[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
10 نتیجه برای نظامی

حسن ذوالفقاری،
سال 14، شماره 53 - ( 6-1385 )
چکیده

در این مقاله ابتدا با اشاره به نظیره‌گویی و تفاوت آن با تقلید و تتبع و اقتباس و سرقت ادبی به اجمال نظیره‌سازان ادب فارسی معرفی می‌شوند. سپس به هفت‌پیکر نظامی و ارزش‌های داستانی آن اشاره‌ای می‌شود و پس از معرفی نظیره‌ها و ترجمه‌های هفت‌پیکر و معرفی داستان‌های آن‏، 21 اثر معرفی می‌شود که مستقیم یا غیرمستقیم از شیوه داستان‌پردازی نظامی تقلید کرده‌اند. در این بررسی درمی‌یابیم که نظامی علاوه بر افسانه‌ای کردن شخصیت تاریخی بهرام‌گور، با پرورش هفت داستان در قالب داستان اصلی بهرام گور، سنت داستانی خاصی را در ادبیات ایران بنا نهاد که از طریق امیر خسرو دهلوی به هند منتقل شد. این سنت داستانی، در هند نشو و نما یافت و با عناصر و بن‌مایه‌های داستان‌های هندی درآمیخت و در شیوه‌های داستانی آن دیار اثرات ژرفی نهاد.
غلامعلی فلاح، عباس ماهیار، سید مرتضی میرهاشمی، صدیقه سلیمانی،
سال 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده

این پژوهش درصدد جواب‌دادن به این پرسش است که «دل» در مخزن‌الاسرار، که زهدآمیز و عرفانی است، چگونه تبیین شده و دارای چه مراتبی است. فرضیه‌ای که در ذهن خواننده و پژوهشگر شکل می‌گیرد، این است که نظامی تلقی خاصی از «دل» داشته و به سبب این‌که یکی از مهم‌ترین بخش‌های مثنوی مخزن‌الاسرار را به آن اختصاص داده، در پی شکل‌دهی شاعرانه ـ عارفانه به آن مفهوم و بن‌مایه بوده است. شیوه بررسی در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل داده‌های متن، به ابعاد گوناگون سؤال‌های‌ طرح‌شده، پاسخ داده شده است.


اسحاق طغیانی، زینب چوقادی،
سال 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده

توصیف مختصات ظاهری شخصیت داستانی یکی از عناصر اصلی شخصیت‌پردازی است که شامل وصف چهره، اندام، پوشش و حرکت می‌شود. از این بین عنصر پوشش در داستان‌های نظامی گنجوی، از عناصر برجسته‌ای است که علاوه بر پرداخت زیبایی شخصیت، از لحاظ جمال‌شناسی نیز قابل بررسی و تأمل است. اصل پوشیدگی در زمان تاریخی وقوع داستان (دوران ساسانی) معادل پرهیزکاری است و در زمان بازآفرینی داستان نیز به دلایل مذهبی و فرهنگی، پوشیدگی نشانه فضیلت اخلاقی است. از سوی دیگر در سنت ادبی فارسی به ندرت با توصیف برهنگی مواجهیم. حکیم گنجه با توجه به فرهنگ، تاریخ داستان و سنت ادبی به ترسیم شکل ظاهری شخصیت‌ها و طبعاً پوشش آن‌ها می‌پردازد. در این مقاله برآنیم با بررسی انواع پوشش در داستان خسرو و شیرین و مطابقت آن با الگوهای پوشش در زمان ساسانی و سلجوقی، به تصویر کلی پوشش در سخن نظامی دست یابیم.


