[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
9 نتیجه برای فرهنگ

وحید سبزیان پور،
سال 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده

بسیاری از صاحب‌نظران چون علامه قزوینی، فروزانفر، خزائلی و... دستمایه اندیشه‌های سعدی را در آثار شاعران عرب جستجو کرده‌اند. حسینعلی محفوظ در تحقیق مفصلی مدعی است که سعدی بن‌مایه‌های فکر و اندیشه خود را از مضامین شاعران عرب به‌ویژه متنبی گرفته است. در این گیرودار مدافعان سعدی با طرح مسایلی چون توارد، طبع‌آزمایی، و برشمردن انگیزه‌های انسانی و عالی و نیز معانی ارجمند و... در آثار سعدی، به دفاع از شیخ شیراز پرداخته‌اند. شیوه این مقاله از لونی دیگر است، زیرا با ورق زدن تاریخ به زمانی عقب‌تر از عهد عباسی، در جستجوی مضامین فکری گلستان سعدی در فرهنگ باستانی ایران هستیم. در این تحقیق با ارائه بیش از 40 شاهد که در پژوهش‌های در دسترس و موجود به آن‌ها اشاره نشده، به منزله مشتی از خروار، نشان می‌دهیم که اندیشمندان ما به جای ذره‌بین انداختن در متون عربی و جستجوی سرچشمه‌های مضامین سعدی، اگر دست را سایه‌بان چشم کنند بسیاری از این حکمت‌ها را در فرهنگ ایران باستان خواهند یافت.


اکبر شامیان ساروکلایی، زهرا دلپذیر،
سال 18، شماره 69 - ( 9-1389 )
چکیده

در ایران باستان موبدان همواره یکی از مقامات برجسته جامعه به‌شمار می­آمدند و در دربار شاهان نفوذی فوق­العاده داشتند. این امر به‌خوبی در مشهورترین حماسه ملی ایران نمود یافته است و به حدی اهمیت دارد که با بررسی نقش و جایگاه موبدان در شاهنامه چگونگی ارتباط دین و حکومت در ایران باستان مشخص می­شود. خویشکاری موبدان در شاهنامه منحصر به اجرای مناسک دینی نیست. آن­ها هم در اداره کشور اختیارات گسترده­ای دارند، هم از نظر علمی سرآمد زمان خویش­اند، هم تعلیم و تربیت را به عهده دارند و هم راوی داستان­های کهن هستند. نظارت بر امور اقتصادی و پرچم­داری در جنگ­ها نیز از دیگر کارکردهای موبدان به‌شمار می­رود. شایان یادآوری است واژه موبد در شاهنامه همیشه به معنای عالم دینی نیست، بلکه توسّع معنایی یافته و بر دانا و خردمند نیز اطلاق شده است. نگارندگان می‌کوشند کنش­ها و سلسله‌مراتب موبدان را بر اساس متن شاهنامه و با استفاده از برخی متون پهلوی و تواریخ عهد اسلامی بازنمایند.


نسرین کریمپور،
سال 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

آثار ادبی محمل بسیاری از ضابطهها، ارزشها، هنجارها، باورها، ساختارها و ابعاد وجودی، فرهنگی و اجتماعی زمان خویش هستند. بسیاری از واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی سده‌های گذشته در بطن آثار ادبی بازمانده از آن دوران قابل شناسایی و پیگیری‌اند. رویکرد انتقادی در تحلیل گفتمان متون ادبی، شناخت دقیق‌تری از تظاهرات گوناگون فرهنگی و اجتماعی، شئون زندگی و نظامهای فکری مردم جامعه صاحب این آثار بهدست میدهد.

مقوله اقتصاد ازجمله ساختارهای اجتماعی و فرهنگیای است که در پژوهشهای ادبی کمتر در کانون توجه قرار گرفته است. بررسی گفتمان اقتصادی در متون ادبی میتواند دیگر گفتمان‌های اجتماعی، فرهنگی و اندیشگانی حاکم بر بستر زمانی خلق این آثار را نیز آشکار سازد. ازاینرو، این مقاله با انتخاب اشعار خاقانی شروانی، به تحلیل انتقادی گفتمان اقتصادی اشعار این شاعر باریکاندیش میپردازد. هدف آن است تا با کمک این رویکرد، تأثیر نوع اندیشه اقتصادی آن روزگار و فرهنگ ناشی از آن در ساخت زبانی، صوری و محتوایی اشعار شاعر بررسی، و چرایی حاکمیت فرهنگ اقتصادی خاص آن دوران نیز تحلیل و تبیین شود.

