11 نتیجه برای یادگیری حرکتی
علی عباس زاده، حمیدرضا طاهری، علی حیرانی، بهرام یوسفی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر روشهای ارائه بازخورد (پس از کوششهای موفق و ناموفق) بر یادگیری و قابلیت شناسایی خطا در تکلیف تولید نیرو بود. 60 دانشجوی مقطع کارشناسی (با دامنه سنی 4±20.6) در این آزمایش شرکت کردند و بر اساس نوع بازخورد دریافتی به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول بعد از کوششهای موفق بازخورد دریافت میکردند. گروه دوم پس از کوششهای ناموفق و گروه سوم هیچ بازخوردی دریافت نمیکردند. همه شرکتکنندگان در تمامی کوششها در مرحله اکتساب و یادداری برآورد خطا داشتند. تکلیف، تولید نیروی 70 درصد بیشینه قدرت پنجه دست راست با استفاده از دستگاه تولید نیرو بود. پس از جمعآوری دادهها، برای تجزیه و تحلیل نتایج مرحله اکتساب، از تحلیل واریانس با تکرار سنجش استفاده شد. در آزمون یادداری، روش تحلیل واریانس یکراهه به کار گرفته شد. نتایج مرحله اکتساب نشان داد بین گروه اول (KR پس از کوششهای موفق) و گروه دوم (KR پس از کوششهای ناموفق)، درعملکرد تکلیف تولید نیرو و قابلیت شناسایی خطا تفاوت معناداری وجود نداشت (P> 0.05). بااین حال، در آزمون یادداری، بین گروه اول (KR پس از کوششهای موفق) و گروه دوم (KR پس از کوششهای ناموفق)، در عملکرد تکلیف تولید نیرو و قابلیت شناسایی خطا تفاوت معناداری حادث شد (P&le0.05). به عبارتی، گروه اول که پس از تلاشهای موفق بازخورد دریافت میکردند عملکرد بهتری در تکلیف تولید نیرو و قابلیت شناسایی خطاهایشان نسبت به گروه دوم و گروه کنترل داشتند.این الگوی نتایج نشان میدهد اگر افراد پس از کوششهای موفق نسبت به کوششهای ناموفق بازخورد دریافت کنند، یادگیری و قابلیت شناسایی خطای بهتری رخ خواهدداد.
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف این مطالعه مقایسه یادگیری یک الگوی حرکتی دست در دو گروه سنی کودکان و بزرگسالان جوان است. بنابر سن (کودک- بزرگسال) و شیوه ارائه بازخورد (100درصدی، حذفی، خود کنترل) 60 آزمودنی داوطلب به طور تصادفی در شش گروه تمرینی قرار گرفتند. این مطالعه در سه روز متوالی انجام گرفت. طی روزهای اول و دوم آزمودنیها در هر روز 100 مرتبه به تمرین الگوی موردنظر پرداختند و آزمونهای یادداری در روزهای دوم و سوم و آزمون بازاکتساب در روز سوم از ایشان به عمل آمد. از آزمونهای آماری ANOVA با اندازهگیریهای مکرر و ANOVA دوسویه برای پردازش دادهها استفاده شد (p&le0.05). دقت عملکردی تمام آزمودنیها در کوششهای تمرینی روز اول به شکل معناداری افزایش یافت، اما در کوششهای تمرینی روز دوم تنها دقت عملکردی بزرگسالان جوان افزایش معناداری داشت. تفاوت بین دو آزمون یادداری در کودکان معنادار نبود، درحالیکه این تفاوت در بزرگسالان جوان معنادار بود. کودکانی که بازخورد را به شیوه 100 درصدی دریافت کردند، در آزمونهای یادداری و بازاکتساب از دیگر گروههای بازخوردی کودکان به شکل معناداری بهتر عمل کردند، درحالیکه در گروههای بازخوردی بزرگسالان در آزمونهای یادداری و بازاکتساب تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد بزرگسالان جوان در فراگیری این الگوی حرکتی بهتر از کودکان عمل میکنند، ارائه بازخورد بیشتر به کودکان سبب ارتقای یادگیری آنها شد (مغایر با فرضیه هدایت)، و نباید انتظار داشت کودکان در کسب مهارتهای حرکتی همانند بزرگسالان عمل کنند.
