[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
8 نتیجه برای دین

اکبر شامیان ساروکلایی، زهرا دلپذیر،
سال 18، شماره 69 - ( 9-1389 )
چکیده

در ایران باستان موبدان همواره یکی از مقامات برجسته جامعه به‌شمار می­آمدند و در دربار شاهان نفوذی فوق­العاده داشتند. این امر به‌خوبی در مشهورترین حماسه ملی ایران نمود یافته است و به حدی اهمیت دارد که با بررسی نقش و جایگاه موبدان در شاهنامه چگونگی ارتباط دین و حکومت در ایران باستان مشخص می­شود. خویشکاری موبدان در شاهنامه منحصر به اجرای مناسک دینی نیست. آن­ها هم در اداره کشور اختیارات گسترده­ای دارند، هم از نظر علمی سرآمد زمان خویش­اند، هم تعلیم و تربیت را به عهده دارند و هم راوی داستان­های کهن هستند. نظارت بر امور اقتصادی و پرچم­داری در جنگ­ها نیز از دیگر کارکردهای موبدان به‌شمار می­رود. شایان یادآوری است واژه موبد در شاهنامه همیشه به معنای عالم دینی نیست، بلکه توسّع معنایی یافته و بر دانا و خردمند نیز اطلاق شده است. نگارندگان می‌کوشند کنش­ها و سلسله‌مراتب موبدان را بر اساس متن شاهنامه و با استفاده از برخی متون پهلوی و تواریخ عهد اسلامی بازنمایند.


ارحام مرادی، نسیم عظیمی‌پور،
سال 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده

دقایق‌الشعر ازجمله کتاب‌های فارسی در حوزه بلاغت است که در سده هشتم هجری تألیف ­شده است. این کتاب را پیشتر محمدکاظم امام منتشر کرده است. با بررسی دست‌نویس‌های موجود این کتاب، تحریری تازه از آن یافت شد که حاوی اختلافات و اضافاتی مهم نسبت به صورت چاپی آن است. در این جستار با بررسی تفاوت­های تبارشناختی دست‌نویس­های این کتاب و با استفاده از برخی منابع کهن، آگاهی­هایی تازه درباب مؤلف، مهدی­الیه و محل تألیف کتاب عرضه می­شود.


کامران پاشایی فخری، محمد پاشایی، مسعود دهقانی،
سال 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

خاقانی از خلاقیت هنری ویژه­ای برخوردار است. او توانسته در موضوعات پرشمار اشعاری ماندگار و بی­بدیل پدید آورد. یکی از شاخه­های اصلی هنرنمایی خاقانی مرثیه است. خاقانی بیش ‌از شصت مرثیه سروده است که اغلب از شاهکارهای هنری او به‌شمار می‌روند. مراثی شخصی‌ خاقانی در سوگ عزیزانش از مشهورترین و هنرمندانه­ترین مراثی شعر فارسی هستند. خاقانی برای مرگ فرزندش، رشیدالدین، هفت مرثیه دارد که درشمار معروف‌ترین و عاطفی­ترین مراثی ادب فارسی قرار گرفته‌اند. رنگ­ها کارکرد روان­شناختی ویژه­ای در تصاویر این مراثی دارند. خاقانی با استفاده از سه رنگ سرخ، سیاه و زرد مضامین و تصاویر شاعرانه­ای در این مراثی پدید آورده است. او با استفاده از رنگ­ها، نه‌تنها به توصیف فضاها، شخصیت­ها و حالت‌های مختلف اشیا و انسان­ها پرداخته، بلکه در بُعد معنایی و تصاویر عاطفی نیز از آنها بسیار سود برده است. حضور پربسامد سه رنگ سرخ، سیاه و زرد در این اشعار شکل تصادفی ندارد و براساس روان­شناسی جدید این انتخاب از ضمیر ناخودآگاه خاقانی سرچشمه گرفته است و می­توان با توجه به روان­شناسی رنگ­ها دلیل بسامد هریک از آنها را مشخص کرد. براین‌اساس، در پژوهش حاضر سعی شده است، با درنظرگرفتن بسامد و کارکرد هنری هریک از رنگ­ها، کارکرد روان­شناختی آنها در مراثی خاقانی برای مرگ فرزندش رشیدالدین بررسی شود.


