جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای هاشمی

حمید علی پور، سیده نگار هاشمی نسب، امیرحسین هاتفی اردکانی، اعظم غلام نیا، یاسر شهنواز،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

فرسایش بادی در مناطقی با بارندگی کمتر از 150 میلی متر اهمیت ویژه ای دارد. فرسایش بادی به عنوان یکی از عوامل مهم بیابان زایی، همواره مورد توجه قرار گرفته است .در این تحقیق بعد از جمع آوری اطلاعات و مطالعات پایه در منطقه و تهیه نقشه­های لازم از قبیل توپوگرافی، زمین­شناسی، ژئومرفولوژی، قابلیت اراضی، پوشش گیاهی و آگاهی از مطالعات هواشناسی و جهت بادهای غالب در منطقه به بازدید صحرایی پرداخته و فرم­های بیابانی و پرسشنامه مردمی در منطقه تکمیل شد و سپس واحدهای کاری به روش احمدی- اختصاصی تهیه، سپس مقدارفرسایش بادی براساس مدل تجربی اریفردرهریک از واحدهای کاری تعیین شد. همچنین نقشه حساسیت اراضی به فرسایش بادی با استفاده از اریفر تهیه شد و پتانسیل رسوبدهی نیز با استفاده از رابطه بین درجه رسوبدهی وتولیدرسوب به دست آمد. نتایج نشان داد کلاس فرسایشی I (فرسایش خیلی کم) با مساحتی در حدود 21/11287 هکتار بیشترین مساحت وکلاس فرسایشی IV (فرسایش زیاد) با مساحت45/6682 هکتار در رتبه دوم از نظر مساحت می باشد. دربین رخساره های ژئومرفولوژی رخساره های مسیل (5-3-2) و اراضی زراعی (2-3-2) دارای بیشترین مقادیررسوبدهی می باشند. وجود توپوگرافی مسطح و اراضی با شیب کم در بخشهای شرقی وشمالی حوزه که مستقیماً تحت تاثیر بادهای غالب منطقه می باشند، باعث شده تا باد از قدرت تخریبی بالاتری برخوردار باشد. یکی از راهکارهای مناسب به منظور مقابله با فرسایش بادی در حوزه میاندشت احداث بادشکن در اطراف مزارع داخل و خارج منطقه با توجه به گسترش اراضی کشاورزی در اطراف منطقه مورد مطالعه و در مسیر بادهای غالب محدوده در بخشهای شرق، شمال شرق می باشد.


سیده نگار هاشمی نسب، رضا جعفری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