سیدمرتضی میرهاشمی،
سال 20، شماره 73 - ( 7-1391 )
چکیده

زبان فارسی زبانی است ترکیب‌پذیر. همین موضوع سبب شده که بعضی شاعران و نویسندگانی که از خلاقیت ذهنی خوبی برخوردار بوده‌اند بکوشند تا به خلق ترکیب‌های تازه دست یابند. نظامی گنجه‌ای از جمله گویندگانی است که در آثارش با صدها ترکیب تازه و بی‌سابقه روبه‌رو می‌شویم. نظامی از یک سو به‌جهت بهره‌مندی از هوش و استعداد فراوان و از سوی دیگر هم به‌لحاظ آنکه ذوق اهل زمانه خواستار سخن تازه بود و هم از آن رو که تکامل طبیعی زبان ایجاب می‌کرد، توجه خاصی به این موضوع نشان داده است. اگرچه نظامی در ساختن ترکیب‌های جدید خود را به بعضی ترکیب‌های خاص محدود نمی‌کند، روی‌هم‌رفته تعابیر کنایی در آثار او بسامد بالاتری دارد. یکی از این ترکیب‌ها ترکیب کنایی "کبک‌شکستن" است که داستان‌سرای گنجه تنها سه بار از آن در خسرو و شیرین و شرفنامه استفاده کرده است. معانی‌ای که در فرهنگ‌های لغت برای این ترکیب کنایی نوشته‌اند بدین قرار است: عشوه‌کردن، پی‌گم‌کردن و پنهان‌داشتن راز. درباره ساختار این ترکیب هرچند در جایی بحثی نشده است، می‌توان در این مورد به فرضیه‌هایی چند قائل شد. آنچه در این نوشتار بدان می‌پردازیم از طرفی به این فرضیه‌ها مربوط می‌شود و از طرف دیگر به معانی ذکرشده در فرهنگ‌ها تا دریابیم که این معانی تا چه اندازه قابل اعتناست و آیا معنی دیگری نیز برای آن متصور است یا نه.     


محمد ریحانی، راحله عبدالله‌زاده برزو،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف مقاله حاضر تحلیل عناصر کهن‌الگویی داستان ماهان‌ از هفت‌پیکرِ نظامی براساس نظریه تک‌اسطوره ژوزف کمپبل است. ماهان نمادِ خودآگاه وجودِ ماست که به‌خواست ناخودآگاه، به کُنه وجود راه می­برد و با "من"­های نیک و بد درون رویاروی می­شود و با شناخت کارکردهای آنان، به ناشناخته­ترین بخش زیرینِ ضمیر راه می­یابد. او به منابعی که رفتارهای نیک و بد را تغذیه می­کنند پی‌می­برد و پس از همراهی با "من"­های شرورِ ناخودآگاه، به یاری "منِ" نیکِ وجود، به عالم بیداری و هشیاری بازمی­گردد. دیدار او با خضر درون، تولد دوباره خودآگاه و رسیدن به یگانگی و خرسندی وجود است. مسیر ماهان در این سفر درونی انطباق زیادی با مراحل سفر در نظریه کمپبل دارد. 
ذوالفقار علامی، رقیه موسوی، افسانه اکبرزاده مقدم،
سال 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده

خسرو و شیرین دومین منظومه از پنج‌گنج نظامی و از زیباترین داستان‌های عاشقانه ادب فارسی است. این داستان تاکنون از جنبه‌های گوناگون و با رویکردهای متفاوت بررسی شده است. یکی از رویکردهایی که در تحلیل این داستان تاکنون مغفول مانده، تطبیق آن با نظریه فرآیند فردیت از دیدگاه یونگ است. ازاین‌رو، هدف مقاله پیش‌ِرو، واکاوی کنش‌های شخصیت خسروپرویز و تحول شخصیت او و دیگر شخصیت‌های تأثیرگذار این داستان، در طی این مسیر برپایه کهن‌الگوهای آنیما و آنیموس، سایه، نقاب، خویشتن، پیر خردمند و... با روش تحلیلی‌ـ توصیفی است. نتیجه بررسی حکایت از آن دارد که برای نیل به تفرد و یک‌پارچه‌سازی شخصیت خسرو، در جایگاه قهرمان داستان، ورود به عرصه ناخودآگاه الزامی است تا به‌وسیله نمایه‌های نمادین درون، قهرمان به خودشناسی دست یابد و تولدی دیگر در زندگی او حادث و مسیر دست‌یابی به تاج و تخت و شیرین برایش هموار شود.
 
