[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای شاملو

غلامرضا سالمیان، سید محمد آرتا، دنیا حیدری،
سال 20، شماره 73 - ( 7-1391 )
چکیده

استفاده از بیان غیرمستقیم و نمادپردازی در ادبیات فارسی پیشینه­ای دیرینه دارد. شاعران کلاسیک برای بیان مفاهیم عرفانی و صوفیانه از نماد استفاده فراوانی کرده­اند. در دوران معاصر از آنجا که دید شاعران آفاقی­تر از شعرای سنتی است و اندیشه­های سیاسی و اجتماعی در ذهن آنان بر اندیشه­های فردی ودید انفسی غلبه دارد، کاربرد نمادها نیز دگرگون می­شود و نماد در شعر معاصر برای بیان اندیشه­های سیاسی و اجتماعی به‌کار می­رود. نمادپردازی سیاسی‌ـ اجتماعی پدیده­ای جدید است که آغازگر آن نیماست، اما این فن در دوره­های بعد توسط پیروان مکتب نیما، به‌ویژه احمد شاملو، تداوم می­یابد. شاملو به صراحت‌ در کلام علاقه­ای نشان نمی­داد؛ از این رو، به منظور گسترش عمق و عرصه معنا در اشعارش از نماد بهره فراوانی برده است و نمادپردازی از ویژگی­های اساسی شعر اوست. شاملو در نظام نمادپردازی متفکرانه و آگاهانه خویش تلاش کرده است تا نمادهای تکراری ادبیات کلاسیک را متحول کند و در معناهای نو به‌کار گیرد. پژوهش تطبیقی حاضر می­کوشد تفاوت دلالت معنایی نمادهای شعر کلاسیک و نمادهای به‌کاررفته در اشعار احمد شاملو را واکاوی کند و شیوه­های ظهور آن‌ها را باز نماید.


علی صفایی، علی علیزاده جوبنی،
سال 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده

در این مقاله، شعر "حرف آخر" از احمد شاملو هدف تحلیل گفتمانی قرار گرفته و در ساحت مؤلفه‌های ادبی شعر، آنها که ازطریق طنزآفرینی، مقاصد گفتمانی را پیش می‌برند، بررسی شده‌اند. بدین‌منظور نخست در سطح خرد، یکایک جملات متن شعر ازنظر ساخت وجهی برپایه الگوی فرشیدورد بررسی و ذیل ده‌گونه دسته‌بندی و شمارش شده‌اند. سپس در سطح کلان، عناصر گفتمانی شعر برپایه الگوی "هالیدی و حسن" تحت بررسی قرار گرفته‌اند تا چشم‌انداز دقیقی از ساختار انسجامی متن در بازتاب مقاصد گفتمانی نشان دهند. نتایج تحلیل خرد و کلان به‌صورت جدول‌های بسامدی استخراج و چکیده جدول‌ها در متن مقاله گنجانده شده است. سپس عوامل ادبی که به‌طور عمده در این شعر برای طنزآفرینی به خدمت گرفته شده‌اند نیز به‌منزله مؤلفه‌های گفتمانی تحلیل شده‌اند. این پژوهش نشان می‌دهد شعر مزبور مبتنی بر تقابل گفتمانی است و بی‌آنکه به منطق گفتمان وفادار باشد، از مؤلفه‌های گفتمانی و ادبی به‌ویژه مؤلفه‌های طنزآفرین برای تثبیت و تقویت گفتمان همسو و نقض گفتمان معارض بهره گرفته است.


ابراهیم رضاپور،
سال 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده

تاکنون پژوهش­های نسبتاً خوبی در زمینه روابط بین جنسیت، استعاره و گفتمان درباب متون سیاسی، رسانه­ای و ادبی انجام شده است. در پژوهش حاضر، سعی شده است روابط جنسیت و استعاره در شعر بررسی شود. پرسش­های اساسی پژوهش عبارت‌اند از: نقش جنسیت در ساخت و گزینش استعاره در اشعار شاملو و مشیری چگونه است؟ آیا می­توان پذیرفت که استعاره ابزاری برای بازنمایی جنسیت­گرایی در اشعار ذکرشده است؟ در این پژوهش، داده­ها از مجموعه اشعار احمد شاملو و فریدون مشیری استخراج و با توجه به نظریه گفتمانی استعاره چارتریس‌ـ‌‌بلک تجزیه و تحلیل شده­اند. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که جنسیت­گرایی در اشعار شاملو و مشیری وجود دارد، اما میزان جنسیت­گرایی در اشعار شاملو به‌مراتب بیشتر از اشعار مشیری است؛ چراکه حوزه معنایی جنگ در استعاره­های مفهومی اشعار شاملو بیشتر از اشعار مشیری است. بنابراین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که در ساخت و گزینش استعاره در اشعار جنسیت، نگرش و اندیشه شاعر، احساسات او و فضای اجتماعی حاکم بر روزگار شاعران مؤثرند و البته عامل جنسیت نقش مهمی در ساخت و گزینش استعاره ایفا می­کند.
خانم زهره فلاحی، دکتر احمد خیالی خطیبی، دکتر محمدصادق فربد،
سال 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده

