5 نتیجه برای رستمی
بهروز نصیری، زهرا زارعی چقابلکی، منصور حلیمی، محمد رستمی فتح آبادی،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
ارتفاع لایه مرزی، یکی از مهمترین مولفه های تعیین کننده، وسعت آمیزش آلایندهها و کیفیت هوای لایه نزدیک به سطح زمین میباشد. هدف اساسی این تحقیق مطالعه تغییرات و ارتفاع و ضخامت لایه مرزی استان خوزستان در شرایط گردوغبار شدید میباشد. در این تحقیق طی یک دوره 7 روزه (27ژانویه 2015 تا 1 فوریه 2015) که یک رخداد حاد گردوغبار در استان خوزستان رخ داد ارتفاع لایه مرزی در همان روزها از داده های دقت بالای پایگاه میان برد اروپایی(ECMWF) اخذ گردید، داده های مربوط به غلظت گردوغبار نیز از سنجش های میدانی سازمان محیط زیست بدست آمد در نهایت با تحلیل سینوپتیک و تحلیل فراوانی ارتفاع لایه مرزی و غلظت گردوغبار شرایط لایه مرزی مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج نشان داد ارتباط مستقیم و معنی درای بین شدت گرد وغبار و ارتفاع و ضخامت لایه مرزی در استان خوزستان وجود دارد که با در نظر گیری کم فشاری که در منطقه مورد مطالعه در همان روزها در سطوح میانی جو مستقر شده و باعث شده منطقه مورد مطالعه در جلوی فرود حاصله از این سامانه کم فشاری قرار گرفته بگیرد توجیه میشود. بر خلاف آلودگی هوا که غالبا منشا محلی دارند و در شرایطی ایجاد میشوند که شرایط پایداری شدید حاکم بوده و کم بودن ارتفاع لایه مرزی مانع تلاطم و گسترش آلاینده شده و تمرکز آن را در نزدیکی سطح زمین ایجاد میکند، گردو غبار خوزستان در شرایطی ایجاد و تشدید میشود که شرایط ناپایداری برقرار بود این رفتار گردوغبار به این دلیل است که برخلاف آلودگی هوا، گردوغبار منشاء خارجی داشته و توسط سامانه های کم فشار و شرایط سینوپتیک ناپایدار که موجب افزایش ارتفاع لایه مرزی میشوند، وارد منطقه میشود.
دانا رستمی، سید اسعد حسینی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
گردوغبار یکی از مخاطرات محیطی و از پدیده های جوی آشنا برای ساکنان مناطق جنوب و جنوب شرقی کشور است. که هر ساله خسارات فراوانی را به بخش های مختلف وارد می سازد. لذا در این پژوهش به بررسی و شناسایی منابع گردوغبار منطقه، شدت و فرکانس گردوغبار، الگوهای حاکم بر آن و مناطق تحت سیطره گردوغبار در طول دوره آماری 30 ساله (2013-1984) پرداخته شد. بدین منظور از ترکیب تحلیل های آماری، همدیدی و سنجشازدوری و داده های GDAS، دادههای دما، سمت و سرعت باد و ارتفاع ژئوپتانسیل، تصاویر MODIS و داده های ساعتی ایستگاه های هواشناسی بهره گرفته شد. نتایج حاصل نشان داد که ماه های ژوئن، جولای ، اوت و می به ترتیب از نظر فراوانی و شدت با دید کمتر از 1000 متر بیشترین رخداد و ماه دسامبر کمترین رخداد گردوغبار را دارند و دریاچه خشک شده هامون، بیابان های افغانستان، حاشیه ها جنوبی و شرقی لوت، بیابان ربع الخالی، مناطق مرکزی و شمال شرقی عربستان و جنوب عراق، منابع اصلی و مولد گردوغبار منطقه مورد مطالعه هستند. همچنین مسیر شمال – شمال غربی و شمال غربی - جنوب شرقی و در موارد محدودی غربی- شرقی مسیرهای اصلی ورود این پدیده به منطقه مورد مطالعه هستند. نتایج واکاوی همدیدی نیز نشان داد که در دوره گرم سال کمفشار موسمی و کم فشار جنوب شرق ایران با هم تلفیق شده و در نهایت در تقابل با پرفشار مستقر بر دریای خزر و شمال ایران سبب شیو فشار شدید و ایجاد بادهای پرسرعت بر روی جنوب شرق ایران میشود که با توجه به نبود رطوبت و خشکی منطقه، هسته گردوغبار شکل میگیرد و موقعیت مکانی کمفشار سبب مکش شدید هوا و انتقال این پدیده به جنوب شرق ایران میشود. در دوره سرد سال نیز با ورود بادهای غربی ناوه عمیقی بر روی مدیترانه در تراز میانی و پیرو آن ایجاد همگرایی سطحی و فعالیت بین دو مرکز واگرایی بالایی و همگرایی سطحی سبب ناپایداری شدید و صعود هوا روی عراق و عربستان میشود. نتیجه چنین سازوکاری ایجاد جریانهای پر سرعت باد و در صورت کم بودن رطوبت، هسته گردوغبار بر روی منطقه شکل می گیرد.