روند روز افزون تخریب منابع طبیعی در بسیاری از نقاط جهان، تهدیدی جدی برای بشریت محسوب می‌شود. بیابان­زایی یکی از مظاهر این تخریب می‌باشد که در حال حاضر به عنوان یک معضل گریبان­گیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه می باشد. در حال حاضر سنجش از دور یکی از فن­آوری­هایی است که با داده­های بهنگام و دقت مناسب برای پایش تغییر کاربری اراضی در عرصه های منابع طبیعی می­باشد. هدف از این تحقیق ارزیابی تغییرات کاربری اراضی به منظور پایش بیابان­زایی با استفاده از تکنیک سنجش از دور در منطقه شرق اصفهان- اراضی کشاورزی اطراف زاینده رود می­باشد. در این مطالعه از تصویر سنجنده­های TM به تاریخ 1366،1377،  ETM+به تاریخ­ 1381و OLI به تاریخ 1393 مربوط به ماهواره­ لندست5،7 و 8  جهت بدست آوردن نقشه­ کاربری اراضی استفاده و بعد  تصحیح هندسی و رادیومتریک انجام گرفت. سپس از ترکیب رنگی کاذب، آنالیز مولفه اصلی، شاخص گیاهی و روش طبقه­بندی نظارت شده جهت بارزسازی عوارض و از الگوریتم حداکثر احتمال به عنوان مناسب­ترین روش در طبقه­بندی نظارت شده در 9 طبقه از پوشش اراضی استفاده گردید. پس از تولید نقشه کاربری اراضی عملیات ارزیابی صحت با محاسبه ماتریس خطا و سپس عملیات آشکارسازی برای این نقشه­ها انجام گرفت. در نهایت جهت پایش بیابان­زایی، تغییرات 27 ساله کاربری اراضی اطراف زاینده رود با استفاده از روش مقایسه به شناسایی تغییرات پرداخته و مساحت هر کاربری بدست آمد. نتایج نشان داد که در دوره زمانی 27 ساله، حاشیه رودخانه زاینده رود تغییرات چشمگیری داشته، به طوری 43/86  درصد حاشیه رودخانه به دلیل گسترش فعالیت­های کشاورزی در حریم رودخانه و خشک شدن رودخانه، تخریب شده است. از دیگرتغییرات بارز، کاهش قابل توجه اراضی کشاورزی می­باشد به طوری که 64 درصد این اراضی نسبت به سال 1366 کاهش یافته است. از دلایل کاهش اراضی کشاورزی می­توان به خشکسالی حاکم بر منطقه و خشک شدن رودخانه زاینده رود و همچنین کاهش نزولات جوی وتغییر کاربری اراضی و همجواری این منطقه با کویر اشاره کرد. همچنین حدود 99/324 هکتار از اراضی شوره­زار به اراضی کشاورزی تبدیل شده است. علاوه بر این، مناطق شهری هم توسعه یافته که درتوسعه آن اراضی کشاورزی و مرتع نقش داشته­اند. اراضی بایر اطراف زاینده رود نیزافزایش و همچنین در منطقه از اراضی مرتعی کم و به اراضی بایر وتا حدودی به کشاورزی افزوده شده که استفاده نامناسب از این اراضی را به منظور کشاورزی نشان می­دهد. که این بیانگر پیشرفت بیابان­زایی در منطقه است. به طور کلی روند بیابان­زایی در این دوره 27 ساله یک روند رو به رشد داشته است. بنابراین داده­های ماهواره­ای چند زمانه و چند طیفی جهت بارزسازی خصوصا در مورد پایش بیابان­زایی دارای قابلیت وسیعی می­باشد و روش مقایسه پس از طبقه­بندی برای مشخص شدن نوع و جهت تغییرات رخ داده مفید است.


بهزاد رایگانی، فرگل گودرزی، احمد طالبی، محمد طلائیان عراقی، هادی هاشمی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

در این تحقیق ارزیابی تاثیرات احتمالی تغییر کاربری اراضی بر کیفیت آب تالاب شادگان به کمک داده های دورسنجی به عنوان هدف اصلی قرار داده شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی و مقایسه تغییرات کاربری در سال 2000 و 2015 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست( با سنجنده ETM,OLI) از محدوده مطالعاتی و پردازش آنها در محیط نرم افزار ERDAS به کمک روش طبقه بندی نظارت نشده در طی یک دوره 15 ساله بررسی گردیده است. برای تعیین علت تغییرات رخ داده در تالاب، کیفیت آب تالاب به کمک مدلسازی های تعیین شده مورد بررسی قرار گرفت. پوشش گیاهی در تالاب به سرعت رو به افزایش بوده که نشان از آلودگی آب، افزایش پدیده تغذیه گرایی و از بین رفتن زود به هنگام این تالاب بین المللی دارد. توسعه زمین های کشاورزی در اطراف تالاب شادگان از سال 2000 تا 2015، باعث افزایش روزافزون آلودگی در منطقه شده است. طبق اسناد موجود، پساب های حاصل از کشاورزی که حاوی مقادیر زیادی علف کش و آفت کش است موجب بالا رفتن رشد جلبک در تالاب شده که بدنبال آن افزایش دما و در نهایت مرگ تالاب و آبزیان رو به همراه داشته است. بنابراین پس از انتخاب، تصاویر و تعیین آنها در 5 کلاس، نقشه های تغییر کاربری تالاب در طی یک بازه 15 ساله بدست آمد. از منابع مختلفی جهت بررسی بهترین مدل رگرسیونی برای تعیین تغییرات کیفیت آب استفاده شد. در ادامه، تصاویر در مدل ها قرار گرفتند و میانگین و انحراف معیار آنها بدست آمد. نتایح تحقیقات نشان داد که، سنجنده Landsat، کیفیت آب را به خوبی نشان می دهد و می توان از آن در جهت تعیین تغییرات استفاده کرد. توسعه زمین های کشاورزی باعث افزایش پدیده یوتریفیکاسیون در تالاب و در نهایت باعث افت کیفیت شاخص های آب می شود. در این راستا جلوگیری از ورود انواع آلودگی ها و تضمین کیفیت آب تالاب شادگان از طریق کنترل و نظارت های مکرر، پیشنهاد می شود.
صدیقه هاشمی، احمد تقدیسی، فرهاد عزیزپور،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

