[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.

کاووس حسن‌لی،
سال 12، شماره 45 - ( 8-1383 )
چکیده

«پیوند واژگان» و «تراکم معانی» از بنیادی‌ترین ویژگی‌های یک سروده خوب است. این ویژگی‌ها، همواره، در دوره‌های شعر فارسی در کانون توجه سخن‌سنجان بوده است. تازه‌ترین دیدگاه‌های ادبی شعر امروز ایران نیز، در پیشروترین گونه‌های خود، «تراکم معانی» و «پیوند واژگان» را از عوامل برتری شعر به شمار می‌آورند. درباره تناسبات لفظی سروده‌های حافظ، تا کنون نوشته‌های بسیاری پدید آمده است. در این نوشتار، برای پرهیز از کلی‌گویی، از همه شگردهایی که حافظ شیرین‌سخن، برای رستاخیز کلام خود بهره برده و به کاربسته است، تنها به یک ترفند یعنی «به‌گزینی در پیوند واژگان» و آن هم تنها در حوزه یک واژه «زلف، گیسو و مو...» پرداخته شده است. فراخوانی واژه‌های متناسب و گزینش بهترین آن‌ها، در کارگاه خیال حافظ، چنان مقتدرانه صورت می‌گیرد که شایسته‌ترین نقش‌های ممکن، با بهترین شیوه‌های پرداخت، در قالب غزل، از فرآورده‌های نهایی این کارگاه شگرف و شگفت است.


حسین بیات، سعید عبادی جمیل،
سال 26، شماره 84 - ( مقالات منتشر شده 1397 )
چکیده

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های بررسی و تحلیل متون ادبی توجه به ‌انعکاس اندیشه‌ها، آرزوها، اندوه‌ها و حسرت‌های نویسنده درقالب سازوکارهای دفاعی است. در بررسی بازتاب ناخودآگاه نویسنده در آثارش معمولاً از روش‌های نقد روان‌کاوانه یا روان‌شناختی استفاده میشود و منتقد می‌کوشد با استفاده از قاعده‌های روان‌کاوی یا روان‌شناختی، تأثیر دغدغه‌های ذهنی مؤلف را در بخش‌های پنهان اثر آشکار کند یا گره‌های ‌متن را بگشاید. در این ‌مقاله، نگارندگان کوشیده‌اند بازتاب یکی از مهم‌ترین اضطراب‌های روانی سیمین دانشور، یعنی «درد سترونی»، را در مجموعه داستان کوتاه به کی سلام کنم؟ بررسی کنند، دردی که البته به‌شیوه جلال آل‌احمد در اثری مستقل منعکس نشده است، اما در جای‌جای داستان‌های دانشور به‌گونه‌های مختلف ظهور کرده و مجموعه به کی سلام کنم را به روایتی زنانه از سنگی بر گوریِ جلال بدل کرده است. موضوع اغلب داستان‌های این مجموعه درد سترونی است که با استفاده از بن‌مایه‌هایی چون فرزند، فرزندخوانده و نوه درقالب بن‌مایه‌های آزاد یا وابسته اثر به‌نمایش گذاشته می‌شود. دانشور در گسترش ناخودآگاه مسئله ناباروری از نمادهایی مانند پیرزنان نیز استفاده می‌کند. واکنش‌های شخصیت‌های داستان دربرابر سترونی را می‌توان ذیل سازوکار‌های دفاعی همچون فرافکنی، والایش و برون‌افکنی قرار داد. البته، در جریان بحث، به‌مناسبت، موضوع از جنبه‌های دیگری چون نقد اسطوره‌ای نیز بررسی خواهد شد.
فرزاد کریمی،
سال 26، شماره 84 - ( مقالات منتشر شده 1397 )
چکیده

