6 نتیجه برای بدری
مهدی رمضان زاده لسبوئی، علی عسگری، بدری سیدعلی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
مخاطرات طبیعی به منزلهی پدیدههای تکرارپذیر در غیاب سیستمهای کاهشی میتواند تبدیل به فاجعه شود و اثرها و پیامدهای مخربی در پی داشته باشد. برای کاهش اثر بلایای طبیعی رویکرد تابآوری مبنایی برای کاهش اثرهای منفی در نظر گرفته شده است. دو حوضه گردشگری سردآبرود کلاردشت و چشمه کیله تنکابن دارای ظرفیتهای بسیاری برای توسعه فعالیتهای گردشگری است که در معرض هجوم سیل قرار دارد و به این دلیل جامعه نمونه پژوهش انتخاب شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مولفهی زیرساختی در راستای ارتقای تابآوری ساکنان در برابر بلایای طبیعی است. روش شناسی تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر پیمایش میدانی است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از دو شیوهی کتابخانهای(مقالات علمی منتشر شده معتبر و مرتبط با موضوع) و میدانی(تهیه و تکمیل پرسشنامه) به دست آمده است. طراحی متغیرهای تحقیق بر اساس مطالعهی مبانی نظری و بررسی تجارب علمی سایر کشورها در ارتباط با تابآوری و بلایای طبیعی بوده است. متغیر مستقل تحقیق زیر ساختها است که شامل شبکههای ارتباطی، جانمایی مراکز خدماتی و درمانی میشود. متغیر وابسته تحقیق نیز شامل دو بعد اصلی: تابآوری فردی و گروهی است. بر اساس هدف تحقیق و ماهیت دادهها از آزمونهای آماری برای تحلیل اطلاعات جمعآوری شده استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که دو معیار زیرساختها در زمینهی سیلاب و تابآوری با اطمینان 99% با یکدیگر همبستگی مستقیم دارند و رابطه بین آنها دو متقابل است، یعنی بهبود زیرساختها در محدوده با احتمال 99% موجب بالا رفتن تابآوری ساکنین در برابر بلایای طبیعی (سیلاب) درون آن میشود. همچنین، نتایج نشان میدهد که تفاوت معناداری بین دو حوضه، به لحاظ مؤلفههای زیرساختی و تابآوری در برابر بلایای طبیعی (سیلاب)، وجود ندارد.
علی ساعی، سید علی بدری، نسرین کاظمی، فائزه تاجیک،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
گروههای گوناگون جامعه میتوانند نقش بسیار مهمی در مدیریت بحران ایفا کنند. کشورهایی آسیبپذیریِ کمتری خواهند داشت که قشرهای مختلف مردم به صورت مستقیم در فعالیتهای کاهش خطر شرکت کنند و هر کدام توانمندیهای خود را برای درک و پاسخ به سوانح متفاوت به عرضه گذارند. بنابراین، با توجه به نقش مشارکت زنان در فرایند مدیریت بحران، شناسایی مؤلفهها و تحلیل بر این امر میتواند زمینهساز حضور مؤثر آنان گردد. شناخت این مؤلفهها میتواند زمینهساز تبدیل گروه از قشری آسیبپذیر به قشری توانمند، فعال و مؤثر باشد. از این رو، تحقیق به شیوهی پیمایشی با تکمیل پرسشنامه به استخراج این عوامل پرداخته است. برای تکمیل دادهها از روش نمونهگیری تناسبی استفاده شد و دادهها با روش تحلیل عاملی بررسی گردید. با استفاده از این روش دادهها و متغیرها مورد نظر خلاصه شد و مؤثرترین عوامل در این مشارکت تعیین گردید. این عوامل شامل دانش مدیریت بحران، عوامل فرهنگی و جنستی، تقدیرگرایی، احساس قدرت و اعتماد به نفس بود که نتایج در این چهار بعد با استفاده از تحلیل عاملی بررسی شد. در بخش دانش مدیریت بحران مقدار KMO معادل 74/0 بود و مجموع متغیرهای این بخش در چهار عامل 42/67 درصد از تغییرپذیری (واریانس) متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO در بخش احساس قدرت و اعتماد به نفس 72/0 بود و متغیرهای این بخش نیز با چهار عامل 27/65 درصد از تغییرپذیری متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO تقدیرگرایی معادل 599/0 بود و این بخش با چهار عامل توانست 56/59 درصد از تغییرپذیری متغیرها را تبیین کند. سرانجام، مقدار KMO هنجارهای فرهنگی- اجتماعی معادل 71/0 است و 52/70 درصد از تغییرپذیری متغیرها از طریق پنج عامل در این بخش تبیین شده است.
