[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
43 نتیجه برای من

حکیمه دبیران،
سال 14، شماره 53 - ( 6-1385 )
چکیده

وجود عرفای‌ بزرگوار پارسی‌‌گویی‌ چون‌ شیخ‌ شرف‌الدّین‌ احمد بن‌ یحیی‌ منیری‌ در شبه‌ قارّه ‌به‌ مرور ایّام‌ موجب‌ آگاهی‌ عموم‌ مردم‌ هند و گرایش‌ آنان‌ به‌ دین‌ مبین‌ اسـلام‌ شده‌ است‌. تلفیق ‌عرفان‌ اسـلامی‌ و زبان‌ فارسـی‌ در هند، ضرورت‌ پژوهش‌ و بحث‌ درباره‌ ارزش‌ و اهمیّت‌ آثار فارسی‌ باقی‌مانده‌ در آن‌ خطّه‌ و اهتمام‌ در احیای‌ آن‌ها را ایجاب‌ می‌کند. یکی‌ از این‌ آثار گرانقدر عرفانی‌ «مکاتیب‌ صدی‌» یا صد مکتوب‌ شرف‌الدّین‌ است‌ که‌ آن‌ را با نثر فصیح‌ و عالمانه‌ فارسی‌ خطاب به‌ مریدان‌ خویش‌ نگاشته ‌است‌. این‌ امر علاوه‌ بر این‌که‌ گویای‌ بسط‌ و گسترش‌ عرفان‌ اسلامی‌ در آن‌ خطّه‌ است‌، نشان‌ می‌دهد که‌ به‌ شهادت‌ آثار موجود، زبان‌ فارسی‌ نه‌ تنها در شهرهای‌ بزرگ‌، بلکه‌ در اقطار و اکناف‌ شبه‌ قارّه‌ هند رواج‌ داشته‌ و زبان‌ مجالس‌ وعظ‌ و محافل ‌ادبی‌ و عرفانی‌ و نامه‌‌نگاری‌‌های‌ دوستانه‌ و رسمی‌ آن‌ دیار، زبان‌ شیوای‌ فارسی‌ بوده ‌است‌. بررسی‌ و تحلیل‌ «مکتوبات‌» هم‌ از جنبه‌ ادبی‌ و هم‌ از لحاظ محتوا اهمیت دارد، لذا در این‌ مقاله‌ پس‌ از شرح‌ مختصری‌ درباره‌ احوال‌ و آثار شرف‌الدّین‌، به‌ تحلیل‌ محتوای‌ «مکتوبات‌» و ارائه‌ نمونه‌‌هایی‌ از چند مکتوب‌ پرداخته‌ شده ‌است‌.
مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی،
سال 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده

امروزه کمتر نقدی را می¬توان یافت که از کارکردهای ساختاری بی¬بهره باشد. پیشرفت¬های نقد ادبی معاصر، منجر به ایجاد مکتب ساخت‌گرایی با الهام از نظریات زبان¬شناسانه "فردینان دوسوسور" گردید. تحلیل ساختاری به ویژه بر آثار روایی یکی از شگفت¬ترین دستاوردهای نقد ادبی معاصر است. در حوزه داستان¬ها و قصه¬های اساطیری و حماسی، بهترین شیوه تحلیل و طبقه¬بندی ساختاری را در آثار ولادیمیر پراپ روسی می¬توان یافت. روش او طبقه¬بندی قصه¬ها و تحلیل رمزگانی هر طبقه است. ولادیمیر پراپ مانند بسیاری از روایت¬شناسان دهه¬های اخیر، برای تجزیه و تحلیل روایت‌ها از تحلیل زبان‌شناسی ساختارگرا استفاده کرد. پراپ با بررسی مجموعه¬ای از صد حکایت با ترکیب¬بندی مشابه، ساختار یک "شاه حکایت" را بیرون کشید. وی پس از تجزیه و تحلیل یکصد قصه از مجموعه قصه¬های روسی به سی‌ویک خویش‌کاری دست پیدا کرد. وی معتقد بود این الگو را می¬توان در مورد سایر قصه‌های عامیانه و حتی رمان¬ها به کار برد. روش پراپ بعدها توسط محققان دیگر مورد استفاده قرار گرفت و گاهی نقدهایی بر آن وارد شد. نظام پراپ به رغم کاستی‌هایش، نقطه شروعی برای نظریه¬پردازان بعدی شده است و نظریه¬پردازان بعد از او از روش کار پراپ بسیار تأثیر پذیرفتند. نوشته حاضر با الهام گرفتن از شیوه و الگوی پراپ، سعی در طبقه¬بندی داستان «بیژن و منیژه» از داستان¬های شاهنامه فردوسی و تحلیل آن دارد، هدف این مقاله اثبات الگوی پراپ در این داستان است.