بحران بازنمایی از اصطلاحات متعلق به نقد و نظریه ادبیات پسامدرن است. این عبارت به بحران­های عصر حاضر ازقبیل بحران معنا، سرگشتگی انسان معاصر درمیان انبوهی از داده‌های معتبر و نامعتبر، ازخودبیگانگی و... اشاره دارد. ادبیات به­مثابه آینه تمام­نمای زندگی انسان، بازگوکننده این بحران­ها در دوره معاصر است. رمان آزاده­خانم و نویسنده­اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی، نوشته رضا براهنی، از شناخته­شده­ترین رمان­های سه‌دهه اخیر ایران است. این رمان را می­توان اثری درخور ‌توجه در شیوه داستان‌نویسی پسامدرن ایران دانست. در مقاله حاضر، بحران بازنمایی در رمان آزاده­خانم و نویسنده­اش، با تکیه بر "سوژه"، به­مثابه جایگزین فلسفی مفهوم "انسان"، تحلیل شده است. در این تحلیل، عوامل بحرانی­شدن بازنمایی، پیامدهای آن بر سوژ­ه انسانی و نوع تأثیرگذاری آن بر شخصیت­ها در اثری داستانی بررسی و تبیین شده است؛ درنتیجه، بحران­هایی چون بحران هویت، بحران شخصیت و... را می­توان از عوارض ابتلای انسان امروز به بحران بازنمایی دانست.
جواد دهقانیان، محمد خسروی‌شکیب، مهناز طبیعت‌بلند،
سال 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده

اگر بپذیریم فرهنگ نوعی متن است، ناگزیر باید قبول کرد که تاریخ جهانگشا متنی است که نقطه برخورد ایدئولوژی‌های مختلفی است که هریک بخشی از هویت و فرهنگ ایرانی را شکل می‌دهند. در این پژوهش، برخلاف رویکردهای فرم‌گرا، تاریخ جهانگشا برپایه آن‌دسته از رهیافت‌های نقد ادبی بازخوانی شده است که متن را در پیوند دیالکتیکی و تعاملی با زمینه‌های مادی تولید آن در نظر می‌¬گیرند. ازاین‌رو، ابتدا، ایدئولوژی¬های موجود در متن معرفی و تحلیل می‌شوند و پس از مشخص‌شدن نقش آنها در شکل¬دهی نظام ایدئولوژیک آن، تضادهای گفتمانی آشکار می‌گردد و درنهایت به تأثیر این ایدئولوژی¬ها بر متن پرداخته می-شود. عوامل مختلفی همچون بافت تاریخی، نهادهای اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک در شکل¬گیری این متن و صورت زبانی آن مؤثر بوده‌اند. به‌نظر می‌رسد بیش‌از تعقیدهای زبانی و بیانی، این تضادهای گفتمانی و ایدئولوژیک و تناقض‌های فرهنگی است که سبب اضطراب، آشفتگی و پیچیدگی متن شده است. واکاوی و بازیابی جریان‌های ایدئولوژیک متن نه‌تنها سبب خوانش‌های متفاوت می‌شود، بلکه به خواننده کمک می‌کند به قضاوتی تازه و متفاوت از وجوه ادبی و تاریخی و البته فرهنگی متن دست یابد.
مجتبی دورودی، حمید فدایی،
سال 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

موضوع جستار حاضر بررسی و تحلیل بیتی از شاهنامه فردوسی است که تاکنون پژوهشگران دیدگاه‌های گوناگونی درباره آن اظهار کرده‌اند. این بیت، که سعدی نیز در بوستان ضبط کرده است، با مصراع «میازار موری که دانه‌کش است» آغاز می‌شود. سپس‌تر، خالقی‌مطلق صورت ضبط‌شده این بیت در نسخه فلورانس و دو نسخه دیگر را، که مصراع «مکش مورکی را که روزی‌کش است» در آنها آمده است، اساس تصحیح خود قرار داده و آن را نزدیک‌ترین صورت به اصل شاهنامه دانسته است. پس‌ازآن، پژوهشگران دیدگاه‌های خود را در رد یا قبول این تصحیح منتشر کرده‌اند. در این پژوهش، ضمن بررسی نظریات دیگر، با تمرکز بر متن‌های اوستایی و فارسی میانه، و نیز با درنظرگرفتن صورت بسامدی تعدادی از واژگان این بیت، این نتیجه حاصل شده است که عبارت «مور دانه‌کش»، ترکیبی وصفی و کهن است که در متن‌های باستان و میانه ریشه دارد و دامنه‌اش به فارسی نو نیز کشیده شده است. دو دیگر، واژه «مکش» نسبت به «میازار» و «موری» نسبت به «مورک» برتری دارد که به‌قرینه یکدیگر در هر کدام از ابیات دیده می‌شوند. بااین‌حال، واژه «میازار» را می‌توان ازجمله نوآوری‌های شاعرانه فردوسی به‌شمار آورد.  