اقای سید عباس افسانه پورک، دکتر سید محمد کاظم واعظ موسوی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1396 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی آشکار و پنهان بر یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال در بزرگسالان بود. 60 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی گرگان بر اساس نمرههای پرتاب آزاد بسکتبال در پیشآزمون به سه گروه مساوی 20 نفره شامل گروه های خودگفتاری انگیزشی آشکار، انگیزشی پنهان و کنترل تقسیم شدند. مرحله اکتساب 12جلسه و هر جلسه 30 تکرار پرتاب آزاد بسکتبال بود. گروه خودگفتاری انگیزشی آشکار قبل از هر پرتاب عبارت "من می توانم" را با صدای بلند و گروه خودگفتاری انگیزشی پنهان آن را با صدای آهسته تکرار کردند. آزمون یادداری و انتقال به ترتیب 48 و 72 ساعت بعد از آخرین جلسه اکتساب صورت گرفت. از تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر و یک راهه و آزمون تعقیبی LSD جهت تحلیل داده ها (05/0≥P) استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر جلسات تمرین(01/0˂P)، اثرگروه (01/0˂P) و اثر متقابل گروه و جلسات تمرینی (05/0˂P) معنی دار بود. گروههای خودگفتاری انگیزشی آشکار و پنهان در مرحله اکتساب، یادداری و انتقال بهتر از گروه کنترل عمل کردند، اما تفاوت معنی داری بین دو گروه خودگفتاری انگیزشی آشکار و پنهان یافت نشد( 05/0<P). با توجه به نتایج تحقیق ورزشکاران می توانند جهت یادگیری مهارتی جدید همچون پرتاب آزاد بسکتبال از خودگفتاری انگیزشی به صورت آشکار و پنهان استفاده کنند.
خانم مرضیه بلالی، دکتر محمد کاظم واعظ موسوی، دکتر عبدالله قاسمی،
دوره 9، شماره 17 - ( 6-1398 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی پیش بینیهای نظریه نقطه چالش (گاداگنولی و لی، 2004) از طریق مقایسه دو گروه بازیهای چالشی و غیرچالشی در توسعه مهارتهای بنیادی دستکاری بود. برای این منظور 30 کودک 4 تا 6 سال از یکی از مهد کودکهای تهران انتخاب و بر اساس نمرههای پیشآزمون در دو گروه قرار داده شدند. در هر دو گروه، از بازیهایی جهت توسعه مهارتهای دستکاری استفاده شد با این تفاوت که در گروه بازی های چالشی، سختی تکلیف به صورت پیشرونده افزایش پیدا میکرد، در حالی که سختی تکلیف در گروه دیگر ثابت باقی میماند. مداخله 8 هفته، 2 جلسه در هفته و 42 دقیقه در هر جلسه بود. مهارتهای دستکاری کودکان با استفاده از آزمون رشد حرکتی اولریخ، ویرایش دوم، در ابتدا و یک هفته پس از انتهای دوره مداخله اندازهگیری شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد پیشرفت دو گروه در نمره کلی مهارتهای دستکاری و همه خرده مقیاسها به جز دریافت کردن با هم اختلاف معناداری نداشت. در مجموع، هر چند پیشبینیهای نظریه نقطه چالش به طور کامل در توسعه مهارتهای دستکاری کودکان سالم مورد تایید قرار نگرفت اما برتری گروه چالشی در مهارت دریافت نشان داد این روش در توسعه مهارتهای پیچیده کاربرد بیشتری دارد.
سید کاظم موسوی، رسول یاعلی، عباس بهرام، علی عباسی،
دوره 9، شماره 18 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرگذاری روش آموزش غیرخطی در اثربخشی حرکت و اکتساب مهارت سرویس کوتاه بکهند بدمینتون بود. 14 شرکت کننده (میانگین 64/19 و انحراف استاندارد 74/0 سال) سرویس کوتاه بدمینتون را با استفاده از دو روش آموزش خطی و غیرخطی آموزش دیدند. روش خطی بر پایه روش های سنتی و مرسوم و در مقابل روش غیر خطی بر گرفته از پویایی های بوم شناختی با استفاده از قیود تکلیف (قوانین مربوط به فعالیت و تجهیزات) طرح ریزی و اجرا شد. دقت اجرای سرویس کوتاه بکهند و متغیرهای کینماتیکی برای تحلیل های بعدی انتخاب شدند. از آزمون کواریانس برای سنجش اثر متغیر مستقل بر دقت اجرا و از تحلیل کلاستر برای سنجش دیجنریسی، استفاده شد. علی رغم پیشرفت هر دو گروه نسبت به پیش آزمون، تفاوتی در نمرات دقت اجرای سرویس بین گروه ها وجود نداشت (767/0=p). همچنین افراد گروه غیرخطی، تعداد خوشه های بیشتری نسبت به گروه خطی ایجاد کردند. براساس نتایج به دست آمده، رویکرد غیرخطی در دستیابی به اهداف تکلیف همپای گروه خطی بود، اما به دلیل محور قرار دادن، پردازش ناهوشیار، تفاوت های فردی و نیازهای ویژه تکلیف اثربخشی آن بیشتر است. همچنین ظهور دیجنریسی از سوی گروه غیرخطی مشخص شد. توجه به مقوله هایی چون ماهیت تکلبف و نیازهای آن، تفاوت های فردی و همچنین طراحی دقیقتر فراهم سازها می تواند رویکرد غیرخطی را غنی تر سازد.
