|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
8 نتیجه برای دیوان
سید مهدی نوریان، سید علیاصغر میرباقری فرد، بهرام شعبانی، جلد 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده
با روی کار آمدن فتحعلیشاه قاجار، شعر و شاعری نسبت به دورههای افشاریه و زندیه وضعیت مساعدتری پیدا کرد. شاه قاجار که خود شعر میسرود و خاقان تخلص میکرد، به حمایت از شاعران پرداخت و با شکلگیری کانون جدید نهضت بازگشت در تهران، شاعران بسیاری از گوشه و کنار ایران به پایتخت روی آوردند. خاوری شیرازی یکی از شاعرانی است که از شیراز به تهران مهاجرت کرد و با تکیه بر استعداد ذاتی و ممارست در انشای نامههای دربار، تاریخنگاری و شعرخوانی در محافل ادبی پایتخت از نویسندگان و شاعران نسبتاً صاحبنام عصر خود شد و آثار متعددی از جمله دیوانی حاوی بیش از هفتهزار بیت در قالبهای مختلف شعری چون قصیده، غزل، ترکیببند، مثنوی، قطعه و رباعی از خود به یادگار گذاشت. در این مقاله پس از بررسی مختصر وضعیت شعر در دوران افشاریه تا پایان دوران فتحعلیشاه، شرح حال، آثار، دیوان اشعار، گردآوریهای دیوان و سبک شعری خاوری شیرازی به تفصیل تحلیل و بررسی شده است.
محمد بهنامفر، محمدعلی محمدی، جلد 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده
خاقانی یکی از بزرگترین چکامهسرایان ادب پارسی در قرن ششم است. یکی از بارزترین ویژگیهای سبکی این عصرـ که بیشتر در بین شاعران آذربایجان دیده میشود ـ استفاده گسترده از انواع علوم و فنون روزگارـ از جمله نجوم ـ میباشد. خاقانی که علم نجوم را تمام و کمال فرا گرفته بود، با پشتوانه استعداد سرشار، معلومات گسترده، ذهن وقاد و طبع روانش، با استادی و مهارت بینظیر خود از مجموع اصطلاحات، احکام و ظرافتهای این علم در تصویرگری استفاده کرده است. تلفیق باورها و اصطلاحات نجومی با اعتقادات دینی و اساطیری همراه با رعایت انواع تناسبهای لفظی و معنایی و ترفندهای زیباسازی کلام، گاهی آنچنان هنری و شگفتانگیز است که خواننده را مات و مبهوت میکند و در برابر هنرنمایی و سحر قلم او تسلیم میسازد. این مقاله کوشیده است تا بر پایه دقت در ژرفساخت هنری و زیباشناختی شعر خاقانی پارهای از تصاویر شعری او را که ملهم از اصطلاحات و احکام نجومی است، بررسی و تحلیل نماید و میزان، چگونگی و شگردهای استفاده شاعر بزرگ شروان از این باورها و اصطلاحات را در تصویرسازی نشان دهد.
وحید عیدگاه طرقبهای، جلد 18، شماره 69 - ( 9-1389 )
چکیده
این پژوهش کوششی است صورتگرایانه که در آن دو هدف اصلی دنبال شده است؛ نخست پاسخ دادن به این پرسش که ماهیت فرایند آشناییزدایی چیست و آشناییزدایی وزنی چگونه روی میدهد. دوم نشاندادن اینکه در شعر ناصرخسرو ویژگی عروضیای هست که میتوان آن را نمونه برجستهای از آشناییزدایی وزنی به شمار آورد. به این منظور هفت وزن نامأنوس در دیوان وی یافته شد که به دلیل تفاوت ساختاری به دو دسته یک و ششتایی بخش شدند. شش وزن دسته دوم که پرداختن بدان هدف اصلی این جستار است در یک ویژگی عروضی مشترکاند و آن اینکه امتداد زنجیره هجایی آنها با وزنهای رایج و همخانواده هریک متفاوت است. راز آشناییزدایی وزنی برخی قصیدههای ناصرخسرو را باید در همین ویژگی عروضی جست.
سلیم نیساری، جلد 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده
بعضی کاتبان نسخههای خطی دیوان حافظ و ازآنجمله کاتبان سده نهم هجری در امر کتابت به سبب شتابکاری یا بیاهمیتدانستن نقطه درقالب کلمه، در قید نقطه در جای صحیح آن تسامح کردهاند یا آن را از قلم انداختهاند.
برای مصحح دیوان حافظ بهویژه هنگام استناد به ضبط نسخههای خطی این اشکال پیش میآید که کلمهای را که فرضاً نقطه حرف اول آن ساقط است نه میتوان در ردیف نسخههایی منظور کرد که در آن موضع یک فعل مثبت کتابت کردهاند و نه جزء آن گروهی که آن کلمه در آن نسخهها معرف یک فعل منفی است.
درضمنِ سه نمونهای که در این مقاله مطرح شده است، مشخص میشود که مصححان دیوان حافظ نتوانستهاند با پذیرش معنی و تفسیری معین از بعضی ابیات حافظ در کتابت آن کلمه محل اختلاف نیز به توافق برسند. مسئله انس و عادت با یک قرائت خاص یا جانبداری از متن یا یک چاپ ویژه، مانع از آن شده است که چنین توافقی ایجاد شود.
