[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای کنایه

سیدمرتضی میرهاشمی،
سال 20، شماره 73 - ( 7-1391 )
چکیده

زبان فارسی زبانی است ترکیب‌پذیر. همین موضوع سبب شده که بعضی شاعران و نویسندگانی که از خلاقیت ذهنی خوبی برخوردار بوده‌اند بکوشند تا به خلق ترکیب‌های تازه دست یابند. نظامی گنجه‌ای از جمله گویندگانی است که در آثارش با صدها ترکیب تازه و بی‌سابقه روبه‌رو می‌شویم. نظامی از یک سو به‌جهت بهره‌مندی از هوش و استعداد فراوان و از سوی دیگر هم به‌لحاظ آنکه ذوق اهل زمانه خواستار سخن تازه بود و هم از آن رو که تکامل طبیعی زبان ایجاب می‌کرد، توجه خاصی به این موضوع نشان داده است. اگرچه نظامی در ساختن ترکیب‌های جدید خود را به بعضی ترکیب‌های خاص محدود نمی‌کند، روی‌هم‌رفته تعابیر کنایی در آثار او بسامد بالاتری دارد. یکی از این ترکیب‌ها ترکیب کنایی "کبک‌شکستن" است که داستان‌سرای گنجه تنها سه بار از آن در خسرو و شیرین و شرفنامه استفاده کرده است. معانی‌ای که در فرهنگ‌های لغت برای این ترکیب کنایی نوشته‌اند بدین قرار است: عشوه‌کردن، پی‌گم‌کردن و پنهان‌داشتن راز. درباره ساختار این ترکیب هرچند در جایی بحثی نشده است، می‌توان در این مورد به فرضیه‌هایی چند قائل شد. آنچه در این نوشتار بدان می‌پردازیم از طرفی به این فرضیه‌ها مربوط می‌شود و از طرف دیگر به معانی ذکرشده در فرهنگ‌ها تا دریابیم که این معانی تا چه اندازه قابل اعتناست و آیا معنی دیگری نیز برای آن متصور است یا نه.     


سوسن جبری،
سال 23، شماره 79 - ( 11-1394 )
چکیده

در کتاب­های بلاغت برای شناخت کنایه پنج معیار ارائه شده ­است. موضوع این پژوهش بررسی ­درستی و کارآیی معیارهای چهارم و پنجم است که در شناخت و تعریف کنایه ابهام و آشفتگی آفریده­اند و موجب ناسازگاری تعاریف کنایه با ماهیت کنایات شده­اند. درباره درستی و کارآیی معیار چهارم باید گفت کنایه در واژه و ترکیب شکل نمی­گیرد؛ زیرا دربردارنده تصویر مرکبی است که به‌‌ضرورت در گزاره کنایی شکل می­گیرد و از معنای اولیه دارای مصداقی بیرونی یا مصداقی خیالی برخوردار می­شود و سپس زمینه تداعی لازم معنا را فراهم می­کند؛ درنتیجه، ازآنجاکه کنایه در جمله شکل می­گیرد، باید آن را گزاره کنایی گفت.

درباره درستی و کارآیی معیار پنجم باید گفت معنای حقیقی همه گزاره­های کنایی، بنابر ماهیت شیوه­های تصویرسازی زبانی، همیشه در واقعیت بیرونی تحقق‌یافتنی نیستند و همیشه مصداق بیرونی و عینی ندارند. بنابراین معنای اولیه کنایه گاه مصداق بیرونی و گاه مصداق خیالی دارد. درهرحال، این معنای اولیه، فراخواننده مدلول­های معنایی هم‌نشین خود است و گذر به ملازم معنا را ممکن می­کند.­ بنابراین برمبنای ماهیت معنای اولیه، گزاره­های کنایی را می­توان به سه گروه تقسیم کرد: گروه اول، گزاره­های کنایی تصویری که معنای اولیه و لازم معنایشان قابلیت تحقق در واقعیت بیرونی را دارد و لازم معنایشان بر معنایی دارای مصداق عینی دلالت می­کند؛ گروه دوم، گزاره­های کنایی خیالی که معنای اولیه­شان مصداق خیالی دارد و لازم معنایشان بر مفهومی انتزاعی دلالت می­کند؛ گروه سوم، گزاره­های کنایی شعری که دارای صورخیال مجاز، تشبیه و استعاره هستند و معنای اولیه­شان پس‌از کشف مجازها و استعارات ممکن است قابلیت تحقق در واقعیت بیرونی یا تحقق در خیال را داشته باشد و لازم معنایشان نیز ممکن است بر مصداقی عینی یا مفهومی انتزاعی دلالت کند.


سیاوش حقجو، مصطفی میرداررضایی،
سال 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

سبک­ها در جریان طبیعی تحولات تاریخی تغییر می‌کنند و تکامل می­یابند. در جریان این جابه‌جایی و تغییر، برخی شاعران نقشی کلیدی و حیاتی ایفا می­کنند. این شاعران برای رهایی از ابتذال و دوری از سنت­های ادبی مکرر و مبتذل، به نوجویی می‌پردازند و با تلاش برای ایجاد گسستی میان خود و سنت­های پیشین، به خلق عناصر نو دست می­زنند. این هنرمندان یا خود به خلق صناعتی تازه دست می‌یازند، یا صناعتی از اسلوب‌های پیشین را که به چشم دیگران نیامده است برمی­گزینند و با تکامل آن، به سبک شخصی خود صبغه‌ای خاص می­بخشند، یا با معرفی آن صناعت به شاعران دیگر سبک خود را می‌پرورند. حافظ نمونه بارز یکی از این هنرمندان است. این جستار می­کوشد، ضمن تشریح ـ دوباره‌ـ صناعت «استعاره ایهامی کنایه»، به‌منزله صناعتی آمیغی و موجود (به‌صورت ناخودآگاه و نه با علم به قضیه)، در شعر پیش ‌از حافظ، نقش او در را کشفِ جدی و تکمیل این صناعت و استفاده معتدل از آن و نیز انتقال آن به سبک هندی، که اوج به‌کارگیری این صناعت است، نمایان کند.



صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 32 queries by YEKTAWEB 4645