سعید کریمی قره بابا،
سال 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده

نظامی گنجوی از جمله گویندگان پرآوازه‌ای است که حضوری همه‌جانبه در تاریخ فرهنگی ایران دارد و این حضور حتی در دوره معاصر نیز کم‌رنگ نشده است. دراین‌میان، صحنه «آب‌تنی شیرین در چشمه» از منظومه خسرو و شیرین یکی از تصاویر پرجاذبه‌ای است که همواره در کانون توجه شاعران هم‌روزگار ما بوده است. مقاله پیشِ‌رو، به‌روش تحلیل محتوا، می‌کوشد کیفیت و دلایل تأثیرگذاری این تصویر را در شعر معاصر بررسی کند. تأثیرپذیری از این تصویر به دو شیوه انجام گرفته ‌است: در شکل نخست و مهم‌ترِ آن، کل شعر به این تصویر اختصاص یافته است و در نوع دیگر نیز شاعران تنها در بخشی از اشعار خود نیم‌نگاهی به این تصویر انداخته‌اند. در ادامه مقاله، این بحث را پیش کشیده‌ایم که تصویر شیرین در چشمه با مشخصات یک تصویر رمانتیک هم‌خوان است و ازاین‌رو برخی شاعران که در مقطعی از فعالیت حرفه‌ای‌شان تحت تأثیر رمانتیسم بوده‌اند، به این تصویر نظامی اقبالی تام نشان داده‌اند. عصیان، عدول از مرزهای اخلاق، توجه به افسانه‌های محلی، تجلی مثالی و اسطوره‌ای زن/ معشوق، استعاره‌گرایی، پویایی و بالندگی تصویر، بیان آراسته و پرجلوه، زمان و مکانِ محو و رنگ‌باخته و نامشخص، و طبیعت‌گرایی همگی از مشخصات شعر و تصویر رمانتیک به‌شمار می‌آید که اغلبِ آنها در تصویر شیرین در چشمه نیز دیده می‌شود. یکی دیگر از دلایل جذابیت این تصویر را جسمانی‌بودن آن دانسته‌ایم. این تصویر کلاسیک، با جنبه‌های ملایم اغواگرانه‌اش، استعداد آن را داشته است که هم کشش‌های تنانه و زنانه روزگار ما را بازتاب دهد و هم به شعر مدرن هویتی بومی ببخشد.
 
خانم فاطمه قارلقی، آقای دکتر سیدمرتضی میرهاشمی، آقای دکتر حبیب الله عباسی، خانم دکتر عفت نقابی،
سال 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده

منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی برجسته‌ترین اثر از نوع داستان‌های غنایی و بزمی در ادب فارسی است که مخاطبان بسیاری را مجذوب خود ساخته است. اگرچه درباره ساختار روایت های این منظومه پیش از این مقالاتی به رشته تحریر درآمده، اما در زمینه استفاده از شگردهای بلاغی برای اقناع مخاطب و درنتیجه ایجاد تعلیق، در این اثر داستانی تحقیق خاصی انجام نشده است؛ از این رو در بحث حاضر نخست به تعریف اقناع در علوم مختلف و نقش آن در تاریخ فلسفه و بلاغت پرداخته ‌می‌شود و سپس نگاهی گذرا به تعریف تعلیق شده است تا روشن شود که چگونه شگردهای بلاغی می‌تواند در خدمت تعلیق داستانی قرار گیرد. شایان ذکر است که تعلیق‌ها در داستان خسرو و شیرین تا اندازه زیادی حاصل بهره‌گیری شاعر از شیوه‌های بلاغی‌ای است که برای اقناع مخاطب از آنها استفاده شده است. این تعلیق که در واقع سبب ایجاد هجران و دوری بین عاشق و معشوق در فواصل مختلف داستان می‌گردد و از طرفی هم موجب پدید آمدن انتظار در خواننده می‌شود، در برش‌های گوناگون داستانی به چشم می‌خورد. در این مجال، از دو علم معانی و بیان برای بررسی نقش اقناع در ایجاد تعلیق استفاده شده است. از شگردهای علم معانی، اغراض ثانوی کلام یعنی تشویق و ترغیب، تحذیر و هشدار، تکریم و تعظیم  و به ویژه سرزنش و هشدار، و از شگردهای بیانی، اغراض تشبیه، استعاره، و تمثیل، نقش موثرتری در اقناع مخاطب و ایجاد تعلیق ایفا نموده اند.
سیدسعید احمدپور مقدم، ناصر نیکوبخت،
سال 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

