[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
5 نتیجه برای افسانه

پگاه خدیش،
سال 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده

افسانه‌های سحرآمیز یا افسانه‌های پریان از برجسته‌ترین انواع ادبیات شفاهی به شمار می‌آیند. این افسانه‌ها، که در فهرست جهانی طبقه‌بندی قصه‌های عامیانه آرنه ـ تامسون ـ اوته با شماره‌های 300 تا 749 مشخص شده‌اند، یادگار زمانی هستند که در ذهن انسان نخستین، هر شیء و پدیده‌ای قدرتی جادویی و ماوراءطبیعی داشت و از نیروی محدود انسان فراتر بود. آدمی باور داشت که هر گاه گرفتار مشکلی شود، نیروهای جادویی به یاری‌‌اش می‌آیند از خطر و گرفتاری نجاتش می‌دهند. از تحلیل محتوایی افسانه‌های سحرآمیز می‌توان به بسیاری از بن‌مایه‌های کهن در اندیشه انسان نخستین، از قبیل جاندارپنداری و شخصیت‌بخشی به اشیا، توانایی سخن‌گفتن با گیاهان و حیوانات، مسخ‌شدن و... پی برد.


حسن ذوالفقاری،
سال 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده

یکی از بن­مایه­های داستان­های عاشقانه جنگجویی معشوق است. در تاریخ اسطوره­ای و افسانه­ای ایران نام زنان و معشوقه­هایی چون گلشاه، سروخرامان، گردآفرید، عذرا و سنمبر را می­یابیم که درکنار عاشقان خود به صحنه نبرد آمده و چون مردان جنگجو از آنها دفاع می­کردند. این آثار بازمانده حماسه­های بزرگ یا بازآفرینی آنهاست و چنان در رمانس‌های عیاری و عاشقانه بسامد دارند که به‌صورت بن­مایه درآمده­اند. در این مقاله می‌کوشیم درکنار معرفی این منظومه­ها و معشوقان آنها، کنش­های این زنان جنگجو را نشان دهیم و معلوم کنیم که معشوقان در تمام منظومه­ها منفعل نبوده­اند.
ده داستان­ تحت بررسی در این مقاله عبارت‌اند از: بانوگُشَسْب‌ْ‌نامه، رابعه و بکتاش، سهراب و گردآفرید، شاهدخت ایرانی از هزارویکشب، حیدربیک و سمنبر، قهرمان قاتل، گردیه و خسرو پرویز، ورقه و گلشاه، وامق و عذرا، همای و همایون.


حسین محمدی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

چکیده
دو تمدن کهن ایران و هند، به‌دلیل روابط دیرینه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، شناختی نسبی از هویت یکدیگر داشته‌اند که در طول زمان صیقل‌ خورده، تکمیل و گاهی نمادین شده است. بی‌گمان، برای شناخت تاریخ ایران و هند عصر باستان و چگونگی روابط این دو ملت، ناگزیر از دریافتن تصویر تاریخی هند در فرهنگ ایران هستیم. بررسی اسطوره، حماسه و شعر، ما را در رسیدن به واقعیت‌های تاریخی یاری می‌رساند. شاهنامه این قابلیت را دارد که بیان‌کننده تاریخ و فرهنگ ایران و هند باشد.
در این پژوهش برآنیم تا با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای، به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که اصولاً فردوسی در شاهنامه تا چه حد از منابع تاریخی و متون پهلوی تبعیت کرده است. نوشتار نشان می‌دهد که فردوسی از منابعی که در دست داشته تبعیت کرده و در قسمت‌های مربوط به عصر ساسانیان با کارنامه اردشیر بابکان، یادگار زریران و خدای‌نامک اختلاف مهمی ندارد.
 
امیرافشین فرهادیان، دکتر محمد طاهری،
سال 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده

موسیقی با پیشینه‌ای چندهزارساله در میان ایرانیان، هم در جایگاه یکی از هنرهای زیبا و هم به‌منزله یک فن کاربردی، در ساحت‌های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی حضور داشته است. افزون‌بر بازتاب این حضور، پیوند دیرینه و تنگاتنگ موسیقی با شعر، دواوین شعر فارسی را مشحون از اصطلاحات موسیقی و نام الحان و نغمه‌ها و سازها و سازندگان کرده است. بدیهی است که در گذر زمان، برخی واژگان و اصطلاحات جدید در این حوزه رواج یافته‌اند و شماری نیز مهجور مانده و سرانجام فراموش شده‌اند و بعضی دیگر دچار تحول لفظی یا معنایی یا نوسان در گستره شمول شده‌اند. ازسوی‌دیگر، درک درست معانی و حتی دریافت بسیاری از جنبه‌های هنری متون، در گرو تسلط بر رویه‌های گوناگون معنایی واژگان و وجوه دلالت اصطلاحات است. بی‌گمان، یکی از کارکردهای مهم نگارش شرح بر آثار گذشتگان، توضیح معنی لغات مهجور یا معنی تحول‌یافته یک واژه همچنان‌ رایج و نیز آگاهاندن مخاطب از مفهوم اصطلاحی کلمات و ترکیباتی است که بدون اشراف بر آنها، درک متن برای خواننده میسر نیست یا دست‌کم ناقص است. پژوهندگان تعداد زیادی از اصطلاحات فراموش‌شده موسیقی را در متون شناسایی و معرفی کرده‌اند، اما به‌نظر می‌رسد هنوز تعدادی از این مصطلاحات مغفول مانده است. «افسانه» یکی از این اصطلاحات است. در این جستار، به‌روش تحلیل محتوا و به‌شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی، رویه موسیقایی این اصطلاح کاویده شده و ظرافت‌های هنری شماری از ابیات، که در سایه فراموشی معنای اصطلاحی واژه محجوب مانده، آشکار شده است.

علی تسلیمی، فریدا فریاد، فیروز فاضلی،
سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده

به نظر کریستوا هر متنی حاصل یک شبکه‌ی متنی قبل از خود است؛ بنابراین برای رمزگشایی باید سراغ این شبکه برویم. نویسندگان و شاعران همواره از متون قبلی بهره‌مند شده‌اند. این کار گاهی به‌صورت افسانه‌گرایی است که جز بازنویسی و بازآفرینی افسانه‌ها نیست و کمک چندانی به ادبیات نمی‌کند. اما افسانه‌گردانی رویکرد متفاوتی دارد که مایه‌ی تحول در ادبیات است. افسانه‌گردانی تنها یادآور افسانه‌ها به‌گونه‌ی تلمیح و اشاره نیست، بلکه با بهره‌گیری از بینامتنیت، متن گذشته را دگرگون می‌سازد، تا آن‌جا که خواننده به‌سادگی نداند در شکل‌گیری متن جدید چه متن‌ها و چه افسانه‌هایی دخیل بوده است. در رمان طلسمات با سه رویکرد افسانه‌گویی، افسانه‌گرایی و افسانه‌گردانی مواجه هستیم، در رمان بوف‌کور نیز نویسنده با استفاده از افسانه‌ها و اسطوره‌های زیاد، متن پشین را دگرگون ساخته است. از نتایج این مقاله نیز بهره بردن هر دو رمان از افسانه‌ها علیه افسانه‌هاست. این نوشتار به بررسی این رمان‌ها از دیدگاه افسانه‌گردانی یا بینامتنیت افسانه‌ای می‌پردازد.
 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4645