جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای بلالی

خانم مرضیه بلالی، دکتر محمد کاظم واعظ موسوی، دکتر عبدالله قاسمی،
دوره 9، شماره 17 - ( 6-1398 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی پیش بینی­های نظریه نقطه چالش (گاداگنولی و لی، 2004) از طریق مقایسه دو گروه بازی­های چالشی و غیر­چالشی در توسعه مهارت­های بنیادی دستکاری بود. برای این منظور 30 کودک 4 تا 6 سال از یکی از مهد کودک­های تهران انتخاب و بر اساس نمره­های پیش­آزمون در دو گروه قرار داده شدند. در هر دو گروه، از بازی­هایی جهت توسعه مهارت­های دستکاری استفاده شد با این تفاوت که در گروه بازی های چالشی، سختی تکلیف به صورت پیشرونده افزایش پیدا می­کرد، در حالی که سختی تکلیف در گروه دیگر ثابت باقی می­ماند. مداخله 8 هفته، 2 جلسه در هفته و 42 دقیقه در هر جلسه بود. مهارت­های دستکاری کودکان با استفاده از آزمون رشد حرکتی اولریخ، ویرایش دوم، در ابتدا و یک هفته پس از انتهای دوره مداخله اندازه­گیری شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد پیشرفت دو گروه در نمره کلی مهارت­های دستکاری و همه خرده مقیاس­ها به جز دریافت کردن با هم اختلاف معناداری نداشت. در مجموع، هر چند پیش­بینی­های نظریه نقطه چالش به طور کامل در توسعه مهارت­های دستکاری کودکان سالم مورد تایید قرار نگرفت اما برتری گروه چالشی در مهارت دریافت نشان داد این روش در توسعه مهارت­های پیچیده کاربرد بیشتری دارد.
حبیب اله حامدیان، مهدی نمازی زاده، سید محمدکاظم واعظ موسوی، مرضیه بلالی،
دوره 13، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر سطوح بالیدگی جسمانی و سن تقویمی بر‌توانایی‌های حرکتی دانش‌آموزان 12-7 سال انجام شد. براین اساس تعداد 600 دانش آموز دختر و پسر 12-7 سال در‌سه رده سنی 8-7 سال، 10-9 سال و 12-11 سال انتخاب شدند. برای تعیین وضعیت بالیدگی جسمانی از برآورد درصد قامت بزرگسالی استفاده شد. درنهایت جهت ارزیابی توانایی حرکتی از آزمون توانایی حرکتی (DMT) استفاده شد. این آزمون برای ارزیابی توانایی‌های استقامت، قدرت، سرعت، هماهنگی، انعطاف پذیری و توانایی عملکرد عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نتایج نشان داد اثر سن تقویمی و اثر سطح بالیدگی برای توانایی‌های حرکتی مورد مطالعه معنادار بود. مقایسه میانگین‌ها نشان داد دانش‌آموزان متولد ‌شده در سطح بالیدگی طبیعی دارای میانگین توانایی حرکتی بالاتری نسبت ‌به دانش‌آموزان در سطح بالیدگی زودرس و دیر‌رس می‌باشند. همچنین دانش‌آموزان دختر با سطح بالیدگی دیر‌رس دارای پایین‌ترین میانگین توانایی حرکتی هستند. نتایج نشان‌داد اثر تعاملی سطح بالیدگی-‌ سن تقویمی دختران معنادار بود. براساس نتایج مطالعه حاضر سطح بالیدگی اثر معناداری بر عملکرد و اجرای مهارت‌های حرکتی دارد. در نهایت نتایج این پژوهش منحصر‌به جامعه فعلی و محدود‌ به رنج سنی 12-7‌ سال شهر تهران می‌باشد و نماینده تمام گروه‌ های سنی نیست.

مریم ناصری، مرضیه بلالی، زهرا انتظاری،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده

هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی آموزش خطی و غیرخطی بر عملکرد مهارت‌های حرکتی جابجایی و انگیزش حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان با اختلال هماهنگی رشدی ارومیه بود. نمونه آماری شامل 30 پسر (سن=37/19 ±35/9) بودند که به روش در دسترس از مدارس ارومیه انتخاب شدند. برای تشخیص اختلال هماهنگی رشدی آزمون MABC-2، برای ارزیابی مهارت حرکتی آزمون 3 TGMD- و برای ارزیابی انگیزش حرکتی پرسش‌نامه انگیزش حرکتی استفاده گردید. برای اجرای این مطالعه شرکت کندگان برای مدت هشت هفته هر هفته دو جلسه 50 دقیقه‌ای مداخلات مهارت حرکتی را در دو روش خطی (15 نفر) و غیرخطی (دستکاری تکلیف)، دست‌کاری تکلیف (15 نفر) تمرین کردند. قبل و پس از مداخلات متغیرها اندازه‌گیری شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش غیرخطی در مقایسه با آموزش خطی هم در مهارت جابجایی (p=0.04) و هم برای انگیزش حرکتی (p=0.000) به‌طور معناداری بیشتر از گروه خطی پیشرفت داشتند. با توجه به این نتایج روش‌های غیرخطی با در نظر گرفتن ویژگی‌های فردی هر کودک برای کمک به کودکان با اختلالات حرکتی کمک‌کننده است. در نظر گرفتن ویژگی‌های منحصربه‌فرد هر کودک کمک می‌کند تا هم مهارت‌های حرکتی ارتقا یابد و هم انگیزه کافی برای ادامه فعالیت وجود داشته باشد. لذا استفاده از روش‌های غیرخطی برای کودکان با اختلال هماهنگی رشدی پیشنهاد می‌شود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پژوهش در مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Management and Motor Behavior

Designed & Developed by : Yektaweb