جستجو در مقالات منتشر شده


64 نتیجه برای شهر

حامد عباسی، سیامک شرفی، زهره مریانجی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

انسان از ابتدای حیات خود دائما با تهدید های ژئومورفیک مواجه بوده و این مخاطرات، خسارات جانی و مالی را در زیستگاههای انسانی و به ویژه در شهر ها برای جوامع انسانی به دنبال داشته است. امروزه شهرها در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات ژئومورفیک قرار دارند، که شهرهای استان لرستان واقع در رشته کوههای زاگرس نیز از این قضیه مستثنی نیستند. هدف از این تحقیق پهنه بندی و شناسایی پهنه های پرخطر ژئومورفیک در مناطق شهری استان لرستان با استفاده از روش توصیفی- تحلیل و تجربی می باشد. در روش توصیفی داده ها و اطلاعات مورد نیاز از منابع و سازمانهای مختلف تهیه شد. در روش تحلیلی عوامل موثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک زلزله، سیل، زمین لغزش و روانگرایی و تلفیق آنها جهت تهیه نقشه مخاطرات ژئومورفیک با استفاده از تحلیل های مکانی GIS و مدل های AHP و منطق فازی انجام گرفت. ابتدا پارامترهای موثر در رخداد هر یک از مخاطرات شناسایی و پس از استانداردسازی پارامترها با استفاده از توابع کاهشی و افزایشی منطق فازی و وزن دهی به پارامترها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، پهنه های پرخطر در شهرها شناسایی شد. نتایج نشان داد که اکثر شهرهای استان لرستان به دلیل عبور رودخانه های اصلی از محدوده شهرها، در معرض خطر سیلاب قرار دارند. هم چنین مشخص شد که شهرهای واقع در غرب استان در معرض خطر سیلاب و شهرهای شرق استان در معرض خطر زلزله و رخدادهای ژئومورفیک ناشی از زلزله مانند زمین لغزش و روانگرایی قرار دارند.

مجتبی رفیعیان، هادی رضایی راد،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

حرارت سطح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس می‌باشد. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیش‌بینی تغییرات محیطی و نهایتا سیاستگذاری شهری لازم است. از سمتی هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات خرده اقلیم شهری می‌باشد. در همین راستا جهت تحلیل روندیابی تغییرات حرارتی سطوح و میزان همبستگی فضایی سبزینگی پوشش گیاهی با این پدیده در اثر تحولات شهرنشینی و شهرسازی شهر تهران بین سالهای 94-1382 مورد پژوهش واقع شده است. تصاویر ماهواره‌ای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهواره‌ی Landsat8 برای مرداد ماه سال 1394 و ماهواره‌ی ASTER برای مرداد ماه سال 1382 به کمک نرم‌افزار Envi و از طریق الگوریتم‌های مختلف در سنجش از دور به الگوهای فضایی میزان حرارت سطوح و شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) کلانشهر تهران تبدیل شده است. خروجی‌های فضایی این پژوهش نشان می‌دهند در طی تقریبا یک دهه‌ی اخیر کمینه‌ی و میانگین حرارت سطوح کلانشهری تهران به ترتیب c̊ 3.67 و c̊ 0.47 کاهش یافته است. همچنین میانگین شاخص پوشش گیاهی نرمال شده از0.06- به 0.10 افزایش یافته است. در همین بازه زمانی برآورد همبستگی فضایی بین NDVI با LST در مناطق 22گانه شهر هم حاکی از کاهش 2% است. این کاهش همبستگی به معنای افزایش نقش فعالیت‌های انسانی بر میزان شدت جزیره حرارتی شهر است. بنابراین توجه به برنامه‌ریزی فعالیت‌های انسانی در شهر در راستای جلوگیری از تغییرات اقلیم در کلانشهری همچون تهران بیش از پیش جهت دستیابی به توسعه‌ی پایدار الزامی به نظر می‌رسد.

سیدرضا آزاده ، مسعود تقوایی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

پژوهش در زمینه مخاطرات طبیعی دارای سابقه‌ای غنی در علم جغرافیا است. در میان تمام مخاطرات طبیعی، زلزله یکی از جدی‌ترین آن‌ها است که زیان‌های عظیم اقتصادی و مرگ‌ومیر مردم را به بار می‌آورد. کشور ایران بر روی کمربند زلزله خیز آلپ ـ هیمالیا واقع شده که یک منطقه مستعد زلزله است. از این رو زمین لرزه های مخرب عظیمی در گذشته در کشور ایران روی داده است. هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل فضایی میزان خطر زلزله در سکونتگاه‌های شهری و روستایی استان گیلان است. در این راستا از تحلیل‌های فضایی در نرم‌افزار ArcGIS و تحلیل فاصله اقلیدسی استفاده شد. احتمال وقوع خطر زلزله در استان گیلان بر اساس فاصله از خطوط گسل­های فعال و غیر فعّال تحلیل شد. نتایج نشان داد که72/40 درصد از مساحت استان گیلان در فاصله صفر تا 15 کیلومتری گسل های فعّال  قرار دارد و همچنین 45/64 درصد از مساحت این استان در فاصله ای کمتر از هشت کیلومتر تا گسل های غیر فعال قرار دارند. تحلیل خطر زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس خطوط گسل فعّال حاکی از آن است که 18 نقطه شهری در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله و 14 شهر در پهنه با خطر بالای زلزله قرار دارند. براساس مطالعات انجام شده 57/20 درصد از جمعیت نقاط شهری در پهنه با خطر بالای بسیار بالای زلزله (80 تا 100 درصد) ساکن هستند. تحلیل خطر وقوع زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس گسل های غیر فعّال حاکی از آن است که، 20 نقطه شهری با جمعیت نسبی 44/25 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند.  مطالعات انجام شده در زمینه نقاط روستایی استان گیلان براساس گسل های فعّال نشان داد که از مجموع 2925 سکونتگاه روستایی، 1350 روستا با جمعیت نسبی 90/24 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند. تحلیل خطر زلزله در نقاط روستایی استان گیلان براساس فاصله از گسل های غیرفعّال نشان داد که 1679 روستا در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله قرار دارند. در پایان پژوهش پیشنهاد‌هایی در راستای مقابله با خطر وقوع زلزله ارائه شد.

