۵ نتیجه برای قادر
پریسا جابری، سمانه ثابت قدم، سرمد قادر،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
دید افقی از مهمترین ویژگیهای نوری جوّ بهشمار میرود و پیشبینی آن از جنبههای گوناگون اهمیت دارد. هدف از مقاله حاضر، پیشبینی کاهش دید ناشی از مه و بارش با استفاده از مدل WRF در منطقه تهران است. دو مطالعه موردی در ۷ مارس ۲۰۱۳ و در۱۱ ژانویه ۲۰۱۴ با کاهش دید افقی به دلیل رخداد بارش برف و مه برای بررسی انتخاب شدهاند. برای پیشبینی دید از چهار روش پارامترسازی SW۹۹، FSL، AFWA و UPP۱ استفاده شدهاست این چهار روش پس از کدنویسی، در مدل پیشبینی عددی WRF پیاده سازی میشوند و مقادیر پیشبینی شده در نهایت با دید مشاهداتی مقایسه میشوند. نتایج نشان میدهند که تمام روشها، رخداد کاهش دید را پیشبینی میکنند، اما به نظر میرسد کارآیی روش به نوع پدیده مورد مطالعه بستگی دارد؛ به طوریکه پیشبینی دید در هنگام رخداد برف نسبت به رخداد مه از دقت بیشتری برخوردار است. نتایج بررسی عوامل ایجاد خطا نشان میدهد که در پیشبینی مربوط به دما و دمای نقطه شبنم فرابرآورد وجود دارد. همچنین خطا در تخمین رطوبت نسبی در بسیاری از موارد مثبت است که متعاقباً منجر به ایجاد خطا در پیشبینی دید، بهویژه در هنگام رخداد مه، میشود.
ولی اله شیخی، حسین ملکوتی، سرمد قادر،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
افزایش میزان رشد جمعیت و در نتیجه توسعه نواحی شهری می توانند به شدت بر روی وقایع آب و هوایی تاثیر گذاشته و در نتیجه باعث تشدید پدیدههایی مانند تنش گرمایی شوند. با توجه به تاثیرات مورد انتظار این پدیده بر سلامت انسان، ارائه راهکارهای عملیاتی تعدیل کننده جهت کنترل شرایط آینده بسیار حائز اهمیت می باشد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف شبیهسازی تاثیر راهکارهای برنامهریزی شهری بر فرایندهای پویا در محیط شهری و در مقیاس محلی در شهر تهران با استفاده از مدل عددی میانمقیاس WRF انجام شد. شبیهسازیها با استفاده از ۴ دامنه تو در تو با یک رویکرد تعاملی دو طرفه اجرا شدند. در این مطالعه از یک مدل کنپی شهری تک لایهای ساده و یک رویکرد چند لایهای پیشرفتهتر به نام تعیین پارامتر ساختمانی (BEP) استفاده شد. نتایج شبیهسازیها پس از مقایسه دو طرح شهری، با یک حساسیتسنجی برای راهبردهای مختلف، نشان داد که سناریوی تغییر سپیدایی سطوح، بیشترین تاثیر را روی سطح زمین در مقایسه با دو سناریوی افزایش مناطق سبز شهری و کاهش تراکم ساختمانی دارد. به دلیل موقعیت توپوگرافیکی خاص تهران و درجه حرارت کلی بالا در این منطقه، تهران در مقابل تنش گرمایی به میزان نسبتا بالایی آسیبپذیر است. اعمال اقدامات کنترلی میتواند شدت جزیره حرارتی را تا ۳ درجه سانتیگراد (در مقایسه با شدت جزیره حرارتی ° C۵/۵ برای حالت پایه) هنگام استفاده از رنگهای روشن با بازتابندگی بالا برای سقف و ۱ درجه سانتیگراد با جایگزینی سطوح غیر قابل نفوذ با پوشش گیاهی طبیعی در مناطق شهری تهران، کاهش دهد.
سید هدایت شیخ قادری، طوبی علیزاده، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، رحمن شریفی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آنالیز زمانی و مکانی طوفانهای گردوغبار طی بازهی زمانی ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ در شهر کرمانشاه با بهرهگیری از مدل مسیریابی HYSPLIT و پروداکت MCD۱۹A۲ سنجندهی مودیس در سامانهی تحت وب گوگل ارث انجین انجام گرفت. جهت مسیریابی منشأ ذرات گردوغبار از روش لاگرانژی مدل HYSPLIT در ۴۸ ساعت قبل از وقوع پدیده گردوغبار در کرمانشاه در سه سطح ارتفاعی ۲۰۰، ۱۰۰۰ و ۱۵۰۰ متری مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای حاصل از نقشههای ردیابی مدل HYSPLIT حاکی از آن است که مسیر کلی برای انتقال گردوغبار به منطقه مورد مطالعه مسیر شمالغرب- جنوبشرق با منشأ بیابانهای عراق و سوریه در سه ارتفاع ۲۰۰، ۱۰۰۰ و ۱۵۰۰ متری در روزهای ۱۷ ژوئن ۲۰۱۶ و ۲۷ اکتبر ۲۰۱۸ و همچنین مسیر جنوب غرب به غرب با منشأ کویت، شمال عربستان و بخشی از عراق در ۲ نوامبر ۲۰۱۷ میباشد. نتایج نقشههای حاصل از پروداکت MCD۱۹A۲ سنجندهی مودیس علیالخصوص نقشههای تناوب رخداد، غلظت تجمعی، تغییرات مکانی و نقشه بیشترین میزان AOD نشان از همبستگی بالا با نقشههای مسیریابی شده مستخرج از مدل HYSPLIT دارد. بهطورکلی بر اساس یافتههای حاصل از نقشههای مستخرج از پروداکت MCD۱۹A۲ سنجنده مودیس طی بازهی زمانی ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ شهر کرمانشاه، مناطق مرکزی و شرقی همواره بیشتر از دیگر مناطق شهر درگیر طوفان گردوغبار گردیده و در این راستا مناطق فوق بهصورت متوسط، نسبت به دیگر مناطق شهر بیشتر با آلودگی ناشی از گردوغبار مواجه بودهاند. در این راستا نتایج نهایی نشاندهندهی همبستگی بالا بین دادههای PM۱۰ واقعی و مقادیر AOD مشتق شده از سنجنده مودیس میباشد.