ارزیابی آسیب پذیری مساکن در برابر مخاطرات از جمله زلزله به عنوان یک فرایند در چرخه تهیه و اجرای طرح های توسعه مسکن، می تواند به کاهش خسارات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از وقوع زلزله منجر شود. از این رو این تحقیق به دنبال تبیین آسیب شناسی مسکن روستایی در شهرستان نی ریز است و براساس هدف، کاربردی و براساس روش، ترکیبی (کمی- کیفی) است. تعداد نمونه در بخش کمی 230 خانوار از 18 روستا تعیین شد. در بخش کیفی، با استفاده از روش اشباع نظری با 40 نفر از سرپرستان خانوار (هم مساکن تحت نظارت بنیاد مسکن و هم مساکن بدون نظارت) به پایان (یا اشباع) رسید. برای گردآوری اطلاعات در بخش کمی، از فنون مصاحبه و پرسشگری (با ابزار پرسشنامه) و در بخش کیفی از فن مصاحبه نیمه ساختمند استفاده شده است. برای تحلیل داده­ها و اطلاعات در بخش کمی از آزمون T و در بخش کیفی در چارچوب رویکرد تئوری زمینه ای از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. نتایج یافته های تحقیق نشان داد که آسیب پذیری مسکن روستایی صرفاً ماهیتی فیزیکی و محیطی نداشته، بلکه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی- سازمانی نیز آسیب پذیر هستند. عدم استطاعت مالی، ضعف ساختار فیزیکی مسکن، ضعف طراحی، ضعف نظارت و اجرا، محدودیت ساختاری نظام اجتماعی- فرهنگی، کمبود تسهیلات ساختمان، ضعف در سیاست‌های حمایتی و نظارتی دولت و نهادهای عمومی از جمله عوامل و نیروهای دورنی و بیرونی مؤثر بر آسیب پذیری هستند.
 
حامد حیدری، داریوش یاراحمدی، حمید میرهاشمی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