حسین حسن رضائی،
سال 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده


 برخی کلمات و ترکیبات در دیوان حافظ هست که توجه دقیق به آنها ما را به دنیای شعر و اندیشه او نزدیک می‌کند. از جملۀ این کلمات و ترکیبات «جام» و مترادف­های آن است. بسامد کلمه جام و مترادف­های آن در دیوان حافظ از تعلقِ خاطر زیاد او به جام نشان دارد. در این مقاله، برای بررسی جام در دیوان حافظ، درباره اهمیت جام در ادبیات فارسی و دیوان حافظ، نظر شارحان متقدم و معاصر درباره معنا و کارکرد جام در حافظ بیان شده است. متن مقاله به دو قسمت تقسیم می­شود: در قسمت اول، جام در سنت شعری قبل از حافظ بررسی شده است. قبل از حافظ، غالباً سه نوع جام یا شراب داریم: زمینی، عرفانی و خیامانه. در قسمت دوم، ذیل عنوان‌هایی، به هنرنمایی­های حافظ با جام پرداخته شده است: 1. تکرار و برجسته‌کردن جام و تبدیل آن به بن‌مایه نمادین، 2. تقابل­سازی با جام و به‌کاربردن آن همچون ابزاری برای مبارزۀ سیاسی و اجتماعی، 3. اختلاط معانی و کارکردهای گوناگون و متضاد جام با یکدیگر، 4. ساخت بیانِ متناقض­نما با جام و خلق ابیات شاهکار. مقاله حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی، در پایان نتیجه می­گیرد که حافظ آگاهانه با تکرار جام آن را برجسته و نمادین ساخته و با اختلاط معانی ایرانی و اسلامی جام، منشوری ساخته که هر خواننده­ای، به فراخور تجربه و دانش خود، می­تواند معانی گوناگونی از آن دریافت کند.
 
دکتر مصطفی ذوالفقارطلب، دکتر محمد جمالی،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

زبان به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های مهم فرهنگ هر جامعه در تبادل اندیشه‌های مختلف، نقش اساسی ایفا می‌کند. از سوی دیگر، دانش فقه به‌عنوان یکی از علوم شرعی کاربردی، رسالت استنباط احکام شرعی عملی مکلفان را بر عهده دارد. توصیف و تحلیل عناصر زبانی فارسی در متون کهن فقهی و آثار فقهی آن، هدف این پژوهش است. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن استقرا، نمونه‌هایی از واژه‌ها و عناصر زبان فارسی در متون برگزیده کهن فقهی را به دست می‌دهد، برخی ویژگی‌های زبانی، دستوری و نحوی این نمونه‌ها تحلیل می‌کند و برخی ویژگی‌های برجسته نظیر کاربرد توأمان واژه‌های فارسی وعربی، تغییر ساختار نحوی جمله، و تغییر معنایی، تحول واجی و آوایی و تحریف واژه‌های فارسی در منابع کهن فقهی عربی و فارسی را دقیق‌تر بررسی می‌کند.
 نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زبان فارسی در میان زبان‌های غیرعربی در متون کهن فقهی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ به‌طوری‌که اغلب واژه‌های غیرعربی در این متون از زبان فارسی اقتباس و معرّب شده‌اند. در کنار منابع کهن فقهی به زبان عربی، اندک منابع ارزشمند کهن فقهی به زبان فارسی نیز وجود دارند که به‌عنوان نمونه‌هایی از کاربرد زبان فارسی به‌عنوان زبان دین از ارزش بی‌مانندی برخوردارند. این بررسی‌ می‌دهد که اغلب مؤلفان متون کهن فقهی عربی که از زبان فارسی اثر پذیرفته‌اند، از دیار فارس یا آشنا به زبان فارسی بوده و یا فقهای عرب‌زبانی بوده‌اند که زندگی اجتماعی مسلمانان فارسی‌زبان در آثار آنان تجلی یافته است. در پژوهش حاضر به دو بخش از این آثار فقهی دقیق‌تر پرداخته شده است. نخست، حکم ترجمه فارسی قرائت سوره «فاتحه» در نماز که مذاهب فقهی در این مسئله دارای سه دیدگاه متمایز هستند. با بررسی ادله و مستندات این دیدگاه‌ها، دیدگاه تفصیلی ناظر بر جواز ترجمه فارسی سوره فاتحه در حالت عدم توانایی بر قرائت درست و عدم جواز آن در حالت توانایی بر قرائت درست، دیدگاه برگزیده است. دیگر، دیدگاه فقهی جاری ساختن طلاق به زبان فارسی که در این مسئله دو دیدگاه متمایز وجود دارد. قول برگزیده در این مسئله، دیدگاه ناظر بر صحت و امکان فقهی وقوع طلاق به زبان هر قومی است.
خانم پوران پودات، دکتر مریم صادقی گیوی، دکتر اشرف شیبانی اقدم،
سال 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده

تاریخ جهانگشا اثری تاریخی‌ـ‌ادبی با نثری فنی است. یکی از شاخصه‌های این کتاب، بهره‌گیری از صورخیال در بیان مفاهیم سیاسی است. پرسش اساسی این پژوهش آن است که صورخیال در جهانگشا چه نقشی در تثبیت اقتدار سیاسی و دینی دولت‌ها دارد. واکاوی صورخیال در جهانگشا به‌روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی نشان داد که این صور ابزار تولید گفتمان قدرت و سازمان‌دهنده افکار خاص سیاسی هستند. کاربرد انواع صورخیال و شگردهای بیانی در جهانگشا صرفاً به‌منظور آرایش سخن و هنرنمایی نبوده، بلکه هدف جوینی غیر از گزارش وقایع تاریخی، اقناع مخاطب و القای مفاهیم سیاسی نیز بوده است. جوینی در اثر خود، مانند دیگر نویسندگان متون منثور، تلاش می‌کند با استفاده از کارکرد اقناعی و القایی انواع صورخیال بر مفاهیم سیاسی مانند الهی‌بودن منشأ قدرت، مقدّربودن فرمانروایی سلاطین، پادشاهی، الزامات و وظایف پادشاه، اطاعت محض از سلطان، قدرت نظامی دولت و سرکوب دشمنان تأکید کرده است تا به القای مشروعیت سیاسی و دینی دولت‌ها، تثبیت اقتدار، و توجیه عملکرد آنها بپردازد.

ناصرقلی سارلی، اکرم قربانی چراغ‌تپه،
سال 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده

پژوهشگران عرفان و تصوف اسلامی شکل‌گیری زبان تصوف و گفتمان عرفانی را از جنبه‌های بسیار مهم تاریخ تصوف شمرده‌اند؛ به‌ویژه تمایز تدریجی زبان تصوف از زبان دین و تبدیل آن به گفتمانی مستقل موضوع پژوهش‌های ارزشمندی بوده است. پژوهشگران نشان داده‌اند که تجربه عرفانی و تفسیر قرآنی ابتدا از هم جدایی‌ناپذیر بوده‌اند و زبان تجربه عرفانی صرفاً از واژگان قرآنی بهره می‌برده است، اما به‌تدریج، تجربه عرفانی استقلال می‌پذیرد و از زبان قرآنی/زبان دین جدا می‌شود و زبانی خاصّ خود پدید می‌آورد. از ویژگی‌های واژگانی زبان قرآن/دین، بهره‌گیری از تقابل‌های دوگانی است. تقابل‌هایی چون بهشت/دوزخ، خیر/شر، دنیا/آخرت اساس آموزه‌های دینی و قرآنی را می‌سازند و در متون اهل تصوف نیز با بسامد بالا به‌کار می‌روند. کاربرد تقابل‌های دوگانی در متون اهل تصوف از تقابل‌های دوگانی دینی بسیار فراتر می‌رود و به‌ویژه در کتاب‌های تعلیمی تصوف، اصطلاحات جدید فراوانی برمبنای تقابل دوگانی شکل می‌گیرد. یکی از وجوه تمایز زبان تصوف، واسازی تقابل‌های دوگانی است. این واسازی هم در تقابل‌های دوگانی زبان دین و هم در تقابل‌های برساخته در زبان اهل تصوف اعمال می‌شود. این واسازی شکل‌ها و جنبه‌ها گوناگون و متفاوتی دارد و تحلیل آن می‌تواند ما را با خلاقانه‌ترین و نوآورانه‌ترین ابعاد جهان‌بینی و تجربه عرفانی صوفیان آشنا سازد. این ابداع زبانی که در نوبودن و یگانگی تجربه عرفانی ریشه دارد، نشانه اصالت آن تجربه است. در این پژوهش، واسازی و فرارفتن از تقابل‌های دوگانی را در یک پیکره از خلاقانه‌ترین سخنان اهل تصوف که از متون نثر فارسی فراهم آمده است بررسی کرده‌ایم. با تحلیل و طبقه‌بندی شکل‌های گوناگون این واسازی و فرارفتن نشان داده‌ایم چگونه این ویژگی، به زبان اهل تصوف نوعی خصوصیت شعری و هنری می‌بخشد و آن را در جایگاهی کاملاً متمایز نسبت به متون دینی و زبان اهل شریعت قرار می‌دهد. فرارفتن از تقابل‌های دوگانی با ویژگی پارادوکسی زبان اهل تصوف ارتباط نزدیکی دارد و امکان بیان تجربه‌های پیچیده‌تری را برای اهل تصوف فراهم می‌آورد.
 