فرزانه ساسان پور، نوید آهنگری، صادق حاجی نژاد ،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

تاب آوری شهری به توانایی یک سیستم شهری در مقیاس زمانی و فضایی برای حفظ یا بازگشت سریع به عملکردهای مطلوب گذشته در برابر اختلال(مخاطرات طبیعی) در جهت پایداری با تغییرات گفته میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ابعاد تاب‌آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در منطقه 12 کلانشهر تهران تدوین شده است. روش پژوهش توصیف- تحلیلی بوده و دادهها ‌به روش مطالعات کتابخانه‌ای و پیمایشی گرداوری شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون T-Test تک نمونه‌ای و Friedman Test) استفاده شده است. جامعه آماری شامل خبرگان مدیریت مسائل برنامهریزی شهری می‌باشد که 80 نفر به صورت نمونه‌های هدف‌مند انتخاب مورد پرسشگری قرار گرفتند. نتایج نشان داد مؤلفه پایداری زیست محیطی (33/20) مربوط به بعد اکولوژی تاب آوری شهری در رتبه اول اهمیت قرار گرفته و مؤلفه قابلیت تطبیق سیستم (11/10) مرتبط به بعد نهادی (سازمانی) به عنوان کم اهمیت‌ترین مؤلفه تعیین شده است. همچنین وضعیت بعد اقتصادی تابآوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی از مطلوبیت کمی (ضعیف)، وضعیت ابعاد اجتماعی، اکولوژی و نهادی (سازمانی) با مطلوبیت خیلی ضعیف همراه است. در نهایت میتوان بیان کرد که مطلوبیت تاب آوری شهری در منطقه 12 کلانشهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفهها خیلی ضعیف بوده است و بنابراین این منطقه در برابر مخاطرات طبیعی تابآور و پایدار نیست.

بهلول علیجانی، میثم طولابی نژاد، فریبا صیادی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

این تحقیق باهدف جهت شبیه‌سازی و محاسبه حداکثر شدت جزیره حرارتی(UHI max) با توجه به شرایط هندسه شهری در منطقه کوچه‌باغ شهر تبریز با استفاده از معادله عددی- نظری Oke به رشته تحریر درآمد. جهت انجام این کار، ابتدا هندسه محله مورد نظر با توجه به شعاع 15 متری از محور معابر به بلوک‌های مجزایی تقسیم‌بندی شد. سپس نسبت عرض معابر(W) و ارتفاع بناها(H) در نرم‌افزارGIS محاسبه و در پایان بر اساس معادله Oke، شدتUHImax محاسبه و شبیه‌سازی گردید. نتایج حاصل از این شبیه‌سازی نشان داد، که در محله کوچه باغ تبریز هر چه بناها بلندمرتبه‌تر و عرض معابر کمتر باشد میزان شدت جزیره حرارتی بیش‌تر، و هرقدرعکس این شرایط حاکم باشد، مقدار UHI max نیزکم‌تر خواهد بود. همچنین زمانی که نسبت H/Wدر منطقه شهری موردمطالعه بین 54/0تا 81/0 است، UHI maxبین 5 تا 6/6 درجه سانتی‌گراد باقی می‌ماند؛ اما وقتی‌که نسبتH/W  در محدوده 01/1 تا 98/1 قرار داشته باشد، ارزش UHI maxبین 5/7 تا 2/10 درجه خواهد بود. نتایج دیگر این مدل نشان داد که، در این محله بلوک A با  5 درجه و بلوک H با 2/10 درجه سانتی‌گراد دارای کمترین و بیشترین مقدار شدت  UHIمی‌باشند. بنابراین می‌توان گفت که بلوک A استانداردترین و بلوک Hغیراستانداردترین پیکربندی را در این محله دارا بودند. برآورد حاصل از مدل رگرسیون نیز نشان داد که عرض معابر( با 6/91 درصد)نسبت به ارتفاع ساختمان (با 6/6 درصد)اثر بیش‌تری در تغییرات UHI maxدارد. 
 

معصومه نیاستی، سید امیرحسین گرکانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

