دکتر بهلول علیجانی، دکتر محمدحسین ناصرزاده، دکتر حسن قاضی، محمد محمدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
آمادگی رزمی در یکانهای نظامی نشاندهنده توانایی و قابلیت آن یکان در انجام مأموریتهای نظامی است. جهت انجام پژوهش و استخراج تهدیدات جوی در منطقه جنوب شرق از دادههای 19 ایستگاه سینوپتیک با دوره آماری 22 ساله استفادهشده و برای اولویتبندی تهدیدات جوی از معیارهای آمادگی رزمی استفادهشده است.
طوفانهای گردوغبار، تنش گرمایی، بارشهای سنگین و شرایط شرجی بهعنوان مهمترین تهدیدات جوی مؤثر بر آمادگی رزمی در منطقه شناسایی شد. بر اساس تحلیل سلسله مراتبی انجامشده طوفانهای گردوغبار مهمترین و مؤثرترین تهدید بر آمادگی رزمی یکانهای نظامی تشخیص داده شد، نرخ ناسازگاری محاسبه و مقدار آن کمتر از 0.1 به دست آمد لذا مقایسه زوجی، وزن دهی و اولویتبندی تهدیدات مورد تائید قرار گرفت. نقشه پهنهبندی هریک از تهدیدات جوی در نرمافزار جیآیاس تهیه و درنهایت با استفاده از وزن هریک از تهدیدات جوی بهدستآمده و با ترکیب نقشههای پهنهبندی تهدیدات شناساییشده و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی، نقشه جامع تهدیدات جوی در منطقه بهصورت فصلی و سالیانه تهیه شد.
ایستگاههای سینوپتیک زابل و زهک در فصل بهار، تمام منطقه در فصل تابستان، ایستگاه سراوان در فصل پاییز و ایستگاههای ایرانشهر، سراوان، میناب و کهنوج در فصل زمستان بدترین مکان برای استقرار یکانهای نظامی است و همچنین در فصل پاییز کمترین فراوانی مخاطرات را در منطقه شاهد بودیم و بر اساس نقشههای ترسیمی تهدیدات جوی، این فصل بهترین فصل برای استقرار و فعالیت یکانهای نظامی در منطقه تشخیص داده شد.
معصومه علی دادی، بهلول علیجانی، محمدحسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
رخداد فرین برفی که ممکن است در هر زمانی از دوره سرد سال رخ دهد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مهمی را به همراه دارد. بنابراین، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این رخدادها، اهمیت شناسایی سازوکارهای همدیدی مرتبط با رخدادهای فرین برفی را آشکار میسازد. بهمنظور دستیابی به این هدف، با استفاده از دادههای روزانه بارش و دمای ایران در دوره آماری 2016-1951 و براساس معیارهای چندگانه، دو دوره سه-روزه رخداد فرین برفی ایران در دورههای 9-7 فوریه 1972 و 4-2 فوریه 1988، شناسایی شد. پس از انتخاب نمونهها، واکاوی آماری نمایههای پیوندازدور انجام شد و سپس، با استفاده از دادههای بازواکاوی NCEP-NCAR، به ترسیم الگوهای ترکیبی از وضعیت سطح زمین و وردسپهر زیرین، میانی و زِبرین بهشکل میانگین سه-روزه پرداخته شد. نتایج بهدستآمده از واکاوی نمایههای پیوندازدور و مطابقت آنها با الگوهای همدیدی، نشانگر ضعیفشدن تاوه قطبی وردسپهری و تقسیمشدن آن بهشکل چند مرکز در دورههای رخداد فرین برفی مورد بررسی است. در رخداد 9-7 فوریه 1972، گرچه این مراکز بهسمت عرضهای میانی جابهجا شدهاند ولی بهطور کامل از منطقه شمالگان دور نشده و تا اندازهای موقعیت خود را در این منطقه حفظ کردهاند. در رخداد 4-2 فوریه 1988، مراکز تاوه، جابهجایی استواسوی بیشتری به عرضهای میانی نشان دادهاند که پدیدار شدن فازهای منفی NAM و AO نیز نمایانگر چنین وضعیتی است. بههرحال، در هر دو رخداد، مرکز قوی و اصلی تاوه قطبی وردسپهری، در نیمکره شرقی و بنابراین در موقعیتی نزدیک به ایران قرار داشته است. ضعیفشدن رودباد جنبحاره در نیمکره شرقی و بهویژه در محدوده دریای مدیترانه، سبب انتقال زبانههایی از تاوایی پتانسیل بهسمت عرضهای میانی شده است. پیشروی استواسوی این زبانهها، شکلگیری ناوههای ارتفاعی را در مناطق غربی و شرقی دریای مدیترانه سبب شده که همراه با پشته پرارتفاع میان آنها، به شکلگیری الگوهای بندال امگا و شارش شکافتهشده بهترتیب در رخدادهای فوریه 1972 و 1988 در این محدوده جغرافیایی منجر شده است. مرز جنوبی پیشروی ناوهها را پربند معرّف لبه تاوه با ارتفاع 552 ژئوپتانسیل دکامتر مشخص کرده که تا نیمه جنوبی ایران امتداد داشته است و در دوره رخداد فرین فوریه 1972 در مقایسه با الگوی مربوطبه رخداد فرین فوریه 1988، پیشروی استواسوی بیشتری به عرضهای میانی و درنتیجه، بر فراز ایران داشته است.