نتیجه این پژوهش نشان میدهد که بر ساختار اقتصادی دوران خاقانی، گفتمان لزوم شکاف طبقاتی و تجملگرایی حاکم بوده و این دو مقوله به‌کمک گفتمان قدرت ناشی از ثروت، در فرهنگ اقتصادی زمان، طبیعی و نهادینه ‌شدهاند.


قدمعلی سرامی، محمدحسن مقیسه،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش، نشان‌دادن توجه و گرایش عمیق قلبی و علمی اقبال لاهوری، شاعر بزرگ پاکستانی، به فرهنگ و تمدن ایران و زبان فارسی است.
تحقیق با تحلیل یک بیت شعر از غزلی معروف که اقبال درباره ایرانیان سروده آغاز می‌شود و با شواهد فراوان از آثار منثور و­ منظوم اقبال، نشان داده می­شود که او با فرهنگ ایران و حتی با برخی از نشانه‌های جزئی آن به‌خوبی آشنا بوده است. آن‌گاه پنج موضوع که عبارت‌اند از دین، فلسفه و کلام و عرفان، عقل و عشق، تلفیق و زبان فارسی که از مهم‌ترین مؤلفه­های فرهنگ ایرانی هستند تحلیل می‌شوند و همین موضوع­ها با آثار اقبال لاهوری سنجیده می­شوند تا نشان داده شود که مؤلفه­های فرهنگی و آداب و سنن ایرانیان در همه کتاب­ها و نوشته­های علمی و ادبی و فلسفی و حتی دیدگاه اجتماعی او به میزان بسیار زیادی تأثیر­گذار بوده است.
یافته پژوهش این است که اقبال به‌رغم آنکه با چهار فرهنگ ایرانی، اسلامی، هندی و اروپایی و چند زبان زنده دنیا مانند انگلیسی، اردو، عربی و آلمانی آشنا بوده، بیشترین و عمیق­ترین تأثیرها را از فرهنگ و تمدن ایران و شعرا و دانشمندان و عرفا و فلاسفه ایرانی و اندیشه­های ایشان و نیز از زبان و ادبیات فارسی پذیرفته است؛ به‌گونه­ای که علاوه بر دارابودن دیوان شعری مستقل به زبان فارسی، آشکارا نیز بیان کرده است که زبان فارسی را برای بیان خواسته‌های قلبی­اش مناسب‌تر از زبان مادری­اش می­داند.
سیدعلی قاسم زاده، محمدشفیع صفاری، حسین علی‌نقی،
سال 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده

ارتباطات غیرکلامی را می­توان جزء نشانه­های تصویری به‌شمار آورد که امروزه برای روان‌شناسان و جامعه­شناسان، به‌دلیل اهمیت آنها در انتقال معنا و تنظیم روابط بینافردی، جایگاهی ویژه دارد. یکی از مهم­ترین زیرشاخه­های این مبحث «زبان بدن» نامیده می­شود که درمیان همه جوامع بشری از دیرباز تاکنون وجود داشته است. این نشانه­های غیرکلامی ـ‌که برخی قدمتی چندهزارساله دارندـ در فرهنگ­ها و سنن اجتماعی اقوام گوناگون، با وجوه مشترک و گاه اختلافی، کاربرد و کارکرد فرهنگی و بلاغی دارند. روشن است هرچه بستر ادبی چنین بازنگری و رویکردی کهن­تر و البته جامع­تر باشد، ارزش تحلیل­های آن در بازشناسی فرهنگی و اجتماعی و حتی زیبایی­شناسی متون بیشتر است. بی­گمان، شاهنامه فردوسی ‌ـ‌که نماینده فرهنگ و تفکر ایرانی در عصر پیشاتاریخی تا ادوار تاریخی مقارن با ظهور اسلام است‌ـ می­تواند بهترین ظرف بازنمایی کنش­های ارتباطی برون‌زبانی در تاریخ فرهنگی کهن ایران باشد. چنان­که به‌سبب ماهیت پیش­نمونی شخصیت­های شاهنامه، بسیاری از نشانه­های غیرکلامی آنها را نیز می­توان کهن­الگوی بسیاری از کنش­های رفتاری یا زبان بدن ایرانی در ساحت و هنگامه زندگی حماسی، یعنی شکل­گیری هویت ملی و اجتماعی ایرانیان، محسوب کرد. در این جستار با واکاوی مفاهیم «زبان بدن» در کنشهای غیرزبانی شخصیت­های برجسته شاهنامه تلاش شده است این مفاهیم پوشیده و پیچیده فرهنگی رمزگشایی شود. از نتایج تحقیق برمی­آید که بازنمایی زبان بدن شخصیت­های شاهنامه نه از روی اتفاق که کاملاً آگاهانه به‌قصد جلب ‌توجه مخاطب و بازاندیشی او در الگوهای رفتار فردی و اجتماعی اقوام ایرانی و غیرایرانی به‌قصد بازشناسی هویت فرهنگی ایرانیان، بیشتر از رهگذر کنایه­سازی و نمادپردازی صورت گرفته است.
حسین اکبری، حبیب جدیدالاسلامی قلعه نو، مصطفی سالاری،
سال 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده

فرهنگ عامه بخش مهمی از منظومه فکری شاعران است و شناختن مؤلفه‌های آن در سرعت­بخشیدن به فرآیند تشریح ذهنیات شاعران اثر برجسته­ای دارد. محمدحسین کبریایی، ابن‌حسام خوسفی و نزاری قهستانی از شاعران برجسته منطقه قهستان (جنوب استان خراسان) هستند که با تکیه بر عناصر فرهنگ عامه، موضوعات مختلف معرفت­شناختی، غنایی و اخلاقی را در اشعار خود بازتاب داده‌اند. در این مقاله، با تکیه بر روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، زمینه­های کاربست فرهنگ عامه در چهار بخش کلی «باورها»، «آداب و رسوم (با تکیه بر مشاغل)»، «کنایه و تمثیل» و «واژگان محلی» در شعر کبریایی بررسی شده است. همچنین، در اشعار نزاری و ابن­حسام ذیل چندین مؤلفه از این موضوع سخن به‌میان آمده است. به‌نظر می­رسد شاعران قهستان، با به­کارگیری این عناصر، در فرآیند طرح و شرح مقولات تعلیمی و عرفانی، و محسوس جلوه­دادن اغراض خود موفق عمل کرده­اند. ازآنجاکه بخش اعظم مخاطبان این شاعران مردم عامی بوده­اند، به­‌کاربردن عناصر فرهنگ عامه در منظورشناسی سخنشان و برقراری ارتباط استوار گروه هدف با اشعارشان مؤثر بوده است. کبریایی با استفاده از این شگرد سطح کیفی سخن خود را آگاهانه تنزل داده است تا ارتباطی سه‌وجهی میان او، متن تولیدی و گروه هدف به‌وجود آید. نزاری و ابن­حسام نیز غالباً مسائل غنایی را منعکس کرده­اند.
 
عفت نقابی، مهناز اکبری،
سال 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده

نشانه‌شناسی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی نشانه‌ها در جهت درک معانی نهفته در متن می‌پردازد. این رویکرد که از زبان‌شناسی، جامعه‌شناسی، نقد ادبی و... بهره می‌گیرد، روشی کارآمد برای تجزیه و تحلیل است. تحلیل نشانه‌شناختی سفرنامه‌ها فرصتی برای خوانشی تازه و فهم بهتر از آنها فراهم می‌کند. به‌علاوه، می‌تواند نقش سفرنامه‌ها را در ترسیم و بازنمایی اوضاع اجتماعی و فرهنگی جوامع روشن کند. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی نشانه‌های اجتماعی سفرنامه حاج سیاح، که طولانی‌ترین سفرنامه یک فرد عادی ازلحاظ بعد زمانی و مکانی در عصر ناصری است، با استفاده از نشانه‌شناسی پیر گیرو، زوایای پنهانی از هویت، فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی سرزمین‌های سیاحت‌شده روشن شود. این پژوهش، که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته است، به مقایسه و گاه نشان‌دادن تقابل فرهنگ ایرانی ـ اسلامی با فرهنگ اروپایی و تقابل انسان‌ها با خود و نیز با محیط زندگی می‌پردازد. یافته‌ها نشان می‌دهد که مسائل و اعتقادات دینی، به‌مثابه یکی از نشانه‌های هویت، مهم‌ترین دغدغه نویسنده است که هم در داخل و هم در خارج از ایران با دیدی نقادانه بدان پرداخته است. توجه بیش از حد او به مکان‌های مقدس همچون مساجد، معابد و کلیساها حاکی از هویت دینی او در جایگاه طلبه‌ای جوان است.  
 