زهرا محمدی، زهره مشکاتی، مهدی ژیان پور،
دوره 9، شماره 18 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر شناسایی منابع کارآمدی فردی از تجارب ورزشکاران تیم ملی هندبال بود. در این مطالعه با رویکردی کیفی از روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعهی مورد پژوهش، ورزشکاران عضو تیم ملی رشته هندبال در سال1393(2014) بوده که به صورت هدفمند و با شیوهی گلوله برفی انتخاب شدند. مشارکتکنندگان(8 مرد و 4 زن) بطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تلاش شد نتایج این مطالعه بواسطهی معیارهای باورپذیری، اطمینانپذیری، تأییدپذیری و انتقالپذیری قابل اعتماد گردد. طبق یافتههای بدست آمده از مصاحبهها، منابع کارآمدی فردی مشارکتکنندگان، در قالب 4 کد تبیینی «تجارب ورزشی»، «تجارب تمرینی»، «تجارب روانی» و «تجارب اجتماعی»، شناسایی و تدوین گردید. نتایج این پژوهش از جنبهای مشابه دیگر نظریههای موجود و از جنبهای مکمل و خاص است. بر اساس یافتهها، پژوهش حاضر اهمیت دادن به موضوع کارآمدی فردی برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر ورزشی در عرصههای بینالمللی بویژه در ورزشهای تیمی را پیشنهاد میکند.
ابراهیم نوروزی سید حسنی، فاطمه سادات حسینی، محمدکاظم واعظ موسوی،
دوره 10، شماره 19 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر تمرین چشم ساکن و ذهن ساکن بر یادگیری پرتاب دارت بود. سی مرد جوان با میانگین سنی 28/3±53/24 سال به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه چشم ساکن، گروه ذهن ساکن و گروه کنترل تقسیم شدند. اجرای این پژوهش شامل پنج مرحله پیشآزمون، تمرینات به دو شیوه چشم ساکن و ذهن ساکن، یادداری اول، آزمون تحت فشار و یادداری دوم بود. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و روش های آماری آزمون تحلیل واریانس مرکب و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد مقادیر خطای شعاعی برای تمام گروه ها در اثر تمرین کاهش یافته بود(001/0p=). علاوه براین، خطای شعاعی پرتاب دارت برای گروه چشم ساکن به نسبت گروه های دیگر کاهش بیشتری یافته بود(001/0=(P، همچنین این کاهش در گروه ذهن ساکن بیشتر از گروه تمرین بدنی بود(001/0=(P. علاوه براین، نتایج نشان داد تنها گروه چشم ساکن و ذهن ساکن توانستند عملکرد خود را در آزمون تحت فشار حفظ کنند(001/0=(P. نتایج پژوهش حاضر، دو نوع تمرین چشم ساکن و ذهن ساکن را به عنوان ابزاری برای ایجاد شرایط یادگیری پنهان، پیشنهاد می کند.
خانم لیلا چوپان نژاد، دکتر رسول یاعلی، دکتر احمد رضا موحدی،
دوره 12، شماره 24 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر تمرین ذهنی با دست برتر و غیر برتر بر یادداری سرویس کوتاه بک هند بدمینتون بود. تعداد 20 دختر با سن 12-14 سال از شهر گلدشت به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی در 30 جلسه به تمرین پرداختند که در هر جلسه 50 اجرا از مهارت سرویس به صورت ذهنی تصویرسازی شد. به منظور مقایسه دو گروه، از مدل آماری تحلیل واریانس مرکب و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید. در مقایسه درون گروهی، نتایج حاصل نشان می دهد که تمرین ذهنی با دست برتر در محیط پویا و ورزش تعاملی معنی دار نشد اما تمرین ذهنی با دست غیربرتر معنی دار شد(P<0.05). در مقایسه بین گروهی، نتایج معنی دار به دست نیامد اما با توجه به اندازه اثربسیار پایین به نظر می رسد تفاوت دو گروه به معنی دار شدن بسیار نزدیک است. یافته های پژوهش بیان می کند که مربیان و معلمان ورزش های تعاملی می توانند از فواید تمرین ذهنی با سمت غیربرتر برای بهبود اجرای ورزشکاران خود در جلسات تمرین بهره گیرند.
