[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای ولی

علی شیخ‌الاسلامی، زهرا نظری،
سال 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده

اصل "ولایت" از مهم‌ترین محورهای تصوف اسلامی است. نیاز سالک به ارشاد و هدایت شیخی کامل و ولیی مکمل در پیمودن مسیر دشوار سلوک، گردنه‌های مخوف و وادی‌های هولناک آن پیوسته در کتاب‌های تعلیمی منثور و منظوم تصوف مورد تأکید بوده است. در این میان نمی‌توان نقش مؤثر امهات کتب نثر صوفیانه از جمله التعرف، کشف‌المحجوب و مصباح‌الهدایه را نادیده گرفت. التعرف از جمله آثار صوفیه است که در اوایل قرن چهارم ـ یعنی قرنی طلایی که تصوف در آن به کمال علمی و فنی خود نزدیک می‌شد ـ در نهایت ایجاز اما به شکلی دقیق و با دلیل و برهان به تحکیم اصول عقاید صوفیان می‌پردازد؛ کشف‌المحجوب نیز پس از شرح تعرف مستملی بخاری نخستین کتاب به زبان فارسی در تصوف است و از این حیث در میان کتاب‌های صوفیه از اهمیتی بسزا برخوردار است، ضمن این که هجویری در این کتاب، به گونه‌ای همه‌جانبه و مستوفیٰٰ به موضوعاتی از جمله "ولایت" می‌پردازد که در حال و هوای تصوف روزگار او مطرح بود؛ مصباح‌الهدایه نیز در تصوف و اخلاق در میان آثار فارسی قرن هفتم به بعد ممتاز و منحصر به فرد است. بررسی نظریات مؤلفان این سه اثر مهم در باب "ولایت" می‌تواند تا حدود زیادی نشان‌دهنده عقاید رایج در این زمینه، در سه مقطع زمانی متفاوت، یعنی قرن‌های چهارم، پنجم و هفتم باشد و از آن‌جا که این کتاب‌ها، قطعاً از آثار قبل یا هم‌عصر خود بهره جسته و بر آثار بعد از خود نیز تأثیرگذار بوده‌اند، بررسی آن‌ها می‌تواند مبیّن عقاید کلی پیرامون مسئله مهم "ولایت" در تصوف اسلامی باشد.


علی محمدی، نوشین بهرامی‌پور،
سال 22، شماره 76 - ( 2-1393 )
چکیده

روایت­شناسی که از دستاوردهای ساخت‌گرایی برای ادبیات است، به منتقد یاری می­رساند تا با بررسی نقش هر کارکرد و کنش در ساختار روایت، داستان­های گوناگون را در دو سطح داستان و کلام تحلیل کند. در سطح داستانی منتقد می­تواند با کنارنهادن تفاوت‌های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی به کشف همانندی ازنظر رویدادها، شخصیت­ها و زمینه­ها دست یابد. داستان­های شاهنامه: «زال و رودابه» و «بیژن و منیژه» با نمایش‌نامه «رومئو و ژولیت» اثر شکسپیر ازاین‌منظر درخور مقایسه و ارزیابی است. هرسه روایت دلدادگی عاشقانی را بیان می­کنند که از دو خاندانِ غیردوست هستند و دشواری­هایی در راه وصال آنها وجود دارد. با استفاده از این سطحِ تحلیل می­توان پی‌برد که سرنوشت قهرمانان این سه روایت معلول چه کنش­ها و کارکردهایی است.
در سطح کلامِ روایت (گفتمان) می­توان موقعیت فردوسی و شکسپیر را در جایگاه راوی مشخص کرد و با تحلیل زبان در بافت، جهان­نگری آنان را در متن جست‌وجو کرد. بنابر روش تحلیل گفتمان و رمزگانِ روایت می­توان به ارزش­ها، باورها و فرهنگ نهفته در روایات پیش‌گفته رسید.


