|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
7 نتیجه برای سعدی
محمدرضا شفیعیکدکنی، جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
ایده اصلی این مقاله نشاندادن سیر تحول تصویرهای شعری از سادگی به سوی اغراق است. نگارنده با استناد به منابع کهن، تصرف ذهن جامعه در شعر معروف سعدی "بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران/ کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران" را به بحث گذاشته و روند تحول یک تصویر شعری را در گذر تاریخ نشان میدهد. نخستین تجربه ذهن جامعه ایرانی در مورد "فریاد از جدایی" در ضربالمثلی بسیار کهن (شاید از عهد ساسانی) در تصویر دریدن کرباس تجسم یافته است. این تصویر در متون ادبی و شعری قرن چهارم ثبت شده است. سالها بعد شاعران مفهوم فریاد از جدایی را با تصویر شکستن چوب بیان کردهاند. نوبت به سعدی که میرسد، تصویر اغراقآمیز شده و با ناله سنگ تجسم مییابد.
بیژن ظهیری ناو، محمد ابراهیمپور، جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
سعدی یکی از معدود شاعران زبان فارسی است که به واسطه نفوذ آثارش، حضوری دائمی، عمیق و اثربخش در فرهنگ ایرانی داشته است. در این مقاله تلاش شده تا رابطه میان بخشی از اشعار این شاعر یعنی قصاید وی، که عموماً لحن و محتوایی وعظآمیز، خطابی و دینی و اخلاقی دارد، با اصول و مبانی مکتب کلام اشعری بهطور دقیق و مستند بررسی شود. بدین منظور پس از ارائه تعریف؛ ویژگیها، و دلایل پیدایش علم کلام، به بحثی تاریخی درباره مکاتب کلامی و زمینههای پیدایش آنها پرداخته شده، اما از آن میان به دو مکتب غالب کلامی در تمدن اسلامی، یعنی معتزله و اشاعره توجه خاصی شده است. در بخش اصلی این مقاله با عنوان، "مکتب کلامی سعدی"، ابتدا دلایل و زمینههای تاریخی گرایش سعدی به کلام اشعری باز نموده شده و نهایتاً نشانههای این گرایش و تجلی اشعریگری وی از میان قصاید استخراج و ذیل عناوین معروف مباحث کلامی، همچون "رؤیت الهی"، "عدل الهی"، "جبر و اختیار"،... طبقهبندی و تشریح شده است.
وحید سبزیان پور، جلد 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده
بسیاری از صاحبنظران چون علامه قزوینی، فروزانفر، خزائلی و... دستمایه اندیشههای سعدی را در آثار شاعران عرب جستجو کردهاند. حسینعلی محفوظ در تحقیق مفصلی مدعی است که سعدی بنمایههای فکر و اندیشه خود را از مضامین شاعران عرب بهویژه متنبی گرفته است. در این گیرودار مدافعان سعدی با طرح مسایلی چون توارد، طبعآزمایی، و برشمردن انگیزههای انسانی و عالی و نیز معانی ارجمند و... در آثار سعدی، به دفاع از شیخ شیراز پرداختهاند. شیوه این مقاله از لونی دیگر است، زیرا با ورق زدن تاریخ به زمانی عقبتر از عهد عباسی، در جستجوی مضامین فکری گلستان سعدی در فرهنگ باستانی ایران هستیم. در این تحقیق با ارائه بیش از 40 شاهد که در پژوهشهای در دسترس و موجود به آنها اشاره نشده، به منزله مشتی از خروار، نشان میدهیم که اندیشمندان ما به جای ذرهبین انداختن در متون عربی و جستجوی سرچشمههای مضامین سعدی، اگر دست را سایهبان چشم کنند بسیاری از این حکمتها را در فرهنگ ایران باستان خواهند یافت.
رحیم افضلی راد، عباس ماهیار، جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده
علمای معانی پرسش را طلب امری میدانند که بر گوینده مجهول است و غرض آن را طلب اخبار دانستهاند، اما یادآور میشوند که گاهی جملههای پرسشی بر معانی ثانویه دیگری دلالت میکنند. در کتابهای معانی اغراض ثانویه جملههای پرسشی با اختلاف بیشوکم ذکر شده که عمدتاً برپایه جملههای قرآن کریم بوده است. متأخران نیز نمونههایی فارسی دربرابر آن اغراض ذکر و به کارکردهای ثانوی دیگری از پرسش اشاره کردهاند. سعدی ازجمله شاعرانی است که در غزل بهطور گسترده از پرسش برای تمهیدات بلاغی سود جسته است. این پژوهش با بررسی و کشف اغراض ثانویه پرسش در غزلیات سعدی نشان میدهد که سعدی در غزل برای اظهار کدام اغراض از پرسش بهره گرفته است تا، علاوهبر توسعه دانش اغراض ثانویه، بیان کند که اغراض ثانویه جملههای پرسشی به همان مواردی محدود نیست که در کتابهای معانی قدما و متأخّران آمده است. چون سعدی در غزل از ساختارهای ویژه گفتار برای القای ظرایف معنایی و اهداف بلاغی استفاده کرده است، نگارنده با مطالعه آن به بازاندیشی اغراض ثانویه جملههای پرسشی در زبان فارسی میپردازد.
