نجف آقایی، نفیسه فتاحیان،
دوره 2، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
هدف این تحقیق تجزیه و تحلیل تطبیقپذیری موانع مشارکت ورزشی دبیران زن و مقایسه موانع سهگانه در دو گروه دبیران ورزشکار و غیرورزشکار با استفاده از مدل هرمی موانع کرافورد بود. روش تحقیق توصیفی از نوع مقایسهای است که به شیوه میدانی انجام شد. جامعه آماری تحقیق را کلیۀ دبیران زن شاغل در مقطع متوسطه آموزش و پرورش تشکیل دادند (923N=). نمونه تحقیق با استفاده از جدول مورگان 269 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند و در نهایت 230 نفر از آنها بهطور کامل در تحقیق همکاری کردند. از این تعداد 108 نفر ورزشکار و 122 نفر غیرورزشکار بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محققساخته با40 سؤال بود، که براساس مقیاس 5 ارزشی لیکرت تدوین شده بود و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0 تعیین گردید. موانع مشارکت ورزشی در سه حوزه موانع ساختاری، بینفردی و درونفردی و در 6 مؤلفۀ فرهنگی _اجتماعی، اقتصادی _مالی، منابع انسانی، رفتارهای خانوادگی، امکانات و تسهیلات و رسانه و تبلیغات بررسی شد. تطبیقپذیری موانع مشارکت ورزشی در این سه حوزه با استفاده از مدل هرمی موانع کرافورد مورد بررسی قرار گرفت. درنهایت، با استفاده از آزمون t تکنمونهای، میزان تأثیرگذاری هریک از عوامل سهگانه و آزمون فریدمن موانع اولویتبندی شد و سپس به مقایسه عوامل سهگانه در دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار پرداخته شد. نتایج نشان داد در هر دو دسته دبیران زن ورزشکار و غیرورزشکار موانع ساختاری مهمترین و تأثیرگذارترین موانع به حساب میآیند و موانع بینفردی و موانع درونفردی در درجه بعدی اهمیت قرار دارند. اولویتبندی موانع مشارکت ورزشی دبیران در سه حوزه مذکور قابل تطبیق با مدل هرمی موانع کرافورد نبود، بنابراین توجه به موانع ساختاری و زیربنایی در حیطه تحقیق حاضر لازم و ضروری است و برطرفکردن موانع ساختاری گام مؤثر و مفیدی در ارتقای فرهنگ ورزش و سلامت به حساب میآید.