فرزین محمودی پاتی، حامد قادرمزی، لیلا مفاخری،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مخاطرات محیطی به عنوان پدیده های اجتناب ناپذیری هستند که همواره با خطرات جدی و بحران همراه بوده و از موانع اصلی توسعه، به خصوص توسعه پایدار روستایی به حساب می آیند. هدف پژوهش حاضر بررسی مدیریت ریسک مخاطرات طبیعی در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان تویسرکان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و براساس طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی است و ازنظر ماهیت، تحلیلی- اکتشافی محسوب میشود. داده های پژوهش به صورت میدانی و از طریق مصاحبه و مشاهده مستقیم جمع آوری شده است. جهت تحلیل داده ها از روشهای توصیفی از جمله فراوانی و میانگین در محیط نرم افزار اکسل و جهت تحلیل داده های فضایی از نرم افزار GIS استفاده شده است. همچنین برای تحلیل کیفی مصاحبه و پرسش های باز پژوهش از تحلیل تماتیک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهمترین مخاطره طبیعی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان تویسرکان سرمازدگی باغات گردو است و این مخاطره بر روی درآمد و مهاجرت تأثیر گذاشته است. همچنین نتایج حاکی از آن است که مهمترین راهکارهای جامعه محلی جهت کاهش اثرات مخاطره سرمازدگی در باغات گردو، عبارتنداز: اصلاح ژنتیکی درختان، استفاده از فناوریهای جدید، کاشت گونه های مقاوم به سرما، آبیاری درختان در فصل سرما و روشن کردن آتش در زمانی که احتمال سرمازدگی وجود دارد. به طور کلی تغییرات آب و هوایی و تحولات محیطی در نواحی روستایی موجب بروز مخاطرات طبیعی متعددی شده است که بر روی معیشت جامعه روستایی تأثیر چشمگیری دارد. جهت کاهش اثر این مخاطرات و مدیریت ریسک این نوع مخاطره ها، استفاده از فناوریهای نوین و ابزارهای جدید در نواحی روستایی، یک ضرورت انکار ناپذیر است.
دکتر محمد حسین ناصرزاده، دکتر علیرضا کربلائی، خانم مریم قادری رستاقی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
این پژوهش به بررسی الگوهای مکانی و زمانی تمرکز بارش در استان مازندران میپردازد. لذا دادههای بارش هشت ایستگاه هواشناسی در بازه زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۱ مورد استفاده قرار گرفت و برای تحلیل داده ها از شاخص تمرکز بارش (PCI) استفاده شد. نتایج نشان داد بالاترین مقادیر PCI در مناطق غربی استان، بهویژه بابلسر و نوشهر، مشاهده شده که حاکی از تمرکز شدید بارش در فصول مشخصی است. در مقابل، مناطق شرقی استان توزیع یکنواختتری از بارش را نشان میدهند. علاوه بر این، بررسی نوسانات بینسالانه PCI حاکی از روند افزایشی در برخی ایستگاههاست که نشاندهنده افزایش تمرکز بارش در سالهای اخیر است. تحلیل الگوهای مکانی PCI نیز نشان میدهد که مناطق جنوب غربی و شرقی استان، به دلیل عوامل توپوگرافی و فاصله از دریای خزر، تمرکز نسبی بارش را در ماههای خاصی تجربه میکنند. در مقابل، مناطق شمالی و شمال غربی استان به دلیل تأثیر سیستمهای جوی مدیترانهای و تغییرات اقلیمی اخیر، توزیع نامنظم و فصلی بارش را نشان میدهند. نتایج این پژوهش بر اهمیت در نظر گرفتن تغییرات مکانی و زمانی تمرکز بارش در مدیریت منابع آب و فرایندهای هیدرولوژیکی استان مازندران تأکید دارد. روند افزایشی PCI نشان میدهد که تدوین استراتژیهای سازگار برای مقابله با چالشهای ناشی از وقوع رویدادهای شدید بارش و دورههای خشک طولانیمدت ضروری است