ابراهیم محمدی، جلیل‌اله فاروقی هندوالان، سمیه صادقی،
سال 19، شماره 70 - ( 1-1390 )
چکیده

رمان و داستان مدرن نقش شگرفی در بازخوانی روایت­های اسطوره­ای و بازپردازی آن‌ها در ادبیات روایی امروزی ایفا می­کند. یکی از دلایل مهم توجه ویژه و کاملاً متفاوت این­گونه داستان­ها و رمان­ها به بن­مایه­های اسطوره­ای ضرورتی است که نویسندگان معاصر بنابر دگرگونی اوضاع اجتماعی و دگرگونی­های اساسی اندیشه و نگرش انسان احساس کرده­اند: بی­انسجامی جهان آشفته معاصر که همه گفتمان‌هایش سرشار از تناقض­، بی­انسجامی­ و قاعده­گریزی­ ا­ست، انسان امروزی را شیفته روایت‌های نامنسجم، غیرخطی گسسته­نما و سرشار از بی­نظمی­های زمانی‌ـ ‌که پیشینه‌ای غنی در روایت­های اسطوره­ای داردـ کرده است. شهریار مندنی­پور یکی از نویسندگان برجسته ادبیات معاصر فارسی است که می­توان آثارش را از حیث ساختار و پردازش برخی از عناصر داستان به‌ویژه عنصر زمان به روایت­های اسطوره­ای همانند دانست. این پژوهش نشان می­دهد که زمان در برخی از داستان­های کوتاه او، همانند زمان در روایات اسطوره­ای 1. کیفی و ذهنی است نه عینی و کمی؛ 2. اعتبار خود را از رویداد یا حادثه روایت‌شده می­گیرد؛ 3. دورانی و چرخه­ای است نه خطی و مستقیم. البته اثبات این همانندی­ها لزوماً به معنای تأثیر­پذیری آگاهانه مندنی‌پور از روایات اسطوره­ای نیست.  


سید جمال‌الدین مرتضوی، سجاد نجفی بهزادی،
سال 19، شماره 70 - ( 1-1390 )
چکیده

تصرف ذهن شاعر در مفاهیم و امور عادی زندگی و ارتباط آن با طبیعت حاصل بینش و آگاهی او­ از پدیده­های طبیعی و جهان بیرون است. مجموعه تصاویر حاصل از انواع صورخیال (استعاره، تشبیه، مجاز، کنایه) در دیوان هر ­شاعری بیانگر لحظه­هایی­ است که با درون و جهان درونی او سروکار دارد؛ در واقع، انعکاس روح، شخصیت و ویژگی­های درونی اوست. هدف این پژوهش بررسی عناصر خیال (استعاره، تشبیه، مجاز، کنایه) و بسامد هرکدام در شعر امین‌پور و منزوی و دست‌یافتن به نتایجی حاصل از اندیشه، عواطف، احساسات و نگرش آن‌ها به جهان و زندگی است. تصاویر مشترک این دو شاعر یا تصویر مرکزی اشعار آن‌ها مربوط به عشق و مسائل پیرامون آن است، هرچند بازتاب اجتماع و مسائل اجتماعی نیز کم‌وبیش در اشعارشان به چشم می­خورد. تصاویر شعری دو شاعر، زنده، پویا و دیداری است. در شعر هرکدام از آن‌ها تقلیدی اندک و ناچیز مشاهده می­شود، ولی حوزه تصاویر و صورخیال خویش را به تصاویر شعر سنتی منحصر نکرده­اند، بلکه نوآوری­هایی در شعر هر کدام مشاهده می­شود. تشبیهات، بیشتر فشرده و حاصل امور حسی ـ انتزاعی است.