رابطه جامعه و ادبیات دوسویه است؛ به¬طوری‌که هریک بر دیگری اثر می¬گذارد. بوردیو در نظریه عمل به تعامل ادبیات و جامعه و تأثیر متقابل آن‌¬دو بر یکدیگر پرداخته است. در مقاله حاضر، با هدف تحلیل جامعه¬شناختی اشعار احمد شاملو با استفاده از نظریه «عمل» پیر بوردیو، سه رکن منش، میدان و کنش در تحلیل اساس قرار داده شده تا طرز تفکر و نوع عملکرد این شاعر نوپرداز معاصر روشن شود. نوع تحقیق در این نوشته، ازحیث ماهیت و روش، توصیفی‌-تحلیلی و براساس هدف، بنیادی‌-نظری است. یافته¬های تحقیق حاکی از آن است که ذهنیت شاعر، که برمبنای نوع تربیت فردی و اجتماعی در خانواده و جامعه شکل گرفته، مَنشی ثابت و پایدار است و با ذائقه (منش) خاصی که دارد، در مواجهه با قدرت حاکم (میدان)، به میزان برخورداری از سرمایه¬های موجود، سبک زندگی را انتخاب می¬کند و با توجه به جایگاهی (قطب استقلال) که در آن قرار می¬گیرد، در اثر تضاد دیالکتیکی (بین منش و میدان)، موضعی سخت و به¬شدت منفی می‌گیرد و کنش¬های متفاوتی نشان می¬دهد که برآیند آن سرودن اشعار سیاسی‌ـ‌اجتماعی و در مرتبه اعلی، نوآوری در زیر¬میدان تولید شعر فارسی است.

سیداحمد پارسا، منصور رحیمی،
سال 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده

زندان‌سروده‌های احمد شاملو ازنظر ساختاری، کارکردی، مضمونی و گفتمانی تفاوت‌های معناداری با شکل کلاسیک حبسیه دارد. در پژوهش حاضر، با رویکردی تلفیقی و از راه به‌کارگیری ابزار گفتمانی و نشانه‌شناختی، زندان‌سروده‌های احمد شاملو بررسی شده است. در پژوهش حاضر، به‌منظور تفسیر کارکرد زندان به‌مثابه ابزاری تنبیهی، از آرای فوکو درباب مراقبت و تنبیه استفاده شده و در جهت تبیین مناسبات قدرت و پیوندش با فضای انضباطی و مجازات زندان، گریزی به مبحث سلطه و اقتدار زده شده و از آثار جامعه‌شناسان و فیلسوفانی چون ماکس وبر و توماس هابز بهره‌ گرفته شده است. در تفسیر فضای زندان نیز آرای لوفور در خصوص فضا و منظر به‌کار گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که شاملو اتهامش را نمی‌پذیرد و مجازات را نامشروع می‌داند و به‌این‌وسیله کارکرد تنبیهی و انضباطی زندان را بی‌اعتبار می‌کند؛ نیز، فضای زندان در زندان‌سروده‌های شاملو فضایی گفتمانی است که شاعر کوشیده است با گریزهای پیاپی به فضای بیرونی، از ظرفیت دیالکتیکی فضا بهره بگیرد و زندان را از هویت کالبدی و متعین خود به‌مثابه مکانی بسته و محصور تهی کند و آن را همچون تجربه زیستی بایسته‌ای در جهت نیل به مقصود به‌تصویر بکشد.

قدسیه رضوانیان، سورن ستارزاده،
سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده

   
    مسأله­ی "سوژه" مهم­ترین شاخص تمایز ادبیات کلاسیک و مدرن است. "من" در ادبیات کلاسیک، اغلب کلی و انتزاعی است اما در ادبیات معاصر، پیرو فلسفه مدرن، من فردیت­یافته و انضمامی و به عبارتی سوژه­ی کنشگر است. شاید آشکارترین نمود این چرخش پارادایمی به ویژه در شعر-  را بتوان در نوع مواجهه با "سوژه" دید. شعر معاصر از سطحی­ترین وجه رمانتیک تا پیچیده­ترین وجه فلسفی آن بیانگر سوژه­ای خودبسنده است که خاستگاه آن انسان­محوری است. احمد شاملو، از شاعرانی است که "من" در شعر او،  سوژه است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی و خوانشی انتقادی،  با مطالعه مجموعه اشعار شاملو و انتخاب نمونه­های دلالتگر، به هرمنوتیک خود/سوژه در شعر او می­پردازد و از آنجا که این من/خود/سوژه طی شش دهه سرایش شعر، دستخوش تلاطمات و تحولاتی بوده است، تکیه گاه نظری بحث نیز به فراخور این تطورات، هم به سوژه­ی فلسفی می­پردازد که بر اندیشه و آگاهی فردی تأکید می­ورزد و هم به سوژه­ای که برساخت اجتماعی است؛ از همین رو  تلفیقی است از مباحث میشل فوکو در مورد هرمنوتیک خود و حکمرانی بر خود و دیگران، نظریه کنش متقابل نمادین که به من فردی و من اجتماعی می­پردازد، نظریه­ی اگزیستانسیالیسم که آزادی، انتخاب و مسئولیت را محور مباحث خود قرار می­دهد و در نهایت نظر آلتوسر در مورد سوژه؛ یعنی سوژه با s (حرف کوچک) و سوژه با S (حرف بزرگ)، آنجا که "من"  در شعر سیاسی شاملو، به مثابه شبه­سوژه­ای ایدئولوژیک تحت انقیاد حزب توده است، همانا subject ، و در شعر فلسفی او که حاصل شناخت و آگاهی بر اساس تجربه­ی زیسته خود او، و تأمل در مورد هستی، انسان، زندگی، و مرگ  است، به مثابه سوژه­ی اعظم(Subject) است.
 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4645