مخاطرات طبیعی در اغلب موارد، تلفات سنگین جانی و مالی بر سکونتگاه‌های انسانی وارد می‌سازد. زیرساخت‌های نامناسب، عدم توزیع عادلانه امکانات میان شهرها و روستاها، نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی، سبب روند رو به رشد آسیب‌پذیری سکونتگاهی کشور در برابر مخاطرات است. هدف از این پژوهش، بررسی آسیب‌پذیری سکونتگاه­های روستایی جابه‌جاشده شرق استان گلستان پس از سیل 1384 می‌باشد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و داده‌های آن در دو  بخش کتابخانه‌ای و میدانی جمع‌آوری ‌شده‌اند. جامعه آماری حاضر (1392 خانوار) مجموعه­ای از، ساکنان شهر فراغی و روستاییانی که به روستاهای چاتال، قپان علیا و سفلا بازگشته­اند می­باشد. از این میزان، با توجه به رابطه‌ی کوکران (سطح اطمینان 95 درصد و ضریب خطای 0.05) تعداد 301 خانوار به‌صورت تصادفی ساده برای تکمیل پرسشنامه انتخاب و درنهایت باوجود تلاش پژوهشگران، تنها تعداد 185 مورد از پرسشنامه­ها جمع­آوری شد. برای مقایسه آسیب‌پذیری در دو نمونه، از آزمون t نمونه‌های مستقل استفاده‌شده است. از آنجاکه بررسی میزان آسیب­پذیری کالبدی تنها با رویکردهای متداول، ممکن نبوده، پژوهش حاضر با استفاده از نرم­افزار GIS به پیش­بینی مناطقی که پس از رخداد مخاطرات­ به سبب حساسیت موجود به پهنه­های بحرانی تبدیل می شوند پرداخته است. بررسی‌ها نشان­دهنده­ی افزایش میزان آسیب‌پذیری شهر فراغی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کاهش میزان آسیب‌پذیری کالبدی محیطی آن نسبت به سه روستا می‌باشد. از آنجا که کاهش آسیب‌پذیری منوط به کاهش خسارات در تمامی ابعاد است؛ نتایج این پژوهش نشان می­دهد، بازسازی پس از سیل 1384 استان گلستان نه تنها در کاهش میزان آسیب‌پذیری شهر فراغی نسبت به سه روستای مورد بررسی، موفق نبوده بلکه بر روند رو به­ رشد آسیب­پذیری آن مؤثر بوده است.
داریوش یاراحمدی، زهرا زارعی چقابلکی، منصور حلیمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

چکیده:

لایه مرزی جو بخشی از جو است که مستقیماً تحت تأثیر شرایط سطحی است و به واداشت‌های سطحی در کوتاه مدت پاسخ می‌دهد. هدف از این مطالعه بررسی نقش تغییرات توسعه شهری کرمانشاه بر ارتفاع لایه مرزی می باشد. در این راستا داده‌های مربوط به ارتفاع لایه مرزی از پایگاه داده میان برد اروپایی برای دوره آماری 1990 تا 2015 اخذ گردید. داده‌های مربوط به کاربری شهری از تصاویر چند زمانه لندست(ETM،TM و OLI) نیز طی دوره آماری 1990 تا 2015 اخذ شد. برای تحلیل ارتباط داده‌های مذکور، از تحلیل همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 95/0درصد(P_value=0/05) استفاده گردید. در نهایت به ارزیابی تأثیر میزان توسعه شهری در ارتفاع لایه مرزی در دو دوره گرم و سرد سال پرداخته شد. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که طی دوره آماری مورد بررسی یعنی از سال1990 تا 2015 رشد شهر از 41 کیلومتر مربع بوده  در سال 1990 به 71 کیلومتر مربع  در سال 2015 رسیده است و رشد دو برابری را نشان داده است. نتایح تحلیل همبستگی نشان داد تاثیر میکرو اقلیمی گسترش کاربری شهری، بر تغییرات لایه مرزی در زمستان مشهودتر از تابستان بود  زیرا در تابستان گرمایش شدید سطح زمین به طور یکسان، تا حدود زیادی تأثیر میکرواقلیم را کمرنگ تر کرده و باعث کاهش همبستگی تغییرات زمانی  ارتفاع لایه مرزی با توسعه رشد شهر شده است به طوری که در این فصل ارتباط معنیداری مشاهده نشد (17/0)  اما در فصل سرد ارتباط  معنی داری بین توسعه کاربری شهری و ارتفاع لایه مرزی مشاهده گردید به طوری که با افزایش رشد شهر ارتفاع لایه مرزی نیز در پاسخ به این تغییرات کاربری یک روند صعودی را طی کرده است.

واژگان کلیدی: توسعه شهری، لایه مرزی، میکروکلیما،کرمانشاه


سیدعلی بدری، حسین کریم زاده، سیما سعدی، نسرین کاظمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

خسارات گسترده مخاطرات به محیط و کالبد سکونتگاه‌های انسانی موجب شده است که مفهوم تاب‌آوری در کاهش آثار سوانح، به حوزه‌ای مهم در عرصه مدیریت بحران تبدیل شود. با توجه به این اهمیت، هدف پژوهش حاضر تحلیل تاب‌آوری سکونتگاه‌های روستایی در برابر زلزله در شهرستان مریوان می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل روستاهای ۶ دهستان خاوومیرآباد، زریوار، سرکل، سرشیو، کوماسی و گلچیدر است که خانوارهای نمونه از بین روستاهای این دهستان‌ها و به روش تصادفی طبقه‌بندی شده و ۱۸ روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند.برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد ۳۱۰ پرسشنامه به صورت تصادفی تکمیل شدند. اعتبار پرسشنامه‌ها با آزمون آلفای کرونبـاخ، 79% به دست آمد. تحلیل آماری داده‌ها با آزمون‌های t تک نمونه، کروسکال والیس و تحلیل واریانس انجام شد. علاوه بر این، از روش دیمتل برای تعیین جهت رابطه میان معیارها، با استفاده از ۶ نفر از کارشناسان و از روش تحلیل شبکه‌ای نیز برای وزن‌دهی به معیارها استفاده شد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که می‌توان روستاهای مورد مطالعه دارای را بافتی با تاب‌آوری پایین به حساب آورد که مهم‌ترین علت آن وضعیت نامناسب عوامل درونی سکونتگاه‌های روستایی می‌باشد از جمله کیفیت پایین ساخت‌و‌ساز و اسکلت نامناسب بناها. .با توجه به نتایج تحلیل واریانس بیشترین تاب‌آوری در دهستان زریوار با میانگین ۲.۹۹ و کمترین تاب‌آوری مربوط به دهستان خاوومیرآباد با میانگین ۱.۸۷ می‌باشد. در مجموع می‌توان نتیجه گرفت که تاب‌آوری سکونتگاه‌های روستایی در سطح دهستان‌های شهرستان مریوان در سطح بسیار پایینی است.
حسین حسینی خواه، اصغر ضرابی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