مداخلات انسان در عرصه‌های طبیعی به‌صورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاری‌ها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاری‌هایی از قبیل شکل‌گیری رواناب‌های شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابان‌زایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشت‌های رادیانسی سطحی (آلبیدو) فصلی ساختار پوشش اراضی استان لرستان است. در این راستا از داده‌های طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 سنجنده  MODISاستفاده شد. داده‌های رادیانسی شامل داده باز تحلیل آلبیدو سطحی بود که از پایگاه کوپرنیکس نسخه ERA5، اخذ شد، به‌منظور آشکارسازی واداشت‌های رادیانسی هرکدام از پوشش‌های اراضی استان به تفکیک فصلی از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد به‌طورکلی در سطح استان لرستان 5 کد پوشش اراضی شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی مسکونی و اراضی بایر قابل آشکارسازی هستند.  همچنین نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که که پوشش اراضی در فصل­های پاییز، بهار و تابستان، واداشت و تأثیر معنی‌داری در میزان آلبیدوی سطحی در سطح استان اعمال نکرده‌اند، میزان آلبیدوی دو فصل بهار و پاییز در حالت کمینه قرار داشت که به میانگین آلبیدوی جهانی تقریبا 2/0 بسیار نزدیک است. اما در فصل زمستان اولاً میزان آلبیدوی سطحی در همه پوشش‌های اراضی استان (به‌جز طبقه اراضی جنگلی) به‌صورت قابل‌توجهی نسبت به سایر فصول افزایش پیدا کرده اند  و دوما تفاوت قابل توجهی نیز بین پوشش های مختلف اراضی از لحاظ واد  اشت آلبدو، آشکار شد. در این خصوص بیشترین میزان تغییر در آلبیدو مربوط به دو پوشش مراتع و اراضی بایر بود که در فصل زمستان میزان آلبیدوی این دو پوشش به ترتیب مقدار عددی 36/0 تا 38/0 رسیده است در حالی که اراضی جنگلی استان در فصل زمستان کمترین میزان آلبیدوی سطحی را از خود نشان داده است.
فاطمه درگاهیان، مهدی پورهاشمی، سمانه رضوی زاده،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زوال و خشکیدگی بلوط در بیش از40 کشور دنیا و از جمله ایران رخ داده است. عوامل متعددی در خشکیدگی و زوال بلوط نقش داشته­اند در بین عوامل طبیعی تغییر اقلیم درهمه کشورها مشترک است اما گردوغبار به عنوان یک عامل کمک کننده به زوال در جنگل­های زاگرس که در مجاورت و مسیر عبور جریان­های گردوغباری قرار دارد، نقش مهمی ایفا نموده است. در این تحقیق با هدف بررسی رخداد گردوغبار و ردیابی مسیر و منشاء آن در سایت­های پایش زوال زاگرس در استان چهارمحال و بختیاری از آمار و داده­های هواشناسی نزدیک­ترین ایستگاه سینوپتیک به سایت­های پایش زوال استفاده شد. کدهای مربوط به رخداد گرد و غبار، از بین 100 کد پدیده (0-99)، استخراج شد و فروانی رخداد گردوغبار با میدان دیدهای افقی مختلف بررسی شد. به منظور شناسایی جهت مسیر ورود گردوغبار از نمودار گلغبار و برای ترسیم گلغبار از نرم افزار WR- PLOT استفاده شد. داده­های مربوط به سمت و سرعت باد استخراج و سمت و سرعت باد متناظر با روزهای گردوغباری برای ورود به نرم افزار ترسیم گلغبار استخراج و به فرمت مخصوص این نرم افزار تبدیل شد. به منظور شناسایی وردیابی منابع گردوغبار ورودی به محدوده سایت­های پایش زوال از مدل شبیه­سازی HYSPLIT استفاده شد. نتایج نشان داد رخداد گردوغبار در سایت­های پایش زوال روند افزایشی داشته و مسیر ورود گردوغبار به سایت­های زوال از سمت غرب وحنوب غرب و شمال غرب به ترتیب اهمیت بوده است و منطقه مورد مطالعه با توجه به موقعیت قرارگیری و نزدیکی به منابع گردوغبار و قرارگیری در مسیر جریانات جوی ورودی از گردوغیارهای داخل و خارح از کشور متاثر بوده است. ردیابی منشاء ذرات گردوغبار در سه سطح ارتفاعی 1000،500 و 1500 متری نشان داد مهمترین منابع گردوغبار ورودی به منطقه از عراق و عربستان می­باشد که با عبور از روی کانون­های گردوغبار داخلی در استان خوزستان تقویت شده است. با توجه به اینکه رخداد گردوغبار و مسیر ورود آن می­تواند یکی از عوامل کمک کننده به زوال درختان بلوط زاگرس باشد و میزان اثرات آن در دامنه­های مختلف، متفاوت است، به تصمیم­گیرندگان و برنامه­ریزان اکوسیستم جنگلی کمک می­کند که درسطح کلان با برنامه­های کنترل کانون­های داخلی و همکاری­های بین­المللی با کشورهای همسایه در جهت حفظ و احیاء جنگل گام بردارند.
 
