|
|
|
![::](./templates/tmpl_yekta/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_yekta/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
3 نتیجه برای زبانشناسی
مسعود روحانی، سروناز ملک، سال 21، شماره 74 - ( 3-1392 )
چکیده
بیشتر محققان رشتههای زبانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی زبان و منتقدان فمینیست پژوهشهایی در زمینه زبان معیار انجام دادهاند که نشان میدهد بین زبان زنان و مردان تفاوتهایی وجود دارد. در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا برای زبان ادبی (شعر) نیز میتوان جنسیت قائل شد؟ آیا علاوه بر سطح آوایی، واژگانی و نحوی زبان، صورخیال مثل تشبیه و استعاره هم میتوانند تحت تأثیر ذهنیت زنانه شاعران، نشانی از جنسیتگرایی داشته باشند؟ ازاینرو این پژوهش کوشیده است تأثیر جنسیت را بر کاربرد تشبیه و استعاره در شعر ده شاعر زن معاصر ایرانی بررسی کند. ابتدا یک یا دو مجموعه شعر از شاعران موردنظر بهصورت تصادفی انتخاب شد، سپس دو رکن اصلی تشبیه و استعاره از لحاظ جنسیتگرایی در شعرشان تجزیه و تحلیل گردید و این نتیجه حاصل شد که بهعلت وجود تفاوت میان زنان و مردان ازلحاظ پایگاه اجتماعی و ممیزههای زیستشناختی، زنان شاعر به شکل برجستهای از تشبیهات و استعارات مربوط به جنس خود استفاده میکنند که این جنسیتگرایی بیشتر در دو رکن مشبهبه و مستعارمنه بهچشم میخورد. وانگهی آنان از این نوع تشبیهات و استعارات بیشتر برای بیان مضامین رمانتیک و حسیـ عاطفی بهره میبرند.
یدالله بهمنیمطلق، بهزاد مروی، سال 22، شماره 76 - ( 2-1393 )
چکیده
یکی از مسائل جدیدی که در رمان نیاز به بررسی و پژوهش دارد، رابطه زبان و جنسیت است. در این مقاله، که پژوهشی بینارشتهای است، پژوهندگان قصد دارند با تکیه بر مطالعات زبانشناسی اجتماعی ـ بهویژه نظریه لیکافـ رابطه زبان و جنسیت را در رمان شبهای تهران بررسی کنند تا از این رهگذر تأثیر جنسیت نویسنده بر زبان رمان و میزان موفقیتش در ایجاد زبانی متناسب با جنسیت شخصیتها معلوم شود. برای این منظور زبان زنان و مردان رمان براساس متغیرهایی چون کاربرد زبان معیار، جملات آمرانه، قطع کلام، مکالمههای مشارکتی و رقابتی و درنهایت قاطعیت و انقیاد بررسی شد. یافتهها نشان میدهد زبان شخصیتها تحت تأثیر جنسیت نویسنده است. معیارهای زبان زنانه با فراوانی بیشتری تکرار شده و نویسنده از بسیاری جهتها توانسته است زبانی متناسب با جنسیت شخصیتها ایجاد کند. عدم تناسب برخی متغیرها با معیارهای زبانشناختی، تاحدودی به گرایشهای فمینیستی نویسنده مربوط است.
اشرف سراج، سال 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده
«داد» (عدالت) ازجمله مفاهیم انتزاعی است که در دنیای خارج از ذهن صورت ملموسی ندارد و اندیشمندان در طول تاریخ از دیدگاههای گوناگون به آن پرداختهاند. فردوسی به داد و دادورزی توجهی ویژه داشته و از آن بهمنزله یکی از صفات برجسته و ضروری پادشاهان یاد کرده است. از دیدگاه زبانشناسان شناختی، ذهن انسان با استفاده از سازوکار استعاره، مفاهیم انتزاعی (حوزه مقصد) را ازطریق مفاهیم عینی (حوزه مبدأ) درک میکند. برای یک مفهوم انتزاعی ممکن است چندین حوزه مبدأ مختلف بهکار گرفته شود. تجارب جسمانی، محیط فیزیکی، محیط اجتماعی و فرهنگی و پیشینه شخصی و اجتماعی از عوامل دخیل در تنوع استعارهها هستند. در این پژوهش تلاش شده است تا دیدگاه فردوسی درباره داد با بررسی استعارههای مفهومی بهکاررفته در شش داستان شاهنامه معرفی و عوامل مؤثر در تنوع حوزههای مبدأ با تحلیل رابطه استعاره و انواع بافت شناسایی شود. مطابق نتایج حاصل از پژوهش، پادشاه داد را، که بهمثابه شیئی ارزشمند و ثروتی ناتمام است، در بین مردم و جهان میگستراند. دادورزی سبب آراستگی و روشنایی پادشاهی و کشور میشود و نگهبانی است که قلمرو حکومت را ایمن نگه میدارد و نیز بهمثابه آبی است که آبادانی و تازگی جهان و شادی مردم به آن وابسته است.
|
|
|
|
|
|