نورالدین رستمی، یونس کاظمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
گسترش شهرنشینی و تغییر شرایط هیدرولوژیک طبیعی آبراههها احتمال وقوع سیلاب را افزایش میدهد. تحقیق حاضر جهت پهنهبندی خطر سیلاب در محدوده شهر ایلام و تعیین محدودههای بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب با استفاده از روش AHP و GIS صورت گرفته است. برای این منظور پارامترهای شماره منحنی، ارتفاع، فاصله از آبراهه، زمینشناسی، کاربری اراضی، جمعیت، شیب، خاکشناسی، تراکم ساختمان، بافت فرسوده و تجمع جریان به عنوان پارامترهای تأثیرگذار در خطر سیلاب شهر ایلام انتخاب و وزندهی این پارامترها در محیط نرمافزار Expert Choice انجام شد. سپس نتایج حاصل از این نرمافزار به محیط نرمافزار GIS منتقل و نقشه پهنهبندی خطر سیلاب در محدوده موردنظر تهیه گردید. نقشه پهنهبندی خطر سیلاب نشان میدهد که مناطق با خیلی خطر کم 8/0 درصد، مناطق با خطر کم 5/8 درصد، مناطق با خطر متوسط 6/49 درصد، مناطق با خطر زیاد 54/32 درصد و مناطق با خطر خیلی زیاد 56/8 درصد از مساحت حوزه آبخیز شهر ایلام را تشکیل میدهند. همچنین ناحیه مرکزی شهر بیشترین خطر و احتمال وقوع سیلاب را دارد که علت این امر تراکم زیاد جمعیت و مناطق مسکونی در این ناحیه و نزدیکی آن به مسیل و تراکم بافت فرسوده و قدیمی آن میباشد. بنابراین، با بررسی نتایج حاصل از نرمافزار Expert Choice میتوان مؤثرترین عوامل در بروز خطر سیلاب را شناسایی و با اولویتبندی آنها، راهکارهای مدیریتی را معطوف به برطرف کردن یا کاهش تأثیر این عوامل کرد.
زینب بصیری، نورالدین رستمی، امین صالح پور جم،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
عدم مشارکت مطلوب جوامع محلی یکی از دلایل اصلی بازدهی کم طرحها و پروژههای منابع طبیعی میباشد. در این تحقیق، پس از تعیین معیارها و شاخصهای مؤثر در عدم مشارکت مردمی، اقدام به تدوین پرسشنامه و تعیین روایی آن توسط کارشناسان مربوطه گردید. سپس با استفاده از فرمول کوکران تعداد 189 خانوار از 5 روستای شهرستان دهلران انتخاب گردید. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی (AHP) و آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شد. اولویتبندی شاخصها از دیدگاه کارشناسان نشان میدهد که معیارهای طراحی- اجرایی و آموزشی-ترویجی به ترتیب بیشینه و کمینه اولویت را به خود اختصاص دادهاند. رتبهبندی معیارها با استفاده از آزمون فریدمن از نظر ساکنین روستا نیز نشان داد که معیارهای اقتصادی و آموزشی- ترویجی بیشترین و کمترین رتبه را دارند. همچنین، رتبهبندی شاخصهای مؤثر در عدم مشارکت مبتنی بر آزمون فریدمن از دیدگاه کارشناسان و ساکنین روستا، نشان میدهد که در معیار اقتصادی، شاخص «نادیده گرفتن درآمد مردم به عنوان انگیزه اقتصادی مستقیم در اجرای طرحها»، در معیار طراحی- اجرایی از دیدگاه کارشناسان شاخص «نبود برنامه مدیریت جامع مشارکت محور با هدف بیابانزدایی» و از دیدگاه ساکنین روستا «عدم توجه به نظرات مردمی در مراحل طراحی و تدوین پروژهها» و در معیار اجتماعی نیز از دیدگاه کارشناسان شاخص «وابستگی مردم روستا به قدرت دولتی» و از دیدگاه ساکنین روستا «عدم اعتماد به نتایج طرحهای بیابانزدایی» و در معیار آموزشی- ترویجی نیز از هر دو دیدگاه «عدم آموزش ساکنان منطقه در خصوص طرحهای بیابانزدایی» بهعنوان مهمترین شاخصها رتبهبندی شدند.
آقای رضا برجاس، دکتر نورالدین رستمی، دکتر امین صالح پور جم،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
نخستین گام برای افزایش مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی، شناسایی و مرتفع نمودن موانع مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در اجرای پروژههاست. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اولویتبندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت ساکنان در طرحهای بیابانزدایی است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستای عین خوش شهرستان دهلران ایلام و کارشناسان خبره در امر بیابانزدایی است. یافتههای تحقیق نشان داد که اولویتبندی شاخصها با استفاده از آزمون ناپارامتریک فریدمن برحسب میانگین رتبه از دیدگاه ساکنان منطقه به ترتیب شاخص اقتصادی، طراحی-اجرایی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین این اولویتبندی از دیدگاه کارشناسان خبره با استفاده از آزمون FUZZY-AHP به ترتیب اولویت به صورت شاخص طراحی-اجرایی، اقتصادی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین نتایج نشان داد که در مجموع از 15 زیرشاخص مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی، از دیدگاه کارشناسان خبره، زیرشاخص طراحی-اجرایی با عنوان "عدم برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت در امر مشارکت" با میانگین رتبه 68/11 مهمترین و زیرشاخص اجتماعی با عنوان "مهاجرت و کمبود نیروی جوان در روستا" با میانگین رتبه 59/3 کم اهمیتترین زیرشاخص است. این در حالی است که از دیدگاه ساکنان منطقه زیرشاخص اقتصادی "نادیده گرفتن درآمد مردم بهعنوان انگیزه اقتصادی مستقیم در اجرای طرحهای بیابانزدایی" با میانگین رتبه 24/11 مهمترین و زیرشاخص طراحی-اجرایی "عدم تخصیص کامل منابع مالی در زمان اجرای طرحهای بیابانزدایی" با میانگین رتبه 63/5 کم اهمیتترین زیرشاخص است که نشان میدهد شاخصهای اقتصادی و طراحی-اجرایی به همراه زیرشاخصهای مربوطه مهمترین دلایل عدم مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی در منطقه مورد مطالعه است.