محمد سلمانی ، نسرین کاظمی ثانی عطاالله، سید علی بدری، شریف مطوف،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
غیرقابل پیشبینی بودن آسیبپذیری سیستمهای اجتماعی و فنی، عدم اطلاع از زمان، محل و نحوه وقوع سوانح، تابآوری را تبدیل به هدفی اجتنابناپذیر ساخته است. این مطالعه با توجه به این عوامل و با هدف تحلیل متغیرها و شاخصها تابآوری در قالب یک سیستم، با روش پیمایش میدانی به ارزیابی عوامل تاثیرگذار، تاثیرپذیر، کلیدی و استراتژیک بر سیستم و پایداری یا ناپایداری آن پرداخته است. با مرور مبانی نظری، متغیرها در چهار گروه اجتماعی، اقتصادی، نهادی و فیزیکی- کالبدی با شاخصها مرتبط طبقهبندی و با روش تحلیل تاثیرات متقابل تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متغیرها و شاخصها با استفاده از نرمافزار میکمک تحلیل شدند. در ماتریس تاثیرات مستقیم، تاثیرگذاری متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و نهادی بیش از تاثیرپذیری آنها و تاثیرگذاری متغیر کالبدی- فیزیکی بسیار کمتر از تاثیرپذیری آن میباشد. ماتریس تاثیرات متقابل غیرمستقیم نیز حاکی از اختلاف دو متغیر نهادی و اجتماعی در مقایسه با دو متغیر دیگر در میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری است. به بیان دیگر، دو متغیر نهادی و اجتماعی تاثیرگذارترین متغیرها در تابآوری جامعه خواهند بودند. با توجه به نتایج حاصل از ماتریس تاثیرات مستقیم دو شاخص مشارکت و همکاری، کمک و ارتباط متقابل از گروه متغیر اجتماعی و شاخص آمادگی از گروه متغیر نهادی و در ماتریس تاثیرات غیرمستقیم شاخصهای مشارکت و همکاری، کمک و ارتباط متقابل، هویت اجتماعی از گروه متغیر اجتماعی و شاخص آمادگی از گروه متغیر نهادی شاخصهای استراتژیک و کلیدی محسوب میشوند. آنچه از نحوه پراکنش شاخصهای در محورهای تاثیرگذاری- تاثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم پیداست، ناپایداری سیستم میباشد.
سیدعلی بدری، حسین کریم زاده، سیما سعدی، نسرین کاظمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
خسارات گسترده مخاطرات به محیط و کالبد سکونتگاههای انسانی موجب شده است که مفهوم تابآوری در کاهش آثار سوانح، به حوزهای مهم در عرصه مدیریت بحران تبدیل شود. با توجه به این اهمیت، هدف پژوهش حاضر تحلیل تابآوری سکونتگاههای روستایی در برابر زلزله در شهرستان مریوان میباشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل روستاهای ۶ دهستان خاوومیرآباد، زریوار، سرکل، سرشیو، کوماسی و گلچیدر است که خانوارهای نمونه از بین روستاهای این دهستانها و به روش تصادفی طبقهبندی شده و ۱۸ روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند.برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد ۳۱۰ پرسشنامه به صورت تصادفی تکمیل شدند. اعتبار پرسشنامهها با آزمون آلفای کرونبـاخ، 79% به دست آمد. تحلیل آماری دادهها با آزمونهای t تک نمونه، کروسکال والیس و تحلیل واریانس انجام شد. علاوه بر این، از روش دیمتل برای تعیین جهت رابطه میان معیارها، با استفاده از ۶ نفر از کارشناسان و از روش تحلیل شبکهای نیز برای وزندهی به معیارها استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهند که میتوان روستاهای مورد مطالعه دارای را بافتی با تابآوری پایین به حساب آورد که مهمترین علت آن وضعیت نامناسب عوامل درونی سکونتگاههای روستایی میباشد از جمله کیفیت پایین ساختوساز و اسکلت نامناسب بناها. .با توجه به نتایج تحلیل واریانس بیشترین تابآوری در دهستان زریوار با میانگین ۲.۹۹ و کمترین تابآوری مربوط به دهستان خاوومیرآباد با میانگین ۱.۸۷ میباشد. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که تابآوری سکونتگاههای روستایی در سطح دهستانهای شهرستان مریوان در سطح بسیار پایینی است.