مریم سیدان، جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده
نظام حکومتی و تشکیلات اداری ایران در طول تاریخ تغییر کرده و دگرگون شده است. یکی از مناصبی که در بعضی از اعصار دایر بود و جزو مشاغل مهم دیوانی بهشمار میرفت منصب امیر دادی است. صاحب این سمت را امیر داد یا میر داد میگفتند. فرهنگنویسان و اربابان لغت چندین وظیفه متفاوت را برای امیر داد برشمردهاند. عدهای او را همان قاضیالقضات میدانند. برخی وی را مجری اوامر شاه در روز مظالم و بعضی دیگر متصدی رسیدگی به امور توده مردم تلقی کردهاند. عدهای نیز از او با عنوان وزیر یا سرپرست دیوان عدالت یاد کردهاند. نگارنده در این مقاله بهدنبال پاسخ به این پرسش اساسی است: امیر داد در تشکیلات اداری قدیم چه جایگاهی داشته و چه وظایفی برعهده او بوده است؟ این مقاله در چهار بخش تدوین شده است: در بخش نخست، ساخت واژگانی امیر داد بررسی میشود. بخش دوم، روزگار رواج این اصطلاح را میکاود. در بخش سوم، با توجه به برخی شواهد ادبی و تاریخی موجود، وظایف امیر داد و جایگاه او در نظامهای حکومتیای شرح داده میشود که این منصب را به رسمیت میشناختند. سرانجام در بخش چهارم، نگارنده به ذکر چند نکته درباره آداب تفویض سمت امیر دادی پرداخته است.
ذوالفقار علامی، طاهره کریمی، جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده
در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر، کارکردهای استعاره مفهومی «جمال» و خوشههای تصویری مرتبط با آن یعنی جهان، انسان، صورت (رخ)، آفتاب، آیینه و جز آن در غزلهای مولوی تحلیل و تبیین میشود. پژوهش حاضر به این میپردازد که پیوندِ میان استعاره و بنیانِ فکری شاعر به چه شکل است و مولوی چگونه توانسته است ازطریق استعاره جمال، ایدئولوژی خود را مطرح کند. بنمایه استعاره مفهومی جمال در گفتمانِ کلامی، براساس نظریه «رؤیت» است. رؤیت با ورود به گفتمان عرفان در بافتِ استعاری جمال قرار میگیرد و انتقال از ایده به استعاره و زبان هنری صورت میگیرد. از رهگذر بررسی استعاره جمال و خوشههای تصویری آن در مثنوی و دیوان شمس درمییابیم که «خداوند دیدنی است». این انگاره استعاری در ژرفساختِ کلّ اثر نمایان است. مولوی با توجه به این انگاره، جمال حق را در خردهاستعارههای حسن یوسف، جهان، انسانِ کامل، آفتاب و خوراک به تصویر میکشد و با کمک همین خردهاستعارهها دیدنیبودن خداوند را اثبات میکند. براساسِ مدلِ ارائهشده در این مقاله، میتوان از رهگذر مطالعه روابطِ میان استعاره و ایدئولوژی، بازخوانی تازهای از ادبیات فارسی بهویژه گفتمانهای عرفانی به دست داد.
رحمان ذبیحی، جلد 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده
در سخن شاعران متفکر بنمایههایی هست که علاوهبر کثرت تکرار و وسعت کاربرد، با جهانبینی و منظومه دانشهای گوینده ارتباط دارد. از اینجمله، بنمایه درخت در دیوان و آثار منثور ناصرخسرو است که با دستِکم 177بار کاربرد در مرکز مضامین و تصاویر حکیمانهای قرار گرفته که ریشه آنها به باورهای دینی و اعتقادات فلسفی و کلامی شاعر بازمیگردد. بنمایه درخت در آثار ناصرخسرو غالباً در دو محور مهم بهکار رفتهاست: نخست، تصویر دنیا در هیئت درخت، و انسان بهصورت میوه و ثمر آن؛ و دیگر، تصویر انسان بهصورت درخت، و تصویر خصال نیک او در صورت میوههای شیرین و سودمند و تصویر صفات ناپسند او در هیئت میوههای تلخ و زیانبار. در پژوهش حاضر، ضمن جستوجو در زمینهها و سرچشمههای این بنمایه، ابعاد گوناگون آن بررسی و تحلیل شدهاست. نتیجه تحقیق جایگاه ویژه و منحصربهفرد درخت را در ذهن و ضمیر شاعر و تأثیرپذیری او را در ایجاد مضامین و تصاویر مربوط به آن از معارف اسلامی و آثار اسماعیلیه و اقران آنها نشان میدهد.
مریم سیدان، جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده
در عهد عتیق و قرآن کریم، آدم، نخستین نمونه انسانی آفریده خدا، ابتدا در بهشت زندگی میکرد، اما بهدلایلی از بهشت به زمین فرستاده شد. ماجرای بیرونرفتنِ آدم از بهشت در متون کهن فارسی بازتاب وسیعی داشته و برداشتها و تفسیرهای متعدد و متفاوتی از آن شده است. در مقاله حاضر، علت بیرونرفتنِ آدم از بهشت در تعدادی از مشهورترین متون تفسیری و عرفانی و دیوانهای شاعران برجسته فارسی تا قرن هشتم بررسی شده است. بهاینمنظور، دلایل خروج آدم از بهشت از منابع مختلف استخراج و براساس شباهتها و تفاوتها دستهبندی، مقایسه و تحلیل شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد در متون قدیم فارسی، اعم از متون تفسیری و عرفانی و دیوانهای شاعران، هبوط آدم یا نتیجه خشم خدا بر آدم بهدلیل نافرمانی او از فرمان خداست، یا از پیش تقدیر شده و آدم مسخر اراده الهی است؛ یا به اختیار آدم و با آگاهی او صورت گرفته است. درهرحال، برای بیرونرفتن آدم از بهشت هدف یا هدفهایی تصور شده است.
|
|
|
|
|
|