[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
9 نتیجه برای خاقانی

سید احمد پارسا،
سال 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده

شکوه بر باد رفته ایوان مدائن از دیرباز تأثر روحی بینندگان این بنای تاریخی را به دنبال داشته است. خیام، بحتری، خاقانی، شیخ رضا طالبانی و معروف الرصافی از جمله کسانی هستند که حاصل تأثرات و انفعالات درونی خود را از مشاهده بازمانده‌های این بنای سترگ در سروده‌هایی نغز و پرمغز ارائه داده‌اند که در این میان سروده خاقانی به دلیل سادگی و روانی، فرم و محتوای اثر و موتیف تأثر برانگیز آن از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا خاقانی ـ آن گونه که بسیاری از پژوهشگران معاصر پنداشته‌اند ـ این چامه را بر اساس حس میهن‌دوستی سروده یا بی‌اعتباری دنیا و عبرت گرفتن از آن عامل سرایش این چامه به شمار می‌رود. نتیجه نشان خواهد داد که با این پژوهش می‌توان به درک درست‌تری از این چامه دست یافت.


علی اصغر بابا صفری، گلپر نصری،
سال 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده

سیف‌الدین اسفرنگی ـ شاعر پارسی‌گوی کم‌شناخته ـ به اقرب احتمالات در سده ششم هجری دیده بر جهان گشود. زادگاه او به گواهی نامش و اتفاقِ تذکره‌نویسان اسفرنگ یا اسفره از توابع سمرقند است و از این نگاه دیوان او در بررسی زبان حوزه فرارود (= ماوراءالنهر) پایگاه و جایگاهی ویژه دارد. سیف در صناعت شاعری به بسیاری از پیشینیان و هم‌روزگارانِ خود چشم داشته و قصاید آنان را نمونه قرار داده و استقبال کرده است؛ از خیلِ منظورانِ او می‌توان به مسعودسعد، امیرمعزّی، عثمان مختاری، عمعق بخاری، سنایی، انوری، مجیر بیلقانی، خاقانی و ظهیر فاریابی اشاره کرد که از این میان اقبال او به شعر خاقانی نظرگیرتر و از لونی دیگر است. در این مقاله شماری از همانندی‌های واژگانی و معنایی میان ابیات سیف اسفرنگی و خاقانی را به دست داده‌ایم؛ این همانندی‌ها می‌تواند نشان از آن داشته باشد که سیف دیوان خاقانی را از نظر گذرانده است.


محمد بهنام‌فر، محمدعلی محمدی،
سال 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده

خاقانی یکی از بزرگ‌ترین چکامه‌سرایان ادب پارسی در قرن ششم است. یکی از بارزترین ویژگی‌های سبکی این عصرـ که بیشتر در بین شاعران آذربایجان دیده می‌شود ـ استفاده گسترده از انواع علوم و فنون روزگارـ از جمله نجوم ـ می‌باشد. خاقانی که علم نجوم را تمام و کمال فرا گرفته بود، با پشتوانه استعداد سرشار، معلومات گسترده، ذهن وقاد و طبع روانش، با استادی و مهارت بی‌نظیر خود از مجموع اصطلاحات، احکام و ظرافت‌های این علم در تصویرگری استفاده کرده است. تلفیق باورها و اصطلاحات نجومی با اعتقادات دینی و اساطیری همراه با رعایت انواع تناسب‌های لفظی و معنایی و ترفندهای زیباسازی کلام، گاهی آن‌چنان هنری و شگفت‌انگیز است که خواننده را مات و مبهوت می‌کند و در برابر هنرنمایی و سحر قلم او تسلیم می‌سازد. این مقاله کوشیده است تا بر پایه دقت در ژرف‌ساخت هنری و زیباشناختی شعر خاقانی پاره‌ای از تصاویر شعری او را که ملهم از اصطلاحات و احکام نجومی است، بررسی و تحلیل نماید و میزان، چگونگی و شگردهای استفاده شاعر بزرگ شروان از این باورها و اصطلاحات را در تصویرسازی نشان دهد.


سید احمد پارسا،
سال 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده

ردیف یکی از عوامل مهم و نقش‌آفرین در افزایش موسیقی کناری شعر است. قرار گرفتن آن بعد از قافیه و داشتن وحدت لفظی و معنایی وجه مشترک همه تعاریف این مقوله از آغاز تاکنون بوده است. خاقانی شروانی (595-515 هـ . ق) با هنجارگریزی در این زمینه و استفاده از ظرفیت‌های زبانی چون ایجاد معانی مجازی، کنایی و استعاری جدید در بافت کلام، همه تعاریف موجود در زمینه وحدت معنایی را زیر سؤال برده است؛ به‌گونه‌ای که تنها در یک چامه بلند 145 بیتی 116 معنی گوناگون از ردیف‌های به کار رفته ارائه کرده است. در پژوهش حاضر ضمن نشان‌دادن توان هنری خاقانی در این زمینه، کوشش شده تا در تعریف ردیف نیز تجدیدنظر شود. در این راستا انواع ردیف‌های اسمی، فعلی، قیدی و امثال آن در قصاید خاقانی بررسی شده است.


