|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای زندگی
طاهره جعفرقلیان، سیدوحید سمنانی، جلد 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
اهلی ترشیزی یکی از شاعرانی است که تصویر او در آینه تذکرهها تصویری یکآهنگ نیست. در تذکرههای نزدیک به زمان حیاتش کوتاه و مختصر درباره زندگی و هنرش قلم زدهاند و هرچه از زمان مرگ او دورتر میشویم، شرححال او را بیشتر دچار تکرار یا قرین افسانهسازی میبینیم. ازهمینرو، مرور تذکرهها و بهخصوص منابع نزدیک به زندگی او برای شناخت دقیقتر احوال او اجتنابناپذیر است. در کتابهای متأخر نام او را محمدبنیوسف خواندهاند و نفیسی و بهتبع او حاجسیدداوودی معتقدند او پس از افول دولت تیموریان به تبریز رفته و به دربار سلطان یعقوب راه یافته است. ایشان همچنین او را صاحب ساقینامه و مترجم تحفهالسلطان فی مناقب النعمان دانستهاند. اخترخان هوگلی، مدرس تبریزی، نظمی تبریزی و عمرانی چرمگی نیز مدعی شدهاند که او اصالتاً تبریزی بوده، اما بهدلیل اینکه در ترشیز به دنیا آمده به این شهر منسوب شده است. ازطرف دیگر، برخی از ارباب تذکره مدعی وجود شاعری به نام اهلی نوایی یا اهلی جغتایی شدهاند. اهلی نوایی از نظر این تذکرهنویسان با اهلی ترشیزی معاصر است. بررسی و تحلیل تمام تفاوتها و انحرافها در زندگی اهلی در این مجال نمیگنجد، با وجود این، مقاله حاضر بر آن است تا با نقد و بررسی دقیق احوال منسوب به شاعر در تذکرهها، شرحی پالایششده از احوال او بهدست آورد. نتایج این تحقیق نشان میدهد پژوهشگران متأخر درباب زندگی این شاعر از قبیل زادگاه، نام و... و همچنین کتابهایی که به او منسوب شده، دچار لغزش و اشتباه شدهاند.
حسین بیات، سعید عبادی جمیل، جلد 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده
یکی از مهمترین جنبههای بررسی و تحلیل متون ادبی توجه به انعکاس اندیشهها، آرزوها، اندوهها و حسرتهای نویسنده درقالب سازوکارهای دفاعی است. در بررسی بازتاب ناخودآگاه نویسنده در آثارش معمولاً از روشهای نقد روانکاوانه یا روانشناختی استفاده میشود و منتقد میکوشد با استفاده از قاعدههای روانکاوی یا روانشناختی، تأثیر دغدغههای ذهنی مؤلف را در بخشهای پنهان اثر آشکار کند یا گرههای متن را بگشاید. در این مقاله، نگارندگان کوشیدهاند بازتاب یکی از مهمترین اضطرابهای روانی سیمین دانشور، یعنی «درد سترونی»، را در مجموعه داستان کوتاه به کی سلام کنم؟ بررسی کنند، دردی که البته بهشیوه جلال آلاحمد در اثری مستقل منعکس نشده است، اما در جایجای داستانهای دانشور بهگونههای مختلف ظهور کرده و مجموعه به کی سلام کنم را به روایتی زنانه از سنگی بر گوریِ جلال بدل کرده است. موضوع اغلب داستانهای این مجموعه درد سترونی است که با استفاده از بنمایههایی چون فرزند، فرزندخوانده و نوه درقالب بنمایههای آزاد یا وابسته اثر بهنمایش گذاشته میشود. دانشور در گسترش ناخودآگاه مسئله ناباروری از نمادهایی مانند پیرزنان نیز استفاده میکند. واکنشهای شخصیتهای داستان دربرابر سترونی را میتوان ذیل سازوکارهای دفاعی همچون فرافکنی، والایش و برونافکنی قرار داد. البته، در جریان بحث، بهمناسبت، موضوع از جنبههای دیگری چون نقد اسطورهای نیز بررسی خواهد شد.
لیلا آذرنیوار، شکرالله پورالخاص، احمدرضا کیانی، جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده
مرگ قطعیترین غایتی است که هر لحظه و در هر برههای از زندگی ممکن است رخ دهد، حقیقت هولناکی که انسان با وحشت از مرگ به آن پاسخ میدهد. رواندرمانگران بسیاری، ازجمله یالوم، آن را سرچشمه اصلی اضطرابی میدانند که بر رفتار و روان آدمی تأثیر فراوان میگذارد. تاریخ نشان داده است که شاعران و نویسندگان عمیقاً درباره مرگ اندیشیده و از آن سخنها گفتهاند. سعدی، اندیشمند ایرانی، که بهواسطه بیان حکمتهای اخلاقی و مشرب فلسفیاش شهرت جهانی پیدا کرده است، در آثار خود بوستان و گلستان و حتی غزلیات، ضمن بیان حکایتها، به معنای مرگ و اضطراب ناشی از آن پرداخته است. با توجه به اهمیت موضوع مرگ و قطعی و گریزناپذیربودن آن، در پژوهش حاضر با استفاده از آثار سعدی و با روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات میانرشتهای، پاسخ به این سؤال دنبال شده است که سعدی و یالوم چگونه به انسانها کمک میکنند تا بر وحشت ناشی از مرگ غلبه کنند و با وجود علم به مرگ شادمانه به زندگی خود ادامه دهند یا خود را از ترس آن برهانند تا بتوانند با بحرانها و مشکلات روحی و روانی مواجه شوند. یافتههای پژوهش نشان میدهد رویارویی و یادآوری مرگ نهتنها باعث کاهش اضطراب مرگ میشود، بلکه زندگی را معنادار، گرانبها و ارزشمند میکند. با چنین برداشتی، میتوان مرگ را نهتنها برای خود، بلکه برای دیگران نیز لذتبخش کرد.