محمد رودگر،
سال 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده

درون‌مایه بیشتر حکایات صوفیه کرامات مشایخ است. حجم عظیمی‌ از تذکره‌ها و مناقب‌نامه‌های عرفانی و برخی دیگر از متون صوفیانه را می‌‌توان تحت عنوان «حکایات کرامات» گنجاند. حکایات کرامات همواره عرصه رد و قبول گروه‌های گوناگون مخاطبان بوده است. یکی از مهم‌ترین مباحث ساختاری حول موضوع حکایات کرامات، تعیین نوع واقعیت موجود در این حکایات و رده‌بندی‌شان تحت یک نگرش از واقعیت خاص است. راه‌های مختلفی برای پذیرش حکایات کرامات وجود دارد، اما بهترین و فراگیرترین شیوه، که مدعای نگارنده در این نوشتار است، واقع‌نمایی تحلیلی کرامات است و رسیدن به نوعی واقع‌گرایی عرفانی یا رئالیسم صوفیانه. کسانی که نه به پذیرش تعبدی گردن می‌‌نهند و نه خود اهل سیروسلوک‌اند که با کشف و شهود به حقیقت کرامات برسند، با کمک تحلیل‌هایی خاص می‌‌توانند به سطحی از پذیرش درباره کرامات دست یابند، اما در تحلیل واقع‌نمایانه کرامات، هیچ‌گونه تقلیل و تحدیدی در اصل پدیده کرامت رخ نخواهد داد. این پژوهش کتابخانه‌ای به‌شیوه‌ای توصیفی و تحلیلی درصدد تشخیص نوع واقعیت موجود در این گونه روایی است تا از این طریق ثابت شود که واقعیت حکایات کرامات با هیچ نوع واقعیت موجود و مألوف برابر نیست و در نتیجه این حکایات به واقع‌نماییِ خاص خود نیاز دارند.

 
مجید هوشنگی، عارفه حجتی،
سال 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده

در دوره نقد نو و با شکل­‌گیری روش­‌های جدید در روایت‌­شناسی، الگوهای متعددی در زمینه شناخت و نقد روایت ظهور کرد. دراین‌میان، الگوی گرماس با الهام از روایت‌شناسی پراپ، و با تکیه بر اصل فلسفی تقابل، سعی داشت روایت‌ها را برمبنای نیروهای کنشگر شش‌­گانه فاعل/ مفعول (هدف)، یاری‌رسان/ بازدارنده، فرستنده/ دریافت‌کننده در یک نظام نوین تحلیل متن بررسی کند. ازسویی، سهروردی به سبک و روش پیش‌­متنی و با تکیه بر داده‌های فلسفی خود، از زبان روایت و تمثیل در جهت تبیین و تشریح اندیشه‌های خود به‌گونه‌­ای بهره­ جسته است که می‌­توان برخی روایات او را از منظر گرماس تحلیل و بررسی کرد. این پژوهش با روش توصیفی‌ـ‌‌تحلیلی ساختار تقابل‌­ها را در رساله فی حاله الطفولیه­ بررسی کرده است. طبق یافته‌ها، شاکله این روایت، به‌صورت لایه‌­ای و تودرتو، برخاسته از مشخصه­‌های فکری و الگوهای مسلط بر ذهن سهروردی است و حضور کنشگرها در این روایت کامل است و در برخی خرده‌­روایت­‌ها در قالب سیّالیت نقش‌­ها مشاهده می‌­شود. ازسویی‌دیگر، با وجود حضور هر سه پی‌رفت در روایت کلان و خرده‌­روایت‌­ها، پی‌رفت غالب را می­‌توان میثاقی دانست که در جذابیت روایت نسبت به دیگر رسائل سهروردی نقش دارد. درنهایت، همسویی مفعول/ هدف در روایت کلان و چهار خرده‌­روایت دیگر، به برجستگی این هدف یعنی «رسیدن به آرامش» در نظام فکری او خواهد انجامید. 
 


صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4645