سید احمد پارسا، دلارام مهدوی،
سال 19، شماره 71 - ( 9-1390 )
چکیده

مطالعات رده­شناسی زبان حاکی از آن است که میان مقوله­های نحوی و معنایی‌-‌‌منظوری رابطه­ای مستقیم وجود ندارد. بخشی از دشواری­های مفاهیم ادبی نیز در گرو عدم اطلاع از معانی ثانوی مقوله­های معنایی- منظوری جملات است. هدف پژوهش حاضر بررسی این‌ جنبه‌ها در غزلیات شمس است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده­ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، به روش کتابخانه­ای و سند­کاوی بررسی شده­ است. جامعه آماری این پژوهش 3229 غزل و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 264 غزل است. نتیجه نشان می­دهد که مولانا از 27 کارکرد از مجموع 35 کارکرد ثانوی مورد نظر در این پژوهش استفاده کرده است. تحلیل­های آماری نشان‌دهنده این است که پربسامد­ترین کارکرد­های ثانوی به ترتیب تعجب، نهی، استفهام انکاری، ملامت، نفی و استفهام تقریری است که به­کارگیری یا عدم به‌کارگیری برخی از کارکردها به­گونه­ای به هماهنگی یا عدم هماهنگی آن‌ها با  جهان­بینی مولانا بستگی دارد که در مقاله بررسی شده­ است.


سید علی‌اصغر میرباقری فرد، حسین آقاحسینی، محمدرضا نصر اصفهانی، مریم حقی،
سال 20، شماره 72 - ( 3-1391 )
چکیده

داستان­های قرآن همواره دستمایه شاعران ادب فارسی در خلق مضامین و تصاویر ناب و زیبا بوده است. یکی از این داستان­ها قصه آدم و حوا و هبوط آن‌ها از بهشت به دلیل خوردن میوه ممنوعه است. در شعر گذشته فارسی این میوه به تبعیت از اکثر تفاسیر اسلامی همواره گندم قلمداد شده است، در حالی­که شاعران معاصر گاه به پیروی از روایات اسلامی این میوه را گندم دانسته­اند و گاه مطابق با تفاسیر تورات، آن را سیب یا درخت معرفت نیک و بد نامیده­اند و گاه نیز تلفیقی از روایات اسلامی و یهودی را به کار برده­اند. برخی از شاعران معاصر نیز تفسیری نمادین از این داستان ارائه کرده­اند. هدف این پژوهش بررسی کیفیت بازتاب این داستان در شعر معاصر فارسی است. در این مقاله نخست به پیشینه داستان شجره ممنوعه در قرآن، تورات و تفاسیر آن‌ها اشاره کرده­ایم و سپس به بررسی و تحلیل این موضوع در شعر بیست تن از شاعران برجسته معاصر (از نیما به بعد) و مقایسه آن‌ها با روایات قرآن و تورات پرداخته­ایم. بررسی­ها نشان می­دهد شاعران سنت­گرای معاصر اغلب به روایات اسلامی توجه داشته­اند، درحالی­که شاعران نوگرا غالباً به روایات تورات اشاره کرده‌اند.


ارحام مرادی، نسیم عظیمی‌پور،
سال 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده

دقایق‌الشعر ازجمله کتاب‌های فارسی در حوزه بلاغت است که در سده هشتم هجری تألیف ­شده است. این کتاب را پیشتر محمدکاظم امام منتشر کرده است. با بررسی دست‌نویس‌های موجود این کتاب، تحریری تازه از آن یافت شد که حاوی اختلافات و اضافاتی مهم نسبت به صورت چاپی آن است. در این جستار با بررسی تفاوت­های تبارشناختی دست‌نویس­های این کتاب و با استفاده از برخی منابع کهن، آگاهی­هایی تازه درباب مؤلف، مهدی­الیه و محل تألیف کتاب عرضه می­شود.


حبیب‌الله عباسی، نعیمه غفارپور،
سال 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده

در این مقاله دو نوع رویکرد نقدی معرفی و سپس نمونه‌هایی از این دو در ادبیات زمان مشروطه انتخاب و بررسی شده است. هدف این مقاله بررسی زمینه‌های نقدی در دوران مشروطه بود که در تاریخ ایران نقطه عطفی در گذار از سنت به مدرنیته محسوب می‌شود. رویکرد نخست، نقد درون‌گروهی، نوعی نقد است که در میان اعضای یک تشکل اتفاق می‌افتد؛ رویکرد دوم، نقد برون‌گروهی، نیز نوعی نقد است که در میان اعضای دو گروه متفاوت انجام می‎شود. تفاوت این دو نوع رویکرد در روش، وضعیتی کلی را از بسترهای نقد در دوران تحت مطالعه به دست می‌دهد. نمونه‌ای که برای نوع نخست انتخاب شده است، انجمن دانشکده و دو عضوش محمدتقی بهار و عباس اقبال آشتیانی است. این گروه نماینده اندیشه نئوکلاسیسیسم است. نمونه نوع دوم انجمن دانشکده و در رأس آن بهار و مجله تجدد تبریز و تقی رفعت است که در آن گروه اخیر نماینده اندیشه رمانتیسم انقلابی است. روش انجام کار تحلیل مستقیم متون است. تحلیل مفاد دو نوع نقد بیان‌‌شده نشان داده است که در نقد درون‌گروهی در دوران مشروطه، برخورد ملایم‌تری نسبت به نوع برون‌گروهی رخ داده است و گاه تعصبات شخصی در روند انتقاد تأثیرگذار بوده است. در نوع اول، تفاوت در سلیقه و در نوع دوم، تفاوت در بنیان فکری مطرح بوده است. درصورتی‌که حرکت‌هایی این‌چنینی به جریان تبدیل می‌شدند، در روند نقد ادبیات و گسترش فضای انتقادی مثمر ثمر بودند، اما این دو حرکت به‌تدریج متوقف شدند. از سوی دیگر نقد برون‌گروهی به‌مثابه تقابل نئوکلاسیسیسم و رمانتیسم در ایران است


علی محمدی، نوشین بهرامی‌پور،
سال 22، شماره 76 - ( 2-1393 )
چکیده

روایت­شناسی که از دستاوردهای ساخت‌گرایی برای ادبیات است، به منتقد یاری می­رساند تا با بررسی نقش هر کارکرد و کنش در ساختار روایت، داستان­های گوناگون را در دو سطح داستان و کلام تحلیل کند. در سطح داستانی منتقد می­تواند با کنارنهادن تفاوت‌های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی به کشف همانندی ازنظر رویدادها، شخصیت­ها و زمینه­ها دست یابد. داستان­های شاهنامه: «زال و رودابه» و «بیژن و منیژه» با نمایش‌نامه «رومئو و ژولیت» اثر شکسپیر ازاین‌منظر درخور مقایسه و ارزیابی است. هرسه روایت دلدادگی عاشقانی را بیان می­کنند که از دو خاندانِ غیردوست هستند و دشواری­هایی در راه وصال آنها وجود دارد. با استفاده از این سطحِ تحلیل می­توان پی‌برد که سرنوشت قهرمانان این سه روایت معلول چه کنش­ها و کارکردهایی است.
در سطح کلامِ روایت (گفتمان) می­توان موقعیت فردوسی و شکسپیر را در جایگاه راوی مشخص کرد و با تحلیل زبان در بافت، جهان­نگری آنان را در متن جست‌وجو کرد. بنابر روش تحلیل گفتمان و رمزگانِ روایت می­توان به ارزش­ها، باورها و فرهنگ نهفته در روایات پیش‌گفته رسید.


حسن ذوالفقاری،
سال 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده

یکی از بن­مایه­های داستان­های عاشقانه جنگجویی معشوق است. در تاریخ اسطوره­ای و افسانه­ای ایران نام زنان و معشوقه­هایی چون گلشاه، سروخرامان، گردآفرید، عذرا و سنمبر را می­یابیم که درکنار عاشقان خود به صحنه نبرد آمده و چون مردان جنگجو از آنها دفاع می­کردند. این آثار بازمانده حماسه­های بزرگ یا بازآفرینی آنهاست و چنان در رمانس‌های عیاری و عاشقانه بسامد دارند که به‌صورت بن­مایه درآمده­اند. در این مقاله می‌کوشیم درکنار معرفی این منظومه­ها و معشوقان آنها، کنش­های این زنان جنگجو را نشان دهیم و معلوم کنیم که معشوقان در تمام منظومه­ها منفعل نبوده­اند.
ده داستان­ تحت بررسی در این مقاله عبارت‌اند از: بانوگُشَسْب‌ْ‌نامه، رابعه و بکتاش، سهراب و گردآفرید، شاهدخت ایرانی از هزارویکشب، حیدربیک و سمنبر، قهرمان قاتل، گردیه و خسرو پرویز، ورقه و گلشاه، وامق و عذرا، همای و همایون.