امروزه استفاده از مدل ها و تکنیک های دقیق و جدید می توانند نقش بسیار مهمی در کمک به حل مسایل شهری داشته باشند. از این رو تکنیک تولید وزنی یک تکنیک بسیار دقیق و ماتریس تصمیم گیری آن بر پایه داده های عینی است و برای تصمیم گیری در زمینه مسائل بسیار حساس کاربرد دارد. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و پهنه بندی نقاط شهری و بخش های شهرستان بهمئی  در استان کهگیلیویه و بویراحمد نسبت به وقوع بحران زلزله می باشد. برای گردآوری داده ها از سازمان زمین شناسی آمریکا، سازمان نقشه برداری کشور، تصاویر ماهواره ای و غیره، و همچنین برای  بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ARC GIS و مدل WASPAS و Dematel استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، 252 کیلومتر مربع معادل 20 درصد از شهرستان بهمئی در پهنه بدون خطر، 386 کیلومتر مربع در پهنه کم خطر، 289 کیلومتر مربع از شهرستان در پهنه متوسط نسبت به خطر وقوع زلزله و 149 کیلومتر مربع از شهرستان معادل 12 درصد از شهرستان در پهنه با خطر بسیار بالا نسبت به خطر وقوع زلزله قرار دارد. همچنین شهر لیکک مرکز شهرستان بهمئی در پهنه های با خطر بسیار کم نسبت به خطر وقوع زلزله قرار دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که 160 کیلومتر مربع از بخش مرکزی شهرستان، معادل 18 درصد از بخش مرکزی در پهنه کم خطر و 212 کیلومتر مربع معادل 18 درصد در پهنه با خطر زیاد و 15 درصد از بخش مرکزی شهرستان در پهنه با خطر خیلی زیاد قرار دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که از مساحت 506 کیلومتر مربع بخش گرمسیری شهرستان، 06/156 کیلومتر مربع معادل 84/30 درصد در پهنه بدون خطر، 44 درصد در پهنه با خطر کم و 6 درصد از بخش گرمسیری شهرستان در پهنه با خطر خیلی زیاد قرار دارد. بیشترین مساحت بخش مرکزی شهرستان در پهنه با خطر متوسط و بیشترین مساحت بخش گرمسیری شهرستان در پهنه با خطر کم قرار دارد. همچنین تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاههای روستایی  نشان داد که، 6 درصد از روستاها و آبادی ها در پهنه خطر خیلی زیاد، 8 درصد در پهنه با خطر زیاد، 47 درصد در پهنه با خطر کم  و 42 روستا در پهنه بدون خطر زلزله قرار دارد.


جمیله توکلی نیا، علیرضا محرابی، احسان اله یاری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

با توجه به تغییر ماهیت جنگها، حمله هوایی و موشکی وسیع در شروع و طول درگیری به تاسیسات حیاتی، حساس و مهم نظامی، غیر نظامی و حتی نقاط مسکونی، اداری، تجاری، آموزشی و... امری عادی تلقی می شود. بر این اساس ارزیابی آسیب پذیری شهرها در جنگها و تدوین راهکارهای مناسب برای کاهش آسیب پذیری و خسارات ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ایمنی فضاهای شهری در سطح منطقه بیست شهرداری تهران و با توجه به اصول پدافند غیر عامل و شناسایی و از بین بردن عوامل کاهش دهنده ایمنی در سطح محدوده انجام گرفته است. روش تحقیق برای تبیین وضع موجود ، روش توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. و در نهایت یافته ها نشان می دهند که در سطح منطقه، سه پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آنها هسته فرسوده مرکزی، محدوده پرتراکم دولت آباد و بخش هایی از محله سیزده آبان با مجموع 21 درصد از کل مساحت کاربری های سطح منطقه است که بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده و علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و بافت کم کیفیت و پرتراکم مراکز مذکور در محدوده می باشد. در این تحقیق، جامعه آماری منطقه بیست شهرداری تهران و حجم نمونه 384 نفر از ساکنین نواحی پنج گانه است. این منطقه در طرح های فرادست، به عنوان بخش مهمی از شهر تهران معرفی شده (به علت استقرار کاربریهای استراتژیک) و از این رو ارزیابی آسیب پذیری آن از اهمیت خاصی برخوردار است. در خاتمه پیشنهادات و راهکارهای لازم جهت رعایت پیشگیرانه اصول پدافند غیر عامل در محدوده مورد مطالعه ارایه گردیده است.