محمدرضا حاجی آقابابایی، جلد 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده
سبک زندگی و مسائل مرتبط با آن از موضوعاتی است که از دیرباز در متون تعلیمی ادبیات فارسی به آن توجه شده است و از آن گاهی با عنوان «سیاست منزل» یا «تدبیر منزل» یاد کردهاند. از اواخر عصر قاجار توجه به مسائلی همچون سبک زندگی و آموزش شیوه زندگی رونق میگیرد و گویی بار دیگر ادبیات تعلیمی به سبک و شیوهای تازه رواج مییابد. در پژوهش حاضر، نشریات اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی اول بررسی و مقالات مربوط به سبک زندگی و نظریات موافقان و مخالفان تحلیل شده است. از مهمترین موضوعاتی که مطبوعات به آن پرداختهاند، میتوان به زندگی اجتماعی، آداب معاشرت، اصول خانهداری، سلامت جسمانی و طرز پوشش اشاره کرد. با بررسی مطالبی که درباره سبک زندگی در نشریات اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی اول منتشر شده است میتوان به این نتیجه رسید که حرکت به سمتوسوی تجدّد در عرصههای مختلف تبلیغ شده و الگوهای غربی بهمنزله نمونههای برتر سبک زندگی به جامعه ایرانی معرفی شده است؛ هرچند در پارهای از موارد، این الگوها سنخیت چندانی با سبک زندگی ایرانیان و فرهنگ جامعه ایرانی ندارد. نکته دیگر آنکه، گویی فقط زنان باید در زمینه فراگیری سبک زندگی آموزش ببینند و مردان از اینگونه آموزشها بینیازند. این امر برخاسته از دیدگاههای فرهنگی حاکم بر جامعه ایران در آن روزگار است.
- شهلا خلیل اللهی، - مریم موسوی جشوقانی، جلد 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
زیباییشناسی در مکاتب گوناگون فلسفی از افلاطون تا امروز، بهویژه در حوزهی هنر، طرح شده و پدیدهای تاریخی است که دستکم بهلحاظ فلسفی سخت مدیون کانت است. کانت زیبایی را مقولهای مستقل تلقی کرد که لذت ناشی از آن مقید به خود آن مقوله است. یوریکو سایتو، نظریهپرداز زیباییشناسی زندگی روزمره، معتقد است که زیباییشناسی زندگی روزمره ضعف زیباییشناسی فلسفی مبتنی بر هنر را برطرف میکند؛ بهاینترتیب، نگرشها و قضاوتهای زیباییشناختی میتوانند کیفیت زندگی، اخلاق اجتماعی و فرهنگی را به واقعیترین شکل تعیین کنند و وسیلۀ ضروری برای بیان ارزیابی کیفیت زندگی روزمره افراد باشند و به انسان قدرتی دهند تا ازطریق تعامل با مصنوعات، محیط اطراف و تعاملات انسانی از تجارب زیباییشناختی لذت ببرد. ازآنجاکه روایتهای داستانی شامل گزارهها و ظرفیتهایی هستند که از بُعد زیباییشناسی زندگی روزمره درخور ارزیابیاند و بیشتر آنها در جهان واقع نیز صدق میکنند، محققان در این پژوهش برآن شدند تا زیباییشناسی زندگیِ روزمره را برپایه دیدگاه سایتو در سه داستان کوتاه از مجموعه داستان کوتاه عاشقیت در پاورقی نوشته مهسا محبعلی به روش اسنادی و کیفی با بهرهمندی از منابع کتابخانهای تحلیل و تبیین کنند تا به این پرسش پاسخ دهند که مؤلفههای زیباییشناسی زندگی روزمره در این آثار چیست. دستاورد این پژوهش در این سه داستان کوتاه نشان میدهد که زندگی روزمره افراد و نقش اشیاء، مکان و... در این آثار بهمثابۀ نماد، در قالب هنجارگریزی و آشناییزدایی در تعاملات انسانی و... ترسیم شدهاند. علیرغم هنجارگریزی و آشناییزدایی در تعاملات انسانی، متن داستانها بستر تجربهای است که درنهایت به این آگاهی و حکم منجر میشود که ذوق، امر زیبا و امر والا یا برعکس نازیبا در این داستانها بهطور واقعی شکل یافتهاند.
|
|
|
|
|
|