چیرهدستی و قدرت نظامی گنجوی در تصویرپردازی و توصیف جزئیات همواره در کانون توجه تحلیل‌گران آثار او بوده، اما تاکنون درباره شگردهای هنری و انواع الگوهای نظامی در توصیف و تصویرآفرینی‌، چنان‌که باید، تحلیلی صورت نگرفته است. در پژوهش حاضر، با انتخاب مثنوی هفت‌پیکر در مقام یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین آثار نظامی، به‌شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی، پاسخ به این دو پرسش بنیادی در دستور کار قرار گرفته است که تصویرگری‌های چیره‌دستانه و توصیف‌های دقیق نظامی در متن، واجد چه کارکردی از نوع زیبایی‌شناختی، بلاغی، روایی و... است و دیگر اینکه آیا امکان ترسیم الگوهایی متقن و اثبات‌پذیر در توصیف‌ها و تصویرسازی‌های نظامی وجود دارد؟ درنتیجه پژوهش، روشن شد که نظامی، با شگرد ایجاد عینیت و شیءوارگی برای موصوف، می­‌کوشد آن را برای خواننده اثر ملموس و واقعی ‌سازد. این موجودیت عینی خود کارکردهای ثانویه‌ای دارد که یا در حوزه بلاغت، یا در ساحت زیبایی‌شناختی، یا ازحیث منطق روایی در متن هفت‌پیکر قابل بررسی است. می‌توان اکثر توصیف‌ها و تصویرپردازی‌های هفت‌پیکر را درقالب الگوهای مشخصی طبقه­‌بندی کرد.
 

سعید کریمی قره بابا،
سال 32، شماره 97 - ( 11-1403 )
چکیده

صمد وورغون شاعر و نویسنده آذربایجانی در نمایش‌نامه فرهاد و شیرین، منظومه خسرو و شیرین را به گونه‌ای برخلاف نیت نظامی گنجوی به سخن درآورده است. او در این اثر در صدد برساخت یک خودی و دیگری بوده است. ایرانیان را بمنزله دشمن تهدید کننده سرزمین‌های ماورای ارس جلوه داده و خصومتی لاینحل میان دو طرف متصور شده است. وورغون هم‌صدا با سیاستمداران کمونیست در پی آن بوده که هویتی مستقل برای جمهوری تازه تأسیس آذربایجان تدارک ببیند؛ به نحوی که با اشتراکات فرهنگی ایران و عثمانی هم‌پوشانی نداشته باشد. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته می‌کوشد تا به این سؤال پاسخ دهد که وورغون خودی و دیگری را چگونه توصیف کرده و از چه راه‌کارهایی برای تعیین و تثیت هویت فرهنگی قفقاز بهره برده است؟ نویسنده این نمایش‌نامه، ایرانیان را افرادی با جنبه‌های منفی مانند تجاوز، آدم‌ربایی، والدین‌کُشی، دروغ‌گویی و غیره توصیف کرده و در عوض، همه صفات مثبت را به مردمان اقلیم بردع نسبت داده است. از جانب دیگر، معرفی شیرین و فرهاد به عنوان عشاقی برخاسته از آذربایجان و نیز خلق شخصیتی با نام آذربابا بخشی از راه‌کارها برای تبلیغ هویت جدید قفقاز بوده است.
 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 39 queries by YEKTAWEB 4645