دکتر مهین پناهی، دکتر علی محمدی آسیابادی، معصومه طاهری،
سال 32، شماره 97 - ( 11-1403 )
چکیده

mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')">مفهوم شادی، همواره موضوع علم اخلاق و عرفان بوده و با عناوین مختلفی مانند سعادت و خیر، بیان شده است. این مفهوم در فلسفه در قالب دو دیدگاه نسبت به سعادت بشری، یعنی دیدگاه لذت‌گرایی اپیکوری و سعادت‌گرایی ارسطویی بررسی شده است. شادی به شکل ساده، دو نوع است: شادیی که نقطۀ مقابل آن، غم و اندوه است و شادیی که نقطۀ مقابل ندارد و پایدار است. شادی نوع اول، شادی عوام و شادی نوع دوم، شادی خواص است. در فلسفه‎های اخلاق بر شادی پایدار، تأکید شده است. اپیکورس (341- 270 ق.م) فیلسوف دوران هلنیستی یونان باستان که به «فیلسوف شادکامی» معروف است، با تلقی لذتِ پایدار به عنوان خیر نهایی انسان، شیوۀ عملیای ارائه می‎دهد که به سعادت و شادمانی منتج می‎شود. در واقع، شادی مورد نظر اپیکور شادی نوع دوم است که نقطۀ مقابل ندارد و دائمی است.
جلال‏الدین محمد مولوی (604-672 هـ.ق) نیز یکی از عارفانی است که شادی در کلام او موج می‎زند. شادی مورد نظر مولوی نیز شادی پایدار است و با عوامل بیرونی و درونی زوال نمی‎یابد. توجه به این موضوع در هر دو دیدگاه، باعث شد تا فرآیند دستیابی به شادی از دیدگاه اپیکور و مولوی بررسی شود.
روش: در این مقاله سعی شده است به روش مطالعۀ کتابخانه‎ای و مقایسه و تحلیل داده‎ها؛ مخصوصاً در مثنوی و غزلیات شمس، بررسی شود که آیا بین شادی‎گرایی اپیکوری با شادیگرایی از دیدگاه مولوی ارتباطی وجود دارد یا خیر. روش ارائۀ اطلاعات از طریق مقایسۀ چند مؤلفه از دیدگاه اپیکور و مولوی دربارۀ شادی بر پایۀ تبارشناسی تاریخی است.
یافتهها و نتایج: با مطالعۀ دقیق در آرا و افکار اپیکور و سیرۀ عملی او، می‎توان به این نتیجه رسید که لذت از نگاه اپیکور نه تنها لذت‎های مادی و زودگذر نیست، بلکه او نیز مانند دیگر نظریه‎پردازان اخلاق باستان، غایت را با عنوان اودیمونیا یا شادی (سعادت) بیان می‎کرد. هدف فلسفه او رسیدن به شادی پایدار است. بدین ترتیب که انسان با ایجاد محدودیت‎هایی برای لذت‎جویی‎های موقتی و ناپایدار خود، تلاش می‎کند به آتاراکسیا دست یابد. از سوی دیگر فلسفۀ عملی اپیکور به بیان مؤلفه‏هایی می‎پردازد که با برخی از دیدگاه‎های عارفان مسلمان، از جمله مولوی دارای وجوه اشتراک است.


 


صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4645