ایرانی فراهم کرده است. یکی از این اندیشه‌ها که در قرون دهم تا دوازدهم هجری، هم‌زمان با حکومت صفویان در ایران و تیموریان گورکانی در هند، اوج گرفته و باورهایی همچون آزاداندیشی، شادخواری و باطنی‌گرایی را گسترش داده، اندیشۀ کثرت‌گرایی یا وسعت مشرب است. این تفکر با جریان مهاجرت فرهیختگان به هند در دو شاخۀ ایران و هند رشد کرد و در معانی مختلف و گاه متضاد، از طاغی‌گری و بدمذهبی تا غایت کمالات معنوی و پاک‌دینی، کاربرد یافت. این جستار از خلال تبیین این دیدگاه در تذکره‌های شعری به تفاوت و تمایز آن در این‌دو جغرافیای سیاسی می‌پردازد و نشان می‌دهد که معانی وسعت مشرب در تذکره‌های شعری در ایران و هند چگونه از فضای سیاسی و فرهنگی این دو اقلیم متأثر است.
 
آقای محمد محمدی، آقای محمود فتوحی،
سال 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده

یکی از جریان­های ادبی رایج در ادوار تاریخی صفویه و قاجاریه، تفسیرنویسی منظوم قرآن به زبان فارسی است. ساختار فکری و زبانی این جریان ادبی در واقع ادامه تفاسیری همچون کشف‌الاسرار (تألیف 520 ق) به­ویژه نوبت ثالثه، و مواهب علیه (تفسیر حسینی) (تألیف  899- 897 ق) است؛ سنّتی که از نثر گذار کرده و برای تثبیت و گسترش خود به نظم روی ­آورده است. هدف پژوهش حاضر معرفی پنج اثر تفسیری کمترشناخته­شده در ساحت نظم فارسی است. این پژوهش با مراجعه به منابع کتابخانه­ای و دسترسی به نسخه‌های اصیل به روش توصیفی انجام شده است و نتایج آن برای انجام مطالعات بنیادی در زمینه ادبیات تصوف و علوم قرآنی حائز اهمیت است. تفاسیر نویافته عبارت‌اند از: 1. تحفهالمؤمنین (تألیف 1068ق) اثر مولوی کریم­بخش صاحب متخلص به بدر 2. تفسیر رشیدی (؟)؛ ابوالفیاض قمرالحق 3. تفسیر نجم اصفهانی (تألیف 1336- 1335ق) اثر نجم‌الحکماء محمد موسوی واعظ ملقب به نجم اصفهانی 4. تفسیر اسماءالحسنی اثر گدا (؟) 5. تفسیر منظوم؛ نذر حسن‌بن‌محمد علی زیدی (1366-1247ق).  
 


صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4645