احمد پوراحمد، حسین حاتمی نژاد، کرامت الله زیاری، سعیده علیجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زیست پذیری شهری بیان کننده چگونگی عملکرد سیستم شهر است، هماهنگی بین زیر سیستم های شهر باعث ارتقاء کیفیت زیست پذیری می شود. کالبد و ساختار فیزیکی شهر بایستی با محیط زیست طبیعی هماهنگ باشد تا جامعه اجتماعی در آن به رفاه اقتصادی و اجتماعی برسند که در نهایت منجر به رضایت و شادی شهروندان می شود. احساس رضایت و رفاه اجتماعی شهروندان در یک شهر طبیعی سالم و پاک  اتفاق می افتد. همانطور که زندگی در شوره زار و یا اقلیم بسیار گرم رضایت ساکنین را ایجاد نمی کند، بی توجهی به محیط زیست طبیعی نمی تواند باعث ارتقاء کیفیت زندگی و رفاه شهروندان شود. این تحقیق سعی دارد بر اهمیت شرایط محیط زیست در شهر زیست پذیر بپردازد. در بین مؤلفه های محیط زیست، اقلیم و شرایط آب و هوایی مهمترین و بیشترین نقش را بر ارتقاء کیفیت زیست پذیری ایفا می کنند. بررسی کیفیت زیست پذیری شهری توسط سه رویکرد کالبدی، محیط زیست و ادراکی- اجتماعی صورت گرفته است. در رویکرد کالبدی دو شاخص بسیار مهم ضریب دید آسمان (SVF) و نسبت محصوریت یا ارتفاع به عرض خیابان (H/W) و در رویکرد محیط زیستی شاخص آسایش محیطی دمای معادل فیزیولوژیک (PET) در روزهای 16، 17 و 18 مرداد سال 1397 اندازه گیری و محاسبه شدند. همچنین ارزیابی ادراکی و ذهنی شرایط محیط طبیعی از طریق پرسشنامه های کیفی توسط استفاده کننده گان از دو نوع فضای عمومی ( پارک شهدای خلیج فارس و خیابان های شهری ) صورت گرفت. نتایج نشان دادند که میانگین آسایش حرارتی در فضاهای باز عمومی در سطح شرایط استرس زای شدید قرار دارد. در صورتیکه در خیابان های با ضریب دید آسمان کم و نسبت محصوریت بالا ، کمینه مقدار آسایش حرارتی دیده شد. ارتباط خطی مثبت بین دمای معادل فیزیولوژیکی و احساس حرارتی استفاده کننده گان از فضا بدست آمد. رضایت از مطلوبیت آسایش حرارتی از سوی پرسش شوندگان چه در روز و چه در شب کمترین رای را به خود اختصاص داد. که در فصل تابستان با توجه به زمان اوج استفاده از فضاهای تفریحی نتیجه بسیار خوبی نمی باشد. این تحقیق نشان داد که ملاحظات محیطی در راستای ارتقاء کیفیت زیست پذیری و در نهایت توسعه پایدار در طراحی فضاهای شهری از سوی طراحان ، برنامه ریزان شهری و سازندگان در منطقه تازه ساخت 22 صورت نگرفته است . دانش استفاده از اقلیم و شاخص های آن ضروری است در مطالعات طرح جامع و تفصیلی شهری لحاظ شود. 
ابوالفضل مشکینی، علی محمد منصور زاده، زینب شاهرخی فر، شهربانو موسوی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

شناخت الگوهای فضایی در آسیب‌پذیری نگاه جامعی به نقاط آسیب‌پذیر را شامل می‌شود و قدرت تحلیل را برای مسئولین محیا می‌کند. لذا ضرورت دارد که الگوهای آسیب‌پذیری را شناخته تا با توجه به آن‌ها در مواقع بروز بحران، میزان آسیب را به حداقل رساند. شهر تهران به‌عنوان مرکز سیاسی اداری کشور، با توجه به بار جمعیتی و توسعه فیزیکی کالبدی با مخاطرات متنوعی روبروی می­باشد. در این پژوهش سعی شده تا الگوی توزیع فضایی آسیب­پذیری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در ابعاد اجتماعی و کالبدی در منطقه 7 تهران تحلیل شود. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و مدل مورداستفاده منطق فازی مثلثاتی می‌باشد. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که: طبق امتیاز z مقادیر مثبت 1.96 به بالا ، که در پهنه جنوب شرقی منطقه خوشه­هایی با لکه­های داغ را تشکیل داده­اند. نشان از آسیب­پذیری بیشتر در این قسمت­هاست. همچنین مقادیر منفی 1.96- و کمتر که از نظر آماری معنی­دار بوده و به رنگ آبی هستند لکه­های سرد را تشکیل داده­اند، و این‌گونه تفسیر می­شود که نواحی دارای آسیب­پذیری کم نیز در فضا خوشه­بندی­شده و عمدتاً در پهنه شمال غربی قرارگرفته‌اند. بنابراین هر چه دامنه رنگ موردنظر در ناحیه­های قرمز و آبی کاسته شود دارای معناداری آماری کمتر بوده تا جایی که این امتیاز مثبت منفی 1.65 برسد که در این وضعیت رفتار فضایی آسیب‌پذیری از نظر خوشه­بندی­های داغ یا سرد با مقادیر بالا و پایین و خودهمبستگی فضایی غیر معنی‌دار تلقی می­شوند که بر روی نقشه نیز با رنگ زرد نمایش داده‌شده است.