 
علیرضا خسروی، مهدی اژدری مقدم، سید آرمان هاشمی منفرد، حمید نظری پور،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

نقشه‌های خطر سیلاب یکی از ابزارهای سودمند در جهت مدیریت این مخاطره در حوضه آبریز و کاهش اثرات آن است. در حوضه بلوچستان جنوبی و حوضه آبریز رودخانه کهیر، باتوجه ‌به وجود دو رژیم بارشی زمستانه و تابستانه، وقوع سیلاب‌های ناگهانی امری اجتناب‌ناپذیر است که باتوجه‌ به استقرار جوامع روستایی و سکونتگاه‌ها در نواحی مستعد وقوع سیلاب، هرساله موجب واردآمدن خسارات فراوان به جمعیت آسیب‌پذیر منطقه می‌گردد. در راستای پهنه‌بندی خطر سیلاب، داده‌های اقلیمی، هیدرولوژیک، پوشش زمین و توپوگرافی حوضه از منابع معتبر تهیه و باتوجه‌به مطالعات علمی، دوازده متغیر تأثیرگذار بر بروز خطر سیلاب در قالب پنج مؤلفه اصلی (هیدرولوژیک، پوشش گیاهی، پوشش زمین، اقلیمی و توپوگرافی)، جمع­آوری گردید. با استفاده از دو روش همپوشانی فازی و وزنی و امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه متغیرها و مؤلفه­ها پس از طبقه‌بندی مجدد و فازی‌سازی با عملگرهای مناسب تهیه شد. نتایج نشان داد که روش همپوشانی فازی باتوجه‌ به منطق حاکم بر آن، قدرت تمایز بهتری از مناطق مستعد وقوع سیلاب دارد و می‌تواند به ریز پهنه‌بندی خطر وقوع سیلاب، کمک نماید. با مقایسه نتایج حاصل از داده‌های واقعی وقوع سیلاب دی‌ماه ١٣٩٨ حاصل از تصاویر ماهواره سنتینل 2، صحت نتایج روش فازی به طور نسبی مورد تأیید قرار گرفت. با ملاحظه تمرکز سکونت­گاه­ها در پیرامون آبراهه اصلی و ضعف زیرساخت­ها، مناطق جمعیتی قابل توجهی در معرض بالقوه خطر سیل قرار دارند.
 
