2 نتیجه برای دانشکده تربیتبدنی
دوره 4، شماره 8 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین سبکهای رهبری تحولگرا و عملگرا با شخصیت مدیران دانشکدههای تربیتبدنی دانشگاههای ایران بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری (64N=) شامل تمام مدیران و معاونان دانشکدههای تربیتبدنی دانشگاههای ایران بود و نمونه آماری (64n=) به صورت تمامشمار تعیین شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه رهبری چندعاملی MLQ-5X باس (2006) و پرسشنامه شخصیت آیزنک (GEPQ) بود. بعد از تأیید روایی صوری و محتوایی پرسشنامهها، در مطالعهای مقدماتی، آلفای کرونباخ آن بهترتیب 90/0 و 88/0 برآورد شد. به منظور تحلیل دادههای مطالعه از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام) استفاده شد. نتایج آزمون پیرسون حاکی از آن است که سبک رهبری تحولگرا با بعد برونگرایی شخصیت ارتباط معنیدار و منفی (001/0sig= و 577/0-r=) و با بعد درونگرایی شخصیت ارتباط معنیدار و مثبت (001/0sig= و 547/0r=) دارد. بین سبک رهبری عملگرا با بعد برونگرایی شخصیت ارتباط نیز معنیدار و منفی (046/0sig= و 251/0-r= ) وجود دارد و با ابعاد شخصیتی ثبات، بیثباتی و درونگرایی رابطه معنادار آماری وجود ندارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام نیز نشان داد که تنها مؤلفه برونگرایی پیشبین معناداری برای سبک رهبری تحولگرا است. با توجه به رابطه و نقش درونگرایی و برونگرایی در انتخاب سبک رهبری مدیران و اینکه ویژگیهای شخصیتی افراد را مستعد انجام رفتارهای مختلف در موقعیتهای مختلف میکند، میتوان با درنظرگرفتن شخصیت مدیران از آنها در جایگاههای مناسب سازمان بهره برد و اینگونه در تعیین مدیران شایسته گام برداشت.
دکتر وحید ساعت چیان، دکتر فریده هادوی، دکتر حسین اکبری یزدی، بهادر عزیزی،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگویی از آسیبهای زمینهای مدیریت ارتباط دانشکدههای تربیتبدنی و علوم ورزشی و بخش اجرایی صنعت ورزش بود. بهمنظور جمعآوری اطلاعات، مصاحبههای عمیق با نخبگان در حیطه موضوع پژوهش صورت گرفت. نمونهگیری بهصورت هدفمند و به روش گلوله برفی دنبال شد و در نهایت 18 مصاحبه کیفی انجام گردید. یافتههای پژوهش از طریق روش کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها بیانگر 59 نشان مؤثر در مدیریت ارتباط دانشکدهها و بخش اجرایی صنعت ورزش بود. این نشانها در 14 مفهوم طبقهبندی گردید که شامل این موارد بودند: شناخت و آگاهی، فرهنگسازمانی، نگاه دولتی، تفکر صنعتی، تفکر علمی، نیروی انسانی، جوانب اخلاقی، واحد متولی/ واسطهای، مدیریت موازی، قوانین و مقررات، رسانه، ظرفیتسازی فضای رقابتی و مدیریت ارتباط. در نهایت مدل پژوهش از 5 مقوله اصلی شامل فرهنگ، بازاریابی، محیط، بینش و قدرتهای فرا سازمانی پدیدار گردید. با توجه به یافتههای پژوهش راهبردهای اجرایی ارائه گردیده است که میتواند راهگشای مدیران ورزشی در خصوص مدیریت علمی ارتباط دو نهاد ورزشی باشد.