[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای قصه

حمیدرضا توکلی،
سال 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده

از آشکارترین ویژگی‌های روایت مولانا در مثنوی،‌ درآمیختن قصه‌ها با یک‌دیگر است. راوی در میانه روایتِ یک قصه به قصه‌ای دیگر می‌گریزد و یا می‌کوشد دو قصه پیاپی را درپیوندد و گاه به روایت هم‌زمان دو قصه توأمان می‌پردازد. نویسنده در این نوشتار کوشیده است پس از بررسی چند و چون اسالیب «قصه در قصه» و سوابق آن و نیز برخی نظریه‌پردازی‌های پیرامون آن، جلوه‌های شاخص و ممتاز این شیوه را در مثنوی تبیین کند.


حسین حسن پور آلاشتی، مراد اسماعیلی،
سال 18، شماره 68 - ( 4-1389 )
چکیده

توجه به اسطوره و مفاهیم اسطوره‌ای و حضور آن‌ها در ذهن شاعران به دلیل مایه‌وری کم و بیش آن‌ها از ناخودآگاه قومی و جمعی که حجم عظیمی از محتوای آن را عناصر و مفاهیم اسطوره‌ای شکل می‌دهد، گرچه در شعر امری ناگزیر می‌نماید، گویی در شعر معاصر، به‌خصوص در شعر شاعرانی که دارای نگرش‌های فلسفی، اجتماعی یا فکری خاصی هستند، نمود بیشتری دارد و شاعران به شکل گسترده‌تری به انطباق عناصر اسطوره‌ای با شرایط جدید یا به خلق اسطوره‌های جدید از مفاهیم و واقعیت‌های عصر دست یازیده‌اند. اخوان ثالث از جمله شاعرانی است که هم حجم وسیعی از عناصر اسطوره‌های کهن ایران را در شعر خود به کار گرفته و هم تحت تأثیر شرایط اجتماعی ـ تاریخی عصر از مفاهیم و واقعیت‌های اجتماعی اسطوره‌سازی کرده است. در این مقاله تلاش شده است تا چرایی و چگونگی خلق اسطوره شکست در شعر «قصه شهر سنگستان» و کیفیت باززایی برخی از عناصر کهنی که در این شعر آمده و شاعر در به تصویرکشیدن «شکست» از آن بهره جسته است مورد بررسی قرار گیرد.


مهوش واحددوست، علی دلائی میلان،
سال 19، شماره 71 - ( 9-1390 )
چکیده

شاهنامه میراث عظیم ادبی ایران است که در آن با بهره­گیری از عناصر مختلف اسطوره­ای، تاریخی، داستانی، غنایی و... کلیتی منسجم و منحصربه‌فرد شکل گرفته که آن را از حماسه­های ملت­های دیگر متمایز و جدا ساخته است. بهره‌گیری مناسب از همه این عناصر آن را حتی به میل و خواسته مخاطبان امروزی خود هم بسیار نزدیک کرده است. در شاهنامه کنش و واکنش­ قهرمانان و پهلوانان به شکل­ بسیار جذابی به تصویر کشیده شده­ است. این قهرمانان در سراسر زندگی پرماجرای خود با آزمون­های زیادی روبه‌رو می­شوند که از آن­ها می­توان به «خان» تعبیر کرد. گاهی این خان­ها گسترش یافته و با اضافه‌شدن ویژگی­های دیگری به آن‌ها، به حالت داستانی کامل درآمده­اند که از آن­ها با نام «هفت‌خان» یاد می­شود؛ در اینجاست که پای اسطوره به دامن قصه می‌لغزد و اسطوره و قصه یکی می­شود. قصد ما در این مقاله بررسی نکات کلیدی و مشترک آزمون­ها، خان­ها، هفت‌خان‌ها و هفت‌خان‌گونه‌های‌ قهرمانان در شاهنامه (که شمار آن‌ها متفاوت است) و سایر حماسه­ها براساس روش تطبیق ساختاری است.


مریم سیدان،
سال 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده

نقد روان‌شناختی برپایه دیدگاه‌های روان‌شناسانی نظیر فروید و یونگ بنیان نهاده‌ شده است، اما لزوماً به نظریات این دو تن محدود نمی‌شود. آنچه در این رویکرد حائز اهمیت است، تسلط منتقد بر نظریه‌های روان‌شناختی و استفاده مناسب از آنها برای بازخوانی متن و عرضه معنای جدیدی از آن است. «اسماعیل شجاع» عنوان داستان کوتاهی است از هوشنگ مرادی کرمانی. موضوع اصلی داستان جزو مباحث مرکز توجه در علم روان‌شناسی است: فوبیا یا ترس شدید در دوران کودکی. نگارنده کوشش کرده است با توجه به نظریه‌های روان‌شناختی رایج در زمینه بیماری فوبی متن داستان را بازخوانی کند: نخست، بیماری فوبی تعریف و نشانه‌های آن بیان شده است. سپس درباره انواع آن، علت‌های ابتلا به این بیماری و راه‌های درمان آن سخن رفته است. سرانجام، این موارد به‌تفکیک در داستان بررسی شده‌اند. در پایان مقاله، نویسنده با بیان دلایلی، بخش‌هایی از این داستان را برای درمان کودکان مبتلا به فوبی، در ضمن فرآیند قصه‌درمانی، مناسب تلقی کرده است.


یداله جلالی پنداری، سکینه عباسی،
سال 23، شماره 78 - ( 3-1394 )
چکیده

بن‌مایه کلان "در کوزه (خم) افتادن (انداختن)" و شکل دگردیسی‌یافته آن، که ریشه در آیین‌های کهن ایرانی دارد، یکی از تصاویر رایج در اشعار و قصه‌ها و حتی ضرب‌المثل‌های ادب فارسی است اما به‌علت فراموش‌شدن آیین‌های مربوط به آن، منشأ این تصاویر ناشناخته مانده است. در مقاله حاضر بخشی از قصه‌ها و ضرب‌المثل‌ها و صورخیال ادب فارسی را، که حامل این آیین هستند، تحت بررسی قرار داده‌ایم. حاصل کار نشان می‌دهد که ادبیات به‌طور غیرمستقیم، نگهدارنده و حافظ شعائر و آداب و رسوم بی‌شماری نظیر این آیین است. همچنین گاهی همبستگی کامل میان آیین و تصویر ادبی وجود دارد و گاهی شعائر و آیین‌ها ازنظر صورت یا محتوا، متأثر از نفسانیات شاعر و عوامل خارجی تغییر یافته و دگرگون شده‌اند.


مرتضی حیدری،
سال 23، شماره 79 - ( 11-1394 )
چکیده

بایستگی استفاده از دانش­های نوین ادبی در ارزیابی متون قرآنی و نوشته­های برآمده از معارف قرآنی در جهان امروز بر پژوهشگران مسلمان آشکار و گریزناپذیر است. در پژوهش حاضر ساختار قصه حضرت یوسف(ع) در ترجمه تفسیر طبری با استفاده از نظریه ریخت‌شناسی پراپ تحت ارزیابی قرار گرفته است. برای رسیدن به نتیجه­ای مناسب­تر، این قصه به چهار داستان بخش شده و شخصیت­ها و خویش­کاری­های آنها در هر داستان هدف تحلیل انتقادی قرار گرفته است. شمارگان شخصیت­های قصه و چگونگی خویش­کاری­های آنها تطابق ساختاری این قصه را با نظریه پراپ و تبصره­های نظریه او به­روشنی نشان می‌دهد. حرکت­های سه داستان از چهار داستانِ این قصه از الگوهای حرکتی شش­گانه پراپ پیروی کرده است؛ تنها در داستان دوم این قصه حرکتی دو­مقطعی دیده می­شود که با الگوهای حرکتی پراپ هم‌خوانی ندارد و حرکت تازه­ای به‌شمار می­رود. پراپ در آرای خود به ریشه­های دینی قصه­ها توجه زیادی داشته و نظریه ریخت­شناسی او در مطالعه قصه یوسف(ع) بسیار کار­گر افتاده است. ازآنجاکه پراپ به ساختار­ها توجه داشته نه روساخت­ها و جزئیات کمّیت­زای قصه­ها، آرای او در مطالعه قصه­هایی غیر از قصه­های پریان نیز کار­گشاست. نگارنده در پایان پیشنهاد می­کند، با بهره­گیری از آرای پراپ، همه قصه­های قرآنی و تفاسیر این قصه­ها ارزیابی ساختاری شوند تا ساختار بنیادین این قصه­ها به دست آید.


منوچهر تشکری، محمدرضا صالحی مازندرانی، شیما فاضلی،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده

قهرمان­گرایی یکی از موضوعات اساسی در داستان­های عامه منثور فارسی است. قهرمان‌ـ پهلوان در این داستان­ها از نظر کنش، الگو و عملکرد، ویژگی‌هایی دارد که عموماً متعلق به باورهای اسطوره­ای و سنت­های قهرمانی پیش و پس از اسلام در ایران است. عوامل تاریخی و اجتماعی زیادی را می­توان در نگاه‌داشت و انتقال این سنت­ها و باور­ها مؤثر دانست که وجود شاهنامه فردوسی یکی از مهم­ترین آنهاست. به­گونه­ای که در اغلب موارد می‌توان کنش­ها و ویژگی­های پهلوان در شاهنامه را پروتوتایپ یا نمونه نخستین قهرمان‌ـ‌پهلوان ادب عامه دانست. در این پژوهش، با بررسی چهار اثر منثور قهرمانی از ادب عامه فارسی (سمک عیار، حسین کرد، قصه حمزه، امیرارسلان) که هر یک متعلق به دوره­ای خاص هستند و زمینه غالب در هر کدام قهرمانی است، به شناسایی برخی از ویژگی­های جسمانی، اخلاقی و کنش­های رزمی، سیاسی و اجتماعی قهرمان‌ـ پهلوان و مقایسه آن با شاهنامه پرداخته­ایم. نتایج به‌دست‌آمده از این تحقیق به این قرار است: با وجود شکل‌گیری آثار مزبور در سده­های تاریخی، قهرمان‌ـ پهلوان بسیاری از ویژگی­های اسطوره‌ای و حماسی پهلوان شاهنامه را در خود حفظ کرده است. برخی از این کنش­ها و ویژگی­ها کاملاً با نمونه­های اسطوره­ای و حماسی شاهنامه مطابقت دارد و راویان و نویسندگان سعی در هم‌سان­سازی قهرمان‌ـ پهلوان ادب عامه با شاهنامه داشته­اند. در مواردی نیز با وجود شباهت، تفاوت­هایی میان این کنش­ها و ویژگی­ها دیده می­شود. تفاوت­ها اغلب در اخلاق و برخی از کنش­های سیاسی و اجتماعی قهرمان‌ـ پهلوان بوده است که حاصل موقعیت فکری و فرهنگی دوران پدیدآمدن آثار ادب عامه و تغییر و تحولات نظام عیاری است. بیشترین شباهت­ها نیز در ویژگی­های ظاهری، قدرت جنگاوری، نوع تولد، تربیت، مراحل رشد و سال­های آرمانی قهرمان‌ـ پهلوان دیده می­شود.
 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4645