رقیه جهدی، علی اصغر درویش صفت، حسین بدری پور،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
آتش سوزی ها منجر به آسیب قابل توجه به محیط زیست طبیعی اردبیل در سالهای گذشته شده، و شیوع بیشتر این حوادث در آینده قابل پیش بینی است. نقشه های ریسک و فشار آتش در مقیاس مناسب برای مدیران سیمای سرزمین و تصمیم گیران برای استراتژی های پیشگیری، کاهش و پایش آتش ضروری است. در این مقاله، شبکه های رستری متریک ریسک و فشار آتش با اندازه تفکیک 100 متر برای شهرستان های حساس به آتش سوزی در جنوب استان اردبیل براساس مدل شبیه سازی آتش و تجزیه و تحلیل مکانی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، همراه با داده تکمیلی احتراق و سطح آتش تاریخی (1397-1384) تهیه شد. پارامترهای ریسک آتش (احتمال سوختن (BP)، طول شعله شرطی (CFL) و اندازه آتش (FS)) با الگوریتم حداقل زمان حرکت (MTT) FlamMap با توجه به شرایط آب و هوایی 14 فصل آتش سوزی گذشته تولید شد. علاوه بر این، شاخص پتانسیل آتش (FPI) برای تجزیه و تحلیل مکانی نقاطی که با احتمال بیشتری آتش سوزی های بزرگ از آنجا شروع می شوند، برآورد شد. متوسط BP، CFL و FS به ترتیب 0025/0-00007/0، 6/1-05/0 متر و 360-55 هکتار بدست آمد که بر تغییرات زیاد در فاکتورهای فشار آتش در منطقه مطالعه تاکید دارد. FPI محاسبه شده، دو ناحیه اصلی با بیشترین ارزشها را نشان داد که شامل مناطق با احتراق های تاریخی زیاد و نواحی وسیع با وجود مواد سوختنی با اشتعال سریعتر است. نتایج این مطالعه میتواند برای تجزیه و تحلیل ریسک و براورد اثرات بالقوه آتش، ارزیابی تغییرات تاریخی و روندهای آتی فشار آتش، و تعیین استراتژی های تیمار ماده سوختنی به منظور کاهش ریسک آتش سودمند باشد.
سیدعلی بدری، سیامک طهماسبی، بهرام هاجری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
امروزه، مفهوم تاب آوری به یکی از اندیشههای محوری در مدیریت بلایا تبدیل شده است و به طور گستردهای در حوزههای دانشگاهی و سیاست گذاران مورد توجه قرار گرفته است. مفهوم تاب آوری بلایا طی یک دهه گذشته وارد ادبیات علمی ایران شده است. رشتههای مختلف در زمینههای شهری، روستایی و منطقهای و همچنین در رابطه با مخاطرات مختلف آن را مفهومپردازی و ارزیابی کردهاند. با وجود طیف گستردهای از مقالات منتشرشده مرتبط با تابآوری بلایا تاکنون ساختار کلی چشم انداز فکری آن ناشناخته باقی مانده است. هدف کلی این پژوهش، ارائه ارزیابی از تولیدات علمی و ساختار فکری تاب آوری بلایا در ایران میباشد. در این پژوهش مقالات منتشر شده در حوزه تاب آوری بلایا با استفاده از روشهای علم سنجی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای این پژوهش ماهیت چند بعدی و چند رشتهای مطالعات تاب آوری بلایا را نشان میدهد. همچنین نتایج بیانگر آن است که نویسندگان با تعداد مقالات منتشرشده بیشتر، لزوماً تأثیر قابل توجهی در تحقیقات تاب آوری بلایا ندارند بلکه نویسندگان با مقالات منتشر شده کمتر ممکن است تأثیرات بیشتری در تحقیقات تاب آوری داشته باشند که این به شبکه ارتباطات آنها در تولیدات علمی بستگی دارد. همچنین باتوجه به تحلیل زمانی کلیدواژههای مقالات، فرایند تکاملی آن نشان میدهد که بررسی تابآوری بلایا از موضوعاتی مانند ارزیابی تابآوری و مفاهیم کلی به سوی تاب آوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی و مدیریت بلایا حرکت کرده است. بنابراین طی این یک دهه، موضوعات پژوهشی تابآوری بلایا به تدریج تغییر کردهاست. از شکافهای تحقیقاتی در زمینه تاب آوری بلایا در ایران میتوان به موضوعات نادیده گرفتن بٌعد ذهنی تابآوری، تمرکز بیش از اندازه بر روی روشهای کمی گرایانه، فقدان شواهد کافی از میزان تاب آوری گروههای سنی به خصوص سالخوردگان و کودکان در برابر بلایا، نابرابری جنسیتی و همچنین مناطق کمتر توسعه یافته، اشاره کرد. نتایج این پژوهش میتواند به تقویت تحقیقات آینده در زمینه تابآوری بلایا و جهتگیری آن کمک کند.