زهرا تقی زاده، احمد مزیدی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

چکیده

جزیره گرمایی شهری به عنوان یکی از مخاطرات محیطی نو ظهور شرایط زیست محیطی دشواری را برای ساکنان شهرها به وجود آورده. هدف این مطالعه ارزیابی تغییر پذیری فضایی و مکانی جزیره گرمایی شهر اصفهان با توجه به نقش کاربری اراضی می­باشد. میکروکلیمای پژوهش حاضر 2/190 کیلومتر مربع از شهر اصفهان است که برای تحلیل رابطه بین تغییرات کاربری و پوشش زمین بر جزیره گرمایی شهر اصفهان از تصاویر لندست 7 (سنجنده TM و ETM+) و لندست 8 ( سنجنده  OLI/TIRS) در تاریخ 20 جولای 1989، 17 آگوست 2005، 18 آگوست 2014، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نواحی شهری دارای 31 درصد تغییرات در جهت مثبت بوده این در حالی است که مساحت اراضی کشاورزی و فضای سبز با 25 درصد کاهش مواجه شده است. بررسی شدت جزیره ی گرمایی نشان می­دهد هسته­های پر حرارت متعلق به اراضی نامرغوب و اراضی بایر با میانگین 33/37 و 5/36 بوده است همچنین بیشترین مساحت طبقۀ دمایی در سال 1989 و 2005 مربوط به طبقه دمایی گرم بوده این در حالی است که در سال 2014 درصد طبقات دمایی متوسط 8/63 درصد را به خود اختصاص داده است .توزیع تغییرات مکانی جزیره گرمایی در شهر اصفهان نیز نشان می­دهد که جزایر گرمایی به مرور زمان تغییر مکانی داشته است به طوری که در سال 2014 به لکه­هایی در اطراف شهرک­های جنوبی شهر، مناطق نظامی و اراضی بایر در نیمه جنوبی، قسمت­هایی در شمال غرب و شمال شرق و لکه­های کوچکی در شرق اصفهان محدود شده است. به عبارتی نتایج این پژوهش نشان داد که گسترش شهر عامل اصلی افزایش دمای سطح و گسترش جزیره گرمایی نمی­تواند باشد بلکه نوع کاربری سایر اراضی در افزایش یا کاهش دما نیز موثر بوده است.


یوسف زارعی، علی محمد خورشید دوست، مجید رضایی بنفشه، هاشم رستم زاده،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

ازجمله چالش‌های مهم پیش روی منابع آب کشور، می‌توان به پدیده تغییر اقلیم و تأثیرات آن اشاره کرد. مدل‌های گردش عمومی (GCM) بهترین اطلاعات درباره پاسخ جو به افزایش تمرکز گازهای گلخانه‌ای را می‌تواند فراهم کنند. ازآنجاکه خروجی‌های این مدل دارای دقت زمانی و مکانی کافی برای مطالعات تأثیر تغییر اقلیم نیست، لازم است داده‌های خروجی مدل‌های گردش عمومی کوچک‌مقیاس گردند؛ که در این پژوهش از روش ریزمقیاس نمایی آماری SDSM و برای ارزیابی تغییرات اقلیمی از مدل CanEMS2 که در گزارش پنجم IPCC آمده تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 استفاده‌شده است. از داده‌های روزانه دمای کمینه، بیشینه و بارش ایستگاه سینوپتیک شهرکرد (ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد) و بندر انزلی (ناحیه اقلیمی خیلی مرطوب و معتدل) بهره گرفته و پارامترهای مذکور برای سه دوره زمانی 2040-2011، 2070-2041 و 2099-2071 پیش‌بینی‌شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که مدل SDSM دقت و کارایی بالایی در ناحیه اقلیمی خیلی مرطوب و معتدل (بندر انزلی) نسبت به ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد (شهرکرد) دارد. بااین‌حال مدل توانایی قابل قبولی در شبیه‌سازی پارامترهای مذکور در هر دو ناحیه را دارد. طبق هر سه سناریو RCP دمای کمینه، بیشینه و بارش در هر دو ناحیه اقلیمی در هر سه دوره زمانی افزایش را تجربه خواهند کرد، ولی ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد بیشتر تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم قرار خواهد گرفت.
موسی کمانرودی کجوری، محمد سلیمانی، محمد قاسمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

با­توجه به موقعیت جغرافیایی و ویژگی‌های زمین‌ساختی ایران، مراکز جمعیتی، همواره در معرض انواع مخاطرات طبیعی، به‌خصوص زلزله بوده و آسیب‌های جانی و مالی فراوانی را متحمل شده‌اند. نویسندگان این مقاله اعتقاد دارند که با استفاده از روش­ها و سیاست‌های مناسب مدیریت شهری، به­ویژه برنامه‌ریزی کاربری زمین، می­توان میزان آسیب­پذیری مناطق شهری در برابر زلزله را کاهش داد. در این مقاله، رابطه بین کاربری زمین و آسیب­پذیری مناطق شهری در برابر زلزله در 5 محله ناحیه 3 شهرداری (بخش مرکزی) شهر سبزوار بررسی شده است. این پژوهش از جهت هدف، از نوع پژوهش‌های اکتشافی و کاربردی و از نظر روش، از نوع پژوهش‌های توصیفی-تحلیلی است. داده و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه‌ای و پیمایشی جمع‌آوری شد و پایگاه اطلاعاتی لازم در محیط نرم‌افزاری Arc GIS تشکیل گردید. در این مقاله، میزان آسیب‌پذیری بافت فرسوده‌ی محدوده‌ی مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل سلسله‌مراتبی (AHP) و مدل تحلیلی f (K1, K2,…, K8) برآورد شده است. بر اساس یافته‌های این پژوهش، حدود 23 درصد محدوده‌ی مطالعه دارای آسیب‌پذیری نسبتاً زیاد در برابر زلزله است. همچنین، محله یک دارای بیشترین آسیب‌پذیری نسبت به کل محلات است و از نظر بیشتر معیارهای مربوط به کاربری زمین دارای شرایط نامناسبی می‌باشد. بنابراین، بین برنامه‌ریزی کاربری زمین و آسیب‌پذیری مناطق شهری در برابر زلزله، رابطه وجود دارد و از طریق برنامه‌ریزی کاربری زمین می‌توان میزان آسیب‌پذیری مناطق شهری در برابر خطر زلزله را کاهش داد.
 


