[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای اساطیر

سید کاظم موسوی، غلامحسین مددی،
سال 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده

شاهنامه آیینه‌ای تمام‌نما از هویت و باورهای کهن ایرانیان در گذشته‌های دور تا پایان دوره ساسانیان است. بسیاری از باورهای کهن ایرانی در هر سه بخش این شاهنامه به‌ویژه در دوره اساطیری و حماسی تجلی یافته است. رستنی‌ها، پدیده‌هایی هستند که در اسطوره‌ها و باورهای توتمی و آنیمیسمی‌ـ که شکل‌هایی از دین‌های ابتدایی‌اند ـ نقش درخور تأملی دارند. بازتاب این باورها را که گاه با اساطیر دیگر اقوام مشترک است در شاهنامه می‌توان یافت. پرستش رستنی‌ها و اعتقاد به تبار نباتی انسان که در میان اقوام مختلف دیده می‌شود در شاهنامه نیز نمود دارد. همچنین بعضی از شخصیت‌های شاهنامه ایزدنبات‌هایی هستند که شکل زایش و مردن آن‌ها مشابه نمونه اساطیری آن‌هاست. در حقیقت این شخصیت‌ها صورت پیکرگردانی‌شده ایزدنبات‌های اساطیری هستند.


حسن ذوالفقاری،
سال 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده

یکی از بن­مایه­های داستان­های عاشقانه جنگجویی معشوق است. در تاریخ اسطوره­ای و افسانه­ای ایران نام زنان و معشوقه­هایی چون گلشاه، سروخرامان، گردآفرید، عذرا و سنمبر را می­یابیم که درکنار عاشقان خود به صحنه نبرد آمده و چون مردان جنگجو از آنها دفاع می­کردند. این آثار بازمانده حماسه­های بزرگ یا بازآفرینی آنهاست و چنان در رمانس‌های عیاری و عاشقانه بسامد دارند که به‌صورت بن­مایه درآمده­اند. در این مقاله می‌کوشیم درکنار معرفی این منظومه­ها و معشوقان آنها، کنش­های این زنان جنگجو را نشان دهیم و معلوم کنیم که معشوقان در تمام منظومه­ها منفعل نبوده­اند.
ده داستان­ تحت بررسی در این مقاله عبارت‌اند از: بانوگُشَسْب‌ْ‌نامه، رابعه و بکتاش، سهراب و گردآفرید، شاهدخت ایرانی از هزارویکشب، حیدربیک و سمنبر، قهرمان قاتل، گردیه و خسرو پرویز، ورقه و گلشاه، وامق و عذرا، همای و همایون.


چیمن فتحی، رامین محرمی، بیژن ظهیری ناو، شهریار گیتی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

شاهنامه فردوسی، حماسه منظوم اساطیری ایران، بر مدار ستیز نیروهای عینیت­یافته ناساز عالم، یعنی ایران و انیران و نبرد شخصیت­ها و قهرمانان آن، می­گردد؛ زیرا از دیدگاهی فلسفی، طرح هستیِ تاریخ اساطیری ایران هم اساساً بر مبنای هماویزی دوگانه­های ناساز افکنده شده است. یکی از مهم­ترین دیدگاه­های فلسفی به تاریخ، نگرش فریدریش هگل، فیلسوف تاریخ­گرای آلمانی، است. در این نگرش، ماهیت و هدف تاریخ، همان ماهیت انسان است و ماهیت انسان، رسیدن به خودآگاهی و آزادی است و این آزادی تنها بهنحو تدریجی و دیالکتیکی تحقق­پذیر است؛ از‌این‌رو، در فلسفه هگل، جنگ وسیله­ای برای پیش­بُرد دیالکتیک تاریخ به‌شمار می­آید و ایجاد پیکار میان شخصیت­های انسانی، به‌مثابه خدایگان و بنده، اساس رسیدن به خودآگاهی معرفی شده است. نبرد بین انسان­ها در شاهنامه فردوسی هم گفتار «خدایگان و بنده» در فلسفه هگل را به ذهن متبادر می­کند. در بخش اساطیری شاهنامه، دست‌یابی به خودآگاهی و تحقق آن در تاریخ اساطیری ایران، تنها از راه نبرد دو سوی مخالف، به‌مثابه خدایگان و بنده، در نبردهای بین جمشید و ضحاک، ضحاک و کاوه (و آن­گاه فریدون)، فرزندان فریدون، شهادت ایرج و کین‌خواهیِ (دادباوری) او به‌وسیله منوچهر روی می­دهد. این جستار، با رویکردی تحلیلی‌ـ‌‌توصیفی به تحلیل فلسفه تاریخ شاهنامه فردوسی، با تأکید بر گفتار «خدایگان و بنده» پرداخته و به این نتیجه رسیده است که در این حماسه اساطیری، همه ستیزگی­­ها هر بار به گونه­ای آمیختگیِ وحدت­بخش نائل می­آیند که هم­تراز لحظه­های سنتز یا هم­نهاد دیالکتیکی هگلی و در حقیقت، اسباب فراگرد تاریخی و راه رسیدن به خودآگاهی و آزادی از رهگذری دیالکتیکی است و این همان امکان خوانش فلسفه تاریخ اساطیری ایران در شاهنامه فردوسی برپایه فلسفه تاریخ هگلی است.
ف
یحیی کاردگر، حسن شهریاری،
سال 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده

شناخت اساطیر و حماسه­ها برای آشنایی با فرهنگ و تمدن گذشته ملت­ها مهم و ضروری است. ازاین‌رو، بررسی تحولاتی که به دلایل سیاسی و اجتماعی و گذر زمان در اساطیر و حماسه­های جامعه­ای ایجاد می‌­شود، شایسته توجه است. تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است که مبنای آن شناسایی علل و چگونگی تحولات راه‌یافته در سیمای اساطیری و حماسی ایران در امهات کتاب‌های تاریخی فارسی از قرن سوم تا پایان حکومت صفویه باشد.
نتایج این پژوهش، که به روش توصیفی ـ‌تحلیلی انجام شده است، عبارت‌اند از: حذف بسیاری از اندیشه­های دین زرتشتی از سیمای اساطیر ایرانی در نتیجه غلبه اعراب و نفوذ اسلام، دگرگونی در پاره­ای اعمال و کردارهای شخصیت‌های اساطیر ایرانی و نفوذ آموزه­های اسلامی‌ در آن­ و اختلاط و آمیختگی با اسرائیلیات، دگرگونی‌هایی که در قالب شخصیت‌ها، داستان‌ها و جغرافیای اساطیری راه یافت و اختلاط‌هایی که به‌واسطه رواج اسرائیلیات به‌شکل هم‌زمانی، نسب‌سازی‌های جعلی، یکسان‌پنداری و وابستگی‌های جغرافیایی اساطیر ایرانی را تحت تأثیر خود قرار داد. از دیگر دستاوردهای این پژوهش، نمایاندن نفوذ تفکرات قوم سامی‌ در اساطیر ایرانی و منطق باورپذیری عصر مورخ بر روایات ایرانی است که به افسانه­پردازی‌های گوناگون درباره آنها منجر شده است.                                                            
                                                      
 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4645