|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای واعظ
مرادعلی واعظی، صفیه جمالی، سال 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده
مجله ادبی یغما، در حوزه شعر، با هدف حفظ دستاوردهای کهن و مبارزه با هرگونه بدعت و نوآوری فعالیت خود را آغاز کرد. این درحالی است که سالها از حیات شعر نو گذشته بود و شاعران برجستهای در شعر نیمایی ظهور کرده بودند. مقاله حاضر، با بررسی مسائل نظری مطرحشده در زمینه شعر در این مجله و تحلیل آماری، محتوایی شکل و مضمون اشعار آن و مشخصکردن شاعرانی که در این مجله به آنان بیش از دیگران توجه شده است، تلاش میکند دریابد یغما چقدر در پیگیری خطمشیای که در اولین شمارهاش برای خود در زمینه شعر ترسیم کرده، موفق عمل کرده است. آیا توانسته، بیاعتنا به جریان نوگرایی، راه سنت را در پیش گیرد یا اینکه از این جریان تأثیر پذیرفته است. نتایج این پژوهش، که با روش توصیفیـتحلیلی و تحلیل محتوا انجام گرفته است، نشان میدهد با اینکه یغما در چاپ اشعار بهسبک گذشته و همکاری با شاعران متعصب در این زمینه، اهتمام فراوان داشته است و درصد زیادی از اشعار آن را غزل (33 درصد) و قصیده (25 درصد) و مضامین شعری کهن و اخوانیات تشکیل میدهد، نتوانسته است به مطالبه مردمی که در زمینه نوگرایی شکل گرفته است بیتوجه بماند؛ بهگونهای که برای پاسخگویی به این نیاز روز، به نوآوریهای محتاطانه دست میزند و گاه بهاقتضای موقعیت، مجبور میشود شاعران نوگرا را بستاید و حتی از آنان شعر منتشر کند. بااینحال، رعایت جانب کلاسیکها، که قاطبه مخاطبان یغما را تشکیل میدهند، باعث میشود این کار هرگز در یغما به رویه تبدیل نشود.
بتول واعظ، محمدرضا حاجی آقابابایی، سال 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده
یکی از مسائل حوزه ادبیات که درباب تعریف و مبانی نظری آن اختلاف فراوانی میان فلاسفه، ادیبان و زبانشناسان وجود دارد، شعر و چیستی آن است. تفاوت دیدگاهها در تعریف شعر، به اختلاف در روششناسی، تفاوت حوزههای فکری و تبیین کارکرد شعر برمیگردد. در این پژوهش، با روشی توصیفیـتحلیلی، تعاریف موجود از شعر نقد شده است و با مطالعه انواع شعر در ادبیات فارسی و مبنا قراردادن شاخصهایی چون ذهنیت گوینده، ذهنیت شنونده، زبان، مطالعات ژانری، گفتمانهای گوناگون هر دوره، عنصر ادبی غالب و نقد نگاه شاهکارگرایانه، سعی شده است، در مقابل دیدگاهی که بوطیقا را امری ثابت و غیرتاریخی تلقی میکند، بوطیقا پدیدهای سیال، نسبی و تاریخمند معرفی شود که در هر دوره با توجه به شاخصهای فوق، تعریفی متغیر و دیگرگون مییابد. با چنین رویکردی به بوطیقا، مرزگذاری میان نظم و شعر براساس شاخصهایی یکسان و در تمام دورهها نمیتواند دقت و اعتبار علمی داشته باشد. براساس دیدگاه مطرحشده در این پژوهش، در هر دوره لازم است بوطیقایی تازه طرح شود تا بتواند تعریفی از شعر آن دوره ارائه دهد.
- جواد رحمان دوست، دکتر محمد بهنام فر، دکتر کلثوم قربانی جویباری، دکتر مراد علی واعظی، سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
انسان از دیدگاه عرفان، حکم مسافری را دارد که مدّت زمانی در این دنیا مهمان است و سرانجام به موطن اصلی خویش بازمیگردد. این دیدگاه بیانگر اهمیّت مقولۀ سفر در تعالیم و ادبیّات عرفانی است. اهل عرفان با تأسّی از قرآن مجید به دونوعِ سیر در آفاق و سیر در انفس اعتقاد دارند. عارف در دیدگاه آفاقی وجود مطلق خداوند را در آیینۀ هستی میبیند. او در سیر آفاقی خود نه تنها با چشم سَر به مشاهدۀ مناظر جهان ظاهر مینشیند، بلکه با چشم دل و سیر در انفس، در پسِ پردۀ موجودات، به مشاهدۀ حقیقت آفرینش میپردازد. سیر آفاق و انفس در اندیشه و آثار مولوی و به ویژه در فیهمافیه مورد توجّه قرار گرفته است. مولانا در فیهمافیه سیر آفاق را مقدّمۀ سیر انفس دانسته و با مطرحکردن برداشتهای عرفانی خود از سیر آفاقی و عناصر آن، سیر انفسی را متذکّر شده است. در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانهای و به شیوۀ توصیفی – تحلیلی، موضوع سیر آفاقی و تفسیرهای عرفانی مولوی از آن در فیهمافیه بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در فیهمافیه سیر آفاقی و انفسی، نقش مهمّی در تبیین آموزههای عرفانی مولانا دارد وبخش قابل توجّهی از مثالها و تمثیلاتی که در این کتاب و در جهت ملموس ساختن معانی عرفانی و شناخت راه حق مطرح شده، مربوط به سیر آفاق و انفس است.
|
|
|
|
|
|