ساناز حسینی، رسول یاعلی، گلناز فائزی، سارا افتاده،
دوره 13، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
یکی از سؤالات اساسی در علم حرکت نظری و کاربردی، توانبخشی و ورزش این است که چگونه فرایند اکتساب و یادگیری مهارتهای حرکتی جدید را میتوان افزایش داد. یادگیری افتراقی به منظور یادگیری، بدون تکرار حرکت و بدون اصلاحات در طول فرایند اکتساب مهارت رخ میدهد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرین یادگیری افتراقی و تداخل ضمنی بر یادداری و انتقال سرویس کوتاه بک هند بدمینتون بود. پیش از اجرای پروتکل از همهی مشارکتکنندگان پیش آزمون گرفته شد. سپس هر گروه مطابق با نوع تمرین خود، 8 جلسه به تمرین پرداخت. یک روز بعد از اتمام پروتکل تمرین، از همهی مشارکتکنندگان آزمون یادداری و انتقال به عمل آمد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین گروههای یادگیری افتراقی و تداخل ضمنی در آزمون یادداری و انتقال تفاوت معنادار وجود دارد (p= 0.00). در حقیقت، نتایج تحقیق اثربخشی یادگیری افتراقی را بر یادداری و انتقال سرویس بکهند بدمینتون نشان میدهد. بر اساس نتایج بهدستآمده میتوان اظهار داشت که رویکرد یادگیری افتراقی برای یادگیری مهارت مفید است و میتوان با ایجاد نوسان در فرد موجب کشف راهحلهای انطباقی شد و به بهبود و یادگیری مهارت کمک کرد.
سارا افتاده، رسول یاعلی، فرهاد قدیری،
دوره 14، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف تحقیق، بررسی تأثیر تمرین بینایی و مهارتی بر مهارتهای بینایی و عملکرد، یادداری و انتقال سرویس کوتاه بکهند بدمینتون بود. 20 دانشجوی دختر بهصورت تصادفی به دو گروه 10 نفری ترکیبی و مهارتی تقسیم شدند. گروهها باتوجهبه نوع تمریناتشان، تمرینات بینایی و مهارتی سرویس را 6 هفته انجام دادند. قبل و بعد از تمرین، آزمونهای بینایی و عملکرد، یادداری و انتقال سرویس کوتاه بکهند گرفته شد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای t و تحلیل واریانس مختلط با سطح معنیداری 05/0 استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که گروهها در مهارتهای بینایی تفاوت معنیدار داشتند. گروه ترکیبی در عملکرد، یادداری و انتقال سرویس پیشرفت معنیداری داشتند. همچنین بررسی تأثیر تعاملی زمان و نوع تمرینات نشان داد که گروه ترکیبی نسبت به گروه مهارتی پیشرفت بیشتری داشتند. نتایج این تحقیق، اثرات ترکیبی بینایی و ورزشی را بیشتر از تمرینات جداگانه بینایی و ورزشی نشان میدهد و باتوجهبه نتایج تحقیق پیشنهاد میشود که تمرینات بینایی بهعنوان تمرین مکمل در برنامه تمرینهای ورزشی رشته بدمینتون گنجانده شود.
فاطمه جوکار، داوود فاضلی،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر القاء کلیشههای مثبت بر شایستگی ادراک شده، علاقه و یادگیری حرکتی دختران نوجوان بود. بدین منظور، از میان دختران نوجوان شهر شیراز، 30 دختر با دامنه سنی 13-10 ساله به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان پس از انجام 10 کوشش، بهطور تصادفی در دو گروه مساوی تجربی و کنترل جای گرفتند. شرکتکنندگان قبل از ورود ، دستورالعملهای مرتبط را دریافت کردند، سپس از آنان خواسته شد باضربه بغل پا، اهداف معینی را هدف قرار دهند. شرکتکنندگان 24 ساعت پس از آخرین کوشش اکتساب در آزمون یادداری شرکت کردند. از شرکتکنندگان خواسته شد تا قبل از پیشآزمون، بعد از اکتساب و قبل از یادداری به سؤالات مرتبط با شایستگی ادراک شده و علاقه/لذت پاسخ دهند. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس مرکب (بلوکهای تمرینی)5Í(گروهها)2 در مرحله اکتساب، آزمونهای تحلیل واریانس یکراهه در مراحل پیشآزمون و یادداری و آزمونهای تی مستقل برای پرسشنامهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 21 و در سطح اطمینان 05/0≥P استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو گروه بهبود معناداری در عملکرد در مرحله اکتساب داشتهاند. نتایج همچنین نشان داد کلیشههای مثبت باعث افزایش شایستگی ادراک شده و یادگیری حرکتی دختران نوجوان در مرحله یادداری میشود.