جواد دهقانیان، محمد خسروی‌شکیب، مهناز طبیعت‌بلند،
سال 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده

اگر بپذیریم فرهنگ نوعی متن است، ناگزیر باید قبول کرد که تاریخ جهانگشا متنی است که نقطه برخورد ایدئولوژی‌های مختلفی است که هریک بخشی از هویت و فرهنگ ایرانی را شکل می‌دهند. در این پژوهش، برخلاف رویکردهای فرم‌گرا، تاریخ جهانگشا برپایه آن‌دسته از رهیافت‌های نقد ادبی بازخوانی شده است که متن را در پیوند دیالکتیکی و تعاملی با زمینه‌های مادی تولید آن در نظر می‌¬گیرند. ازاین‌رو، ابتدا، ایدئولوژی¬های موجود در متن معرفی و تحلیل می‌شوند و پس از مشخص‌شدن نقش آنها در شکل¬دهی نظام ایدئولوژیک آن، تضادهای گفتمانی آشکار می‌گردد و درنهایت به تأثیر این ایدئولوژی¬ها بر متن پرداخته می-شود. عوامل مختلفی همچون بافت تاریخی، نهادهای اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک در شکل¬گیری این متن و صورت زبانی آن مؤثر بوده‌اند. به‌نظر می‌رسد بیش‌از تعقیدهای زبانی و بیانی، این تضادهای گفتمانی و ایدئولوژیک و تناقض‌های فرهنگی است که سبب اضطراب، آشفتگی و پیچیدگی متن شده است. واکاوی و بازیابی جریان‌های ایدئولوژیک متن نه‌تنها سبب خوانش‌های متفاوت می‌شود، بلکه به خواننده کمک می‌کند به قضاوتی تازه و متفاوت از وجوه ادبی و تاریخی و البته فرهنگی متن دست یابد.
دکتر محمد خسروی شکیب،
سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده

ضرب­ المثل­ ها ابزاری فرهنگی هستند که بخاطر فشردگی زبان و الگوی آوایی و ادبی ویژه، می­ توانند مقاومت فکری مخاطبان را تقلیل و نوعی خاص از معنا و مفهوم را بر آنها تحمیل کنند. نشانه­ شناسی فرهنگی ضرب­ المثل­ های فارسی، نشان می­ دهد که تبعیض جنسیتی و تقلیل جایگاه زنان، می­ تواند ریشه در استانداردها و هنجارهای فرهنگی داشته باشد. در بسیاری از ضرب­ المثل­ ها، زنان «دیگری و حاشیه» و مردان «خود و مرکز» تلقی می­ شوند. این مقاله با روش تحلیلی، توصیفی و کیفی، تعدادی از ضرب­ المثل­ های جنسیتی را با تاکید بر نشانه­ شناسی فرهنگی مورد انتقاد قرار می­ دهد تا ضمن آسیب­ شناسی، نشان دهد که تقابل دوگانۀ «مرد» و «زن» چگونه مولفه­ هایی چون «مردسالاری»، «ازدواج»، «تولیدمثل»، «زیبایی ظاهری»، «اقتصاد مردانه»، «قدرت ذهنی»، «رهبری و مدیریت» و ... را تحت تاثیر قرار داده است و موجب شده تا زن در «حاشیه» و مرد در «مرکز» متن فرهنگ، قرار گیرد. تحلیل نشانه­ شناختی فرهنگی ضرب­ المثل­ ها، نشان­ دهندۀ این حقیقت است که «زن» بودن، محصول ایدئولوژی مردسالار است؛ تفکری که آگاهانه و یا ناآگاهانه به دنبال آن است تا زن «دیگری» باشد. این تفکر با مراقبت و کنترل پنهان، زنان را از متن اصلی اجتماع کنار و در نهایت به دنبال «انکار نمادین» آنها­ست.   

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 38 queries by YEKTAWEB 4645