جواد دهقانیان، سعید حسام‌پور، صدیقه جمالی،
سال 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده

جمالزاده در بازنشر سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی چنان تغییراتی در اثر ایجاد کرد که زبان، بیان، لحن و شیوه نویسندگی میرزاحبیب اصفهانی دگرگون شد. تجدیدنظر جمالزاده در «پاره‌ای عبارات کهنه» و «صرف و نحو جملات» این اثر، واکنش جامعه ادبی آن زمان را برانگیخت. برخلاف حفظ چارچوب اصلی اثر، روش‌کار او درقالب هیچ‌یک از اصطلاحات فنی تصحیح انتقادی متون جای نمی‌گیرد. در پژوهش حاضر، برای درک چرایی و چگونگی روش‌کار جمالزاده در بازنشر سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی، به بررسی مقایسه‌ای و تحلیلی سه اثر پرداخته شده است: دست‌نویس میرزاحبیب اصفهانی، نسخه چاپ فیلات، و بازنشر جمالزاده. بیست‌درصد از حجم کتاب شامل دیباچه مؤلف و پانزده گفتار (پنج گفتار از آغاز، میانه و پایان اثر) انتخاب شده است. طبق نتایج بررسی، تغییرات ایجادشده در متن را در سه‌دسته می‌توان گنجاند: 1. کاهش ازطریق حذف یا جایگزینی؛ 2. افزایش و معادل‌سازی؛ 3. جابه‌جایی اجزای کلام. بیشترین حجم تغییرات در متن با افزایش و معادل‌سازی واژه‌ها، عبارات و جمله‌ها و جابه‌جایی اجزای کلام ایجاد شده است و کمترین آن ازطریق حذف و جایگزینی. این تغییرات دو هدف را دنبال می‌کند: 1. تقویت عناصر داستانی اثر؛ 2. نزدیک‌کردن داستان به فهم عوام با استفاده از ظرفیت‌های زبان عامه، در ادامه نهضت ساده‌نویسی عصر قاجار. بااین‌حال، جمالزاده ضربات جبران‌ناپذیری بر بلاغت نثر ترجمه میرزاحبیب وارد کرده است.
 

فاطمه طوبایی، محمد یوسف نیری،
سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده

جست­وجو در باب پیدایش و تکوین جریان عرفان و تصوف در نقاط مختلف ایران، یکی از مهم­ترین موضاعاتی است که کمتر مورد توجه واقع شده است. با تقسیم جریان تصوف به دو مکتب عراق و خراسان و پرداختن به صوفیان و دیدگاه­های صوفیانه­ی این مناطق، دیگر نگرش­های صوفیانه در اقصی نقاط ایران در سایه قرار گرفتند و کمتر به آنها پرداخته شد.
یکی از مناطقی که مورد کم­توجهی قرارگرفت و آن چنان که شایسته بود تحلیل و بررسی نشد، فارس و شیراز بود. به نظر می­رسد حضور بیش از هشتاد شیخ از مشایخ تصوف در فارس و شیراز پیش از ظهور ابن‌خفیف و رشد و گسترش چشم­گیر عرفان و تصوف در این منطقه، ضرورت بررسی و جست­وجو در باب آغاز و تکوین جریان عرفان و تصوف در این خطه را آشکار می­کند.
 در پژوهش حاضر، نام و نشان چهل و سه تن از مشایخ فارس و شیراز که مربوط به پیش از ظهور ابن‌خفیف هستند یا هم‌عصر او محسوب می­شوند، استخراج شد و جهان‌بینی عرفانی آنان تا حد امکان بر مبنای اطلاعات اندک باقی مانده تحلیل گردید. باری از تحلیل و تبیین نگرش عرفانی این چهل و سه تن مشخص گردید که در این دوره چهار جریان اصلی اعلام حضور می­کنند: نخست جریان زهدورزی و گوشه‌نشینی (نمودی از شکل اولیه‌ی تصوف)؛ دوم جریان صوفیان متمایل به مکتب عرفان عراق؛ سوم جریان صوفیان متمایل به مکتب عرفان خراسان و چهارم جریان پیش­آهنگان مکتب عرفان شیراز.
تحلیل ارقام به دست آمده نشان می­دهد در فارس غلبه­ی فکری_عرفانی با مشایخ پیش­آهنگ مکتب شیراز بوده و دیگر جریان­ها نقشی کم­رنگتر ایفا می­کنند.

 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4645