پژوهش حاضر برپایه مطالعات کتابخانهای و با روش توصیفیـتحلیلی صورت گرفته و یافتهها براساس تحلیل محتوا بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش 714 غزل و حجم نمونه براساس فرمول کرجسی و مورگان 238 غزل است که بهشیوه تصادفی منظّم انتخاب شد. نتیجه نشان میدهد که سعدی به 45 غرض ثانوی در پرسش توجه داشته و اظهار معانی متعدد بهطور توأمان نیز در یک جمله صورت گرفته است.
امید مجد، شفق غلامی شعبانی، جلد 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده
متون حکمی و تعلیمی بخش وسیعی از ادبیات فارسی را تشکیل میدهند. بدونشک، اگر «القای ذهنیتی خاص به مخاطب و کوشش برای اقناع و تسخیر ذهن او» مهمترین هدف این متون نباشد، یکی از مهمترین اهداف آنها خواهد بود؛ بدینمعنا که شاعر یا نویسنده این متون میکوشد تا با مجابکردن خواننده از نظر فکری، او را به سمتوسویی که دلخواه نویسنده است بکشاند. روش تحقیق حاضر کتابخانهای و آماری است. این مقاله با بررسی گلستان سعدی، شیوههای مختلف «تسخیر ذهن خواننده» را استخراج و استنباط و آنها را ذیل چهار دسته کلی و نُه زیرشاخه فرعی تقسیم کرده است که بیشترین بسامد آماری در روشهای اقناع مخاطب در گلستان، با 30درصد، از آنِ استدلال و سپس تمثیل با بسامد 6/26 درصد است که دو بعد استدلالی و ادبی ذهن ایرانیان را نشان میدهد.
نعمت الـله ایرانزاده، محمدحسن حسنزاده، سعیده قاسمی، جلد 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده
در این پژوهش، با اساس قرار دادن آثار سعدی، به طرح پرسشی پرداختیم مبنی بر اینکه طبقۀ رعیت چگونه به کسب قدرت در ساختار اجتماعی میپرداختند. مطابق با رویکرد هژمونی و قدرت که صاحبنظران آن آنتونیو گرامشی و میشل فوکو هستند، با کاربستِ روش تحلیل انتقادی گفتمان و نیز به پیروی از بینامتنیت و کنش بلاغی، به بررسی قدرت و مقاومت پرداختیم که حلقههای تعامل میان مشارکان اجتماع هستند. نظر به کارکرد چندجانبۀ گفتمانها در متون قرن هفتم، یافتههای پژوهش از این قرار است که در کنار صوفیان و زاهدان و دستههای گوناگون اجتماعی که برای کسب قدرت، سازوکارهای ویژۀ خود را به کار میگیرند، از دیگر سو، گروه زیردست و رعیت نیز با تصرف و تغییراتی در آن ابزارها، به برساختهای جدید قدرت دست مییازند ؛ آنان با تلفیق پندارها با باورهای دینی و عرفانی و عرفی موجود در جامعه که در عین حال، باعث فرمانبری و انقیاد خود ایشان شده است، به بسط سازوکاری میاندیشند که با بازپخش و اِعمال آن، بتوان به گونهای بهره برد تا برترین مقامات را به اطاعت و تسلیم واداشت. بدین ترتیب، با نگرشی ساختارشکنانه به متون، کنش و تعامل پیچیده میان کنشگران، جایگزین تصور فروکاهنده مبنی بر تعامل یکجانبهٔ میان گروههای فاعل اجتماعی میشود.
لیلا آذرنیوار، شکرالله پورالخاص، احمدرضا کیانی، جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده
مرگ قطعیترین غایتی است که هر لحظه و در هر برههای از زندگی ممکن است رخ دهد، حقیقت هولناکی که انسان با وحشت از مرگ به آن پاسخ میدهد. رواندرمانگران بسیاری، ازجمله یالوم، آن را سرچشمه اصلی اضطرابی میدانند که بر رفتار و روان آدمی تأثیر فراوان میگذارد. تاریخ نشان داده است که شاعران و نویسندگان عمیقاً درباره مرگ اندیشیده و از آن سخنها گفتهاند. سعدی، اندیشمند ایرانی، که بهواسطه بیان حکمتهای اخلاقی و مشرب فلسفیاش شهرت جهانی پیدا کرده است، در آثار خود بوستان و گلستان و حتی غزلیات، ضمن بیان حکایتها، به معنای مرگ و اضطراب ناشی از آن پرداخته است. با توجه به اهمیت موضوع مرگ و قطعی و گریزناپذیربودن آن، در پژوهش حاضر با استفاده از آثار سعدی و با روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات میانرشتهای، پاسخ به این سؤال دنبال شده است که سعدی و یالوم چگونه به انسانها کمک میکنند تا بر وحشت ناشی از مرگ غلبه کنند و با وجود علم به مرگ شادمانه به زندگی خود ادامه دهند یا خود را از ترس آن برهانند تا بتوانند با بحرانها و مشکلات روحی و روانی مواجه شوند. یافتههای پژوهش نشان میدهد رویارویی و یادآوری مرگ نهتنها باعث کاهش اضطراب مرگ میشود، بلکه زندگی را معنادار، گرانبها و ارزشمند میکند. با چنین برداشتی، میتوان مرگ را نهتنها برای خود، بلکه برای دیگران نیز لذتبخش کرد.
|
|
|
|
|
|