سجاد آیدنلو،
سال 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده

یکی از منظومه‌های پهلوانی تا امروز ناشناخته ادبِ حماسی ایران زرین‌قبانامه است که در سه دست‌نویسِ موجود از آن با نام‌های شاهنامه اسدی، رستم و سلیمان و زرین‌قبای هفت‌لشکر معرفی شده است. سراینده شیعی متن ناشناس است و بنابر قراینی اثر خویش را در عصر صفویان و در شصت‌سالگی ـ و شاید یکی‌دو سال پیش و پس‌ـ به نظم درآورده است. داستان منظومه در زمان پادشاهی کیخسرو در ایران و پیامبری حضرت سلیمان(ع) روی می‌دهد و با آمدن فرستاده سلیمان(ع) به نام زرین‌قبا، که در پایان معلوم می‌شود نوه رستم است‌ـ به دربار ایران و دعوت ایرانیان به پذیرش کیش سلیمان(ع) آغاز می‌شود. بعد از آن روایات متعدد و بسیار متنوعی به شیوه داستان در داستان در 23133 بیت نقل می‌شود که شخصیت‌های اصلی آنها غالباً زرین‌قبا و دیگر پهلوانانِ رستم‌نژاد هستند. ساختار و موضوعِ این روایات نقالی‌ـ عامیانه است و ناظم ناشناس در عین تأثّراتِ زبانی و بیانی گوناگون از شاهنامه نهایتاً منظومه‌ای میان‌مایه عرضه کرده است که واژه‌ها و گزاره‌های ویژه نقّالی نیز در آن دیده می‌شود. در این مقاله در هفت بخش، ذیل عنوان‌ها و موضوع‌های نام منظومه، سراینده، زمان نظم، موضوع، مأخذ، کیفیت نظم و برخی ویژگی‌های سبکی به معرفی این متنِ تقریباً گم‌نام و ناشناخته پرداخته‌ایم تا علاقه‌مندان با یکی از بلندترین منظومه‌های پهلوانی پس از شاهنامه آشنا شوند.


کلثوم قربانی جویباری،
سال 23، شماره 79 - ( 11-1394 )
چکیده

این مقاله کوشیده است تا با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف به بررسی مجموعه داستان‌های کوتاه فریبا وفی با عنوان حتی وقتی می‌خندیم بپردازد. در رویکرد فرکلاف یک متن در سه سطح مختلف بررسی می‌شود. این سه سطح عبارت‌اند از: 1. سطح توصیف که مبتنی بر تحلیل صوری، دستوری، واژگان، ضمایر، وجه افعال و قیود است. 2. سطح تفسیر که متن را براساس بافت موقعیت و عوامل بینامتنی تحلیل می‌کند. 3. سطح تبیین که به توضیح چرایی تولید متن و بررسی گفتمان غالب و ایدئولوژی و قدرت حاکم بر متن می‌پردازد. نگارنده پس از تحلیل متن داستان‌ها در هر سه سطح به نکات زیر دست یافته است: 1. توصیف‌ها و به‌کارگیری واژگان «زن» و «شوهر» و بسامد بالای وجه‌ اخباری در افعال و قیود، نشان‌دهنده پایبندی نویسنده به حقیقت گزاره‌های داستان است؛ 2. کاربرد فراوان ضمیر «ما» مبین هم‌ذات‌پنداری نویسنده با همه زنان است. 3. در سطح تفسیر این مجموعه تحت تأثیر دیدگاه‌های فمینیستی نویسندگانی چون ویرجینیا وولف و سیمون دوبووار به وضعیت موجود زندگی زنان معترض است. 4. در سطح تبیین روشن می‌شود که دنیای زنانه داستان‌ها به‌طرز معناداری وابسته به مردان و قدرت پدرسالار است. زنان داستان‌های کوتاه فریبا وفی گرچه در دنیای امروز زندگی می‌کنند و از نظر ظاهری از قیدوبندهای جامعه سنتی رها شده‌اند، درواقع ازنظر روحی و اجتماعی تحت سلطه مردان و سنت‌های مردسالارند، به‌طوری‌که هویتشان در گرو حضور یک مرد مانند شوهر، برادر و نظیر آن است.