دکتر سید کرامت هاشمی عنا،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

چکیده
جهت بررسی رفتار فصلی طول دوره‌های خشک از داده‌های بارش در مقیاس روزانه برای 44 ایستگاه سینوپتیک ایران و دوره‌آماری30 ساله (2018-1988) استفاده شد. بعد از یکپارچه‌سازی آماری داده‌ها، دوره‌های بلندمدت با تداوم بیش از 20 روز مبنای مطالعه قرار گرفتند. در گام بعدی برای تعیین وزن فصلی دوره‌ها از روش ارزیابی گام‌به‌گام  منطق فازی‌-‌عددی سوارا(SWARA)، استفاده شد. در چهار گام اساسی اهمیت نسبی دوره‌های پرتکرار، وزن اولیه، وزن نهایی و نرمال شده دوره‌ها مشخص شد.
اثرگذاری و وزن هرکدام از معیارها با روش سوارا در محیط فازی نشان داد که در مناطق غربی و شمالی کشور، بیشترین وزن اولیه در تبیین دوره‌ها را فصل زمستان و بهار و معیارهایی مانند برگشت‌پذیری و درصد احتمال رخداد دارا هستند. در تبیین نهایی نیز  این دو فصل وزن بالایی داشتند. این دو فصل بیش از 65 درصد وزن دوره‌ها در این مناطق را تبیین می‌کنند. در مناطق جنوبی و بخش‌هایی از مرکز(اصفهان، شرق فارس و غرب کرمان)، فصل زمستان و پاییز بیش از 71 درصد وزن‌ دوره‌ها را تبیین می‌کنند. در بین معیارهای تبیین‌کننده وزن دوره‌ها نیز معیار برگشت‌پذیری و احتمال رخداد  بیش از 55 درصد وزن را به خود اختصاص داده است.
تغییرپذیری معیارها در مناطق شمالی و مرطوب کشور از برگشت‌پذیری، تداوم و احتمال رخداد بیشتری برخوردار است. این امر حاکی از این امر است که مرز مناطق خشک در آینده اقلیم ایران به سمت مناطق شمالی جابه‌جا می‌شود. می‌توان اذعان نمود که رفتار دوره‌های خشک بلندمدت بیشتر تابعی از دو معیار برگشت‌پذیری و احتمال رخداد آن‌هاست.
 
معصومه هاشمی، عزت الله قنواتی، علی احمد آبادی احمد آبادی، اویس ترابی، عبدالله مظفری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

سیستم آبرسانی شهری مهم ترین زیر ساخت حیاتی به شمار می آید که معمولا در اثر وقوع حوادث طبیعی به ویژه زلزله و سیل آسیب می­بیند از این رو عملکرد خطوط لوله سیستم آبرسانی، تعیین کننده میزان تاب آوری و طراحی زیر ساخت در برابر مخاطرات متعدد طبیعی و انسان ساختی است. خطوط لوله شبکه آب در معرض بیشترین خسارات هستند. در همین راستا با مدلسازی لرزه ای و آنالیز مکانی عوارض شبکه انتقال آب شهری، لرزه خیزی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های لرزه ای PGV,PGD،PGA شهر تهران محاسبه گردیده و میزان خطر پذیری منطقه مورد ارزیابی دقیق لرزه ای قرار گرفت. از طرفی برای وزن دهی شاخص های فوق از مدل ANP استفاده شده است. برای بررسی تعاملات و ارتباطات میان معیارها از نظر میزان اثرگذاری یا اثرپذیری از یکدیگر با توجه به هدف پژوهش و انجام مقایسات زوجی بین آنها پرسشنامه های مربوط تهیه و توسط کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش تکمیل گردید. مدل مفهومی ANP تهیه و در نرم افزار Super Decision اجرا گردید. پس از ترسیم وضعیت مخاطره و محاسبه آسیب پذیری شبکه آبرسانی استفاده از روش SAW مورد توجه قرار گرفت و وضعیت ریسک بر روی شبکه آبرسانی با روش SAW محاسبه گردید.. برای محاسبه ریسک زلزله براساس رابطه R= H*V مقادیر این دو مولفه (توان لرزه زایی، آسیب پذیری) در هم ضرب شده اند. این محاسبه در نرم افزار GIS  روی لایه های توان مخاطره زایی و آسیب پذیری انجام و نتیجه نهایی حاصل از این محاسبه در نقشه میزان ریسک پذیری نمایش داده شد. میزان ریسک محاسبه شده برای تمامی شبکه انتقال آب بر اثر زمین لرزه نشان داده شده است. نتایج نهایی حاکی از این است که پتانسیل خطر از خطر کم تا خیلی زیاد وجود دارد بیشترین مساحت منطقه در کلاس ریسک کم خطر با 50 درصد مربوط به نواحی جنوبی از منطقه مورد مطالعه و بیشترین میزان ریسک با حدود 14 درصد بیشتر در نواحی شمالی به چشم می خورد که در برنامه ریزی ها باید در اولویت باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb