|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای قباد
رضا غفوری، جلد 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده
یکی از رویدادهای مهم دوره ساسانیان جنگهای پیروز با هپتالیان است که با وجود تلاشهایی که ایرانیان در این پیکارها از خود نشان دادند سرانجام شکست سختی از هپتالیان خوردند و ناچار پیامدهای زیادی را متحمل شدند. پیروز که پادشاهی خودکامه بود برای جبران نخستین شکست خویش، بار دیگر به نبرد هپتالیان رفت اما نهتنها کاری از پیش نبرد، بلکه جان خود را نیز از دست داد. پس از این شکستها هپتالیان مدتهای طولانی در امور سیاسی ایران دخالت کردند تا اینکه سرانجام در دوره پادشاهی انوشیروان از میان رفتند. بااینحال خاطرات تلخ این شکستها هرگز از ذهن ایرانیان پاک نشد. بنابراین چندی بعد، ایرانیان برای حفظ آبرو برخی واقعیتها را تغییر دادند و داستانهایی از خود ساختند که برپایه یکی از مهمترین آنها، پهلوانی به نام سوفرا به جنگ هپتالیان رفت و سرانجام آنان را بهسختی شکست داد و آنچه را از ایرانیان نزد هپتالیان به غنیمت مانده بود بازگردانید. به احتمال زیاد این روایتهای ساختگی در بیشتر خداینامههای دوران ساسانیان وجود داشته و ازآنجا به تاریخهای دوران اسلامی نیز راه یافته است.
در این مقاله نخست به بررسی روایات شاهنامه درباره جنگهای پیروز و سوفرا با هپتالیان و دیگر روایتهای تاریخی میپردازیم؛ سپس اساسیترین تحریفاتی را که در دوره ساسانیان وارد خداینامهها شده است نشان میدهیم.
ابراهیم واشقانی فراهانی، جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده
درباره واژه «اسپانور» میان مترجمان اندرز خسرو قبادان و نیز دیگر کوشندگان زبان و ادبیات فارسی میانه و فرهنگنویسان و دانشنامهنویسان، در همه سطوح واجنویسی، آوانویسی، تبیین معنا و تعیین مدلول، اختلاف هست. اسپانور را معادل یکی از هفت شهر مداین، اصفهان، آخور اسبان، آرامجای (نه لزوماً آرامگاه) و مرغوزن (آرامگاه) گرفتهاند. بهسبب جایگیری این واژه در صدر اندرزنامه و محدودشدن فضای اندرزنامه به مکان اسپانور، هر خوانشی از این واژه بر کلیت تعبیر مخاطب از متن اندرز خسرو قبادان تأثیر میگذارد. در این مقاله، با استفاده از سه قلمرو به واژه اسپانور پرداخته خواهد شد: نخست، دادههای تاریخی؛ دوم، تحلیل ساخت واژگانی اسپانور؛ و سوم، شواهد متن برای شرح متن که در علم معانی و اغراض سخن میگنجد. نیز در این مقاله، از روایتهای اساطیری برای شرح اسپانور یاری گرفته میشود. نتیجه بررسی این گمان را تقویت میکند که اسپانور با ساخت واژگانی aspān (مشتق از «اسپ»)+پسوند war (بهمعنی پهنه، مرز و محدوده) است و معنی آن، نه اصفهان و مرغوزن، بلکه سازه یا پهنهای در پیوند با اسب و در معنی میدانگاه عمومی است و همانسازهای است که در دوره اسلامی با نام عمومی «میدان شاه» جزئی ثابت از الگوی کاخسازی ایرانی بوده است. این میدانگاه، با توسعهیافتن، مبدل به یکی از هفت شهر مداین شده است؛ بنابراین، مدلول اسپانور در اندرز خسرو قبادان میدانگاه مداین و یکی از هفت شهر آن بوده که مهمترین سازه بارِ ساسانیان، یعنی ایوان مداین، در آن ساخته شده بوده است. این بخش از مداین همین امروز نیز با نام اسبانبر در کرانه شرقی دجله و در جنوب تیسفون قرار دارد.
|
|
|
|
|
|