سیدعلی قاسم زاده، فاطمه علی اکبری،
سال 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده

نقد فمینیستی با دست‌یابی به زبان و مشخصه­های اصلی، به کاربردِ فرهنگ و ایدئولوژی­ خاص زنانه در آثار ادبی نظر دارد. این نوع نقد در آثار داستانی به دو شیوه انجام می­شود: نخست، جلوه­های زن که شخصیت و نقش زن را در داستان پررنگ می‌کند. دوم، نقد زنان که در آن به زنان نویسنده توجه می­شود. رمان سرخی تو از من اثر سپیده شاملو یکی از رمان­های زن‌محوری است که در سال­های اخیر با دغدغه بررسی دنیای زنان جای خود را در میان رمان­های معاصر فارسی باز کرده است. با توجه به اهمیت این رمان در جریان نوشتار زنانه در ادبیات داستانی پس‌از انقلاب، این جستار به شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی مبتنی بر مؤلفه­های نقد فمینیستی تلاش کرده است به واکاوی عناصر نوشتار زنانه بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که این رمان مدرنیستی به‌شیوه ساختارشکنانه درپی ایجاد تردید در تقابل­ دوگانه مرد/ زن است. ازاین‌جهت، شخصیت­های زن داستان موقعیت و هویت زنانه خویش را محصول روابط اجتماعی تحمیلی مردسالار می­دانند که مردان و اقتدار زبان مردانه برایشان آفریده است. زبان نوشتاری متن به سبب انعکاس باورها، جهان‌بینی و عواطف زنانه، برجسته‌کردن‌ اندام جنسی، توجه به حس بیزاری و هراس در زنان، هرزه‌نگاری، اعتراض به نگاه خیره مردانه، برگزیدن جمله‌های کوتاه و... تلاشی برای رسیدن به سبک نوشتاری زنانه به شمار می‌آید.


احمد لامعی گیو، سید مهدی ارفعی، عیسی دوست زاده،
سال 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر این است که با رویکرد روایت­شناسی باختینی یعنی منطق گفت‌وگویی به بررسی شاهنامه فردوسی بپردازد. منطق گفت‌وگویی نوعی روایت است که به بررسی روابط بین دیدگاه­های مختلف ازطریق گفت‌وگو می­پردازد و یگانه راه تعامل را گفت‌وگو می­داند. منطق گفت‌وگویی با مفاهیمی نظیر «چندصدایی»، «دگرآوایی» و «کارناوال» تکمیل می­شود. از لوازم ضروری زندگی کارناوالی خنده است؛ در شاهنامه به سه نوع «خنده» برمی‌خوریم که یک نوع آن به خنده­ای که مدنظر باختین است نزدیک است و آن خنده­ای است که مفهوم مسخره‌کردن و تحقیر را می­رساند. انواع دیگر خنده عبارت‌اند از: «خنده» شادمانی و «خنده»ای که تمثیلی از طبیعت است. در فرجام نیز به تفاوت­ها و شباهت­های بین خنده کارناوالی و خنده شاهنامه پرداخته شده است، تا مطابقت نظریه منطق گفت‌وگویی با شاهنامه سنجیده شود. در این پژوهش تلاش شده تا واژه «خنده» و مشتقات آن با بهره­گیری از روش تحلیلی‌ـ‌توصیفی در شاهنامه بررسی و براساس نظریه منطق مکالمه باختین سنجیده شود و تفاوت­ها و شباهت­های آن با «خنده» کارناوالی باختین تبیین شود.


احسان چنگیزی،
سال 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

در متون منظوم و منثور فارسی دری، افعالی با ساختار ماده مضارع همراه با نویسه "ی/ ـی" برای بیان مفاهیم وجهی امر و دستور یا دعا و درخواست به‌کار رفته است. محققان، بدون توجه به تحولات تاریخی زبان فارسی دری، معتقدند که این ساخت مضارع التزامی دوم‌شخص مفرد برای بیان امر بوده و "باید" از آغاز آن حذف شده است و "ی/ ـی" پایانی این افعال شناسه دوم‌شخص مفرد است. در این مقاله با بررسی پیشینه تاریخی این ساخت و اشاره به وجه­های مختلف و ذکر شواهد متعدد از زبان‌های دوره باستان و فارسی میانه زردشتی، این نتیجه حاصل شده است که "ی/ ـی" در این ساخت بازمانده تکواژ تمنایی­ساز است و ساختار ماده مضارع همراه با "ی/ ـی" وجه تمنایی است که بر مفهوم امر یا دعا دلالت داشته است. 