حسین نگارش، صمد فتوحی، رضا ثریا،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

دریاچه‌های فصلی یا پلایاها به دلیل قرار گرفتن در مناطقی با توپوگرافی پست در نواحی خشک و بیابانی با سیستم بادهای قوی و نیـز وجـود ذرات دانه ریز و جدا از هم، منشأ مهمی برای رسوبات بادی و طوفانهای گرد و غبار به شمار می‌آیند. رسوبات و نهشته‌های بادی در سیستان باعث گردیده تا زندگی هزاران نفر از مردم این مناطق  و به خصوص دانش آموزان به خطر بیفتد. حجم رسوبات بادی دراین شهرستان در ده سال اخیر چند برابر شده است، هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در اختلاف حجم رسوبات بادی جمع شده در مدارس روستاهای شهرستان نیمروز می‌باشد . روش تحقیق در این پژوهش کاملا میدانی و به صورت مشاهده مستقیم می‌باشد که در کنار آن از منابع کتابخانه‌ای نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می‌دهد، عامل، نوع خاک و توپوگرافی تأثیر زیادی در اختلاف حجم رسوبات جمع شده در مدارس مورد مطالعه ندارد. از بین رفتن پوشش جنگلی منطقه بش دلبر، خشک شدن دریاچه هامون و رها شدن زمین های کشاورزی و عدم پوشش گیاهی مهمترین عوامل در افزایش یا کاهش حجم رسوبات بادی هستند.
 
رضا بیات، محمود عرب خدری، نجمه بهنام، زهرا گرامی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

اطلاعات محدودی از دقت نقشه­­ی فرسایش آبی به‌عنوان یکی از عوامل مهم تهدیدکننده منابع خاک وجود دارد. به این منظور، ارزیابی صحت و نحوه پراکنش طبقات فرسایش حاصل از مدل­های EPM و MPSIAC در مقایسه با مدل BLM به­عنوان مقادیر واقعیت زمینی در حوزه آبخیز شهریاری در این پژوهش انجام شد. ابتدا آمار و اطلاعات موردنیاز مدل­های MPSIAC، EPM و BLM برای دست‌یابی به وضعیت فرسایش حوضه­ جمع­آوری و به کمک نرم‌افزار ARC/GIS9.3 نقشه­های طبقات فرسایش تهیه و با نقشه واقعیت زمینی تلاقی داده شدند. همچنین یک نقشه نقطه­ای حاوی 1400 نقطه تصادفی برای نمونه­برداری از نقشه­های حاصل از مدل­ها تهیه و بر اساس این نقشه، میزان هر یک از شاخص­های آماری RMSE،RRMSE ،MAE ، MBE، NSE، CD، CRM و MSE محاسبه شد. برای بررسی دقت و صحت مکانی نقشه­های طبقات فرسایش حاصل از مدل­ها ماتریس خطا و ضریب توافق کاپا، صحت کلی، صحت تولیدکننده و صحت کاربر تهیه شد. نتایج فرسایش حاصل از مدل­ها نشان داد که میانگین شدت فرسایش در مدل MPSIAC، 589 و در مدل EPM، 287 مترمکعب بر کیلومترمربع در سال برآورد شد که وضعیت فرسایش حوضه با کمک مدل MPSIAC، زیاد و مدل EPM، شرایط متوسطی را برآورد شده است. بررسی شاخص­های آماری فوق­الذکر نشان می­دهد که میزان تطابق طبقات فرسایش مدل MPSIAC با خروجی BLM (به‌عنوان نقشه واقعیت زمینی) بیشتر از مدل EPM است. همچنین نتایج ارزیابی صحت مدل­های MPSIAC و EPM نیز نشان داد که مقدار ضریب کاپا در مدل MPSIAC بیشتر از مدل EPM است.

فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی، سمیه عزیزی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

در پی وقوع بحران بیماری کرونا در نقاط مختلف جهان، پراکنش فضایی این بیماری در ایران ناهمگن بوده است. هم‌زمان با رشد روزافزون اطلاعات پیرامون بیماری‌ها و مرگ‌ومیر، روش‌های متناسب برای تحلیل این نوع داده‌ها نیز رو به گسترش است. یکی از این روش‌ها، تحلیل فضایی بیماری است. هدف از بررسی الگوی پراکنش فضایی بیماری نه فقط شناخت صرف آن، بلکه شناخت و واکاوی عوامل مؤثر بر پراکنش فضایی بیماری در سطح منطقه مورد مطالعه یعنی شهرستان دماوند به عنوان موضوع اصلی بررسی است. در این پژوهش با ماهیت توصیفی-تحلیلی که در آن برای جمع‌آوری اطلاعات از روش‌های اسنادی-میدانی استفاده شده است، ابتدا اطلاعات مورد نیاز مانند آمار تعداد مبتلایان به کرونا از ابتدای فروردین‌ماه 1399 تا پایان تیرماه 1399 با مراجعه به مرکز بهداشتی-درمانی شهرستان دماوند جمع‌آوری شد. سپس با روش‌های لکه‌های داغ، منحنی بیضوی انحراف استاندارد، آزمون همبستگی پیرسون و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرم‌افزار GIS الگوی پراکنش فضایی بیماری و عوامل مؤثر بر شیوع آن نشان داده شد. نتایج حاصله از تحلیل لکه‌های داغ نشان داد، بیش‌ترین لکه‌های داغ در سمت غرب و شمال غربی شهرستان قرار دارند و روستاهای قرار گرفته در این لکه‌ها با برخورداری کم از مراکز بهداشتی-درمانی تقریباً دارای تراکم جمعیتی بالایی هستند که در مجاورت یکدیگر و نزدیک به شهرها و در مسیر و جاده اصلی قرار دارند. بیش‌ترین لکه‌های سرد نیز در نواحی شرق و جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون و شاخص موران گویای همبستگی معنادار بین عوامل شش‌گانه مؤثر در شیوع کرونا شامل ضعف در ارائه خدمات بهداشتی-درمانی (0/23)، بالا بودن سطح تعاملات بین سکونتگاهی (0/21)، کوتاه بودن فاصله جغرافیایی بین سکونتگاه‌ها (0/20)، ساده‌سازی ریسک خطر ابتلا به کرونا (0/19)، ضعف توجه جامعه محلی به اصول مواجهه بهداشتی با مخاطره کرونا (0/17) و ضعف در اطلاع‌رسانی رسمی از مخاطره کرونا (0/16) با الگوی پراکنش خوشه‌ای است. در این پژوهش شناخت الگوی فضایی پراکنش بیماری کرونا و تحلیل فضایی علل آن می‌تواند به مدیریت کارای این بیماری کمک نماید.