یوسف اصغری باقوت، مهدی دهرامی،
سال 20، شماره 72 - ( 3-1391 )
چکیده

بخشی از دیوان خاقانی شامل اشعار عربی اوست که اغلاط زیادی در آن راه یافته و تاکنون مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است. این مقاله با یافتن بخشی از این اغلاط کوشیده است صورت صحیح آن‌ها را نشان دهد. نگارندگان مقاله این اشتباهات ناشی از تصحیف، تحریف و کتابت نادرست را بررسی کرده و با توجه به اشعار دیگر خاقانی و شاعران عرب، محور عمودی اشعار، سبک شعر خاقانی، آرایه‌های لفظی، نسخه‌بدل‌ها، معنا و... شکل صحیح را پیشنهاد داده‌اند. این اغلاط به حدی زیاد است که ضرورت دارد اشعار عربی این شاعر بزرگ مجدداً تصحیح شود. به‌دلیل عظمت و شکوه خاقانی و هنرنمایی‌ها و قدرت سخنوری وی در هر دو زبان فارسی و عربی لازم است سروده‌های عربی او عمیق‌تر و دقیق‌تر مورد بررسی قرار گیرد.


احمد غنی پور ملکشاه، مرتضی محسنی، سوگل خسروی،
سال 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده

یکی از موضوعات دلپذیر و مؤثری که از آغاز شعر دَری تا امروز توجه ادب‌شناسان و شعردوستان را جلب کرده مرثیه‌سرایی است که از قدیمی‌ترین دوران در دیوان شاعران موجود بوده است و دراین‌میان، تفاوت فقط در نوع ابراز آن و شدت و ضعف بیان تأثرات قلبی است. خاقانی شروانی یکی از شاعرانی است که در این زمینه طبع‌آزمایی کرده و مهارت و استادی خود را به ثبوت رسانده است. دیوان خاقانی، که همچون دیگر انسان‌ها همواره در گذر حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین بود، پر است از سوگ‌سروده‌هایی در ماتم عزیزان و خویشاوندان. مراثی خاقانی نمایانگر اوج عاطفه و قله احساس این شاعر نازکدل است و از پراحساس­ترین و شاعرانه­ترین آثار اوست. مرثیه‌های این شاعر داغ­دیده و آزرده شروان، از سوز دل و آتش درون او حکایت می‌کند؛ سوزوگدازی که هرگونه حجابی را به آتش می­کشد و با زبانی ساده و بی­تکلف، غوغا و آشوب دلش را برملا می­کند و شرط اساسی مرثیه، که همانا لطافت و رقت و دردانگیزی و شورآفرینی و قوّت تأثیر و دلنشینی است، در مراثی این شاعر در سر حد کمال احساس می‌شود. در این مقاله به بررسی مرثیه در دیوان خاقانی پرداخته شده است.


کامران پاشایی فخری، محمد پاشایی، مسعود دهقانی،
سال 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

خاقانی از خلاقیت هنری ویژه­ای برخوردار است. او توانسته در موضوعات پرشمار اشعاری ماندگار و بی­بدیل پدید آورد. یکی از شاخه­های اصلی هنرنمایی خاقانی مرثیه است. خاقانی بیش ‌از شصت مرثیه سروده است که اغلب از شاهکارهای هنری او به‌شمار می‌روند. مراثی شخصی‌ خاقانی در سوگ عزیزانش از مشهورترین و هنرمندانه­ترین مراثی شعر فارسی هستند. خاقانی برای مرگ فرزندش، رشیدالدین، هفت مرثیه دارد که درشمار معروف‌ترین و عاطفی­ترین مراثی ادب فارسی قرار گرفته‌اند. رنگ­ها کارکرد روان­شناختی ویژه­ای در تصاویر این مراثی دارند. خاقانی با استفاده از سه رنگ سرخ، سیاه و زرد مضامین و تصاویر شاعرانه­ای در این مراثی پدید آورده است. او با استفاده از رنگ­ها، نه‌تنها به توصیف فضاها، شخصیت­ها و حالت‌های مختلف اشیا و انسان­ها پرداخته، بلکه در بُعد معنایی و تصاویر عاطفی نیز از آنها بسیار سود برده است. حضور پربسامد سه رنگ سرخ، سیاه و زرد در این اشعار شکل تصادفی ندارد و براساس روان­شناسی جدید این انتخاب از ضمیر ناخودآگاه خاقانی سرچشمه گرفته است و می­توان با توجه به روان­شناسی رنگ­ها دلیل بسامد هریک از آنها را مشخص کرد. براین‌اساس، در پژوهش حاضر سعی شده است، با درنظرگرفتن بسامد و کارکرد هنری هریک از رنگ­ها، کارکرد روان­شناختی آنها در مراثی خاقانی برای مرگ فرزندش رشیدالدین بررسی شود.


نسرین کریمپور،
سال 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

آثار ادبی محمل بسیاری از ضابطهها، ارزشها، هنجارها، باورها، ساختارها و ابعاد وجودی، فرهنگی و اجتماعی زمان خویش هستند. بسیاری از واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی سده‌های گذشته در بطن آثار ادبی بازمانده از آن دوران قابل شناسایی و پیگیری‌اند. رویکرد انتقادی در تحلیل گفتمان متون ادبی، شناخت دقیق‌تری از تظاهرات گوناگون فرهنگی و اجتماعی، شئون زندگی و نظامهای فکری مردم جامعه صاحب این آثار بهدست میدهد.

مقوله اقتصاد ازجمله ساختارهای اجتماعی و فرهنگیای است که در پژوهشهای ادبی کمتر در کانون توجه قرار گرفته است. بررسی گفتمان اقتصادی در متون ادبی میتواند دیگر گفتمان‌های اجتماعی، فرهنگی و اندیشگانی حاکم بر بستر زمانی خلق این آثار را نیز آشکار سازد. ازاینرو، این مقاله با انتخاب اشعار خاقانی شروانی، به تحلیل انتقادی گفتمان اقتصادی اشعار این شاعر باریکاندیش میپردازد. هدف آن است تا با کمک این رویکرد، تأثیر نوع اندیشه اقتصادی آن روزگار و فرهنگ ناشی از آن در ساخت زبانی، صوری و محتوایی اشعار شاعر بررسی، و چرایی حاکمیت فرهنگ اقتصادی خاص آن دوران نیز تحلیل و تبیین شود.

نتیجه این پژوهش نشان میدهد که بر ساختار اقتصادی دوران خاقانی، گفتمان لزوم شکاف طبقاتی و تجملگرایی حاکم بوده و این دو مقوله به‌کمک گفتمان قدرت ناشی از ثروت، در فرهنگ اقتصادی زمان، طبیعی و نهادینه ‌شدهاند.


محمد پارسانسب، فاطمه احمدی‌زاده کهن،
سال 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده

مفاخره در مقام مضمونی شعری یا به‌عنوان زیرگونه‎ای ادبی، در دیوان‎های شاعران کلاسیک فارسی حضوری پررنگ دارد. این جستار با رویکردی تحلیلی در پی واکاوی مفاخره در شعر شاعرانی چون منوچهری دامغانی، سنایی غزنوی، و خاقانی شروانی برپایه نظریه میدان بوردیو است. به‌این‌منظور، پس از استخراج نمونه‌هایی از قصاید مفاخره‎آمیز این شاعران و درنظرگرفتن مسائل تاریخی و اوضاع اجتماعی حاکم بر دوره‌های موردنظر و منش و  ذهنیت شاعران، کوشش کردیم نمونه‌ها را براساس چهار قاعده میدان ادبی بوردیو (منش، سرمایه، منازعه و بی‌غرضی) تحلیل کنیم. نتایج بررسی‏ها نشان داد که منوچهری، به‌دلیل گرایش به میدان قدرت، برای رسیدن به نام و نان و تثبیت موقعیت خود، شعر و هنرش را برای مدح و مفاخره به این میدان اختصاص داده و اصل بی‌غرضی میدان ادبی را، که در پی ناب‌سازی ادبیات است، رعایت نکرده و به‌همین‌دلیل به حاشیه میدان رانده شده‌ است. اما، با تغییر میدان قدرت در عهد غزنویان دوم و دوره سلجوقی و تغییر احوال شاعران به‌دلیل مسائل و پریشانی‌های به‎وجودآمده، شاعرانی چون سنایی و خاقانی با توجه به منش خاص خود از میدان قدرت فاصله گرفتند و در پی ناب‌سازی ادبیات و مبارزه با میدان قدرت برآمدند که دراین‌میان، خاقانی، به‌دلیل بی‌غرضی و رعایت قواعد میدان ادبی، توفیق بیشتری نسبت به سنایی غزنوی داشته است.


صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 38 queries by YEKTAWEB 4645