رحمان ذبیحی،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

در سخن شاعران متفکر بن‌مایه‌­هایی هست که علاوه‌بر کثرت تکرار و وسعت کاربرد، با جهان­بینی و منظومه دانش­های گوینده ارتباط دارد. از این‌جمله، بن‌مایه درخت در دیوان و آثار منثور ناصرخسرو است که با دستِ‌کم 177بار کاربرد در مرکز مضامین و تصاویر حکیمانه­ای قرار گرفته که ریشه آنها به باورهای دینی و اعتقادات فلسفی و کلامی شاعر بازمی­گردد. بن‌مایه درخت در آثار ناصرخسرو غالباً در دو محور مهم به‌کار رفته‌است: نخست، تصویر دنیا در هیئت درخت، و انسان به‌صورت میوه و ثمر آن؛ و دیگر، تصویر انسان به‌صورت درخت، و تصویر خصال نیک او در صورت میوه­های شیرین و سودمند و تصویر صفات ناپسند او در هیئت میوه­های تلخ و زیان‌بار. در پژوهش حاضر، ضمن جست‌وجو در زمینه­ها و سرچشمه­های این بن‌مایه، ابعاد گوناگون آن بررسی و تحلیل شده‌است. نتیجه تحقیق جایگاه ویژه و منحصربه‌فرد درخت را در ذهن و ضمیر شاعر و تأثیرپذیری او را در ایجاد مضامین و تصاویر مربوط به آن از معارف اسلامی و آثار اسماعیلیه و اقران آنها نشان می‌دهد.
عاطفه خدایی، محبوبه مباشری،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

روایت‌پردازی شیوه‌ای کامل در خلق متون ادبی به‌ویژه آثار تعلیمی است. کلیله‌ودمنه و گلستان در جایگاه دو اثر شاخص ادبیات تعلیمی از همین شیوه برای بیان مفاهیم بهره جسته‌اند. پژوهش حاضر به بررسی روایتگری ترس و خشم در حکایت‌هایی از این دو اثر پرداخته است که کنشگران انسانی دارند. در مقاله حاضر شیوه تجلی ترس و خشم و نحوه روایت‌پردازی با بررسی زبان روایت، شیوه کنش و بیان کنشگرانی که دو هیجان را نشان می‌دهند و نیز انگیزه‌ها و نتایج حاصل از دو کنش بررسی شده است. تفاوت‌هایی در زبان روایت، طبقه اجتماعی و جنسیت کنشگران و کنش‌پذیران و... در دو اثر مشاهده می‌شود که حاصل تفاوت دیدگاه دو نویسنده، هدف تألیف و خاستگاه متفاوت داستان‌هاست.
 
طاهره جعفرقلیان، سیدوحید سمنانی،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

اهلی ترشیزی یکی از شاعرانی است که تصویر او در آینه تذکره‌ها تصویری یک­آهنگ نیست. در تذکره‌های نزدیک به زمان حیاتش کوتاه و مختصر درباره زندگی و هنرش قلم زده‌اند و هرچه از زمان مرگ او دورتر می‌شویم، شرح‌‌حال او را بیشتر دچار تکرار یا قرین افسانه‌سازی می‌بینیم. ازهمین‌رو، مرور تذکره‌ها و به‌خصوص منابع نزدیک به زندگی او برای شناخت دقیق‌تر احوال او اجتناب‌ناپذیر است. در کتاب‌های متأخر نام او را محمدبن‌یوسف خوانده­اند و نفیسی و به‌تبع او حاج‌سیدداوودی معتقدند او پس از افول دولت تیموریان به تبریز رفته و به دربار سلطان یعقوب راه یافته است. ایشان همچنین او را صاحب ساقی­نامه و مترجم تحفه‌السلطان فی مناقب النعمان دانسته‌اند. اخترخان هوگلی، مدرس تبریزی، نظمی تبریزی و عمرانی چرمگی نیز مدعی شده‌اند که او اصالتاً تبریزی بوده، اما به‌دلیل اینکه در ترشیز به دنیا آمده به این شهر منسوب شده است. ازطرف دیگر، برخی از ارباب تذکره مدعی وجود شاعری به نام اهلی نوایی یا اهلی جغتایی شده‌اند. اهلی نوایی از نظر این تذکره‌نویسان با اهلی ترشیزی معاصر است. بررسی و تحلیل تمام تفاوت‌ها و انحراف‌ها در زندگی اهلی در این مجال نمی‌گنجد، با وجود این، مقاله حاضر بر آن است تا با نقد و  بررسی دقیق  احوال منسوب به شاعر در تذکره‌­ها، شرحی پالایش‌شده از احوال او به‌دست آورد. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد پژوهشگران متأخر درباب زندگی‌ این شاعر از قبیل زادگاه، نام و... و همچنین کتاب‌هایی که به او منسوب شده، دچار لغزش و اشتباه شده‌اند.


راضیه حجتی زاده،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

 دلالت‌های صریح و ضمنی درکنار هم زمینه کلی تولید معنی را در متن فراهم می‌آورند. دراین‌میان، تمام تأثیرات غیرمستقیم معنایی، اعم از اغراض ثانویه، معانی ضمنی، حاشیه‌ای، نسبی، افزوده یا فرعی، ذهنی و جنبی دلالت ضمنی نامیده می‌شود. پرسش اصلی تحقیق حاضر عبارت از این ‌است که نخست، توجه به گونه‌های تضمن در متن یا گزاره ادبی چه نقشی در تقویت و تشخیص بار معنایی دارد و دوم، اینکه این تضمن‌ها چه کمکی به تفکیک لایه‌ها و متشکله‌های معنایی متن می‌کند. الگوی پژوهش حاضر برپایه مبحث دلالت‌های ضمنی (زبان پنهان واژه‌ها) در شاخه معناشناسی زبانی، با الهام از الگوی معناشناختی لوئی یلمسلف ازیک‌سو و مبحث اغراض ثانوی گزاره‌ها، با تمرکز بر گزاره‌های پرسشی در علم معانی ازدیگرسو استوار است. نگارنده کوشیده است از مجموع این دو رویکرد، الگویی برای مطالعه وجه‌ پنهان معنا یا تداعی‌های یک گزاره ارائه دهد که شامل چهار متشکله «معناشناختی، واژه‌شناختی، آواشناختی و نحوی» است. حاصل این پژوهش نشان می‌دهد که اولاً، نباید دلالت‌های ضمنی را با معانی حاصل از صورخیال متن یکسان پنداشت؛ زیرا دلالت‌های مزبور شامل‌تر از معانی تصویری متن و عموماً متوجه گزاره‌های غیرتصویری آن است. ثانیاً، به این واقعیت توجه می‌دهد که چگونه می‌توان از بررسی تضمن‌های متن برای شناخت تفاوت‌های سبکی و معنایی میان دو متن یا دو نویسنده بهره گرفت. 
 
غلامرضا سالمیان، فاطمه کلاهچیان، محسن احمدوندی،
سال 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده

نشانه‌شناسی یکی از نظریه‌های خوانشِ متون ادبی است. این دانش به مطالعه نظام‌مندِ علل و عواملی می‌پردازد که در فرآیندِ تولید و تفسیر نشانه‌ها دخیل‌اند. یکی از مباحث مطرح‌شده در نشانه‌شناسی، دلالت ضمنی نشانه‌هاست که به بررسی معانی تلویحی و غیرمستقیم نشانه می‌پردازد. تنگسیر یکی از موفق‌ترین رمان‌های ادبیات معاصرِ ایران است. در این رمان بخش بزرگی از وقایع، شخصیت‌ها، کنش‌ها، صحنه‌ها و نام‌ها، علاوه‌بر معنای صریح و مستقیم خود، معانی ضمنی و غیرمستقیمی ‌نیز دربردارند که با واکاوی آنها می‌توان به لایه‌های زیرین متن دست یافت و سویه‌های پنهان آن را آشکار کرد. در این نوشتار، کوشیده‌ایم به بررسی دلالت‌های ضمنی این رمان بپردازیم. برای این منظور، ابتدا نشانه‌شناسی و مبحث دلالت‌های ضمنی به‌اختصار معرفی شده و سپس دلالت‌های ضمنی رمان تنگسیر، در سه دسته دلالت‌های ضداستعماری، جامعه‌شناختی و اسطوره‌ای، بررسی شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که دلالت‌های ضمنی ضداستعماری این رمان، بیشتر به توطئه‌ها و دسیسه‌های استعمارگران انگلیسی در منطقه جنوبِ ایران اشاره می‌کند. دلالت‌های ضمنی جامعه‌شناختی رمان، جامعه‌ای را به‌تصویر می‌کشد که در آن فقر و فلاکت و ستمگری و ستم‌پذیری به اوج رسیده است و دلالت‌های ضمنی اسطوره‌ای رمان نیز رسم قربانی‌کردن گاو در آیین میترائیسم و کهن‌الگوی گذر از آب در اساطیر را تداعی می‌کند.
 

صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4645