ولی اله شیخی، حسین ملکوتی، سرمد قادر،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

افزایش میزان رشد جمعیت و در نتیجه توسعه نواحی شهری می توانند به شدت بر روی وقایع آب و هوایی تاثیر گذاشته و در نتیجه باعث تشدید پدیده­هایی مانند تنش گرمایی شوند. با توجه به تاثیرات مورد انتظار این پدیده بر سلامت انسان، ارائه راهکارهای عملیاتی تعدیل کننده جهت کنترل شرایط آینده بسیار حائز اهمیت می­ باشد.  بنابراین مطالعه حاضر با هدف شبیه‌سازی تاثیر راهکارهای برنامه‌ریزی شهری بر فرایند‌های پویا در محیط شهری و در مقیاس محلی در شهر تهران با استفاده از مدل عددی میان‌مقیاس WRF انجام شد. شبیه‌سازی‌ها با استفاده از 4 دامنه تو در تو با یک رویکرد تعاملی دو طرفه اجرا شدند. در این مطالعه از یک مدل کنپی شهری تک لایه­ای ساده و یک رویکرد چند لایه‌ای پیشرفته‌تر به نام تعیین پارامتر ساختمانی (BEP) استفاده شد. نتایج شبیه‌سازی‌ها پس از مقایسه دو طرح شهری، با یک حساسیت‌سنجی برای راهبردهای مختلف، نشان داد که سناریوی تغییر سپیدایی سطوح، بیشترین تاثیر را روی سطح زمین در مقایسه با دو سناریوی افزایش مناطق سبز شهری و کاهش تراکم ساختمانی دارد. به دلیل موقعیت توپوگرافیکی خاص تهران و درجه حرارت کلی بالا در این منطقه، تهران در مقابل تنش گرمایی به میزان نسبتا بالایی آسیب‌پذیر است. اعمال اقدامات کنترلی می‌تواند شدت جزیره حرارتی را تا 3 درجه سانتی­گراد (در مقایسه با شدت جزیره حرارتی ° C5/5 برای حالت پایه) هنگام استفاده از رنگ‌های روشن با بازتابندگی بالا برای سقف و 1 درجه سانتی­گراد با جایگزینی سطوح غیر قابل نفوذ با پوشش گیاهی طبیعی در مناطق شهری تهران، کاهش دهد.

علیرضا کاظمی، بهنود برمایه ور،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

با توجه به ناایمن بودن صنعت ساخت و ساز، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی مدیریت ایمنی و بررسی تأثیر آن در کاهش حوادث کارگاهی در پروژه‌های ساخت و ساز شهری جنوب شهر تهران می‌باشد. روش تحقیق توصیفی - همبستگی و از نوع کاربردی است. جهت بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، به ترتیب،  از روش تحلیل عاملی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری مهندسان ناظر فعال در حوزه ساخت و ساز شهری تهران می‌باشند که به شیوه تصادفی خوشه‌ای و براساس جدول مورگان، تعداد 357 نفر انتخاب شده‌اند و به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های آمار توصیفی، آمار استنباطی و تحلیل رگرسیون در نرم‌افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که اولویت‌بندی عناصر تأثیرگذار در بهبود برنامه‌های ایمنی و کاهش حوادث کارگاهی به ترتیب عامل ”استفاده از تجهیزات حفاظتی“، ”تدوین مسئولیت‌ها“ و ”مدیریت ریسک“ می‌باشند. همچنین در حوزه رتبه بندی انواع حوادث کارگاهی، به ترتیب ”آسیب و جراحات به افراد ناشی از عدم بکارگیری تجهیزات حفاظت فردی“، ”صدمه به تأسیسات زیرزمینی شهری حین عملیات گودبرداری به روش نیلینگ“، ”خسارات جانی و مالی ناشی از ایمن و استاندارد نبودن تجهیزات کارگاهی “، ”وقوع مرگ خاموش در اتاق‌های کارگری بدلیل ایمن نبودن وسایل گاز سوز و عدم تهویه مناسب“، ”سقوط قطعات اسکلت سازه حین جوشکاری“، ”سقوط کارگران، مصالح و تجهیزات از ارتفاع“و ”ریزش دیواره‌های گود و پلاکهای مجاور بدلیل عدم گودبرداری اصولی و استاندارد“ از جمله حوادث و خسارات جانی و مالی معمول در کارگاه‌های ساختمانی جنوب شهر تهران طبقه‌بندی می‌گردند.


صفحه 2 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb