|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای بینامتنیت
نوشین استادمحمدی، حسین فقیهی، حسین هاجری، جلد 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد، بهقلم شهرام رحیمیان، اثری مدرن و از رمانهای سیاسی درخورتأمل است که به بازنگری متفاوت کودتای 28 مرداد، با تکیه بر مسائل روانی شخیتهای سیاسی، میپردازد. در این جستار، با دقت در مؤلفه «چندصدایی» باختین، ضمن تبیین این اصطلاح، مصداقها و کاربست آن را با شیوه توصیفیـتحلیلی در رمان بررسی کردهایم و کوشیدهایم در ابتدا به این سؤال که «چندصدایی چه مؤلفههایی دارد و چگونه در رمان تجسم یا نمود مییابد» پاسخ دهیم. برایناساس، در این مقاله تأکید بر مؤلفههای چندصدایی، ازجمله ساختار مفاهیم متقابل، تغییر ناگهانی زاویه دید، چندصدایی در میان اقشار اجتماعی در رمان، حضور شخصیتهای متفاوت و متضاد در یک فرد (چندشخصیتی)، چندزبانی، بینامتنیت و...، است. سپس، این شاخصهها در رمان بررسی و تحلیل میشوند. برآیند این مقاله حاکی از آن است که رمان چندصدا با ابزارهایی که در اختیار خواننده قرار میدهد او را به دریافتی نو از متن رهنمون میکند.
مصطفی علیپور، حبیب الله عباسی، جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده
رخداد تاریخی و روایت تاریخی آن رخداد، اعم از شفاهی و کتبی، با هم تفاوت دارند؛ چه، رخداد واقعهای است که یکبار در زمان خاص و مکان معین اتفاق افتاده است، اما روایت تاریخی متکثر و متعدد است و با رخداد تاریخی همخوانی کامل ندارد و تأویلی از آن رخداد اصلی است. در این جستار، تکرار و بازسازی و تولید مجدد گذشته، با روش توصیفیـتحلیلی و رویکرد بینامتنی (برپایه محورهای سهگانه بینامتنی ژنت) در دو روایت تاریخی ظهیری نیشابوری و راوندی از رخداد فتنه غز واکاوی شده است، دو روایتی که از لحاظ زمانی و بیانی با هم متفاوتاند. همچنین، نشان داده شده است که این دو متن، که موضوع مشترکی دارند و به هم مربوطاند، چه میزان از هم تأثیر پذیرفتهاند و چقدر مکالمه و گفتوگو بین آنها درگرفته است. علاوهبر تکیه و تأکید بر ویژگیهای زبانی راحهالصدور، بهویژه نظام نحوی آن، به رابطه بینامتنی دو اثر، شباهتها و تفاوتها در نحوه گزارش و روایت فتنه غز پرداخته شده است. حاصل تحقیق برجستهکردن تأثیرپذیری راحهالصدور از سلجوقنامه در گزارش تاریخی است که آن را در مظان اتهام سرقت ادبی قرار داده است.
علی تسلیمی، فریده فریاد، فیروز فاضلی، جلد 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
بهنظر کریستوا، هر متنی حاصل شبکهی متنی قبل از خود است؛ بنابراین، برای رمزگشایی باید سراغ این شبکه برویم. نویسندگان و شاعران همواره از متون قبلی بهرهمند شدهاند. این بهرهبهرداری گاه بهصورت افسانهگرایی است که جز بازنویسی و بازآفرینی افسانهها نیست و کمک چندانی به ادبیات نمیکند، اما افسانهگردانی رویکرد متفاوتی دارد که مایه تحول ادبیات است. افسانهگردانی تنها یادآور افسانهها بهگونهی تلمیح و اشاره نیست، بلکه با بهرهگیری از بینامتنیت، متن گذشته را دگرگون میسازد، تا آنجا که خواننده بهسادگی نداند در پیدایش متن جدید چه متنها و چه افسانههایی دخیل بودهاند. در رمان طلسمات با سه رویکرد افسانهگویی، افسانهگرایی و افسانهگردانی مواجهیم. در رمان بوفکور نیز نویسنده با استفاده از افسانهها و اسطورههای بسیار متن پیشین را دگرگون کرده است. از نتایج این مقاله نیز بهرهبردن هردو رمان از افسانهها حتی علیه افسانهها است. در نوشتار حاضر، این رمانها از دیدگاه افسانهگردانی یا بینامتنیت افسانهای تحلیل شدهاند.
|
|
|
|
|
|